واکنش روزنامه اصلاح طلب به اظهارات پمپئو: در تب پسابرجام!

آنچه دیروز در سخنرانی مایک پومپئو، وزیر خارجه امریکا در مورد ایــران شنیــده‌شـد، بی‌سابقـــه‌تـرین و تندترین اظهاراتی است که من تاکنون از یک وزیر خارجه امریکا در مورد ایران شنیده‌ام. من چندین سال است که گفته‌ها و بیانیه‌های مقام‌های امریکایی در رابطه با ایران را دنبال می‌کنم و تاکنون ندیده‌بودم که یک وزیر خارجه ایالات متحده امریکا به چنین شیوه‌ای در مورد ایران صحبت کند، حتی من بعید می‌دانم چنین اظهارنظر‌هایی از سوی وزیر خارجه امریکا در مورد کوبا هم بیان شده‌باشد.

کد خبر : 817714
سرویس بین الملل فردا: روزنامه اعتماد در یاداشتی نوشت: سخنرانی پمپئو جریانی بود از سیل اتهام‌ها و توهین‌های بی‌اساس که حتی به خود زحمت نداده بود تا یکی از آن‌ها را هم به واقعیت بیرونی یا شاهد معتبری مستند کند. برخی از نکاتی که پمپئو مطرح کرد به حدی دور از واقعیت بود که حتی نمی‌توان آن‌ها را در کنار سر خط‌های خبری دیگر روز قرار داد، بدون اینکه تناقضی میان اظهارنظر وزیر خارجه امریکا و واقعیت جاری در جهان پیدا کرد. مثلا پمپئو ایران را متهم به ایجاد بی‌ثباتی در لبنان و عراق کرد، دو کشوری که کمتر از یک ماه از برگزاری انتخابات در آن‌ها می‌گذرد. انتخابات بدون محدودیت و آزاد و اظهارنظر رای‌دهندگان عراقی بدون هیچ دخالتی از سوی ایران، هنوز از سر خط خبر‌های جهان پایین نیامده است. رای قاطع مردم لبنان به اتحادی از مسیحیان و مسلمانان سنی و شیعه، بدون هیچ گونه اعمال فشار خارجی یا دخالت عوامل دیگر، کمتر از چند هفته پیش اتفاق افتاد. برای من بسیار عجیب است که یک دیپلمات ارشد، چگونه می‌تواند بدون کوچک‌ترین ارتباطی با واقعیت جاری در جهان، اظهارنظر‌هایی بی‌پایه و اساس و خیالی مطرح کند. مایک پمپئو، به سخنرانی نمایشی بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در مورد برنامه هسته‌ای ایران استناد می‌کند؛ سخنانی که هیچ مقام آگاه یا فرد آشنایی با برنامه هسته‌ای ایران در سراسر جهان جدی نگرفت. بامزه است که پمپئو در شرایطی اظهارات نتانیاهو را افشاگری علیه برنامه هسته‌ای ایران می‌داند که همان زمان که نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی این اظهارات را بیان کرد، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و حتی کارشناسان و دیپلمات‌های دولت پیشین امریکا، تاکید کردند که هیچ حرف جدیدی در اظهارات او وجود ندارد و همه اطلاعاتی که مطرح کرده است مربوط به یک پرونده قدیمی بود که پیش از توافق هسته‌ای بدون اثبات حتی یکی از اتهامات موجود در آن، توسط شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بسته شد. پمپئو می‌گوید که ایران نباید آب سنگین تولید کند. چنین اظهارنظری نشان می‌دهد، وزیر خارجه امریکا کوچک‌ترین اطلاعاتی در زمینه پرونده هسته‌ای ایران ندارد. تولید آب سنگین هیچ ارتباط مستقیمی با برنامه هسته‌ای ندارد و ماده‌ای است که برای خنک کردن راکتور‌های هسته‌ای استفاده می‌شود. تولید آب سنگین، مستقیما نه یک فناوری هسته‌ای است و نه می‌تواند مستقیما نقشی در فرآیند هسته‌ای شدن یک کشور داشته‌باشد. چنین اظهارنظر‌هایی نه‌تن‌ها فاقد مبنا هستند، بلکه یک گام فراتر گذاشته و از معنا نیز تهی شده‌اند و بیشتر شبیه به نوعی هذیان‌گویی هستند. اینکه وزیر خارجه امریکا می‌گوید ابتدا باید ١٢ شرط از سوی ایران عملی شود و بعد از آن تازه ایران پشت میز مذاکره با امریکا بنشیند، از خیال‌بافی هم فراتر رفته است و ترکیب مضحکی را از بی‌حیایی، دروغگویی، ناآگاهی و فقدان اصالت نمایش می‌دهد. شاید در سیاست حیا جایگاهی نداشته باشد، اما وزرای خارجه و دیپلمات‌های ارشد، معمولا ملاحظات بین‌المللی را در اظهارات خود به کار می‌گیرند، اما پمپئو هیچ ملاحظه‌ای را در نظر نگرفت. پمپئو با زبان عریان تهدید می‌کند. تجربه تهدید علیه ایران، قبلا از سوی امریکا آزموده شده و شکست خورده است، هر چند که در دوره بوش پسر و وزیر خارجه‌اش، کاندولیزا رایس، زبان تهدید، هر‌چند نرم‌تر و کنترل‌شده‌تر از اظهارات پمپئو، استفاده شد و نهایتا به نتیجه‌ای نرسید. پمپئو ادعا کرده است که بدترین تحریم‌های تاریخ را علیه ایران اعمال خواهد کرد. مگر این اولین‌بار است که جمهوری اسلامی ایران تحریم می‌شود؟ مگر بدترین تحریم‌های تاریخ تاکنون علیه کشوری به جز ایران تصویب شده است؟ مگر قبل از برجام شدیدترین تحریم‌های تاریخ علیه ایران اعمال نشده‌بود؟ خیلی ساده می‌توان صحبت‌های جان کری، وزیر خارجه پیشین ایالات متحده امریکا در مورد نتیجه تحریم‌ها را مجددا مطالعه کرد، در پایان همان تحریم‌ها بود که جان کری گفت: «١٦٤ سانتریفیوژ ایران در آغاز تحریم‌ها، اکنون به ٢٢٠٠٠ سانتریفیوژ رسیده است.» همین ادعای شدیدترین تحریم‌های تاریخ قبلا تجربه شده و، چون تحریم به نتیجه نرسید، عاقبت امریکا به برجام رضایت داد. برجام قرار بود که به این زبان تهدید، پایان دهد. اما حالا که امریکا به دلیل عملکرد خودش در انزوا قرار گرفته است، سعی می‌کند با چنین حرف‌هایی نشان بدهد که هنوز اقتدار دارد، اما شبیه به آدم عصبانی شده است که خون به چشم و صورتش دویده، اما با سوت زدن وانمود می‌کند که خونسرد است. این نوع زبان و این نوع ادبیات، امریکا را در جهان منزوی‌تر می‌کند. ممکن است که گروهی از متحدان منطقه‌ای امریکا و رژیم صهیونیستی برای چنین هذیان‌هایی کف و سوت بزنند. اما کشوری که به هیچ اصول و مبانی اعتقاد ندارد و منتزع از تمام واقعیت‌های جاری جهان اظهارنظر می‌کند و زیر تعهداتش می‌زند در مقابل کشوری که تعهدات خود را رعایت کرده و به اصول و مبانی دیپلماتیک پایبند است، قطعا تنها خواهد ماند. این زبان تهدید و این اظهارنظر‌های هذیان‌گونه، نه‌تن‌ها عامل ایجاد ائتلاف جهانی علیه ایران نخواهد شد، بلکه همین ته‌مانده همکاری‌های بین‌المللی با واشنگتن علیه تهران را هم از میان می‌برد. به گمان من بزرگ‌ترین اشتباه محاسباتی واشنگتن این است که با چنین ادبیاتی یا جمهوری اسلامی ایران آنقدر مضطرب می‌شود که شروط آن‌ها را می‌پذیرد یا اینکه نهایتا تحریم‌ها باعث فشار بر مردم و فروپاشی از درون می‌شود. چنین محاسبه‌ای ناشی از فقدان شناخت، ناآگاهی و بی‌تجربگی سیاستگذاران امریکایی است. نهایتا مردم ایران هستند که پاسخ این فشار‌ها و تهدید‌ها را بسیار قاطع به آقای ترامپ و دولتش خواهند داد. البته نباید فراموش کنیم که ناآگاهی و خامی حریف، نباید باعث خوش‌خیالی یا بی‌خیالی ما شود. حفظ وحدت در درون کشور، لازمه پاسخگویی و ایستادگی در برابر هذیان و توهم افرادی مانند دونالد ترامپ، جان بولتون و مایک پومیئو است. در چنین شرایطی ما باید تلاش کنیم که وحدت ملی و اتحادمان را حفظ و تقویت کنیم. فراموش نکنیم که ما نیاز داریم کشور را در برابر تهدید تحریم‌های اقتصادی واکسینه کنیم، تا این ابزار تهدید به طور کل از دست دشمنان مردم ایران خارج شود، برای رسیدن به این هدف لازم است که به فکر اصلاحات جدی روش‌ها در درون کشور باشیم و در کنار وحدت، عزم و اراده کافی برای اصلاحات، مبارزه واقعی با فساد، رشوه‌خواری، اصلاح نظام بانکی، اصلاح نظام مالیاتی اصلاح نظام گمرکی، اصلاح رابطه دولت-ملت و خیلی چیز‌های دیگر باید در کشور بهبود پیدا کند تا نهایتا تبلور عینی اراده جمعی ایران در برابر این تهدید‌ها نمود پیدا کند.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: