آیا در زندان به زندانیان آمپول اعتراف میزنند؟
روزنامه اطلاعات در سرمقاله ۱۲ مهرماه سال ۶۲ با اشاره به این شایعه نوشت: «راستی هم اگر چنین تجربیات لابراتواری و چنین داروهای سحرآفرین و آمپولهای زبان بازکن و خطیبساز و «تحلیلگر» ساز و بلبلآفرینی! وجود دارد پس چرا؟ بله، پس چرا بعثیهای عراق و سوسیالیستهای فرانسه نتوانستند یکی از مثلا همین امپولهای مذکور را به بسیجیهای ۱۶ تا ۲۰ سالهی ما در زندانهای عراق تزریق کنند؟ تا چنین نشود که شد؟! تا بسیجیهای ما هم میزگرد تشکیل دهند و علیه انقلاب اسلامی و اسلام و جمهوری اسلامی و علیه جنگ و حجاب و دیگر معتقدات خویش، نه به تفصیل، لااقل به اختصار صحبت کنند؟»
سرویس سیاسی فردا: «آمپول اعترافات» یکی از پدیدههایی است که شاید بیش از آن که در عالَم واقع موجود باشد، ساخته و پرداختهی اذهان است. سی و چندسال قبل مدتی پس از دستگیری سران حزب توده در بهمن ۶۱ و اردیبهشت ۶۲؛ کیانوری دبیرکل باسابقه و سایر اعضای حزب در میزگردهای تلویزیونی درباره خیانتهای حزب صحبت میکنند. این اعترافات آنقدر صریح و روشن و همانقدر آبروبَر است که بخشی از حزب که دستگیر نشده و در خارج از کشور است، شروع به جوسازی علیه آن میکند.
کمیته برون مرزی حزب توده درچند بیانیه، این اعترافات را حاصل «شکنجههای شدید»، «تزریق مواد خاص و داروهای شیمیایی» معرفی کردند. آنها در حالی از «به کارگیری آخرین دستاوردهای لابراتواری سازمانهای جاسوسی سیا و اینتلیجنت سرویس» سخن میگفتند که همزمان رادیو صدای آمریکا، بیبیسی و رادیو اسرائیل هم بحث شکنجه روحی و جسمی و به کارگیری داروهای شیمیایی و آمپول را مطرح میکردند. مسالهای که خندهدار بودنش باعث آبروریزی بیشتر بقایای چپ در ایران شد.
روزنامه اطلاعات در سرمقاله ۱۲ مهرماه سال ۶۲ با اشاره به این شایعه نوشت: «راستی هم اگر چنین تجربیات لابراتواری و چنین داروهای سحرآفرین و آمپولهای زبان بازکن و خطیبساز و «تحلیلگر» ساز و بلبلآفرینی! وجود دارد پس چرا؟ بله، پس چرا بعثیهای عراق و سوسیالیستهای فرانسه نتوانستند یکی از مثلا همین امپولهای مذکور را به بسیجیهای ۱۶ تا ۲۰ سالهی ما در زندانهای عراق تزریق کنند؟ تا چنین نشود که شد؟! تا بسیجیهای ما هم میزگرد تشکیل دهند و علیه انقلاب اسلامی و اسلام و جمهوری اسلامی و علیه جنگ و حجاب و دیگر معتقدات خویش، نه به تفصیل، لااقل به اختصار صحبت کنند؟»
حسین شریعتمداری هم که از افرادی است که با سران حزب توده پس از دستگیری، خصوصا احسان طبری دمخور بوده، میگوید یکبار به او گفتم رادیوهای آنوری میگویند به تو آمپول میزنند اعتراف میکنی! گفت: آره شنیدم، ولی اینها که میگویند جمهوری اسلامی از نظر علمی عقبافتاده است، پس چطور چنین آمپولی میتواند بسازد؟ دوم اینکه گیرم چنین آمپولی هست، آمپول که استدلال نمیآورد!
چرخ دوران چرخید و سال ۶۵ وقتی سیدمهدی هاشمی برادر داماد آیتالله منتظری دستگیر شد، مدتی بعد در یک مصاحبه تلویزیونی درباره برخی اقدامات خود صحبت کرد. حجتالاسلام اژهای، نماینده دادستانی وقت در وزارت اطلاعات تعریف میکند که وقتی به دیدار آقای منتظری رفته، او گفته ماجرای این آمپولهایی که میگویند به متهم میزنند و طرف اعتراف میکند چیست؟ آقای اژهای پاسخ میدهد حاجآقا! اگر واقعا چنین آمپولی هست و وزارت اطلاعات خریداری کرده، چرا آن کشورهای سازنده که از آنها خریدهایم آن را استفاده نمیکنند؟ اگر چنین آمپولی واقعا وجود داشت دیگر چه نیازی بود ما چند ماه روی یک پرونده کار کنیم؟ همان روز اول آمپول را به متهم تزریق میکردیم و او هم راحت اعتراف میکرد!