قلعهنویی: کار من با ذوب آهن تمام شده است
سرمربی تیم فوتبال ذوبآهن میگوید که کارش با تیم ذوبآهن تمام شده است و احتمالا صحبتهایی در آینده با تیم سپاهان خواهد داشت.
کد خبر :
814808
خبرگزاری ایسنا: امیر قلعهنویی سرمربی تیم فوتبال ذوبآهن پس از شکست دیشب تیمش مقابل استقلال تهران در رادیو ورزش گفت: به نظرم دو بازیکن استقلال باید اخراج میشدند و همچنین داور یک پنالتی برای ما نگرفت. به نظرم داور آن دیدار داور فدراسیون است. قبلا هم نسبت به فدراسیون خوشخدمتیهایش را کرده است. کارشناس داوری به من زنگ زده است و میگوید که ما میترسیم که حقیقت را بگوییم چرا که در فضای مجازی به پدر ناموس ما فحش میدهند. او در ادامه گفت: من از باختن ناراحت نیستم. من در مالزی بدتر از اینها را دیدهام. به استقلال و تیام تبریک میگویم، اما به هیات مدیره استقلال اصلا تبریک نمیگویم. او درباره جو استادیوم آزادی در بازی ذوب آهن و استقلال اظهار کرد: وقتی که بازیکن استقلال روی میلاد فخرالدینی خطا میکند، استادیوم به من فحش ناموسی میدهد. به نظرم مسئولان باشگاه استقلال باید این جو را مدیریت کنند. امیر قلعهنویی درباره رفتنش از تیم ذوب آهن و آمدن به سپاهان گفت: من دیگر سرمربی ذوب آهن نیستم. من کارم در این تیم تمام شده است. البته از همه هیات مدیره این تیم بسیار تشکر میکنم. من از تیم ذوب آهن درسهای بزرگی یاد گرفتم.
امیدوارم هرچه خیر است اتفاق بیفتد. احتمالا یک نشستی با مسئولان سپاهان درباره سرمربیگری این تیم خواهم داشت. او ادامه داد: من در کنفرانس مطبوعاتی گفتم مشکلی نیست. کادر فنی تیم ملی میتوانست لیست ۳۵ نفره را به فیفا ارسال کند، اما ۲۴ ساعت بعد آن را منتشر کند. بعد از آن آقایان بیانیهای دادند که بخشی از آن بیانیه برمیگشت به سعید آذری. به خاطر همین آذری مصاحبهای کرد که در آن صحبتهای منتشر شده در آن بیانیه را تکذیب کرد. نکته جالب اینجاست که آقای ساکت بعد از مصاحبه آذری به او زنگ میزند و به او میگوید که شما چرا وسط آمدهاید. اجازه بده ما قلعهنویی را قلع و قمع کنیم. البته او از این کلمه استفاده نکرده، اما نگاهش این بوده است. چرا؟ چون وقتی ساکت به آذری که در بیانیه راجع به او صحبت شده است میگوید شما چرا آمدی وسط، یعنی به نوعی میگوید اجازه بده قلعهنویی تنها بماند. قلعهنوعی تاکید کرد: از آذری تشکر میکنم که پای حق و حقیقت ایستاد کاری که خیلی مدیران از جمله ساکت انجام نمیدهند. آقای ساکت شما خودت میدانی من برای شما چه کاری کردم. من به خاطر شما از سپاهانی بیرون آمدم که میتوانستم با آن قهرمان آسیا شوم.
خودت میدانی و خدای خودت. من به خاطر شما از اصفهان بیرون آمدم حالا به آذری زنگ میزنی که چرا آمدی وسط؟