مجلس ششم و دولت خاتمی چگونه هستهای را تعطیل کردند؟
مذاکرات مقدماتی ۲۳ مهر با سفر مدیران کل وزارت امور خارجه سه کشور اروپایی یعنی انگلستان، فرانسه و آلمان به تهران آغاز شد و درنهایت ۲۹ مهر نشست مشترک هیات ایرانی با وزرای خارجه این سه کشور اروپایی در کاخ سعدآباد، برگزار و به بیانیه سعدآباد منجر شد؛ بیانیهای که ایران را وارد فاز جدیدی از مذاکره با اروپا کرد.
روزنامه فرهیختگان: در سال ۸۱ و با اعلام دستیابی ایران به فناوری هستهای، جنجال بر سر برنامه هستهای کشورمان آغاز شد. در پاییز آن سال ایران توانست به غنیسازی اورانیوم دست یابد و ساخت قطعات نیز آغاز شد. همزمان با همین موفقیتها، دولتهای غربی، رژیم صهیونیستی و گروهک منافقین همهروزه به انتشار خبرهایی علیه فعالیتهای هستهای ایران میپرداختند. در آن شرایط و در اسفند ۸۱ و همچنین خرداد سال ۸۲ محمد البرادعی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از تاسیسات هستهای ایران بازدید کرد. به گفته حسن روحانی در کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هستهای، نتیجه آزمایشهای مربوط به نمونهگیری این دو بازدید آثار آلودگی غنای بالای اورانیوم بود؛ آلودگیای که بعدها اثبات شد از طریق قطعات وارداتی وارد تاسیسات هستهای شده بود. همین موضوع دستمایه فضای رعب و وحشت علیه ایران و تصویب قطعنامههای متعدد شد.
اگرچه به گفته حسن روحانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی وقت، وزارت امور خارجه، اوایل شهریور سال ۸۲ نامهای مبنیبر بررسی پذیرش الحاق به پروتکل الحاقی آماده کرد تا خاتمی، رئیسجمهور وقت پیش از آغاز اجلاس شورای حکام آژانس برای کشورهای مهم عضو این شورا ارسال کند، ولی درنهایت قطعنامه علیه ایران صادر شد؛ قطعنامهای که مهلتی ۵۰ روزه به ایران برای اجرای پروتکل و تعلیق غنیسازی میداد. این قطعنامهها درنهایت باب مذاکره بر سر تاسیسات هستهای را با کشورهای اروپایی باز کرد. از طرفی دیگر اروپاییها دائم تصمیمات آتی آمریکا را هشدار میدادند و تاکید داشتند که از این تصمیمات علیه ایران نگران هستند. در این میان به دلیل اختلافات پیشآمده میان دولتیها، مسئولیت پرونده هستهای که تا آن زمان به مهندس آقازاده، رئیس سازمان انرژی اتمی سپرده شده بود، از روز ۱۴ مهر ۸۲ با حکم رئیسجمهور به شورای عالی امنیت ملی و دبیر آن یعنی حسن روحانی محول شد.
مذاکرات مقدماتی ۲۳ مهر با سفر مدیران کل وزارت امور خارجه سه کشور اروپایی یعنی انگلستان، فرانسه و آلمان به تهران آغاز شد و درنهایت ۲۹ مهر نشست مشترک هیات ایرانی با وزرای خارجه این سه کشور اروپایی در کاخ سعدآباد، برگزار و به بیانیه سعدآباد منجر شد؛ بیانیهای که ایران را وارد فاز جدیدی از مذاکره با اروپا کرد. مذاکراتی که اگرچه با تاکتیک اعتمادسازی، تنشزدایی و تعامل بازدارنده و حسن نیت نسبت به اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی تا ۲۴ مرداد ۸۴ پیگیری شد، ولی درنهایت بهرغم توافقنامههای بروکسل و پاریس، طرفهای اروپایی به تعهدات خود پایبند نبودند و به دستاوردی نرسیدیم. تا آنجا که علی لاریجانی معتقد بود: «در این مذاکرات در غلتان دادیم و آبنبات گرفتیم!» در شماره امروز حافظه به بازخوانی گامهای اولیه مذاکره با اروپا میپردازیم.
در توافقنامه سعدآباد، طرف غربی ایران به تعلیق غنیسازی، اجرای سریع پروتکل الحاقی و ارائه یک اظهارنامه کامل درباره تاریخچه فعالیتهای هستهای خود متعهد شد و این موارد همانهایی بود که در قطعنامه شورای حکام در ۲۱ شهریور ۸۲ آمده بود. اروپاییها هم ظاهرا سه تعهد در مقابل ایران قبول کردند؛ یکی کمک به توسعه فعالیت صلحآمیز هستهای ایران، یکی هم کمک در جهت عاری شدن خاورمیانه از سلاحهای هستهای و دیگری بسته شدن پرونده هستهای ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی. در این راستا ایران به هر سه تعهد خود عمل کرد، اما طرف غربی به هیچیک از تعهدات خود عمل نکرد.