بـرجــام تبدیل به تجربه تاریخی شد
به نظرتان تبعات خروج آمریکا از برجام چیست؟ دو نگاه وجود دارد یک نگاه تاثیرات روانی و مقطعی بر اقتصاد ایران است و عده دیگری معتقدند، چون برجام هیچ حاصلی نداشت خروج از آن نیز هیچ تاثیری نخواهد داشت.
روزنامه فرهیختگان: از همان روز اولی که دولت یازدهم روی کار آمد مردم بلاتکلیف برجام هستند. برجام ابتدا با سروصدای زیاد آمد و قرار بود همه مشکلات اقتصادی کشورمان را حل کند؛ اما حالا دارد بیسر و صدا میرود. در حالی که از همان اوایل مذاکرات اعلام شد کشورهای اروپایی ارادهای از خودشان ندارند و بهتر است مستقیما با آمریکا مذاکره شود؛ اما حالا که آمریکا از برجام خارج شده دولت تز برجام بدون آمریکا را مطرح کرده و میگوید بهتر که مزاحم برجام رفت. طی سالیان گذشته بسیاری از نخبگان داخلی کوشیدند منشأ مشکلات اقتصادی را عدم رابطه با آمریکا نشان دهند؛ باید پرسید که آیا ادامه برجام بدون آمریکا ممکن است؟ اگر خروج آمریکا تا این حد مطلوب است پس مذاکرات دوجانبه برای چه بود؟ در این بین واکنش منفعلانه دولت به اقدام ترامپ حرفهای ضدونقیض فراوانی را در سطح جامعه به وجود آورده است. آینده برجام، صادرات نفت، قیمت ارز، وضعیت بازار بورس و... موضوعاتی هستند که سرنوشت آنها در هالهای از ابهام قرار دارد. برای بررسی این موضوعات به سراغ یعقوب محمودیان، عضو هیاتعلمی دانشگاه کرمانشاه رفتهایم.
محمودیان معتقد است: «این یک فرصت تاریخی است که دستمان به سمت خارج از مرزها دراز نباشد و متکی به سیاستها و برنامههای اقتصاد مقاومتی و نیروهای درونی خودمان باشیم.» در ادامه این گفتگو را از نظر میگذرانیم.
به نظرتان تبعات خروج آمریکا از برجام چیست؟ دو نگاه وجود دارد یک نگاه تاثیرات روانی و مقطعی بر اقتصاد ایران است و عده دیگری معتقدند، چون برجام هیچ حاصلی نداشت خروج از آن نیز هیچ تاثیری نخواهد داشت.
اصلیترین اثر خروج ترامپ از برجام اثر روانی است، یعنی مردم پیشبینی میکنند اتفاق بدتری رخ خواهد داد در نتیجه همه به سمت بازار طلا و ارز میروند. این مساله متاسفانه باعث افزایش قیمت تمامشده در سایر تولیدات هم میشود. اثر روانی در کوتاهمدت اتفاق میافتد، اما آن چیزی که مهمتر است اینکه ما مردم را در بلاتکلیفی نگه داریم. انتقادی که من به عملکرد دولت دارم این است که تکلیف مردم را مشخص نمیکند. یعنی اعلام کردند که سه هفته دیگر مشخص میکنیم از برجام خارج میشویم یا نه؟ اگر همین الان و بعد از تصمیم ترامپ از برجام خارج میشدیم یک شوک به اقتصاد وارد میشد و تمام. ولی این شوک که به اقتصاد وارد شده هیچ، اگر سه هفته دیگر از برجام خارج شویم یک شوک دیگر به اقتصاد وارد میشود؛ البته اگر این سه هفته، سهماه نشود. در این مدت هم تمام کشور بلاتکلیف است، یعنی سرمایهگذار نمیتواند سرمایهگذاری کند و بازار ارز نیز ملتهب است، این بلاتکلیفی ویژگی منحصربهفرد دولت آقای روحانی است. از همان اول که دولت یازدهم روی کار آمد، مردم بلاتکلیف برجام بودند. برجام بهتدریج جلو میرفت و بعد از چند سال که تایید شد منتظر اجرا یا عدم اجرای آن بودند، بعد از اینکه اجرا شد منتظر بودند ببینند ترامپ ادامه برجام را تایید میکند یا نه؟
ترامپ هم در چند مرحله مردم را بلاتکلیف گذاشت و.... به نظرم ترامپ بزرگترین خدمت را به اقتصاد ایران کرد از این بابت که تکلیف اقتصاد ایران را روشن کرد. این یک فرصت تاریخی است که ما دستمان به سمت خارج از مرزها دراز نباشد و متکی به سیاستها و برنامههای اقتصاد مقاومتی و نیروهای درونی خودمان باشیم. البته طبیعتا شوکی از این تصمیم ممکن است بر اقتصاد ما تحمیل شود، اما این شوک کوتاهمدت است و در بلندمدت از بین میرود. مهم این است که ما چگونه از این فرصت استفاده کنیم. دیگر خیال آقای زنگنه راحت شد تا برای قراردادهای نفتی به سمت شرکتهای خارجی دست دراز نکرده و به توانمندی خارجی تکیه نکند.
همین الان هم قرارداد توتال روی هواست، اما دولتیها کوتاه نمیآیند. مطمئن باشید کشورهای اروپایی اگر بخواهند در برجام بمانند فقط نقاب و ظاهری از برجام باقی خواهد ماند و در عمل همه تحریمها اجرا خواهد شد. تنها نقطه مثبت ما در برجام فروش نفت بود که آن هم مشخصا لغو شد. در حال حاضر عملا برجام برای ما فایدهای ندارد، ماندن در برجام برای اروپاییها فایده دارد تا شرکتهای ورشکسته خودشان مثل پژو، رنو و... را احیا کنند، آنها به ما بهعنوان یک بازار مصرف نگاه میکنند. ماندن در برجام برای ما اصلا توجیه ندارد و کار بسیار اشتباهی است. روحانی باید شجاعانه میپذیرفت که اشتباه کرده و امید واهی به برجام داشته است؛ یکی، دو تا از وزرا و رئیس بانک مرکزیاش را تغییر میداد و برای بهبود شرایط از مردم کمک میخواست. این اقدامات روحیه بسیار خوبی را در کشور ایجاد میکرد و فضای روانی را بهبود میبخشید، ولی الان بهصورت کاملا منفعلانه سخن میگوید. او گفته اگر آمریکا در برجام نباشد بهتر است، در حالی که ما اصلا برجام را برای تحریمهای آمریکا قبول کردیم وگرنه چه کار به انگلستان و آلمان داریم. عمده تحریمهای ما مباحث فروش نفت و مبادلات بانکی بود که مربوط به آمریکاست وگرنه در بحث خودرو که مشکلی نداشته و نداریم؛ فرانسه نباشد با کره همکاری میکنیم، کره نباشد با چین و....
رئیسجمهور جمله معروفی داشت که باید با کدخدا ببندیم؛ اما حالا میگوید چه بهتر این شر اضافی از برجام خارج شد! بله، متاسفانه آقای روحانی با این حرف خودش را نقض کرد. من نمیدانم هدف دولت چیست؟ شاید بهدنبال پیدا کردن مقصر جدید در داخل کشور است. الان همه جریانات کشور معتقدند دولت در برجام مسیر اشتباهی را رفت. کشوری که به قرارداد رسمی علنی و بینالمللی وفادار نباشد دیگر به هیچچیزی وفادار نیست. دولت باید به تواناییهای درونی و درونزا بودن اقتصاد بپردازد نه اینکه بهدنبال تکیه بر خارج از مرزها باشد. شما شک نکنید توتال بازهم ایران را نقرهداغ خواهد کرد، قراردادهای فروش هواپیما مسکوت ماندهاند و .... ۱+۵، آمریکا و پنج کشور دیگر است که آمریکا رفت و از آن پنج کشور هم اصل کار چین و روسیه هستند که قبل و بعد از برجام رفتارشان تفاوتی نکرده است.
برجام برای ما بیخاصیت شده است و تنها نتیجه و ثمر آن این بود که تجربهای برای آیندگان بود تا دیگر این راه را نروند. به نظر من اگر افراد و دولتمردان کمی ولایی و معتقد به منافع کشور باشند، باید این صحبت رهبری که فرمودند: اگر برجام را پاره کنند ما آن را آتش میزنیم، فصلالخطاب قرار گیرد. الان دیگر تکلیف مشخص است، منتظر ماندن ایران برای خروج از برجام بعد از رفتار ترامپ و آمریکا مانند این است که کسی در دعوا به صورت شما سیلی بزند و شما بهجای اینکه از خودتان دفاع کنید، از دور ایستاده و به طرف مقابل بگویید چرا میزنی؟ در حالی که باید شما نیز متعاقبا سیلی بزنید تا کار تمام شود. در متن خود برجام است که اگر کسی از طرفین برجام از این توافق خارج شود طرفهای مقابل نیز میتوانند از برجام خارج شده و هیچ تعهد حقوقی و بینالمللی بر دوش طرفهای مقابل نیست. کار درست این بود که آقای روحانی بهجای اینکه وزرایش را به خط کرده و سخنرانی کند، همان شب به نطنز اصفهان میرفت و ساعت ۱۰ شب قفلها را شکسته و فعالیتهای هستهای کشور رسما آغاز میشد تا هم پاسخ آمریکا داده میشد و هم یک غرور ملی ایجاد میشد، ولی اینکه منفعلانه برخورد شود و بگوییم باید بررسی کنیم تا در برجام بمانیم یا نه، این تداوم حضور مردم در بلاتکلیفی است.
به هر حال با توجه به این تصمیم ممکن است در هفتههای آینده شاهد یک جهش روانی در نرخ ارز باشیم. عدهای معتقدند نرخ ارز بهاندازه کافی افزایش یافته و اگر در این روزها افزایشی رخ دهد مقطعی است و دوباره روندی نزولی خواهد داشت. تحلیل شما از آینده بازار ارز چیست؟
بحث نرخ ارز در اختیار یک عده خاص است، یعنی اینطور نیست که بگوییم یک فضای عمومی است که کنترل کردن آن به فضای فکری کل جامعه بستگی دارد. چراکه عدهای هستند که به فضای بازار ارز دامن میزنند. متاسفانه ما الان بهطور میدانی میبینیم ارز بهراحتی با قیمتی متفاوت از ارقام اعلامشده خرید و فروش میشود؛ لذا به نظرم دولت و مشاورانش برای دلار ۱۰ هزار تومانی کمر بستهاند، ولی قیمت دلار به ۱۰ هزار تومان نخواهد رسید. پیشبینی من این است که این افراد منتظر شوک بعدی هستند، الان که در بازار کسی دلار نمیفروشد و نرخ رسمی برای آن وجود ندارد، اما گویا در حال حاضر به هشتهزار تومان هم رسیده است. برخی منتظرند یک شوک دیگر بر اقتصاد وارد شود تا دلارهایی را که در این مدت جمع کردهاند، بفروشند. کسی دلار را برای نگه داشتن نمیخرد بلکه دلار را میخرد که بفروشد؛ پس باید مترصد این باشند که چه زمانی برای فروش دلار مناسب است. اگر با شوک بعدی که ممکن است خروج ایران از برجام باشد، برایشان فراهم شود روی عدد هشت تا ۹ هزار تومان ارزهای خود را بفروشند، بار خودشان را میبندند و بازار ارز هم به مرور زمان به حالت متعادل خود که به نظرم پنج تا ۶ هزار تومان است، بازمیگردد.
رقم ۴۲۰۰ تومان چطور؟
روی این عدد که هرگز نخواهد ماند. من بهخاطر همین گفتم اگر ما تکلیف را یکسره میکردیم، بحث ارز هم بهیکباره حل میشد، اما الان این افراد مجددا انگیزه دارند تا با وارد شدن یک شوک دیگر به اقتصاد، دوباره قیمتها را بالا ببرند. این افراد موجسواری میکنند، یک موج ایجاد میکنند، همه مردم به بازار ارز هجوم آورده، قیمتها بهشدت افزایش مییابد و در پیک قیمت ارزهای خود را میفروشند و بعد دست خریداران واقعی خالی میماند. پیشبینی من این است که دلار با یک شوک مواجه خواهد شد و افزایش خواهد یافت، اما دوباره به همان نرخ پنج تا ۶ هزار تومان بازخواهد گشت.
به نظرتان این تصمیم و موضوع برجام میتواند چه تاثیری روی بازار بورس بگذارد؟ به هر حال بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم بورس از وضعیت مناسبی برخوردار نبود و افتهای شدیدی را تجربه کرده است.
متاسفانه بورس ما طی چند مرحله قبل از عید با چند شوک مواجه شد، ولی الان وضعیتش نگرانکننده نیست، چراکه اکنون در کف قیمتی قرار دارد و قیمتها از این پایینتر نمیرود. بورس چیزی نیست که بگوییم همیشه احتمالا کاهش قیمت دارد، به هر حال دارایی شرکتهای موجود در بورس یک قیمتی دارند و نمیشود هر چقدر که دلتان میخواهد کاهش قیمت داشته باشند. همین الان سهام شرکتهای پتروشیمی که صادرات دارند و با ارز سر و کار دارند، در رونق است.
مگر قیمت خوراک پتروشیمیها افزایش نداشت؟ عدهای از این موضوع بهعنوان نقطه ضعف و دلیل افت ارزش سهام این شرکتها یاد میکردند.
ببینید یک اثر واقعی و یک اثر روانی است. الان نگاه کنید همه میخواهند سهام خودروسازی و ذوبآهن خود را بفروشند و به سمت پتروشیمیها که صادرات دارند، بروند. اگرچه ورودی اینها هم گران میشود، اما باید ببینیم هر پتروشیمی چند درصد از درآمدش، از صادرات به دست میآید. به نظرم بورس الان در وضعیت کف قرار دارد. اگرچه ما در آینده یک تغییر سبد خواهیم داشت و عدهای سبدشان را تغییر خواهند داد و به سمت کالاهایی که صادراتمحورند خواهند رفت، ولی پیشبینی من این است که بورس آینده درخشانی دارد، چون الان حدود پنج، شش سال است در بورس شاهد روند نزولی هستیم و سهمها به کف قیمتی خود رسیدهاند. پیشبینی من این است افرادی که ارز خریدهاند وقتی ارزهای خود را در اوج قیمت بفروشند وارد بورس خواهند شد و بورس آینده درخشانی خواهد داشت و شاخص آن مثبت خواهد شد. مثلا امروز میبینیم سهام برخی از شرکتها مانند شرکتهای خودروسازی که در گذشته ۱۲۰ تومان بود الان به ۶۰ تا ۷۰ تومان رسیده است و دیگر امکان تنزل ندارد، چون قیمتهای موجود قیمتهای کف هستند. از طرفی شرکتهایی مانند خودرو، ذوبآهن، فولاد و پتروشیمیها شرکتهای شاخصساز هستند و اگر اینها جهش کنند میتوانند موجب جهش کل بورس شوند.
به نظرتان این اتفاق یعنی بهبود وضعیت بورس در کوتاهمدت خواهد بود یا بلندمدت؟
بورس تا حدود یکی، دو هفته آینده احتمالا روند نزولی همراه با جهشهای نوسانی خواهد داشت. به محض اینکه تکلیف برجام مشخص شود ثبات به اقتصاد بازمیگردد و رشد بورس نیز آغاز میشود. به نظرم تا قبل از پایان تابستان بورس رشد خودش را خواهد داشت، یعنی در چندماه آینده رشد بورس آغاز خواهد شد، چراکه ظرفیت پایین آمدن ندارد. در بورس بحث بلندمدت خیلی معنا ندارد، بلندمدت یعنی یکسال و کوتاهمدت یعنی یکهفته و دو، سه روز و میانمدت یعنی دو، سه ماه که به نظرم در میانمدت بورس ما رشد خواهد داشت. به نظرم ترامپ برای همین سخنرانیاش را سهشنبه انجام داد که اثر سخنان خود را در بورس چهارشنبه ببیند. اگر پنجشنبه سخنرانی میکرد اثر روانی خیلی کمرنگتری تا شنبه داشت؛ اما این اثر روانی چند شب بیشتر ادامه پیدا نمیکند و بعد تثبیت میشود.