سعید مستغاثی: سینمای تجربی دکان است
براساس برخی اخبار، آقای امیرحسین علمالهدی که گروه «هنر وتجربه» را راهاندازی و در این سالها مدیریت آن را برعهده داشت پس از کشوقوسهای فراوان در دوره ریاست آقای محمدمهدی حیدریان بر سازمان سینمایی، از مدیریت این گروه سینمایی کنار میرود.
روزنامه صبح نو: براساس برخی اخبار، آقای امیرحسین علمالهدی که گروه «هنر وتجربه» را راهاندازی و در این سالها مدیریت آن را برعهده داشت پس از کشوقوسهای فراوان در دوره ریاست آقای محمدمهدی حیدریان بر سازمان سینمایی، از مدیریت این گروه سینمایی کنار میرود.
گروه «هنر و تجربه» در دوران ریاست حجت الله ایوبی بر سازمان سینمایی تشکیل شد و به نمایش آثار هنری و تجربی اقدام میکرد. همچنین این گروه تنها محل اکران فیلمهای کوتاه و مستند است. این گروه از زمان تشکیل، منتقدان و مخالفانی داشت که پس از آمدن حیدریان این مخالفتها به سطوح مدیریتی سازمان سینمایی رفت. او خود از افرادی بود که بارها ماهیت این گروه را مورد نقد قرار داده و خواستار تغییر رویه شده بود.
سینمارا دریابید، تجربیپیشکش! آقای «سعید مستغاثی» از منتقدان سینمایی، درباره ایده شکلگیری گروه هنروتجربه، گفت: این اتفاقی که اسمش را سینمای هنروتجریه گذاشتهاند چیز جدیدی نیست. از قبل انقلاب و سینمای موج نو شکل گرفت که از سینمای دهه ۶۰ و ۷۰ اروپا میآمد. اگر آن زمان به هرشکل هویتی داشت، پس از انقلاب بهعنوان محملی برای کسانی شد که سواد درست سینمایی نداشتند. آنها نه بلد بودند فیلم بسازند و نه اینکه قصه بگویند. مجبور به اتصال به برخی نشانهها شدند و برخی از آنها به تارکوفسکی چسبیدند. عدهای تارکوفسکیزده شدند و این مسیر را ادامه دادند. وی ادامه داد: به مرور شرایط طوری شد که تصمیمگیرندگان گفتند که سینما باید خرجش را دربیاورد. به همین خاطر مدتی راکد شد تا همین چند سال اخیر که گروه هنر و تجربه شکل گرفت. مستغاثی درباره ایجاد این گروه بیان داشت: این جریان به عنوان یک دکان ایجاد شد! این بار از آن بیسوادی گذشته هم یک پله بالاتر رفت و به دکانی تبدیل شد تا عدهای به نان و نوایی برسند. پولهای هنگفتی خرج شد و از این قبل برخی که نمیدانستند سینما را با سین یا صاد مینویسند، دوربین به دست گرفتند و با استفاده از امکانات و بودجه ملت سیاهمشقهایی کردند که واقعاً به ندرت میشود چند دقیقه از آنها را نگاه کرد. این منتقد سینما درباره اهداف گروه هنر و تجربه گفت: ادعای آنها این بود که میخواهند آدمهایی را که نمیتوانند درجریان اصلی سینما باشند، حمایت کنند تا بتوانند در اشل کوچکتری فیلمهایشان را اکران کنند؛ آنهایی که پول و امکانات مرسوم را نداشتند. درواقع کپیبرداری ناشیانهای از اقدام کمپانیهای آمریکایی در دهه ۹۰ است. در آن دوره استودیوهای مستقل ساخته شد که سینماگرانی از اروپا و آمریکای لاتین بیایند و فیلم مستقل بسازند. مستغاثی با اشاره به جشنواره جهانی فجر بیان داشت: این جریان مانند اتفاقی است که در موضوع جشنواره جهانی فیلم فجر رخ داده است. الان خودشان و کسانی که از بازی کنار گذاشته شدهاند درحال زدن پنبه خودشان هستند؛ همه اینها دکانی است که برای پهن شدن سفره ایجاد شده است. متأسفانه بودجه بیتالمال از طریق ارشاد و فارابی سرازیر شد برای برخی از آثار غیرسینمایی و آماتوری.
وی افزود: به هیچ وجه بحث این گروه، سینمای تجربی نبوده است. سینمای تجربی متولی به نام مرکز گسترش سینمای تجربی دارد. این مرکز بودجه کلانی دارد که حتی پروژههای بیگ پروداکشن هم میسازد. این گونه نیست که حتماً باید گروهی برای حمایت از این فیلمها باشد. اولاً سؤال این است که یک گروه خودش نباید فیلم تولید کند و ثانیاً اگر فیلم قابل دفاع باشد راهش را پیدا میکند. این منتقد با اشاره به وضعیت فعلی سینما ادامه داد: مگر سینمای غیرتجربی ما فیلم هستند که دنبال سینمای تجربی باشیم؟! در جریان اصلی دچار یک سینمای آشفته هستیم که بخشی زیادی از آن مشکل دارد و اصلاً سینما نیست. حالا در این اوضاع حجم دیگری درست میشود که برمشکلات میافزاید. سعید مستغاثی در پایان گفت: البته برخی از فیلمهای تجربی قابل بحث و جدی هستند، اما وقتی وارد فضایی غیراستاندارد میشوند به باد میروند. مثل این میماند فردی که بیماری صعبالعلاجی دارد را به جای درمان، رنگ مویش را هایلایت کنید! خب این به چه دردش میخورد؟ کلیت سینمای ما بیمار است و درچنین وضعیتی، این سینمای به اصطلاح تجربی، مشکلی به روی مشکلات است. حرفهای من نقض هنر، تجربه و اتفاقات جدید نیست، اما این جریان را به نوعی فرار به جلو میدانم. برخی کاسب این بیماری شدهاند.