پشتپرده شکایت ۱۰۰ میلیون روبلی پاول دوروف افشا شد
ماجرای شکایت پاول دوروف از آنتون روزنبرگ (یکی از مدیران ارشد تلگرام) به میزان ۱۰۰ میلیون روبل (واحد پول روسیه)، روزنبرگ را بر آن داشت تا متنی مفصل را منتشر کند و از حقایق متعددی پرده بردارد.
روزنامه صبح نو: ماجرای شکایت پاول دوروف از آنتون روزنبرگ (یکی از مدیران ارشد تلگرام) به میزان ۱۰۰ میلیون روبل (واحد پول روسیه)، روزنبرگ را بر آن داشت تا متنی مفصل را منتشر کند و از حقایق متعددی پرده بردارد.
روزنبرگ که از دوستان کودکی نیکلای دوروف (برادر پاول دوروف) است ماجرای اخراجش از تلگرام را بهدلیل اختلافش با نیکلای میداند و ادعا میکند که پاول بهخاطر نزدیکی بیشتر به برادرش و اینکه نیکلای از سرمایهگذاران اصلی تلگرام است او را اخراج کرده است. همچنین پاول دوروف اتهاماتی به او زده که در این متن روزنبرگ سعی در پاسخگویی و پردهبرداری از مسائل پشت پرده این اتهامات دارد.
در ادامه اظهارات او را به نقل از سایت مدیوم میخوانید: من و نیکلای دوروف (برادر بزرگ پاول دوروف) در دانشکده ریاضی و مکانیک دانشگاه ایالتی سنپترزبورگ تحصیل کردیم، ما همچنین در آموزش نظامی دانشجویان در اردوگاه نزدیک لوگا شرکت کردیم. آن موقع من پاول را نمیشناختم، فقط میدانستم که نیکلای دارای برادر کوچکتری است که در دانشکده زبانشناسی تحصیل کرده بود و اشعاری تحت عنوان نام مستعار کوتوفسکی در برخی دانشکدهها منتشرمیکرد. من علاقهمند به ایمنی اطلاعات بودم، بنابراین از قطعات یدکی قدیمی برای جمعآوری یک کامپیوتر دوم، برای گشتوگذار در اینترنت استفاده کردم. در تابستان سال۲۰۰۶ یکی از دوستانم از من دعوت کرد تا به شبکههای اجتماعی روسیه Odnoklassniki و Moy Krug بپیوندیم. در ۱۳فوریه۲۰۰۷ در تالار دانشگاه علموفناوری Novosibirsk پیامی از پاول دوروف دریافت کردم. - وقتی که از شبکه اجتماعی VKontakte استفاده کردم بلافاصله به آن علاقهمند شدم، چون روی کامپیوتر من سریع کار میکرد و ساختار ساده و واضحی داشت: ۷۰هزار عضو در آن زمان در سایت این پیامرسان وجود داشت. در آن زمان ترفندهایی برای دور زدن حریم شخصی در این پیامرسان را پیدا کردم. در ماه ژوئن نخستین تیم پشتیبانی داوطلبانه ایجاد شد و در ماه ژوئیه نیکلای از من برای دیدار دعوت کرد تا درباره همکاری احتمالی صحبت کنیم. در آن زمان VKontakte رقبای زیادی داشت: Odnoklassniki، Moy Fakultet، Connect.ua، اما برای من آشکار بود که آینده متعلق به VK است؛ بنابراین من نخستین مدیر سیستم VKontakte شدم و بعد از دوره آزمایشی جانشین مدیر فنی شدم، یعنی جانشین نیکلای دوروف. کار ما بسیار جالب و در عین حال سخت بود. ساعت پنج صبح که همه در خواب بودند ما مجبور بودیم کار کنیم. وقتی سرورهای VKontakte را برای نخستینبار مشاهده کردم چیزی غیرقابل باور بود. چه کسی میتوانست در آن زمان تصور کند که تا سال ۲۰۱۳، ۳۵ هزار سرور در پنج مرکز داده پخش خواهد شد. من هرگز تمایل به تبدیل شدن به یک سلبریتی مشهور را نداشتم. من حتی تلاش کردم که در کتاب «رمز دوروف» مورد اشاره قرار نگیرم. گسترش VK به غرب توسط ریشههای روسی و سرمایهگذاران روسی با مانع روبهرو شد. در نیمه نخست سال۲۰۱۲ توسعه پروژه Telegra.ph بر اساس منابع VKontakte آغاز شد. سپس، در هفتم اوت ۲۰۱۲، Telegraph LLC ایجاد شد. تمام توسعهدهندگان موتورهای VK به Telegraph رفتند، از جمله نیکولای دوروف. بعد از آن من مدیر فنی VKontakte شدم. پس از آن دیدم که قادر به ادامه کار در شرایط موجود نیستم و استعفا دادم. سپس پاول تصمیم گرفت که سرورهای تلگرام را از لندن به یکی از پایتختهای اروپایی انتقال دهد که قابل اعتمادتر و ارزانتر باشد. کل این پروژه توسط پاول تأمین مالی شد که هزینه کمی نبود. بهار۲۰۱۶، پاول از من دعوت کرد تا مدیر بخش ضداسپم تلگرام شوم. آن زمان من با نیکلای روابط دوستانهای داشتیم. اغلب به سینما میرفتیم. بعد از مدتی نیکلای دسترسی من به کار را لغو کرد. در ۱۷مارس، هنگامی که پاول دوباره به سنپترزبورگ رفت، ما با هم ملاقات کردیم و صحبت کردیم. پاول خودش به من گفت که نیکلای یکی از چند کارمند کلیدی بود که این شرکت نمیتوانست او را از دست بدهد و درگیری من با نیکلای را از دید دو دوست نمیدید بلکه به این کارمند کلیدی از دید یک مدیر و سرمایهگذار نگاه میکرد. وقتی شروع به جمعآوری حقایق و مدارک برای پاسخ کردم، معلوم شد که تاریخچه پیامرسان Telegram من حذف شده است: از زمان ثبتنام در سال۲۰۱۳ (مدتها قبل از انتشار رسمی) و تا تاریخ ۱۴فوریه این سال -که زمانی نمادین بود- برای اینکه این تاریخ روز تولد من است. علاوهبر این، پیامها فقط از سرور حذف شده بود و پیامهای ذخیره شده در تلفن من هنوز وجود داشت. در حقیقت انتظار این چنین اتفاقات را داشتم و بنابراین پشتیبان تهیه کرده بودم. دسترسی غیرمجاز به مکاتبات شخصی من بسیار شبیه به نقض کامل ماده مربوطه در قانون کیفری بود. این موضوع را کاملاً درک کردم که برای پاول دوروف، برادرش مهمتر از من بود. با این وجود، من فکر میکنم که اخراج من بهخاطر فعالیتهای نیکلای غیرمنصفانه است. با این وجود من سعی نکردم این منازعات را تشدید کنم و امیدوار بودم که به اشتراک و حلوفصل صلحآمیز مسائل برسیم. دوستان من در VKontakte به من اطلاع دادند که شایعات عجیب در مورد دلایل اخراج من در میان کارکنان هر دو شرکت پخش شده است. طبق گفتههای آنها، من قصد جاسوسی از نیکولای را داشتم و چیزی را در جایی فاش کردم (هیچکس نمیدانست چه چیزی، کجا و چرا). علاوهبر این، نیکلای خود این اطلاعات را پخش کرد. گاهی از برخی از ادعاهای آنها خندهام میگرفت همراه با گریه. مثلاً درحالیکه تیم Telegram دائماً در حال سفر به مکانهای مختلف جهان هستند، یک کارمند برای عدم حضور در محل کار خود در سنپترزبورگ اخراج شده است. ۱۰۰میلیون روبل شکایتی که پاول از من کرده مبلغی است که من باید بیش از ۵۰سال کار کنم تا بتوانم آن را ذخیره کنم. برای تمام سالهای کار من برای پاول در VKontakte و Telegraph من هرگز به چنین مبلغی نزدیک هم نشدهام. متن ادعا علیه من شامل سه نکته است: ارسال تصاویر پیامها به دادگاه، که مضحک است؛ پیشنهاد توافق به مدیر کل تلگراف LLC، که مضحکتر است؛ و در نهایت، مشخص شدن محل کار من در فبسبوک. در متن ادعا آمده است: «.. اطلاعات غلطی را منتشر کرده است...» چگونه «اطلاعات غلط» میتواند توسط قانون محافظت شود و «محرمانه» تلقی شود من آن را نفهمیدم. ما یک شرکت انگلیسی Telegram Messenger LLP و یک شرکت روسی Telegraph LLC داریم. با توجه به اطلاعات عمومی در دسترس، مشخص است که هر دو سازمان بخشی از پیامرسان Telegram هستند و مزایای هر یک از آنها برای یک شخص (پاول دوروف) است. به این ترتیب، یک شرکت قرارداد را با دیگری متوقف میکند، که منجر به از دست دادن سود برای شرکت دوم میشود. حال آن که هر دو شرکت بخشی از یک پروژهاند. این بدان معنی است که در واقع پول از یک جیب به دیگری میرود. در سال۲۰۱۳ تلفات شرکت Telegraph LLC به ۵/۱۰ میلیون روبل رسید. ناگهان تلگراف LLC ادعا میکند مقدار ۱۰۰میلیون روبل از سود خود را از دست داده است. میدانیم که پاول دوروف پول خود را در خارج از روسیه نگه میدارد و زنجیرهای برای انتقال پول برای پرداخت حقوقها دارد. من تصور میکنم که مسوول این واقعیت کسی است که در جیب چپ خود ۱۰۰میلیون دارد و نمیتواند آن را در جیب راستش قرار دهد و آن را از جیب من برمیدارد. من نمیدانم که چرا پاول تصمیم گرفت تا مناقشه را به چنین نقطهای برساند، اما تصمیم گرفتم همهچیز را با جزئیات دقیقتر توضیح دهم. در این ماجرا هیچچیزی برای شرمساری من وجود ندارد.