آیا برجام با اروپا شدنی است؟
خروج ترامپ از توافقنامه هستهای و تاکید اروپا بر ادامه حضور، این سوال را مطرح کرده است که آیا حضور اتحادیه اروپا در این پیمان، میتواند ضامن منافع اقتصادی ایران باشد یا خیر؟
خبرگزاری مهر: خروج ترامپ از توافقنامه هستهای و تاکید اروپا بر ادامه حضور، این سوال را مطرح کرده است که آیا حضور اتحادیه اروپا در این پیمان، میتواند ضامن منافع اقتصادی ایران باشد یا خیر؟
مجید شاکری تحلیل گر اقتصادی در یادداشتی به این سوال پاسخ داده است که از نظرتان میگذرد:
برخی کارشناسان اقتصادی پیشنهاداتی برای ادامه برجام با اروپا داده اند که رئوس آن إیجاد یک صندوق جبران خسارت توسط اروپاییها و ورود بانکهای توسعهای اروپایی با ژنتیک دولتی به همکاری با ایران - با هدف بالا بردن هزینه تحریم بانک عامل توسط اروپایی ها- است. اما این رویکرد غلط و با واقعیات موجود ناهمخوان است.
۱- تنبیه امریکا برای عدم پایبندی به تحریمها جریمه نقدی نیست، بلکه قطع از چرخه دلار و پیگرد قضائی در حوزه امریکاست. در اروپا اساسا ادامه حیات بانک، بدون چرخه دلار شدنی نیست؛ چرا که این «قطع» صرفا شامل تاچ چرخه انتقال نیست و مجوزهای یورو دلار را هم شامل میشود.
اگر بانکی تصمیم به وصل مجدد به چرخه دلار گرفت و گردن عذرخواهی کج کرد، تازه امریکاییها با بریدن جریمه او را وصل میکنند. این جنس از تحریم را نمیتوان با «صندوق خسارت» پوشاند.
۲- اعداد جریمه معمولا انقدر بالاست که بخش اصلی منفعت تجارت با ایران را میبلعد و تصور آن که یک صندوق برای کنترل ریسک حاشیهای کارکرد دارد، واقع بینانه نیست.
۳- اعمال این تنبیه، دولتی و غیر دولتی ندارد و چندان به اندازه بانک مرتبط نیست. یکی از بزرگترین ارقام جریمه در این زمینه مربوط به بانک «پی ان پاریبا» است که چهارمین بانک بزرگ جهان است؛ و تصور تنش روابط امریکا- فرانسه هیچ خللی در اعمال ان ایجاد نکرد.
۴- اساسا در قطع از چرخه دلار، کدام مقام اروپایی چه جلوگیری فنیای میتواند انجام دهد؟
۵- اکنون هنوز تحریم کاتسا رخ نداده و بعد از رخ داد آن، با چه هزینهای و در چه مدت بناست عملیات kyc (مشتریات را بشناس-Know your customer) توسط بانک اروپایی رخ دهد؟
بنظر میرسد اروپا اساسا در حال فروش چیزی به ماست که در دست ندارد. تصور برجام با اروپا، دور، نشدنی و بی ارتباط با واقعیات است و طبیعی است که تضامین مورد اشاره رهبر معظم انقلاب و رییس جمهور محترم، از جانب اروپاییها قابل تادیه نیست. به همان اندازه که محور اروپا امکان مرتفع کردن نیازها مالی ایران را ندارد، ساختار قابل شکل دهی بر مبنای واقعیات موجود نقشه ارزی ایران (عمان- روسیه و از همه مهمتر چین) کاملا بدون ریسکهای پیش گفته، قابلیت بهره گیری دارد. نه به آن خاطر که مثلا از بلوک غرب به شرق پناه میبریم بلکه بخاطر نقشی که همین حالا این کشورها در نقشه ارزی و تجاری ایران دارند یا میتوانند داشته باشند. تاکید بر ایده برجام با اروپا به جز اتلاف «وقت با ارزشتر از طلا» نیست.
از باب وطن خواهی و به عنوان یک فارغ التحصیل مدیریت مالی که سالهایی را نفس به نفس در کنار تاثیرات تحریم در حوزه مالی زیسته، هشدار میدهم امری به نام برجام با اروپا، به لحاظ فنی «نشدنی» است. واقعیات فنی را نمیتوان با عینک سیاست دید.