ضرورت اقدام متناظر و متناسب با اقدام آمریکا/ مواضع روحانی تامین کننده منافع ملی نیست/ برجام بدون آمریکا فاقد منطق دیپلماتیک است
از یک طرف ایران بهتر است برای جلوگیری از اجماع علیه ایران و استفاده از امتیازاتی که همچنان وجود دارد (که مهمترین آن فروش نفت است) توافقی با ۵ کشور دیگر داشته باشد و از طرف دیگر بدلیل از دست دادن بخشی از امتیازاتی که آمریکا ایران را (قبلا بصورت عملی و اکنون رسمی) از آن محروم کرده بود، باید مقابله به مثل کنیم.
کد خبر :
811105
سرویس سیاسی فردا؛ محمدسعید احدیان: آمریکا از برجام خارج شد و اتحادیه اروپا اعلام کرد که به تعهدات خود عمل خواهد کرد، اما بنظر میرسد موضع آقای روحانی، تامین کننده منافع ملی ما نباشد. مفهوم ترکیب موضع آمریکا و اروپا این است که ما در معاملهای که کردیم بخشی از امتیازهایی که در مذاکرات گرفتیم را به صورت رسمی از دست دادیم و البته اگر اروپاییها در عمل هم به حرف خود عمل کنند، بخشی از امتیازهای گرفته شده را همچنان خواهیم داشت. سوال این است که موضع منطقی ما در قبال این شرایط چه باید باشد که منافع ملی ما را تضمین کند. در پاسخ به این سوال باید ابتدا به این نکته توجه کرد که با توجه به شرایطی که بر منفعت محوری بنگاههای اقتصادی حاکم است، تضمینی وجود ندارد که شرکتهای اروپایی متناسب با نظرات سیاستمداران خود (به فرض صداقت در بیان) در برابر فشارهای وزارت خزانه داری آمریکا عمل کنند لذا آنچه در ادامه ذکر میشود بر این فرض استوار است که ما به صورت روشنی از اجرایی شدن ادامه لغو تحریمهای مربوط به اتحادیه اروپا اطمینان پیدا کنیم. با این فرض میتوان گفت: از یک طرف ایران بهتر است برای جلوگیری از اجماع
علیه ایران و استفاده از امتیازاتی که همچنان وجود دارد (که مهمترین آن فروش نفت است) توافقی با ۵ کشور دیگر داشته باشد و از طرف دیگر بدلیل از دست دادن بخشی از امتیازاتی که آمریکا ایران را (قبلا بصورت عملی و اکنون رسمی) از آن محروم کرده بود، باید مقابله به مثل کنیم. بعد از خروج آمریکا از برجام، درست است که ماندن ما در برجام ممکن است منطق اقتصادی و منطق هستهای داشته باشد، اما حتما منطق دیپلماتیک نخواهد داشت چرا که بر اساس قاعده حاکم بر بازی بزدل که الگوی حاکم بر مذاکرات هستهای ما را در طول این ۱۴ سال را تشکیل میدهد، عدم اقدام متناظر باعث برداشت ضعف و ترس و در نتیجه مقدمه فشار و تحریمهای بیشتر میشود بگونهای که میتوان مطمئن بود که با فاصلهای کوتاه آمریکا براساس مکانیزم بازگشت پذیری قطعنامه سازمان ملل را لغو و تحریمهای سازمان ملل را بر میگرداند و در نتیجه حتی همان منافعی که باعث میشود ما در برجام باقی بمانیم (یعنی ادامه لغو تحریمهای اروپایی) را نیز از دست خواهیم داد البته به همراه هزینه بسیار سنگین از دست دادن عزت نفس ملی. بر اساس آنچه ذکر شد جمع بین دو طرف ماجرا این است که ما حتما باید اقدام متناظر
هستهای انجام دهیم، اما بهتر است این اقدام متناسب با این مساله باشد که ما بخشی از امتیازاتی که در برجام گرفتیم را همچنان در اختیار داریم بنابراین بر این باورم خلاف نظر آقای رئیس جمهور ایران قبل از شروع مذاکره با اروپاییها باید عدم پایبندی به برخی از محدودیتهای هستهای را که آمریکاییها را عصبانی میکند، ولی برای اروپاییها قابل قبول است (مثل افزایش ذخایر اورانیوم بیش از عدد تعیین شده در برجام یا اقدام به برخی فعالیتهای تحقیقی فراتر از برجام) را اعلام کند و سپس در شرایط مساوی برای هماهنگی و اطمینان از اجرای عملی تعهدات اروپا، روسیه و چین پای میز مذاکره با ۵ کشور بنشیند بدیهی است این مساله نیز فقط تا زمانی معنی دارد که آمریکا برای لغو قطعنامه سازمان ملل اقدام نکند که در این صورت میتوان گفت که آمریکا علاوه بر اینکه از برجام خارج شده است، برجام را پاره نیز کرده است و در نتیجه باید منتظر به آتش کشیدن اش باشد.