جمهوری اسلامی ایران در برابر موضع ترامپ پاسخ عملی و قاطع را اعلام و اجرا کند
کمتر از دو سال پس از شکل گیری توافق هستهای موسوم به برجام و در شرایطی که در تمامی ماههای گذشته پس از دستیابی به این توافق، سایه سنگین خلف وعده و عدم انجام تعهدات از سوی طرفهای مقابل بر سر آن قرار گرفت؛ به نظر میرسد سرانجام، فرجام تلخ برجام در حال رقم خوردن است.
سرویس سیاسی فردا: کمتر از دو سال پس از شکل گیری توافق هستهای موسوم به برجام و در شرایطی که در تمامی ماههای گذشته پس از دستیابی به این توافق، سایه سنگین خلف وعده و عدم انجام تعهدات از سوی طرفهای مقابل بر سر آن قرار گرفت؛ به نظر میرسد سرانجام، فرجام تلخ برجام در حال رقم خوردن است. پس از فضاسازیهای بسیار در ماههای اخیر، دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده امشب نظر نهایی خود را در خصوص برجام اعلام میدارد. اعلام نظری که مبتنی بر هر کدام از سناریوهای محتمل باشد، نه در مسیر تقویت توافق شکل گرفته کنونی بلکه متوجه سستتر شدن هر چه بیشتر پایههای آن خواهد بود. بر همین اساس، جمعیت پیشرفت و عدالت توجه به نکات زیر را برای عبور از شرایط موجود، ضروری میداند:
۱) رفتار دولت آمریکا در قبال برجام از ابتدای زمان تصویب، همیشه جلوگیری از بهره برداری ایران از منافع آن بوده است و از این لحاظ، تفاوتی بین دو دولت آمریکا وجود نداشته است، اما واقعیت غیر قابل انکار اینکه از زمان روی کار آمدن دولت ترامپ، مواضع علنی و فضاسازی رسانهای دولت ترامپ بر اساس پیاده سازی سیاست «برجام معلق» بوده است و در نتیجه فضای روانی جامعه و البته اقتصاد کشور دستخوش تأثیرات این فضای جدید شده است. واقعیت تأسف بار اینکه ابتکار عمل در این موضوع در اختیار طرف مقابل قرار گرفته و ما در موضعی انفعالی به مواجهه با وضعیت پیش رو پرداخته ایم. نشانه این ادعا هم اینکه این موضوع به یک دغدغه اساسی برای ما بدل شده که آمریکا در برجام میماند یا نه؛ چنانکه اقتصاد ما به شدت در برابر اخبار منفی مطرح در این خصوص دستخوش تأثیرات منفی شده و فضای روحی و روانی جامعه ملتهب گردیده است که بخشی از چالش ارزی موجود در نتیجه همین مسأله میباشد. نکته قابل تأمل اینکه از چندین سال قبل بدین سو، رهبر معظم انقلاب با تکیه بر درونزا شدن اقتصاد کشور، بر بحث اقتصاد مقاومتی به صورت جدی تأکید فرمودند: و آحاد مردم و مسئولان را به اهمیت مقاوم شدن ساختار اقتصاد کشور فرا خواندند. البته که مسئولان و دست اندرکاران دولتی با رویکردی شعاری در عمل به این ضرورت بنیادین برای چارچوب اقتصاد کشور بی اعتنا ماندند. از آن سو دشمنان نظام و انقلاب کوشیدند با تخریب این گفتمان سازی هوشمندانه توسط رهبر معظم انقلاب، به تخطئه و تحریف مبانی و اهداف آن بپردازند و با هراس افکنی در جامعه، اقتصاد مقاومتی را غیر عملی و رویاپردازی تلقی کنند و با تأکید بر مراودات اقتصادی بین المللی اینگونه القا کنند که اقتصاد مقاومتی در فضای انزوا و شکست ایران معنا مییابد. امروز، اما ثابت شده که اقتصاد ما باید به شکلی اداره شود که در برابر تکانههای خارجی و از جمله موضع گیریهای ناگهانی دشمنان ملت ایران، ثابت قدم و مستحکم باشد بر این اساس امروز دیگر روشن شده است که راهبرد اصلی برای مقابله با شرایط موجود، گره نزدن اقتصاد کشور به آینده برجام است؛ راهبردی که نه فقط در حرف، بلکه در برنامه ریزیها و اقدامات باید نمود روشن پیدا کند که قطعا این رویکرد علاوه بر ثبات در فضای اقتصادی کشور، تأثیر مستقیم بر عدم فشار بیشتر میگذارد.
۲) ممکن است برخی با کوبیدن بر طبل ناچاری بر پذیرش عقب نشینی و وارد شدن به مذاکره بر سر خواستههای ترامپ در مذاکرات منطقه و موشکی سخن بگویند. باید تصریح کرد که این رویکرد کاملا غیرواقع بینانه است چرا که: الف. تجربه گذشته نشان میدهد که ما در بدترین شرایط تحریمی توانستیم، به شیوههای مختلف اقتصاد کشور را بچرخانیم حال که در شرایطی هستیم که اجماع کامل علیه ما یا بعید یا زمانبر خواهد بود، و روزنهها و منافذ زیادی در تحریمها باقی خواهد ماند، قطعا میتوانیم شرایط ثبات اقتصادی بر کشور را ایجاد کنیم و در این زمینه راهکارهای مؤثری مانند پیمان دوجانبه پولی، خارج کردن دلار از چرخه اقتصاد کلان کشور و... وجود دارد که البته عملیاتی شدن آن نیاز به عزم، برنامه ریزی و مدیریت جهادی مسئولان کشور دارد.
ب. احتمال جنگ علیه ایران نیز کاملا منتفی است چرا که علاوه بر آنکه فضای داخلی آمریکا و شعارهای تبلیغاتی ترامپ اجازه هرگونه ماجراجویی را به دولت ایالات متحده نمیدهد، توان دفاعی، قدرت منطقه ای، امکان عملیاتهای مؤثر علیه نقاط استراتژیک آمریکا در منطقه و در تیررس عملیاتی اروپا باعث شده است، گزینه نظامی علیه ایران برای همیشه از روی میز برداشته شود که نمونه عینی و جدید آن بسنده کردن آمریکا به حملات تبلیغاتی در سوریه بود بگونهای که پیش از عملیات مناطق مورد نظر حمله خود را به اطلاع ایران رسانده بودند.
ج؛ و از همه دلایل مهمتر اینکه منطق روابط بین الملل و تجربههای پیشین بخوبی نشان میدهد که هنگام فشار، هر عقب نشینی در برابر آمریکا نه این که باعث حل شدن موضوع بلکه اضافه شدن موضوع جدیدی میشود. همگان به یاد دارند که عقب نشینی صدام و قذافی در برابر فشارهای آمریکا منجر به حمله نظامی به این دو کشور شد. همچنین همین تجربه برجام که به روشنی گواه این مسئله است که با عقب نشینی در برابر دولت آمریکا نه تنها مشکل حل نمیشود بلکه مسائل تشدید هم خواهد شد.
بر این اساس جمعیت پیشرفت و عدالت تأکید میکند که جمهوری اسلامی ایران علاوه بر آنکه هرگونه مذاکره درباره محتوای برجام، مسائل منطقهای یا توان موشکی را با قدرت، همچنان منتفی اعلام کند، باید در برابر هر موضعی که ترامپ اعلام کرد، پاسخ عملی قاطع، مقتدرانه و متناسب را اعلام و اجرا کند. بدیهی است بر اساس سیاست اعلام شده توسط رهبری مبتنی بر «چالش عقلایی» در این اقدام متناظر، تناسب باید رعایت شود تا نه عقب نشینی صورت گیرد و نه بهانه برای مقصرسازی ایران ایجاد شود.
۳) رفتار منفعلانه سه کشور اروپایی در برابر دولت آمریکا نشان داده است که خوش بینی به آنها و سرمایه گذاریهای اقتصادی و اعتباری ایران برای آنها که باعث تکدر خاطر همپیمانانی مثل چین شده است، با پاسخ مناسبی روبرو نشده است؛ لذا بر این باوریم که دولت باید هرگونه ادامه همکاری با آنها در امور اقتصادی، امنیتی، هستهای و منطقهای را منوط به عدم همراهی با بدعهدی آمریکا کند. اروپاییها باید بدانند عدم پایبندی به تعهدات برای شان هزینههای سنگینی دارد.
۴) به نظر میرسد در شرایط کنونی برای مدیریت فضای کشور و مواجهه مقتدرانه با تهدیدات شکل گرفته سه نیاز اساسی وجود دارد. نخستین نیاز امروز کشور وحدت و پرهیز از حاشیه سازی است. ما امروز با دشمنی جدی روبرو هستیم که شکاف درون نخبگان و جریانهای کشور ما باعث طمع آنها شده است لذا یکپارچگی ملی در برابر آن ضرورتی انکارناپذیر است. باید در نظر داشت صحبت از ضرورت وحدت نه تنها متوجه یک شخص و یا یک جریان سیاسی که متوجه تمامی نیروهای نظام و انقلاب، دولت مردان و مسئولین است نه مچ گیری جریان منتقد دولت در این شرایط، قابل دفاع است و نه حاشیه سازی دولتیها و مخصوصا رئیس جمهور که این روزها صفحه اینستاگرامی ایشان سطح نزاع را بالاتر هم برده است.
دیگر نیاز امروز کشور را میتوان تدبیر دانست به این معنا که عقلانیت در سیاست گذاری و مدیریت تمامی حوزههای کشور بیش از پیش دنبال شود. عقلانیت در تمامی حوزهها از جمله حوزههای سیاسی و اقتصادی ضرورت دارد به ویژه در کنار عقلانیت، مدیریتی مبتنی بر رویکرد جهادی همراه با مقاومت، حمیت و غیرت انقلابی و بر اساس این اصل که وضعیت موجود باید با نهایت تدبیر، اداره شده و از آن عبور کرد؛ و سومین مؤلفه مورد نیاز در شرایط کنونی حمایت و پشتیبانی مردمی است. پایه گذار این نظام و انقلاب اسلامی مردم بوده اند و تداوم بخش انقلاب هم مردم خواهند بود. شاید هیچ چیز مثل بی اعتمادی مردم و فاصله گرفتن مردم از نظام نمیتواند به انقلاب اسلامی صدمه برساند. از همین روست که اگر وحدت و تدبیر محقق شود با تقویت اعتماد مردم به نظام و انقلاب و حمایت و پشتیبانی هر چه بیشتر مردم از انقلاب فضایی فراهم میشود که خباثتهای دشمنان انقلاب، بی اثر شده و انقلاب اسلامی با سرافرازی از این گردنه هم عبور خواهد کرد.