تغییر چهره یک متهم داعشی پس از حمله تروریستی مجلس
ششمین جلسه رسیدگی به اتهامات عوامل گروهک تروریستی داعش در حمله به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام راحل به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
کد خبر :
810267
خبرگزاری میزان: ششمین جلسه رسیدگی به اتهامات عوامل گروهک تروریستی داعش در حمله به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام راحل به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد. مستشار دادگاه، خانواده شهدا، وکلای مدافع و نماینده دادستان در جلسه حضور دارند. قاضی صلواتی در ابتدای جلسه دادگاه با اشاره به مواد ۳۵۲، ۳۵۳ و ۳۵۴ قانون آیین دادرسی کیفری مبنی بر رعایت نظم جلسه دادگاه خطاب به متهم ردیف پنجم از او خواست در محل حاضر شده و خود را معرفی و دفاعیات خود را بیان کند. متهم ردیف پنجم گفت: س. ع. فرزند ابوطالب متولد ۱۳۶۵ متأهل، کارمند هستم یاد و خاطره شهدای ۸ سال دفاع مقدس را گرامی میدارم به خانواده شهدای ترور ۱۷ خرداد ۹۶ تسلیت میگویم. قاضی پرسید: شما از چه سالی به گروهک تروریستی داعش پیوستی و با چه کسانی بیعت کردید؟ متهم پاسخ داد: من بیعتی نداشتم و با س. ص. دوست بودم. آقای س. ص. از این گروه تعریف میکرد و میگفت: بر مبنای قرآن و سنت عمل میکنند من هم گفتم اگر این گروه واقعاً برمبنای قرآن و سنت عمل میکنند من مشکلی ندارم، اما با ایشان بیعتی نداشتم. قاضی پرسید: شما ۴ سال قبل با گروه تکفیری بیعت کردید و برای
آنها عضوگیری میکردید که در اقاریر شما وجود دارد. چه توضیحی دارید؟ متهم پاسخ داد: من هیچ تبلیغی نداشتم، فقط این حرفها را از آقای س. ص. شنیدم. قاضی پرسید: شما با س. ص. تروریست انتحاری چه مدت آشنا بودید؟ متهم گفت: از سال ۹۱ او را میشناختم. قاضی پرسید: س. ص. امیر گروه داعش بود قبل از عملیات تروریستی آیا این موضوع را میدانستید؟ متهم پاسخ داد: نه، خبر نداشتم، اما میدانستم که او هوادار این گروه است. قاضی پرسید: شما ۴ سال پیش با س. ص. بیعت کردید، در این باره توضیح بدهید. متهم پاسخ داد: س. ص. به من گفت: اینها بر مبنای قرآن و سنت هستند من هم گفتم، چون بر مبنای قرآن هستند قبول دارم. قاضی پرسید: شما در جلسات تشکیلاتی گروهک به همراه س. ص. شرکت میکردید، در این باره توضیح دهید. متهم پاسخ داد: من به خانه خودش رفتم و حرفی نمیزدیم. در ادامه مستشار دادگاه از متهم ردیف پنجم س. ع. پرسید: تحصیلات شما چیست که در آن جلسات سئوالات حاضرین را پاسخ میدادید؟ متهم پاسخ داد: تحصیلات من زیر دیپلم است! قاضی پرسید: شما س. ص. را
بهعنوان امیر گروهک تروریستی داعش پذیرفتید و در حضور س. ص. اقرار کردید قصد پذیرفتن و پیوستن به گروه داعش را دارید توضیح دهید. متهم پاسخ داد: بله تا جایی رسید که به این گروه حسن ظن داشتم و از تعریفاتی س. ص. میکرد با خود گفتم شاید من نیز بروم. در ادامه جلسه دادگاه، مستشار پرسید: شما اینگونه به گروه داعش پیوستید و بیعت فقط این نیست که دست بدهید. متهم گفت: به نظر من این بیعت نیست من خودسرانه این کار را کردم. قاضی پرسید: شما با چ. تروریست انتحاری آشنایی داشتید، توضیح دهید. متهم پاسخ داد: فروردین ماه ۹۶ روز پنجشنبه با س. ص. بودم و او از من خواست به یکی از استانهای غربی کشور برویم، من هم بهعنوان راننده پول میگرفتم. به آنجا رسیدیم، اما من چ. را نمیشناختم حدود ۵ الی ۶ بعدازظهر روز پنجشنبه به آنجا رسیدیم و به منزل چ. رفتیم دیگر راجع به هیچ موضوعی حرفی نزدند و اطلاعی نداشتم و در حضور من آنها هیچ حرفی راجع به هیچ موضوعی نزدند. شب را ماندیم تا فردا جمعه بعدازظهر برگشتیم و من از کار او اطلاع نداشتم. قاضی پرسید: براساس اقاریر شما که قبلا داشتید شما س. ص. را به
منزل چ. در اردیبهشت ۹۶ میبرید که قرار تشکیلاتی و عضو کم داشتند که میخواستند چ. را برای عضویت متقاعد کنند. قاضی پرسید: شما راننده آژانس هستید. مگر نگفتید کارمند اداره برق هستید؟ متهم جواب داد:بله راننده آژانس هستم، اما مدتی بود که پیمانکار اداره برق بودم. قاضی پرسید: شما س. ص. را در ۴ نوبت در اردیبهشت ۹۶ به روانسر بردید و برای اجرای قرار تشکیلاتی برای جذب نیرو با س. ک. نیز ملاقات میکنید . متهم پاسخ داد: بله من ۴ مورد او را پیش س. ب. بردم و در ماشین من مینشستند س. ص. به من میگفت: شما بیرون ماشین باشید ما حرف داریم که این جلسات آنها ۱۰ تا ۱۵ دقیقه طول میکشید. قاضی پرسید: چرا تلفن همراه را در جلسه نمیگذاشتید؟ متهم پاسخ داد: گوشیها را به من میدادند تا ردیابی نشوند. قاضی پرسید: اگر حرف عادی میزدند چرا شما را بیرون میکردند؟ متهم گفت: حرف عادی نبود. قاضی پرسید: پس شما متوجه شدید حرف آنها عادی نیست. شما بارها با عناصر اصلی گروهک داعش همراه و مطلع بودی و مشکوک به آنها شدید. در این بین از عملیات آنها در تهران چه
زمان آگاهی پیدا کردی؟ متهم پاسخ داد: روزی س. ص. به من گفت: قرار است در کشور اتفاقاتی بیفتد. گفتم چه اتفاقاتی؟ گفت: قرار است عملیاتی بشود گفتم کجا؟ گفت: حرف من راجع به مرگ است شما هستید؟ من گفتم: حرفت را بگو. س. ص. گفت: در تهران عملیات میشود که مهمات هم هست که من سکوت کردم و جواب ندادم من از س. ص. پرسیدم تو خودت هستی؟ س. ص. گفت: نه، من بعد از ماه رمضان میخواهم خانه بسازم من نیز حرف او را باور کردم و راجع به این موضوع حرفی نزدم. قاضی در ادامه پرسید: شما که گفتید فقط راننده هستید. یک عضو تروریستی داعش مسئله انتحاری آینده را که به راننده نمیگوید. توضیح بدهید. متهم پاسخ داد: س. ص. این موضوع را به همه میگفت. قاضی گفت: بله، به همه میگفت، اما به کسانی که مورد اعتمادش بودند. شما برای رفتن به سوریه و عراق اعلام آمادگی کردی در حضور س. ص؛ و خانواده هم گفتی. پس شما راننده نبودی عامل گروهک تروریستی بودی. در ادامه نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و توضیحات خود را ارائه کرد و گفت: متهم س. ع. ۴ سال است که با عناصر تند و تکفیری فعالیت دارد و ضمن پیوستن به داعش اقدام به
فعالیت و جذب و نیروگیری کرده است. همچنین به واسطه ارتباط با الف؛ و س. ص. با گروهک تروریستی داعش در سال ۹۱ آشنا میشود و طی شرکت در جلسات تشکیلاتی عقیدهاش راسخ میشود و در سال ۹۲ در منزل س. ص؛ که عنوان امیر داعش را دارد بیعت میکند. نماینده دادستان تصریح کرد: وی در نزد همسرش بارها از علاقه به پیوستن به داعش میگوید. متهم س. ع. در اردیبهشت ۹۶ س. ص. را به نزد چ. میّبرد و س. ص. با سه نفر دیگر نیز ملاقات میکند وی همچنین چند مرتبه س. ص. را به نزد س. ک. میبرد و س. ص. در دومین مسافرت به روانسر موضوع اقدام انتحاری در کشور را میگوید و پیشنهاد میدهد، اما متهم هیچگونه پاسخی طبق اقرارهای خود نداده است. متهم همچنین علیرغم رفتارهای مشکوک س. ص. طبق اظهاراتش هیچ سوالی از س. ص. نمیپرسد. معاون دادستان به اهم اظهارات متهم میپردازد و میگوید: طبق اظهارات وی به پذیرفتن گروهک داعش از سال ۹۱، شرکت در جلسات برای جذب افراد این گروهک، بررسی و پاسخگویی به تناقضات گروه، بیعت کردن با س. ص، اعتراف به قصد رفتن به سوریه و عراق در آینده، انتقال س. ص. برای ملاقات چ. عامل انتحاری مجلس در اردیبهشت ۹۶ برای جذب نیرو، انتقال س. ص. به
روانسر در سال ۹۶ در ۴ نوبت و ملاقات با س. ک، اعتراف به مشکوک بودن رفتار س. ص؛ و س. ک؛ و اطلاع از عملیات تروریستی در تهران به واسطه گفتههای س. ص، اعتراف کرده است. معاون دادستان اظهارات دیگر متهمین را درباره متهم ردیف پنجم س. ع. بیان کرد و گفت: الف. ص. درباره این متهم میگوید او از عناصر تروریستی داعش است و در منزل ع. ع. نیز شرکت کرده است و در جلسات این گروه حضور داشت. معاون دادستان خطاب به قاضی دادگاه گفت: آقای رئیس عضویت متهم س. ع. در گروهک داعش محرز است، اطلاع وی از عملیات توسط س. ص. بوده که به وی نیز پیشنهاد داده، اما او نپذیرفته است. در اردیببهشت ماه از قصد تیم برای حمله تروریستی کاملاً آگاهی داشته است. در ادامه جلسه دادگاه قاضی صلواتی از متهم پرسید: با توجه به پیشنهاد عملیات حمله تروریستی شما نمیتوانستید این موضوع را به ماموران امنیتی اطلاع بدهید. متهم پاسخ داد: وقتی س. ص. این حرف را میزد گفت: شوخی کردم. قاضی پرسید: شما تمام موارد گفته شده را کنار هم قرار بده و توضیحات خود را کامل کنید. قاضی از او پرسید: بعد از حمله تروریستی چهره خود را عوض کردید و در تهران شما متواری
شدید. اگر شوخی بود چرا این کار را کردید؟ متهم پاسخ داد: من از این موضوع از طریق رسانهها متوجه شدم که س. ص. خود را منفجر کرده است. خانوادهام ترس داشتند، من متواری نشدم بلکه منزل فامیلم رفتم. قاضی پرسید: چه موقع از عملیات تروریستی تهران باخبر شدی؟ متهم گفت: هجدهم یا همان روز که رسانهها اعلام کردند متوجه شدم و جمعه نوزدهم صبح به سرکار رفتم و به یکی از بچهها گفتم چند روزی من نمیآیم سرکار. قاضی از او پرسید: نظر خود را راجع به عملیات تروریستی گروهک داعش بیان کن. متهم گفت: داعش ساخته آمریکا، اسرائیل و آل سعود است میبینم این فکر باطل و لعین است. وقتی میبینم داعش ساختار این چند کشور است اعلام برائت میکنم و حرفی ندارم. در ادامه متهم ردیف پنجم س. ع. رو به خانواده شهدا کرد و گفت: من را شریک غم خود بدانید.