دفاع پرس: روز اول ماه مه ۱۸۸۶ اعتصاب و تظاهرات کارگران در چند شهر آمریکا از جمله نیویورک و شیکاگو صورت گرفت. معترضین آن روز توسط پلیس به گلوله بسته شدند. در این میان کارگرانی جان باختند و تعداد فراوانی زخمی شدند. سه روز بعد (سوم ماه مه ۱۸۸۶) در حالی که کارگران مشغول مراسم تدفین یاران خود در قبرستان بودند، ناگهان به محاصره پلیس در آمده و تعدادی کشته و زخمی میشوند. در جهت یادبود این کارگران، روزی به نام «کارگر» در تقویم نامگذاری شد. از آنجا که بار سنگین انقلاب اسلامی را عمده نیروهای فعال و پر توان و در عین حال محروم و مستضعف کارگران و کشاورزان بر دوش کشیدند و
پس از پیروزی انقلاب هم نقش عمدهای در راهاندازی چرخ عظیم اقتصاد، رشد تولیدات داخلی و خنثی کردن توطئههای آمریکایی داشتند و دارند، زیبنده بود که در تاریخ انقلاب اسلامی ایران روزی به آنان اختصاص یابد و «روز کارگر» نام گیرد. از آنجا که انقلاب ایران با مشخصه و پایگاه عقیدتی اسلام مرزهای جغرافیایی، خونی و نژادی و… را نمیشناسد و مدعی پشتیبانی از انقلابها و جنبشهای اصیل مردمی است، به نشانه همبستگی با جنبشهای مردمی جهان، ۱۱ اردیبهشت ماه روز جهانی کارگر نام گرفت. رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) در خصوص کار و کارگر فرمودند: مفهوم کار و کارگر
در نگاه واقع بین امام (ره) اختصاص یک روز به کارگران شاید به لحاظ تشریفات باشد والا هر روز، روز کارگری و کارگران است. اینکه ما یک روز را به کارگر اختصاص بدهیم مثل این است که یک روز را به نور اختصاص دهیم، یک روز را به خورشید اختصاص بدهیم. هر روز نور هست و هر روز خورشید است. کار به جنبش مخصوص و کارگر خلاصه نمیشود. روز کارگر روز همه ملت است نه بخشش خاصی از آن. کارگر در همه جا هست، موجودات عالم، چه موجودات قبل از طبیعت باشد، و چه موجودات طبیعی باشد و چه موجودات بعد از طبیعت همه از کارگر پیدا شده است. کار نظیر وجود است که در همه شئون عالم دخالت دارد، عالم موجود شده
است از فعالیت خدا، اجزای عالم موجود شده است از فعالیتهایی که بعضی موجودات دارند.
خدا، مبدا کار و کارگری است حق تعالی مبدا کارگری و کارگر است. موجودات عالم غیب با فعالیت غیبی تحقق پیدا کردهاند، موجودیت عالم طبیعت هر جا که، شما ملاحظه کنید هر قشری از اقشار را که ملاحظه کنید، چون موجوداتی که بنظر ما در پستترین مراتب وجودند مثل معادن و زمینها و جامدات چه آنهایی که بعد از این مرتبه موجودند مثل نباتات اشجار و چه آنهایی که بعد از اینها موجودند مثل حیوانات و چه آنهایی که مافوق اینهاست مثل انسان، همه
جلوه کارند و همه کارگر، کارگرها اینها را درست کردهاند، کارگری بر همه موجودات احاطه دارد، عالم ما بعدالطبیعه، جنت و نار هم از کار و کارگری پیدا شده است، بهشت و دوزخ از کار انسان پیدا شده است و در کار انسان که با عمل صالح است، یا کار خوب است که مبدا تحقق بهشت است یا اعمال غیر صالح و فاسد است که مبدا دوزخ است کار مثل جلوه حق تعالی میماند که در تمام موجودات سرایت کرده است. همه موجودات کار در آنها هست و با کار درست شدهاند تا همه ذرات وجود کارگراند حتی ذرات اتمی که در این عالم طبیعت هست، اینها کارگر هستند و با هوشیاری همه ذرات عالم فعالاند و هوشیارند
لکن ما گمان میکنیم که هوشیار نیستند.
کارهای تخریبی و کارگران مخرب ازین عموم استثناء میشود کارهای تخریبی و کارگران مخرب. همانها که به اسم طرف داری از کارگان از کار آنان جلوگیری میکنند و پشت نقاب طرفداری از دهقانان خرمنهای آنان را که حاصل دسترنج یک ساله آنان است به آتش میکشند و زیر ماسک خدمت برای کارگران در کارخانهها با تمام توان اخلال میکنند این روز از آنان نیست.
کارگر و کشاورز در عصر ستمشاهی کارگری و کشاورزی، این دو جلوه اقتصادی که اساس اقتصاد کار آن دو گروه (کارگر و کشاورز) است، در زمان رژیم سابق شکست خورد. کشاورزی را دیدید
که چگونه با اسم اصلاحات ارضی بکلی از بین بردند. ایران که باید در کشاورزی صادرات داشته باشد یک استان ایران مثل استان آذربایجان یا خراسان که قادر به تامین محصولات کشاورزی کشور است، ولی اینها کاری کردند که ایران بازاری برای آمریکا شد و هر چه ما بخواهیم باید از آمریکا یا کشورهای دیگر وارد کنیم. کارگرهای ما را هم طوری کردند که زندگی آنها زندگی اضطراری و کار آنها هم در خدمت دشمن باشد. شما کارگران محترم و کشاورزان محترم، شما برادران که اساس اقتصاد ایران دست شماست در سابق تحت نظارت طاغوت بودید و کارهای شما نادیده گرفته میشد.
کارفرما سالاری انفجار
آفرین است آقایان صاحب کارخانهها باید وضعشان را یک قدری از آن رژیم سابق تغییر بدهند، برای اینکه در رژیم سابق که مردم آن را رژیم اسلامی نمیدانستند و طاغوتی میدانستند اگر کاری میشد میگفتند که در رژیم طاغوتی شده است و اگر یک ناراحتیهایی برای آنها پیدا میشد یک تحریکاتی میشد که اینها اعتصاب کنند، شورش کنند. آنها با فشار و اگر چنانچه نوبت به روحانیان میرسید با موعظه، اما الان با آن وقت فرق دارد. الان ما این ادعا را داریم که یک مملکت اسلامی است و روی احکام اسلام باید عمل بشود. اگر خدای ناخواسته در یک مملکت اسلامی طوری بشود که در کارخانهها
کارگرها بواسطه اینکه درست بهشان رسیدگی نمیشود انفجار حاصل بشود این انفجار از محیط یک مملکتی است که مدعی اسلام است، نه روحانی میتواند این را خاموش کند و نه کس دیگر، برای اینکه روحانی آنوقت میتواند کار بکند که بگوید خوب یک اشخاص غیر اسلامی این کارها را کردهاند، اما اگر مملکت اسلامی باینکه اسلامی است یک طوری بشود که انفجار در کارگرها حاصل بشود این انفجار دیگر قابل کنترل نیست و این یک خطری است که بر همه شماها و بر همه ما هست و همه ما را تهدید میکند. از این جهت است که باید صاحبان کارخانهها توجه باین داشته باشند که با کارگرها نظیر سابق عمل نکنند.
کارفرما سالاری در حکومت اسلامی عامل یاس کارگران از نظام اسلامی است اگر یاس از حکومت اسلامی باشد و انفجار پیدا بشود، هیچ چیز نمیتواند جلویش را بگیرد. بر خلاف آنجایی که انفجار حاصل بشود و پناه به اسلام بخواهند بیاورند. آن قابل کنترل است. اما اگر یک مملکتی اسلامی شد باز بساط همان بساط سابق باشد، که لفظ، لفظ اسلامی است، عمل، عمل طاغوتی باشد و خدای ناخواسته انفجار حاصل بشود. با این همه تحریکاتی که میبینید الان هست، توطئههایی که الان هست اگر انفجاری بشود، انفجار بر ضد اسلام است، یک همچنین انفجاری، انفجاری است که از باطن یک مملکتی که مدعی اسلام است
پیدا شده و مایوس از اسلام شدهاند، همچنین مایوس از برنامههای اسلام شدهاند، یک همچنین انفجاری را هیچکس نمیتواند جلویش را بگیرد. مصالح سیاسی ـ. صنفی هم کارفرما سالاری را طرد میکند. من حالا که عرض میکنم از جهت سیاسیش میگویم که جهت سیاسی برای خود کارخانهدارها و برای خود کارفرماها جهت سیاسی اقتضاء میکند که خودشان فکر بکنند و این مسائل را بین خودشان حل کنند. اگر خدای ناخواسته اینها (کارگران) صدایشان درآید دیگر قابل خاموشی نیست. شماها باید یک فکری بکنید برای اینها، شما برای حفظ خودتان، حفظ خانوادهتان، حفظ ثروتتان، حفظ حیثیت خودتان بنشینید
با هم تفاهم کنید، تفاهم کنید یک قدری برای مصحلت خودتان و برای اینکه خدای ناخواسته یک وقت انفجاری نشود که همه چیز بباد رود، همه چیز یک کشور بباد برود شماها یک مقداری خودتان با دست خودتان به اینها کمکهایی بکنید.
مناسبات غیر عادلانه بین کارگر و کارفرما در نظام اسلامی محکوم است این معنا امروز دیگر عملی نیست که یک دستهای آن بالاها باشند و همه آن چیزهائی را که بخواهند بطور اعلی تحقق پیدا کند. پارکها، اتومبیلها و … و یک دسته هم از این زاغهنشینها باشند که اطراف تهرانند و میبینید. این نمیشود، این نه منطق اسلامی دارد، نه منطق انصافی دارد، و
نه صحیح است. اسلام تعدیل میخواهد. نه جلوسرمایه را میگیرد و نه میگذارد سرمایه آنطور بشود که یکی صدها میلیارد دلار داشته باشد و برای سگش هم اتومبیل داشته باشد و شوفر داشته باشد، و امثال ذلک و این یکی شب که میرود پیش بچههایش نان نداشته باشد، نمیشود، این عملی نیست، نه اسلام با این موافق است نه هیچ انسانی با این موافق است. باید خود آقایان در فکر این معنا باشند که یک همچین چیزی بشود و آن به این است که شماها یک قدری پایئنتر بیائید، کارگرها را هم یک قدری بالاتر ببرید.
اسلام، رهایی بخش کارگران اسلام عزیز است که برای شما ارج و حق قائل است و حقوق
شما را به شما رد خواهد کرد. اسلام برای همه زنها و مردان دهقان حق قائل است شما بگذارید که اسلام تحقق پیدا بکند، جمهوری اسلامی با احکام نورانی اسلام تحقق پیدا بکند. امروز انشاءالله در رژیم اسلامی هستید و اسلام به کارگر و کشاروز بسیار اهمیت میدهد دولت در فکر شماست، ما دعاگوی شما و در فکر شما هستیم.
رفاه حال محرومان، امید قلب امت (امام) من وقتی خوشحال میشوم که بفهمم آقایان (مسوولان) در صدد این هستند که به این زاغه نشینیان شهرها، به این چادرنشینهای شهرها که در زمان طاغوت به ایشان هیچ عنایتی نشده بود در این زمان عنایت بشود. من امید دارم که آقایان
اطباء هر جا هستند، دولت و وزیر بهداری و خود ملت عنایت باین مطلب داشته باشند که این زاغهنشینها و این فقرا و اینهایی که عیال خدا هستند اینطور ابتلائات را نداشته باشند.