دولت هیچ برنامهای ندارد و به دنبال مقصر میگردد
علت اینکه آقای روحانی گاهی از روزه سکوت کابینه و گاهی از ناامیدی وزرا انتقاد میکند، این است که دولت یازدهم و دوازدهم فاقد یک استراتژی و برنامه بود و هست که بتواند کمترین تحول و تحرک را در کشور ایجاد کند.
فرهیختگان: علت اینکه آقای روحانی گاهی از روزه سکوت کابینه و گاهی از ناامیدی وزرا انتقاد میکند، این است که دولت یازدهم و دوازدهم فاقد یک استراتژی و برنامه بود و هست که بتواند کمترین تحول و تحرک را در کشور ایجاد کند؛ یعنی بهرغم همه آن ادعاهایی که در ایام انتخابات بهخصوص سال ۹۲ میشد مبنیبر اینکه ما تیم کارآمد و توانمند و متخصص داریم، تجربه نشان داد نهتنها برنامه، که اساسا چنین تیمی در دولت وجود ندارد. شاهد این مساله هم اتفاقی بود که در رابطه با بودجه سال ۹۵ براساس گزارش دیوان محاسبات رخ داد. دیوان محاسبات میگوید دولت ۸۵ درصد از برنامه بودجه سال ۹۵ انحراف داشته است و دولت حداقل ۱۵ هزار خطا از آنچه بهعنوان بودجه مصوب شده، دارد؛ این یعنی دولت هیچ استراتژیای ندارد. در چنین فضایی طبیعی است که راحتترین کار، دنبال مقصر گشتن باشد.
در دولت اول آقای روحانی با این بهانه که همهچیز تقصیر دولت قبل است، زمان تلف شد. به یاد داریم که بعد از سال سوم همچنان میگفتند ما هنوز آوار دولت قبل را برمیداریم. ولی چهار سال دوم دولت را که نزدیک به یک سال از آن میگذرد، نمیتوان به دولت قبل پاس داد. از این رو آقای روحانی به وزرای خود بازگشته است و باز دنبال مقصر دیگری میگردد. رئیسجمهور حاضر نیست بپذیرد که هیچ انسجام و برنامهای در کار نیست.
از نظر من، کل دولت یازدهم یک وزارتخانه به نام وزارت امور خارجه بود. این وزارتخانه هم تنها یک ماموریت داشت و آن هم بحث ارتباط با آمریکا بود. تبلور و اوج آن دیدارهای پیدرپی آقای ظریف با جان کری بود که میوه آن برجام شد. به عبارتی برجام ابرپروژه دولت آقای روحانی بود. ماحصل این ابرپروژه در حال حاضر این است که شخص وزیر خارجه بیان میکند حتی در یک بانک انگلیسی نمیتوانیم حساب باز کنیم. هفتهنامه «Newsweek» در شماره اخیر خود نوشت: «نهتنها در یک بانک انگلیسی، که ایرانیها در هیچ بانکی در اروپا نمیتوانند حساب باز کنند!»
مردم میوه برجام را میبینند؛ نهتنها هیچ تحریمی برداشته نشده که اوضاع هم سختتر شده است و فضا به سمتی میرود که دستاوردی را که برای ما بسیار گران تمام شد، به راحتی از دست دادیم. این فضا آقای روحانی را عصبیتر کرده است. پرخاش ایشان به وزرای خود ناشی از عصبانیت شدید آقای روحانی است؛ یعنی در حالت عادی کسی وزیر خود را اینچنین مفتضح نمیکند. آقای روحانی انتظار دارد همه از جمله وزرا دنبال ایشان بدوند و برای دستاوردهای نداشته کف و سوت بزنند. درحالیکه بسیاری از این وزرا پیشینه سیاسی و کاری خوبی داشتند و در آینده هم میخواهند در این کشور زندگی کنند. پای حرفهای بیمحتوای آقای روحانی ماندن برای وزرا گران تمام میشود و به همین علت حقگویی میکنند و این حقگویی آقای روحانی را ناراحت کرده است.