اعتراف هولناک قاتل کودک ۱۰ ساله مشهدی +عکس
قاتل کودک ۱۰ ساله مشهدی در پاسخ به این سوال که وقتی کودک را کشتی دلت به حالش نسوخت؟ گفت: «باید کرایه ام را میداد، چون آدرس را بلد نبود و من در شهر دور زدم یا پدر و مادرش به او کارت بانکی میدادند که کارت هم نداشت!»
کد خبر :
806880
سرویس اجتماعی فردا: عقربههای ساعت از ۱۱:۳۰ صبح عبور کرده بود که زن جوان گوشی را برداشت و با تاکسی تلفنی محل تماس گرفت و از متصدی آژانس خواست رانندهای را برای بردن فرزند ۱۰ سالهاش به مدرسه، به خیابان موسوی قوچانی بفرستد. چند دقیقه بعد محمدحسین در حالی که کیف مدرسه اش را روی دوش انداخته بود، از خانه بیرون آمد و کنار خیابان منتظر تاکسی تلفنی ایستاد چرا که راننده همیشگی سرویس مدرسه روز قبل به آنها اطلاع داده بود که به دلیل گرفتاری شخصی نمیتواند دانش آموزان را به مدرسه برساند. هنوز مدت زیادی از حضور محمدحسین نگذشته بود که راننده جوان یک دستگاه
پراید سفیدرنگ در آن سوی خیابان توقف کرد.
اینجا بخوانید: آخرین وضعیت پرونده قتل کودک ۱۰ ساله مشهدی
پس از آن بود که خانواده محمدحسین برای شناسایی جسد کشف شده در حوزه طرقبه عازم پزشکی قانونی شدند وگویی با دیدن پیکر بیجان محمدحسین آسمان بر سر آنان خراب شد. زوج جوان دیگر حال خود را نمیفهمیدند و گریههای آنها سکوت غمبار فضای شهر را میشکافت.
در ادامه گفتگوی روزنامه خراسان با قاتل کودک ۱۰ ساله مشهدی را میخوانید: نامت چیست و چند سال داری؟ سجاد «ر» هستم و خرداد ۱۳۷۰ به دنیا آمدم. تا کلاس چندم درس خوانده ای؟ سال ۱۳۹۲ و در رشته حقوق از دانشگاه پیام نور دانش آموخته شدم و مدرک کارشناسی دارم. در مشهد زندگی میکنی؟ بله البته قبلا در شاهرود بودیم و در سال ۱۳۸۸ در دانشگاه شاهرود پذیرفته شدم، اما از ۶ سال قبل به مشهد آمدیم. فرزند چندم خانواده هستی؟ دو خواهر بزرگتر از خودم دارم که ازدواج کرده اند و من آخرین فرزند خانواده ام. پدرت چه شغلی دارد؟ بازنشسته است
پراید مال خودت بود؟ نه مال پدرم است، اما آن را در اختیار من گذاشته بود تا با آن کار کنم. مسافرکشی میکردی؟ بله در شرکت اینترنتی حمل و نقل... کار میکردم، چون مشکل مالی داشتم. چرا آن کودک را کشتی؟ او مسافرم بود، ولی کرایه اش را نداد من هم عصبانی شدم و او را به جاده شهرک صنعتی بردم لباس هایش را بیرون آوردم دست و پاهایش را بستم و او را داخل صندوق عقب انداختم. با چه وسیلهای او را کشتی؟ در یک جاده خاکی او را از صندوق عقب بیرون آوردم و با سنگ و چاقو به قتل رساندم! در آن لحظه چه احساسی داشتی؟ او التماس میکرد، ولی خودش مقصر
بود. چون به من فحش داد. روی داشبورد پراید تصویر مارمولک کشیدهای چرا؟ آن تصویر و حروفی که به لاتین مارمولک نوشته شده از قبل بود.