کنایههای جالب الیور استون به فیلمهای جشنوارهای سینمای ایران/ علیرضا قربانی انصراف داد، حامد همایون آمد!/ مدیریت شبکه جوان، بالاخره به جوانها رسید
حواشی یک نامه جعلی در ارتباط با دستمزدهای عوامل سریال پایتخت، حرفهای شنیدنی الیور استون درباره سینمای ایران و آمریکا و تغییر مدیریت شبکه سوم سیما از جمله مهمترین اتفاقات فرهنگی هفتهای بود که گذشت.
سرویس فرهنگی فردا: حرفهای جنجالی اولیور استون در نشست خبری این فیلم، ورود خانه سنیما به ماجرای جعفر پناهی و فیلم غیرقانونی او که قرار است در جشنواره کن به نمایش درآید و انتشار گسترده یک نامه جعلی درباره دستمزد عوامل پایتخت تنها بخشی از خبرهایی فرهنگی هفته اول اردیبهشت ماه امسال بود. خبرهایی که برخی از آنها بازتاب به شدت گستردهای در میان مردم داشت و تبدیل به بحث روز بسیاری از مردم کوچه و بازار شد.
یک نامه جعلی و حاشیههای ناتمام پایتخت 5
انتشار نامهای جعلی در ارتباط با رقم دستمزدهای عوامل سری پنجم پایتخت این هفته همچون یک بمب خبری در فضای رسانهای کشور سر و صدا کرد! نامهای که در آن رقم دستمزدهای عوامل این سریال شامل اعدادی نجومی و غیرقابل باوری میشد که سازمان اوج به عنوان سرمایهگذار اثر به آنها پرداخته کرده است. این نامه جعلی در شرایطی به سرعت در فضای مجازی و در کانالهای تلگرامی دست به دست میشد، که بسیاری از کانالهای تلگرامی و ادمینهای آن همچون بسیاری از خبرهای دیگر بدون تحقیق و دقت در محتویا نامه صرفا بازنشر دهنده آن بودند.
اما تنها به فاصله چند ساعت محمد ذوقی مدیر روابط عمومی موسسه اوج با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود نسبت به این موضوع واکنش نشان داد. در بخشی از پست ذوقی در ارتباط با این نامه آمده است: «چند هفته قبل بود در ایام نوروز که برخی رسانهها و افراد با عجله و بعضا بی انصافی، اوج و تیمِ پایتخت را مورد هجمه قرار دادند، ولی دیری نپایید تا با رسیدن به قسمت های آخرِ پایتخت قضاوت ها منصفانه تر شد. حال پس از اتمام دو هفتهایِ این سریال محبوب و اقبال بی نظیرِ مردمِ نازنین به این سریال، با یک خبر و این بار جعل، دشمنیِ دشمنانمان را شاهدیم. باید گفت: 1. اوج هیچ وقت چنین سربرگی نداشته و ندارد. 2. امضای مسئول سازماناوج در این تصویر جعلی است. 3. خطاب نامه وجود خارجی ندارد. (معصومی) 4. حداقلی از دقت نیاز است که بدانیم یک کُمپانی تولید آثار هنری با تهیه کننده سر و کار دارد و مسایل اینچنینی مواردی نیست که مسئول کمپانی در موردش نامه نگاری کند. 5. همهی اعدادِ قید شده غلط و جعلی است.
وقتی خانه سینما حامی یک مجرم میشود
اما این هفته یک حاشیه جالب توجه و البته عجیب دیگر نیز داشت. ماجرای نامه نگاری خانه سینما به رئیس قوه قضاییه برای چشمپوشی از حکم جعفر پناهی همین حاشیه جالب و البته تا حدودی کمدی مانند بود! جعفر پناهی که از سال 89 دوره محکومیت 20 ساله خود را آغاز کرده است در شرایطی امسال با فیلم غیرقانونی «سه رخ» متقاضی حضور در جشنواره فیلم کن شده است که این 4 اثر ساخته شده توسط او در دوران ممنوعالکاری این فیلمساز است.
حالا در این شرایط کمدیوار که پناهی برای چهارمین بار قانون را زیرپا گذاشته است، خانه سینما با ارسال نامهای از رئیس قوه قضاییه خواسته تا با چشمپوشی از حکم ممنوع الخروجی و ممنوع الکاری جعفر پناهی اجازه حضور او در جشنواره فیلم کن را صادر کند تا «کمدی قانون» در ماجرای این فیلماسز همواره حاشیهساز به اوج خود برسد.
اما گذشته از اصل نامه که حاوی درخواستی غیرمنطقی از ریاست قوهقضائیه است، آنچه بیش از آن جلب توجه میکند، استدلال عجیب نگارندگان این نامه برای لزوم حضور جعفر پناهی در جشنواره کن (حتی با فرض آنکه او با ساخت این فیلم و ارسال آن به یک جشنواره خارجی قانونشکنی نکرده باشد) است. آنجا که آمده است: «سینمای کشورمان به عنوان پرچمدار فرهنگ جمهوری اسلامی قارهها را درنوردیده»؛ یعنی نگارندگان این نامه واقعا معتقدند سینمای جعفر پناهی و آثار تولید شده توسط او پرچمدار فرهنگ جمهوری اسلامی است؟! البته این نامه کوتاه در دل تناقضهای بسیاری را گنجانده است و بعید به نظر میرسد که قوه قضاییه تحت تاثیر چنین نامهنگاریهایی قرار بگیرد.
علیرضا قربانی انصراف داد، حامد همایون آمد!
دنیای موسیقی هم که در این چند وقت اخیر کمتر درگیر حاشیه شده بود این هفته بالاخره با یک حاشیه جدید روبرو شد تا از قطار حواشی فرهنگی هفته جا نماند! انصراف علیرضا قربانی از خواندن سرود تیم ملی فوتبال در جام جهانی روسیه همین حاشیه مهم و جالب توجه بود. علیرضا قربانی که قرار بود در کنار سالار عقیلی دو سرود را برای همراهی تیم ملی در جام جهانی روسیه آمده کند با انتشار بیانیهای به شکل رسمی از این کار انصراف داد.
در بخشی از این نامه آمده است: «طی این روزها و با تعمق و دقت بیشتر به این نتیجه نزدیکتر شدم که جنس و محتوای موسیقی که من در طی حدود ۲۲ سال فعالیت و تلاش حرفهای در آن رشد و پرورش یافتهام و هویت و اصالت هنری مهمترین رکن آن است، ممکن است با نتیجه و خروجی که عزیزان دستاندرکار و سفارشدهنده اثر از آن توقع دارند و به حق هم بایستی حاصل شود، ناهمگون و ناهماهنگ باشد و از این رو نتوانم خواسته خیل عظیم مخاطبان و علاقهمندان گرانقدر این رویداد مهم ورزشی و بینالمللی را مرتفع سازم.»
اما این پایان حاشیههای مربوط به این ماجرا نبود. چرا که با کنارهگیری قربانی از این کار، گمانهزنیهایی در ارتباط با جایگزین او مطرح شد. گمانههایی که در ادامه و با انتشار مصاحبه غلامحسین زمان آبادی، مشاور فرهنگی فدراسیون فوتبال درباره گزینههای جانشینی قربانی، موضوع جالبتر هم شد. زمانآبادی در این باره گفت: «تا جایی که من اطلاع دارم محمد معتمدی و حامد همایون هم جزء گزینه های خوانندگی سرود تیم ملی بودند و احتمال دارد بنیاد رودکی از آنها به جای قربانی استفاده کند.» با این تفاسیر و با توجه به دلایل کنارهگیری قربانی از خواندن سرود تیم ملی فوتبال، به نظر میرسد باید حامد همایون رو گزینه جدیتری برای جایگزینی او دانست!
کنایههای جالب الیور استون به فیلمهای جشنوارهای سینمای ایران
«من درک نمی کنم فیلم های ایرانی و هندی چگونه تا این حد خسته کننده می شوند و در آخر در بعضی جشنواره ها جایزه می گیرند!» این جمله تنها بخشی از حرفهای جالب توجه الیور استون فیلمساز سرشناس هالیوودی بود که در این هفته برای حضور در جشنواره جهانی فیلم فجر به کشورمان سفر کرده است. استون که برای برگزاری یکی از کارگاههای آموزشی جشنواره فجر راهی ایران شده است، در این هفته در چند نوبت در ارتباط با سینمای ایران و غرب و برخی از مسائل سیاسی صحبت کرد که مورد توجه رسانهها نیز قرار گرفت.
استون درباره حضورش در ایران گفت: به یقین میتوانم بگویم ایرانیان گرمترین میزبانان من بودند. وی علت حضورش در ایران را ارزشهای فرهنگی ایران برشمرد و همچنین از تمجیدهای پسرش نسبت به ایران گفت و تاکید کرد به علت مشغلههایش موفق به حضور در ایران نشده است. استون در سوالی مبنی بر گفتوگو با محمود احمدینژاد، آن را جعلی دانست و گفت: قصه مصاحبه با احمدینژاد جعلی بود و نمیدانم از کجا آمده است و من این را تکذیب میکنم. من آنقدر هم جاهطلب نیستم. اگر فرصتی داشته باشم و انرژی داشته باشم فیلمی درباره یک سیاستمدار ایرانی میسازم. کارگردان فیلم سینمایی «متولد چهارم ژولای» درباره اینکه آیا قصد ساختن فیلمی درباره سردار سلیمانی یا داعش دارد، پاسخ داد: من این ایده را دوست دارم و ایده بزرگی است ولی توجه کنید جهان ما بسیار سیاسی است و این قصه استمرار دارد. سردار سلیمانی هنوز در قید حیات است و باید دید چه پیش میآید. قصه مهمی برای جهان است و همه میخواهند بدانند چه میشود. خیلی از کشورها روایت شما را نمیپذیرند اما شما میتوانید در ایران فیلم خودتان را بسازید. وی درباره پناهی و حضورش در کن گفت: پناهی را خیلی نمیشناسم اما برای یک فیلمساز تنها باید ساختن فیلم مهم باشد. برای عرضه فیلم شاید باید در جایی حاضر باشی ولی مهم فیلم ساختن است اما من درباره مسائل سیاسی پناهی خبر ندارم و نمیتوانم اظهارنظر کنم.
مدیریت شبکه جوان، بالاخره به جوانها رسید
اما خبر خوش و غافلگیرکننده آخر هفته را باید مربوط به تغییر و تحول بزرگ شبکه سوم سیما دانست. علی فروغی رئیس بسیج سازمان صداوسیما به جای علیاصغر پورمحمدی مدیریت شبکه سوم سیما را برعهده گرفت. فروغی که از ورودیهای مدیریتی جوان رسانه ملی در چند سال اخیر بود در مدت حضور او در بسیج رسانه ملی موفق به تولید برنامههای پرمخاطبی همچون «سختانه» و «خارج از دید» شد. در کنار آن حمایت از مجموعههایی همچون «نفس» که در ماه رمضان سال گذشت پخش شد، از دیگر فعالیتهای مثبت دوره حضور او در بسیج صداوسیماست.
به نظر میرسد با این انتصاب انقلابی که منجر به حضور نیروهای جوان در راس مدیریت شبکههای تلویزیونی شده است، میتوان نسبت به آینده رسانه ملی در سالهای آینده خوشبین تر بود به ویژه آن که در طی این سالها یکی از انتقادات اصلی وراد به رسانه ملی تفکر سنتی حاکم بر مدیریت این سازمان بود. تفکری که مانع از ظهور و بروز ایدههای نو و فعالیت نیروهای تازهنفس میشد.