جام جم: پنجم اردیبهشت، سالروز حمله نظامیان آمریکا به ایران و شکست و ناکامیشان در کویر طبس است. ماجرای حمله آمریکا به طبس در حقیقت از روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ (۴ نوامبر ۱۹۷۹) آغاز شد.
اینجا بخوانید: بازیگر سینما: آمریکایی جد و آبادته! من خرمشهریام
زمانی که «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و ۵۳ آمریکایی را به گروگان گرفتند. بعد از این اتفاق بود که دولت جیمی کارتر، رئیسجمهور آمریکا بعد از تلاشهای بسیار نتوانست از راه دیپلماتیک گروگانهای آمریکایی را آزاد کند و بنابراین یگان ویژه «دلتا فورس» از نیروهای مسلح آمریکا مأموریت پیدا کردند گروگانهای آمریکایی را در یک عملیات کماندویی آزاد کنند و به آمریکا بازگردانند. فیلم سینمایی طوفان شن به کارگردانی جواد شمقدری تنها فیلمی است که سراغ داستان طبس با موضوع توفان شن رفته است. فیلمی که در آن شمقدری از بهترینهای
سینما استفاده کرده و بخصوص در طراحی صحنه و بازیگران وسواس بیشتری به خرج داده تا یک کار کامل و شسته و رفته از آب دربیاورد. احمد نجفی، بازیگری است که نقشهای تاریخی برایش تکرار نشدنی بوده و هر کدام با خاطرهای ماندگار در کارنامه بازیگری او ثبت شده است. او در این فیلم با آن لهجه کاملا آمریکاییاش که نتیجه بیش از ده سال اقامت او در آمریکاست، در نقش سرهنگ چارلی بکویث، اضطراب یک فرمانده شکست خورده و مایوس را به قدری خوب بازی میکند که هنوز در خاطر سینمادوستان باقی مانده است.
روند انتخاب شما برای ایفای نقش سرهنگ چارلی بکویث در فیلم توفان شن چگونه بود و خودتان
چگونه سعی کردید نقشی با این حساسیت را به بهترین شکل اجرا کنید؟ آقای شمقدری و دوستان دیگر که در این پروژه همکاری میکردند عده زیادی را برای بازی در این نقش دیدند و از آنجا که بازی در این نقش محدودیتهای زیادی از جمله تسلط به زبان انگلیسی و چهره غربیتری را میطلبید، وسواس زیادی هم برای بازیگر نقش سرهنگ چارلی داشتند تا اینکه بالاخره یادشان افتاد که در همین داخل ایران من بهدلیل سالها زندگی در آمریکا میتوانم براحتی انگلیسی صحبت کنم و همین شد که من برای بازی در این نقش انتخاب شدم.
خودتان چقدر از این نقش شناخت داشتید؟ من کتاب «دلتا فورس»
نوشته سرهنگ چارلی بکویث و دونالد ناکس که از جمله خاطراتی است که به طور مفصل به مساله آزادسازی گروگانهای آمریکایی در ایران میپردازد را بارها بدقت مطالعه کردهام. از منابع مختلف راجع به این موضوع تحقیق کردم و حتی تلفن یکی از اعضای گروه دلتا فورس را پیدا کردم و راجع به کاراکتر سرهنگ چارلی تحقیقات مفصلی انجام دادم. چون همیشه به نظرم میآمد او شخصیت بسیار پیچیدهای داشت و در پایان هم به شکل عجیبی جسدش بعد از سه روز سکته در منزلش پیدا شد! میخواهم بگویم کاملا راجع به او تحقیق کردم و بعد نقش اش را بازی کردم. اگر کتاب دلتا فورس را مطالعه کنید بخوبی روحیات این
آدم را متوجه میشوید. او یک آدم مستبد نظامی بود و تا ماموریتی را به انتها نمیرساند آن را خاتمه نمیداد!
بعد از اینکه فیلم توفان شن را بازی کردید با توجه به بازخوردهایی که گرفتید آیا به واقعیتهای بیشتری نسبت به اصل موضوع رسیدید یا خیر؟ نه، من هر چه را لازم بود از طریق تحقیقات و مطالعاتم به دست آورده بودم و میدانستم مساله آزادسازی گروگانها برای این گروه آمریکایی بخشی از هدفشان بود و اینها در واقع قصد کودتا در ایران را داشتند. آمریکاییها در ظاهر به بهانه آزادسازی و نجات گروگانهای خود به کشورمان آمده بودند و تنها چیزی که پیشبینی نکرده
بودند، توفان شنی بود که گریبان آنها را گرفت و آنها را در وسیعترین بیابان ایران زمینگیر کرد. عملیات طبس در بالاترین سطح و با استفاده از زبدهترین کارشناسان و متخصصان جنگی آمریکا طراحی شده بود، اما هدف اصلی ماجرایی که به حادثه طبس منجر شد چیز دیگری بود. من زمان حمله به طبس آمریکا بودم و در یک تصادف دست و پایم شکسته بود. شش ماه روی صندلی چرخدار نشسته بودم و دلیل اینکه اوایل جنگ ایران نبودم هم همین بود، اما با آن حال و روز تمام تحولات ایران را در نظر داشتم و میدانم که آمریکاییها در اوایل انقلاب چه اهدافی را دنبال میکردند. اتفاقی که در طبس افتاد دقیقا
همان اتفاقی بود که باید میافتاد و خدا با ما بود.
درباره حس و حالتان در طول مراحل فیلمبرداری بگویید و اینکه این فیلم تا چه اندازهای در زندگی شخصی و حرفهای شما تأثیرگذار بوده است؟ من شخصا به تاریخ انقلابمان حساسیت خاصی دارم و خیلی راجع به آن تحقیق میکنم. در شرایطی که همه مردم پشت سر انقلاب و رهبری بودند، آمریکاییها به کمک عوامل داخلی وارد ایران شدند و با باد و خاک از بین رفتند. من با باوری که همیشه به این انقلاب داشتم در این فیلم بازی کردم و همچنان بر این عقیده ام که این انقلاب نمیتواند و نباید با این لشکرکشیهای ساده از بین برود. اتفاقا به
نظرم یکی از دلایلی که امروز امنیت ملی ما بالاست همین عدم نفوذ آمریکاییها در داخل کشور ماست.
بین نقش شما در «توفان شن» و نقشهای تاریخی دیگری که ایفا کردید، فاصلهای به لحاظ بازی وجود دارد؟ بسیار زیاد. من در فیلم توفان شن، ایفاگر یک شخصیت آمریکایی بودم و باید او را برای تماشاچی تداعی میکردم، اما دیگر نقشهایم که رگههایی از تاریخ داشتند، ایرانی بودند. یک شخصیت نظامی آمریکایی قطعا با یک شخصیت ایرانی متفاوت است، اما به هر حال من بهدلیل سالها زندگی در آمریکا و شناختی که از شخصیت، منش و افکار آنها و بخصوص نظامیانشان داشتم، توانستم از عهده نقشی که به من واگذار شده بود برآیم. بهترین خاطرهای که از توفان شن دارید چیست؟ اواسط
فیلمبرداری این فیلم بود که ازدواج کردم و هنوز هم آقای شمقدری به من میگوید «هر چه داری از من داری»! حتی یادم هست که وسط فیلمبرداری همین فیلم بود که من با همان لباس فرماندهان آمریکایی به استقبال همسرم در فرودگاه رفتم. در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟ بازی در یک سریال را در برنامه کاریام دارم. خلاصه «توفان شن» این فیلم سینمایی محصول ۱۳۷۵ و براساس واقعه حمله نظامی آمریکا به ایران و ناکامی آنها در سال ۱۳۵۹ ساخته شده است و در خلاصه داستان آن آمده: «پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، مقامات آمریکایی تصمیم میگیرند علیه ایران اسلامی و انقلاب نوپای آن دست
به تجاوز نظامی بزنند. یک مامور مخفی پنتاگون راهی ایران میشود تا مقدمات این تجاوز را مهیا کند. حمله نظامی آغاز میشود، اما توفان شن در صحرای طبس حوادث دیگری را رقم میزند.» توفان شن به کارگردانی جواد شمقدری فیلمی تاریخی است که زمان زیادی از آن نگذشته است و بنابراین بسیاری از مردم هنوز هم به آن داستان اشراف کامل دارند. در این فیلم بازیگرانی، چون احمد نجفی، فیروز بهجتمحمدی، بهمن دان، مهناز افضلی، مهشید افشارزاده و حسین نصاری ایفای نقش کردهاند. فیلمنامه این فیلم سینمایی توسط جواد شمقدری و سعید سهیلی نوشته شده است. شمقدری نامش با معاونت سینمایی دولت محمود
احمدینژاد گره خورده است و سهیلی هم با فیلم گشت ارشاد. تهیهکنندگی این فیلم را گروه شاهد به عهده داشته و نکته جالب در میان عوامل این فیلم، نام پرویز شیخطادی به عنوان طراح لباس است.