مناظره داغ موسویان با شاهزاده ترکی فیصل
مرکز مطالعات استراتژیک دانشگاه عملیات مشترک مخصوص نیروهای مسلح آمریکا در فلوریدا شاهد یک مناظره کم نظیر بین سید حسین موسویان و شاهزاده ترکی فیصل بود.
کد خبر :
805269
خبرآنلاین: با شدت گرفتن تنش بین ایران و عربستان، یک مناظره کم نظیر بین دو مقام سابق عالیرتبه عربستان و ایران در مرکز مطالعات استراتژیک دانشگاه عملیات مشترک مخصوص نیروهای مسلح آمریکا درفلوریدا صورت گرفت که در آن رییس پیشین سازمان اطلاعات و سفیر پیشین عربستان در آمریکا و حسین موسویان سخنگوی پیشین هستهای و مسئول پیشین کمیته سیاست خارجی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ایران شرکت داشتند. در این مناظره دو طرف نظرات خود در مورد منطقه و روابط دو کشور را مطرح کردند. لوبلاگ به متن کامل این مناظره دسترسی پیدا کرده که در ذیل خلاصه این مناظره و مطالب مهم و کلیدی مطروحه در این نشست را میخوانید: ترکی فیصل: جغرافیای منطقه را نمیتوانیم تغییر دهیم. سه اولویت ما امنیت، توسعه و نگاه به آینده است. ما باید با ائتلاف با آمریکا و کشورهای عربی و سازمان ملل، علیه تروریسم بجنگیم. ما باید حکومت قانونی یمن را به قدرت برگردانیم. در سوریه فاجعه انسانی رخ داده و جامعه جهانی کاری انجام نمیدهد تا بحران سوریه خاتمه دهد. ما نگران موضوع فلسطین هم هستیم. موسویان: اختلاف اساسی ما با سعودی به اختلاف ما با آمریکا برمی گردد.
از ابتدای انقلاب، آمریکا ایران را در سه زمینه: ایجاد بی ثباتی در منطقه، ترویج تروریسم و صدور انقلاب متهم نموده است. این سه موردی است که سعودیها هم مرتب علیه ایران تکرار میکنند. ایران و عربستان هردو خواستار ثبات هستند، اما در استراتژی و تاکتیک برای تامین ثبات منطقه، اختلاف اساسی دارند. عربستان خواستار مکانیزمی است که امنیت منطقه تحت سلطه آمریکا تامین شود. ایران بدنبال یک ساختاری است که امنیت منطقه توسط خود کشورهای منطقه تامین شود. در مورد اتهام هژمونی ایران، به بحران قطر-عربستان نگاه کنید. قطر بعد از انقلاب چند دهه متحد عربستان بود، همیشه هم متحد آمریکا بوده، یک کشور سنی وهابی مذهب است و هیچوقت هم موضوع نفوذ و دخالت ایران در این کشورمطرح نبوده. امروز قطر مدعی است که عربستان بدنبال سلطه و هژمونی و نقض حاکمیت ملی و استقلال این کشور است. مهمترین تقابل منطقهای عربستان و ایران هم درسوریه و عراق است. آمریکا و عربستان، اسد را دیکتاتور، حکومت وی را حکومت اقلیت دانسته، بدنبال تغییر رژیم دردمشق بوده و ایران را متهم به دخالت درسوریه میکنند. ایران معتقد است که از منظر مقررات بین الملل و سازمان ملل، دولت اسد، دولت
قانونی سوریه است. دهها هزار تروریست خارجی وارد این کشورشده و ایران هم توسط دولت قانونی سوریه برای مقابله با تروریستها دعوت شده است. داستان عراق هم دقیقا همینطور است. این منطق آمریکا در مورد حضور درعراق نیزاست. آمریکا حضورخود درعراق را بدلیل دعوت دولت قانونی عراق میداند و ایران هم بوسیله همین دولت عراق دعوت شده که در عراق با تروریستها بجنگد. این را عربستان مداخله ایران درامور کشورهای عربی برای هژمونی معرفی میکند در حالیکه حضور ایران در سوریه و عراق قانونی و برای مقابله با تروریستها و دفاع از حاکمیت ملی و امنیت و استقلال این کشورهاست. یمن نقطه اختلاف دیگر عربستان و ایران است. ایران مخالف تجاوز نظامی عربستان به یمن است و دنیا هم پذیرفته که این تجاوز، بدترین فاجعه انسانی جهان را بوجود آورده است. عربستان ایران را متهم به حمایت از حوثیها میکند در حالیکه حوثیها و زیدیها هزار سال بریمن حکومت کردند، قبل و بعد از انقلاب هم متحد عربستان بودند و علی عبد الله صالح رییس جمهور وقت یمن هم حامی تجاوز صدام به ایران بود. منتهی حوثیها بعد از تجاوز عربستان به سمت ایران آمدند و ایران هم از آنها در مقابل تجاوز نظامی
عربستان حمایت کرد. البته عربستان حق دارد نگران امنیت خود باشد، چون یمن را حیاط خلوت امنیتی خود میداند. اما اختلاف اساسی درمورد تجاوز نظامی است. ایران اصرار دارد که یمن راه حل سیاسی دارد. اختلاف دیگر منطقهای ایران با عربستان درمورد لیبی است. ایران تجاوز نظامی ناتو و عربستان به لیبی را یک اشتباه بزرگ میداند. لیبی هم یک کشور سنی است و ایران هم نفوذی دراین کشور نداشت منتهی لیبی باحمله ناتو و عربستان و متحدین عرب آمریکا، بی ثبات و بهشت تروریستها شد. اختلافات مهم منطقهای ایران و عربستان از این جنس است؛ بنابراین کلیدیترین اختلاف منطقهای عربستان و ایران در مورد نظم منطقه، امنیت منطقه و نقش منطقهای است. اختلاف دوم بین ایران و عربستان موضوع ایدئولوژی است. اختلاف شیعه و سنی واقعیت است. اما اکثریت قاطع جهان اهل سنت، دشمن شیعه نیستند، اما اقلیت وهابیت، دشمن شیعه است درحدیکه برخی از مفتیهای وهابی سعودی، فتوای قتل شیعیان را داده و جزای قتل را هم بهشت تعیین کرده اند. اختلاف سوم ایران با عربستان در مورد حمایت عربستان از جنگ علیه ایران و تجزیه ایران است. بعد از انقلاب صدام با حمایت عربستان و کشورهای حاشیه خلیج
فارس به ایران حمله نظامی کرد، صدها هزار ایرانی قربانی شدند وصدها میلیارد دلار خسارت برای ایران بجا گذاشت. آمریکا، صدام را به سلاح شیمیایی مسلح کرد که با کاربرد آن، صد هزار ایرانی قربانی شدند. صدها سند ورارت خارجه آمریکا توسط ویکی لیکس افشاء و معلوم شده که بعد از ۲۰۰۵ همچنان عربستان خواستار حمله نظامی آمریکا به ایران بوده و اخیرا هم جان کری فاش ساخت که حتی دردوران مذاکرات هستهای نیز سعودیها خواستار حمله نظامی عربستان به ایران بوده اند؛ بنابراین ایرانیها هیچ تردیدی درمورد نیات عربستان ندارند. ائتلاف عربی که عربستان بدنبال آن است نیزبرای چنین مقابله و تجزیه ایران است. منتهی استراتژی ایران ایجاد یک سیستم جمعی منطقهای باکشورهای همسایه خلیج فارس برای تامین امنیت و همکاری توسط خود کشورهای منطقه است ضمن اینکه این سیستم همکاری منطقهای میتواند یک روابط بالانس با هر پنج عضو دائم شورای امنیت داشته باشد. درسال ۱۹۹۶ وقتی که من با ملک فهد دیدار داشتم او به من گفت که نهایتا سه قدرت منطقهای ایران و عربستان و عراق باید باهم همکاری کنند تا امنیت منطقه تامین شود. او درست میگفت. ترکی فیصل: من به
مطالب دکتر موسویان احترام میگذارم، اما چند کد از مقامات رسمی ایران برای شما نقل کنم: نقلاب اسلامی ایران محدود به مرزهای ایران نمیشود. انقلاب ما آغاز انقلاب جهانی تحت زعامت حضرت مهدی عج است. سوریه خط مقدم جبهه مقاومت است و ایران از آن حمایت میکند. مرزهای امنیتی ایران تا دریای مدیترانه گسترش پیدا کرده و دشمنان ما شکست خورده اند. انقلاب یمن محدود به این کشور نخواهد شد و مرزهای عربستان را فراگرفته و تا عمق این کشور گسترش خواهد یافت. ایران امروز امپراطوری گذشته را تجدید کرده و پایتخت آن بغداد است که در گذشته مرکز انقلاب و فرهنگ و هویت ما است همانطور که در گذشته بوده است. اینها مواضع رسمی اعلامی مقامات ایران است. مطالبی که آقای موسویان در مورد نیات ایران در منطقه گفتند با اظهارات مقامات رسمی کشورشان متفاوت است. اظهارات مقامات ایران نشان میدهد که ایران اهداف منطقهای دارد و قصد صدور انقلابش به منطقه رادارد. حوثیها و حزب الله و گروههای مشابهی که در جاهای دیگر مثل بحرین و عربستان را با همین هدف درست کرده اند. نقطه اختلاف ایران و عربستان همین است. در مورد حمایت عربستان از صدام هم اینکه وقتی صدام به ایران
حمله کرد، عربستان از او خواست که متوقف کند، اما او گوش نکرد. بعد از اینکه ایران وارد خاک عراق شد عربستان و سایر قدرتها از صدام حمایت کردند. مطلب دیگر اینکه شما به تظاهرات اخیر مردم ایران توجه کنید. حاکمیت مدعی است که آمریکا و عربستان و اسرائیل اتاق عملیات تشکیل و هدایت این تظاهرات را به عهده دارند. اما شعارهای مردم این بود که بودجه کشورشان خرج اقتصاد خودشان شود نه اینکه درلبنان و سوریه و یمن هزینه شود. به هرحال عربستان در مورد روابط با ایران سه اصل دارد: ۱-جغرافیا: ما و ایران در این منطقه هستیم و باید با هم کارکنیم و زندگی کنیم. ۲-اشتراکات مذهبی: ما هردو به یک خدا و یک پیامبر و یک قرآن اعتقاد داریم. ۳-ارتباطات مردمی: درطی قرنها مردم ایران و کشورهای عربی به سرزمینهای یکدیگر سفر کرده و با هم زندگی کرده اند. اینها اشتراکات کلیدی ایران و عربستان است. ما متاسفیم که مقامات ایران این اشتراکات را مورد توجه قرار نمیدهند. امیدوارم افرادی مثل آقای موسویان که خواهان بهبود روابط دوکشورهستند بتوانند این روابط را بهبود دهند. موسویان: نکته اول اینکه من صددرصد با اشتراکات سه
گانهای که آقای ترکی در مورد ایران و عربستان گفتند موافقم. نکته دوم درمورد کدهایی است که آقای ترکی از مقامات ایران نقل کردند. منهای صحت و سقم آن، من میتوانم چند برابر اینها را از اظهارات مشابه مقامات عربستان و آمریکا علیه ایران برای شما نقل کنم. "جنگ شعارها" یک واقعیتی است که در هر دو طرف وجود داشته و دارد. اما اخیرا یک تحول مهم جدید رخ داده است. آمریکا و اسراییل از ابتدای انقلاب دنبال تغییر رژیم در ایران بوده و اظهار هم کرده اند و لذا چیز تارهای نیست. اما اخیرا عربستان رسما خواستار تغییر رژیم در ایران شده تا جایی که ولیعهد عربستان رسما اعلام کرد که ما جنگ را به داخل ایران میکشانیم. خود همین آقای پرینس ترکی در نشست سالیانه سازمان منافقین درپاریس شرکت کرد و رسما اعلام کرد که عربستان از اقدامات این سازمان تروریستی برای تغییر رژیم درایران حمایت میکند. سازمان منافقین یک سازمان تروریستی است که قبل از انقلاب ژنرالهای آمریکایی درایران را ترور کرد و بعد از انقلاب هم ۱۷۰۰۰ نفر درایران را ترور کرده، از رئیس جمهور و نخست وزیر و رییس قوه قضاییه و وزراء و نماینده گان مجلس گرفته تا مردم عادی. نکته سوم در مورد
تظاهرات اخیر اینکه بعد از انقلاب ما همیشه تظاهرات درایران داشته ایم و حتی تظاهرات اعتراضی. درسال ۷۸ و ۸۸ یعنی از ۲۰-۳۰ سال پیش هم تظاهرات اعتراضی داشتیم که بسیار گستردهتر از این تظاهرات بود. من متعجب هستم که چگونه جهان غرب تظاهرات اخیر را اینهمه بزرگ و اغراق کرد. چون من خودم در موقع تظاهرات در ایران بودم و شاهد ماجرا بودم. سقف حضور مردم در تظاهرات اعتراضی حدود ۱۰۰۰ نفر بود که یک هفته بعد تظاهرات حمایتی در اکثر شهرهای ایران برگزار شد و تا حضور دهها هزار نفری هم رفت، اما هیچیک از رسانههای غرب تظاهرات حمایتی را منعکس نکردند. تظاهرات میلیونی ۲۲ بهمن هم انعکاس شایستهای در رسانههای غرب نداشت. ایران دهها حزب و الی ماشاءااله جناحهای سیاسی و هزاران رسانه دارد و همه هم دارای نظرات گوناگون. این مزیت ایران است و نه ضعف. اگر پرینس ترکی بخواهد من صدها کد از مقامات رسمی ایران درمورد علاقه مندی به بهبود روابط با عربستان میاورم، ازوزرای خارجه در سی سال گذشته، از آقای ولایتی تا آقای ظریف. در هر صورت ایرانیها در طول دوران بعد از انقلاب با تحریم دست و پنجه نرم کرده و روزبروز هم آبدیدهتر شده اند. اما عربستان تازه
با مشکل اقتصادی کمبود بودجه مواجه شده آنهم بخاطر سقوط قیمت نفت و هزینههای عملیات نظامی درمنطقه. نهایتا این واقعیت است که هردوکشورمشکل اقتصادی دارند و گرفتار فساد هم هستند. اما امید بستن آمریکا و عربستان به مشکلات داخلی ایران خاصیتی نداشته و نخواهد داشت وفشارهای آمریکا هم ایران را بی ثبات نخواهد کرد، چون مردم برای دفاع ازتمامیت ارضی و استقلال خود متحد خواهند شد. ما نیازمند تدابیری مفید برای صلح و ثبات درمنطقه هستیم. ترکی فیصل: من و اقای موسویان همیشه باهم اختلاف نظر داشته ایم. در مورد یمن لازم است بگویم که عربستان خواهان بازگشت حکومت قانونی یمن است که حوثیها نمیپذیرند و ایران هم پذیرفته که از حوثیها حمایت میکند که این بحران را تشدید میکند. اما ما همه باید به آینده نگاه کنیم. اگر ما و ایران اختلافاتمان را حل کنیم بویژه درمورد اهداف فرامرزی ایران رفع نگرانی شود، آینده خوبی در انتظار روابط دوکشور و مردم این دو کشور و منطقه است. این چیزی است که ما باید روی آن سرمایه گذاری کنیم. برای مثال بعد از به آتش کشیدن سفارت عربستان در تهران و مشهد که آنهم با نظارت پلیس صورت گرفت، ما یک کلمه
عذرخواهی ساده از مقامات ایران نشنیدیم. در ایران اختلاف نظر ۱۸۰ درجهای بین مقامات عالی وجود دارد و ما نمیدانیم طرف ما کیست. ایران خودش بایداین مشکل را حل کند. آغوش ما برای ایران باز است. برای بهبود روابط باید ابتدا تبلیغات منفی دوکشورعلیه یکدیگر متوقف شود. ایران صدها رسانه دارد که با زبان آتش افروزانه علیه عربستان و سایر کشورهای عربی همسایه صحبت میکنند. باید دوکشور هرکس که تبلیغات منفی میکند را دستگیر کنند. اقای ظریف بالحن تند درنیویورک تایمز علیه عربستان مینویسد و طرف سعودی هم جواب میدهد. این روند توسط دوطرف باید متوقف شود. هردو بازبانی صحبت کنند که یکدیگر رادرآغوش بکشند. موسویان: پیشنهاد آقای ترکی در مورد توقف تبلیغات منفی بسیار مهم است و من کاملا موافقم. دومین قدم باید احیاء توافقنامه امنیتی دوجانبهای باشد. بعد از انقلاب اسلامی حدود سه دهه دشمنی بوده و یک دهه روابط دوستانه که از نیمه ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۵ بود. یک دهه روابط خوب هم بعد از این بود که من بعنوان نماینده مرحوم آقای هاشمی و امیر عبدالله، ولیعهد وقت، چند شب تا صبح مذاکره و توافق جامعی بعنوان برنامه اقدام را نهایی کردیم. بلافاصله
این توافق عملیاتی شد که یک دهه روابط حسنه نتیجه آن بود. توافقنامه امنیتی هم بدنبال همین توافق بود که توسط دکتر روحانی و وزیرکشوروقت سعودی امضاء شد. این توافق باید احیاء شود تا نگرانیهای امنیتی دوجانبه درمورد مداخله و نقض حاکمیت یکدیگررفع شود. مطلب سوم در مورد نقش آمریکاست. سعودیها اوباما را دوست نداشتند، زیرا او پیشنهاد کرد که ایران و عربستان منطقه را شریک شوند. از نظر من این پیشنهاد کاملی نبود، چون کل کشورهای حاشیه خلیج فارس درقالب یک همکاری مشترک باید منطقه را شریک شوند نه فقط ایران و عربستان. اما آقای ترامپ بنزین به آتش اختلافات دو کشور میریزد. سه کشور بزرگ ایران و عربستان و ترکیه قدرتهایی هستند که میتوانند در تامین امنیت منطقه نقش کلیدی ایفاء کنند. سیاست تغییر رژیم و بی ثبات کردن هرکدام از این کشورها منطقه را به سمتی خواهد برد که غیرقابل مدیریت خواهد شد؛ لذا آمریکا باید نقش سازنده و بالانس برای نزدیک کردن ایران و عربستان ایفاء کند. مطلب بعد شروع همکاری است که میتواند از یمن شروع شود. پنانسیل بزرگی درمورد حل بحران یمن وجود دارد، زیرا در یمن فقط عربستان و آمریکا و ایران نقش کلیدی دارند در حالیکه
درسوریه بازیگران خیلی زیاد هستند. البته در مورد نقش ایران نباید اغراق کنید، چون به ضرر خودتان است. اگر شما ادعا کنید که حوثیها یک گروه وابسته به ایران هستند و عربستان با این ارتش قوی و آمریکا بعنوان قدرتمندترین ارتش دنیا، طی دو سال حمله نتوانسته اند یک گروه وابسته به ایران را شکست دهند، در واقع ضعف خودتان و قدرت ایران را تبلیغ کرده اید. اما چرا یمن مورد مناسبی برای شروع است؟ ایران و آمریکا در کنفرانس بن آلمان درمورد افغانستان در سال ۲۰۰۱ در مورد فرمولی توافق کردند که دولتی با مشارکت گروههای اصلی همراه با انتخابات آزاد شکل گرفت. ایران و عربستان هم میتوانند مذاکرات یمن را آغاز کنند و فرمولی مشابه را توافق کنند. ترکی فیصل: آقای موسویان میگوید که عربستان و ایران با هم بنشینند و مشکل یمن راحل کنند. عربستان مخالف این نوع بینش است، چون معتقد است این مردم یمن هستند که باید تصمیم بگیرند و نه عربستان یا ایران. چون عربستان با مداخله درامور داخلی دیگرکشورها مخالف است. همین اعتقاد را درمورد سوریه داریم که مردم سوریه باید درمورد آینده خود تصمیم بگیرند و نه ایران یا روسیه یا عربستان. ما به همین دلیل
با پیشنهاد اوباما هم مخالف بودیم که گفت: ایران و عربستان منطقه را شریک شوند. اوباما کیست و چه حقی دارد که پیشنهاد مشارکت ایران و عربستان را داد؟ مگراو مالک منطقه است؟ این حرف ایشان یعنی مداخله. این مفهوم و برداشت کلیدی است که بین ما و ایران از اساس مورد اختلاف است. مسئولین ایران از اول حرف از صدور انقلاب زده اند و همین فلسفه را دنبال کرده اند. ایران باید تصمیم بگیرد یک انقلاب است یا یک حکومت درچهارچوب نرمها و مقررات بین الملل. ایران فکر میکند حق مداخله و تصمیم گیری درمورد سایرکشورها دارد و عربستان با چنین فکری مخالف است. حضورما دریمن برای کمک به دولت قانونی یمن است و نه تصمیم گیری درمورد آینده یمن. درعین حال من با نظر آقای موسویان موافقم که ایران و عربستان باید درمورد مسایل منطقهای همکاری کنند. در ۲۰۰۶ وزیرخارجه ما پیشنهاد همکاری ایران وکشورهای عضوشورای خلیج راداد و ایران جواب نداد. در پایان نشست میهمانان مناظره به سئوالات حضار پاسخ دادند... یکی از حضار از موسویان پرسید: آقای موسویان! شما گفتید که هرچه فشار و تحریم علیه ایران بیشتر شده، ایران قویتر و نفوذ منطقهای اش هم بیشتر شده است. آیا این بدان
معنی است که ایران از تحریم و فشار بیشتر استقبال میکند؟ موسویان: در ایران دونوع بینش است. یکی مخالف تحریم است. تفکردوم معتقد است تحریمها دردرازمدت به نفع ایران است. حرف آنها هم این است که چهل سال است که آمریکا سختترین فشارها وتحریمها علیه ایران را اعمال داشته و متقابلا بیشترین حمایتهای سیاسی و نظامی واقتصادی را از متحدینش کرده است. نهایتا متحدین آمریکا امروز یا سقوط کرده یا ضعیف و آسیب پذیرند و متقابلا ایران قویترین و با ثباترین کشور منطقه شده است. قبل از انقلاب ایران وارده کننده همه چیز بود، اما امروز ایران تنها کشوری است درمنطقه که از نظر تسلیحات متعارف خودکفا شده واز موشک تا جنگنده وتا زیردریایی میسازد. دربخش صنعتی هم همینطور؛ لذا میگویند این روند به نفع ماست. البته من شخصا مخالف تحریم ایران هستم. یکی دیگر از حضار از ترکی فیصل سوال کرد: از آمریکا چه توقعی برای بهبود وضع منطقه دارید؟ ترکی فیصل: وقتی مذاکرات هستهای شروع شد، باید کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را هم در مذاکرات شرکت میدادند و باید سیاستهای منطقهای ایران هم در دستورکار قرار میگرفت. آمریکا باید نقش کلیدی برای
کنترل رفتار منطقهای ایران به عهده گیرد تا دخالتهای ایران درکشورهایی مثل بحرین و کویت جلوگیری شود. سیاست ترامپ برای تجدید مذاکرات هستهای و مسایل منطقهای درست است. عربستان مخالف نقش و حضورمنطقهای ایران نیست منتهی باید رفتار خود را اصلاح کند. شما میشنوید که درایران علنا گفته میشود که بحرین بخشی از ایران است و باید برگردد به ایران. درایران گفته میشود که ما چهار پایتخت عربی را به تسخیر درآورده ایم و اکنون بغداد پایتخت امپراطوری ایران است. این حرف من نیست بلکه خود مقامات ایران رسما و علنا میگویند. ما اگردر بحرین هستیم بخاطر معاهدهای است که بین کشرهای شورای همکاری خلیج وجود دارد و ما موظف به حضور دربحرین نموده است. موسویان در ادامه گفت: آقای ترکی معاهده بین شش کشور را دلیل مداخله در بحرین دانست. دقیقا چنین معاهدهای بین ایران و سوریه وجود دارد؛ لذا اگرمعاهده دوکشور، ملاک عربستان برای حضوردربحرین است باید همین دلیل را برای حضورایران درسوریه بپذیرند و ایران را متهم به مداخله نکند. دوم اینکه هزاران مقاله در رسانههای آمریکا و غرب نوشته شده و اظهارات متعدد مقامات غربی هم وجود دارد که تایید کرده اند که
عربستان منبع اصلی مالی و ایدئولوژیک جریان فکری وهابیت هست و همه گروههای تروریستی اعم از داعش و القاعده و جبهه النصره و ... هم وهابی هستند. جوبایدن معاون وقت رییس جمهور آمریکا گفت که عربستان و متحدین عربش سیل پول و اسلحه برای تروریستهای سوریه فرستادند تا دولت سوریه را ساقط کنند. مقالات مستندی درآمریکا منتشر شده که درچنددهه گذشته عربستان دهها میلیارد دلار برای ترویج افراط گرایی درمنطقه و جهان هزینه کرده است. این مطلب را اقای اوباما رییس جمهور آمریکا هم صریحا درمصاحبهای گفت. اما آقای ترکی! اگر شما میگویید که رییس جمهور آمریکا کیست و چه حقی دارد که بگوید ایران و عربستان باید منطقه را شریک شوند، من از شما سئوال میکنم رهبران سعودی کیستند وچه حقی دارند که بگویند اسد باید برود؟ همه دنیا میداند که از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ مقامات سعودی میگفتند که اسد باید برود و این آقای ظریف، وزیر خارجه ایران بود که به آمریکا و عربستان آموزش داد که این شما نیستید که تعیین کنید چه کسی باید برود و چه کسی بماند بلکه این حق مردم سوریه است که تصمیم بگیرند. در مورد موضوع هستهای هم دردوران ریاست جمهوری اقای احمدی نژاد، ایران پیشنهاد کرد که
مذاکرات درمورد همه مسائل منطقه باشد و نه فقط هسته ای، اما آمریکا و اروپا مخالفت کردند. در مورد نکتهای که اقای ترکی راجع به اختلاف نظر مسئولین ایران گفتند باید بگویم که شما از این نوع اختلافات را خیلی خیلی بیشتر درسیستم تصمیم گیری آمریکا مشاهده میکنید مثل اختلافات کنگره و دولت. هرکشوری سیستم پارلمانی و تفکیک قوا دارد، از این نوع اختلاف نظرها را هم دارد. رییس جمهور قبلی آمریکا توافق هستهای راامضاء میکند و این رییس جمهور میگوید پاره میکنم! خوب ایران هم نمیداند با چه کسی در آمریکا باید توافق کند. اما شما سعودیها چند دهه هست که با این اختلافات بین مقامات آمریکا خوب کنار آمده اید. لاکن درایران باوجود اختلاف نظرهای شدید درمورد برجام، وقتی شورایعالی امنیت ملی و مقام رهبری برجام را تایید کردند، بعنوان تصمیم ملی تمام و کمال اجراء شد و آژانس بین المللی انرژی اتمی هم تایید کرده است؛ لذا درمورد سایر تصمیمات هم همین ساختار تصمیم گیری عمل میکند. ایران دارای سیستم تصمیم گیری محکم و قابل اعتماد است و عربستان میتواند دراین مورد خیالش راحت باشد. ترکی فیصل در پاسخ گفت: درمورد حمایت عربستان از القاعده باید بگویم که حمزه
بن لادن پسر بن لادن در تهران زندگی میکند نه درریاض. این یعنی همکاری تاکتیکی متقابل ایران و القاعده. اسناداین واقعیت که ایران تاکتیکی از القاعده حمایت کرده، نیزبعد از کشته شدن بن لادن هم افشاء شد. القاعده هدف اول عملیات تروریستی اش در عربستان بود و هدفش اصلی اش هم آزادی مکه و مدینه از حکومت آل سعود بود همان هدفی که آیت الله خمینی اعلام کرده بود؛ لذا به نوشته رسانههای آمریکایی مثل نیویورک تایمز اعتماد نکنید. موسویان در پاسخ گفت: این فقط رسانههای آمریکایی نبودند بلکه خود آقای ترامپ دردوران انتخابات ریاست جمهوریش رسما گفت که عربستان منبع اصلی حمایت از تروریسم است. این خانم کلیتون درزمان وزارت خارجه اش بود که درگزارشی نوشت که عربستان منبع اصلی حمایت از تروریسم است. این سند توسط نیویورک تایمز افشاء شد. این اظهارات مقامات رسمی آمریکاست ازرییس جمهور و معاون اول رییس جمهور گرفته تا وزیر خارجه.