چرا بین همسران فاصله میافتد؟
دختران و پسرانی که با هم زندگی مشترک خود را آغاز میکنند ممکن است در همان آغاز نقشهای برای داشتن فرزند یا فرزندان بکشند، اما آنچه باعث میشود دو نفر به هم نزدیک شوند داشتن فرزند نیست وگرنه هر کسی میرفت چشم و گوش بسته کسی را انتخاب میکرد صرفا به خاطر این که از او بچه دار شود.
سرویس سبک زندگی فردا: همسران در زندگی خود با این سوال جدی مواجه میشوند که چه چیزی آنها را کنار هم قرار میدهد؟ این پرسشی است که دیر یا زود همه زندگیهای مشترک به آن میرسند.به نقل از زندگی آنلاین "آنچه که من و تو را از هم جدا کرد رفیق من! نه دست روزگار بود و نه رفقای تازه، ما آدمها از آن جای مسیر از هم جدا میشویم که دیگر رویاهای مشترکی نداریم. "
دختران و پسرانی که با هم زندگی مشترک خود را آغاز میکنند ممکن است در همان آغاز نقشهای برای داشتن فرزند یا فرزندان بکشند، اما آنچه باعث میشود دو نفر به هم نزدیک شوند داشتن فرزند نیست وگرنه هر کسی میرفت چشم و گوش بسته کسی را انتخاب میکرد صرفا به خاطر این که از او بچه دار شود.
در واقع آنچه ما را کنار هم قرار میدهد همان حس گرمی است که حال ما را خوب میکند. میخواهیم پیش فلانی باشیم، چون حس خوشایندی را با او تجربه میکنیم. اگرچه این حس میتواند گنگ و نامفهوم یا خام و سطحی باشد یا در درون خود واجد سوء تفاهمهایی باشد، اما در واقع ما گمان میکنیم که با فلانی رویای مشترکی داریم بنابراین تمایل داریم به او بپیوندیم و از یک جایی به بعد زندگی مان را به زندگی او وصل کنیم.
دختر درباره پسر مورد علاقهاش چنین میاندیشد و پسر نیز این گونه است. چرا ما به ویژه در سالها و ماههای منتهی به ازدواج میتوانیم ساعتها با هم و کنار هم باشیم، اما خسته نشویم؟ به خاطر این که رویای مشترکی داریم و چه زمانی از هم جدا میشویم؟
زمانی که این رویای مشترک شروع میکند به تحلیل رفتن و کوچک شدن، اگرچه معیار حقوقی و قضایی جدا شدن و طلاق آنجاست که همسران به صورت رسمی از هم جدا شوند، اما این جدایی شکل قانونی و تشریفاتی قضیه است و در حقیقت زوجهایی که رویای مشترکی با هم ندارند در واقع از هم جدا شده اند.
از آدمهای بی رویا تا زندگیهایی برای گذران زندگی
نکته مهمی که در این باره میتوان گفت: این است: پیش از آن که ما همسرانی با رویای مشترک داشته باشیم اول از همه دختران و پسرانی باید داشته باشیم که هر کدام برای خود رویایی داشته باشند، یعنی جسارت و جرأت خواستن و تغییر دادن در آنها باشد. رویا چیست؟
رویا تجسم خواستن است زمانی که هنوز آن خواسته و خواهش ما روی زمین ننشسته است، اما ما میخواهیم و دوست داریم که بر قامت آن رویای شبح گونه لباسی از واقعیت بدوزیم. آدمهایی که رویا دارند در واقع هویت و میل به زندگی و تشخص و فردیت خاص خود را دارند و با آن رویا از دیگران تمیز داده میشوند، اما اگر کسی رویایی نداشته باشد چه؟ در واقع چنین شخصی فقط گذران زندگی میکند، او آمده است که روزها و دقایق خود را در چاه عدم بریزد و برود. نمیدانم از کجا آمده است، اکنون کجاست و میخواهد چه کند. در واقع زندگی را به او داده اند، اما او نمیداند که با این زندگی چه کند. اما کسی که میل زندگی به شکل اصیل در او وجود دارد نمیتواند رویایی نداشته باشد. هر کسی در حرفه و پیشه و تخصص خود، در هر سن و سالی که قرار دارد میتواند رویای خود را داشته باشد، اما ترسناک است اگر ما آدمهایی داشته باشیم که چنان در خود فرو رفته و دچار درماندگی خودآموخته شده باشند که عملا رویایی نداشته باشند یعنی آنها آن چنان تربیت شده باشند یا در جامعه با آنها چنان برخورد شده باشد که این حس را دریافت کنند که چیزی نیستند و تشخیص و درک و دریافت آنها ارزشی ندارد، در این صورت آدمها بی رویا میشوند.
چرا ما به ویژه در سالها و ماههای منتهی به ازدواج میتوانیم ساعتها با هم و کنار هم باشیم، اما خسته نشویم؟ به خاطر این که رویای مشترکی داریم و چه زمانی از هم جدا میشویم؟ زمانی که این رویای مشترک شروع میکند به تحلیل رفتن و کوچک شدن، اگرچه معیار حقوقی و قضایی جدا شدن و طلاق آنجاست که همسران به صورت رسمی از هم جدا شوند، اما این جدایی شکل قانونی و تشریفاتی قضیه است و در حقیقت زوجهایی که رویای مشترکی با هم ندارند در واقع از هم جدا شده اند.
*ازدواج آدمهای بی رویا ترسناک است
ترسناک است که آدمهای بی رویا در قالب ازدواج به هم برخورد کنند. آدمهایی که ازدواج میکنند صرفا با این استدلال که، چون همه این کار را میکنند و قاعده خلقت است و این شتری است که در خانه هر کسی میخوابد. آدمهایی که ازدواج میکنند با این استدلال که سن شان دارد بالا میرود و پیر میشوند، آدمهایی که ازدواج میکنند با این استدلال که، چون پشت سرشان دارند حرف میزنند.
آدمهایی که ازدواج میکنند، چون نمیتوانند به خانواده یا خواستگار نه بگویند در این صورت ما شاهد زوجهایی خواهیم بود که اگرچه ظاهرا کنار هم قرار گرفته اند، اما با همدیگر و با خودشان فرسخها فاصله دارند.
*رویای مشترک نیاز به مراقبت و هرس دایمی دارد
نکته مهم دیگر این که رویای مشترک نیاز به مراقبت و هرس دایمی دارد. این طور نیست که ما گوهری و جواهری در ذهن داشته باشیم و گمان کنیم که آن گوهر تا همیشه با ما خواهد بود. رویای مشترک مثل عطر فرار است و تا بجنبی میبینی که پریده است، بنابراین چشم زوجها به رویاهایشان باید باشد.
زوجها از یاد نبرند که روند دور شدن از همدیگر گاه بسیار کند و آرام صورت میگیرد طوری که طرفین بتوانند در آن فاصله توجیههایی برای دور شدن خود بتراشند، مثلا بچه دار شدن را در این باره بهانه کنند یا گرفتاریهای مالی را پیش بکشند که دیگر فرصتی برای با هم بودن باقی نمیگذارد یا مسئولیتهای متعدد زندگی را مطرح کنند، اما واقعیت چیز دیگری است و اگر مراقبت دایمی در کار باشد گرفتاریها و مسئولیتها یارای بر باد دادن رویاهای مشترک ما را نخواهند داشت.