لاف استقلال آقای ممنوعالکار با پول خارجیها!/ راوی مخلص ناگفتههای جنگ، چهره هنر انقلاب شد/ با ارزشترین تقدیر برای پایتختیها
انتخاب چهره هنر انقلاب، حواشی حضور تازهترین ساخت جعر پناهی فیلمساز ممنوعالکار ایرانی در جشنواره کن و تقدیر از تیم سازنده سریال پایتخت از جمله مهمترین اتفاقات فرهنگی هفتهای بود که گذشت.
سرویس فرهنگی فردا: آخرین هفته فروردین ماه باز هم عرصه جولان خبرهای سینمایی بود؛ هر چند که در این هفته بازار تقدیر از چهرهها و مجموعههای فرهنگی و هنری هم به شدت داغ بود تا عمده اخبار مهم فرهنگی هفته که در شبکههای اجتماعی نیز بازتاب گستردهای داشت به موضوعات اینچنینی اختصاص پیدا کند.
راوی مخلص ناگفتههای جنگ، چهره هنر انقلاب شد
این هفته مراسم اختتامیه «هفته هنر انقلاب» و در پایان آن چهره هنر انقلاب انتخاب شد تا در رقابت میان حمید حسام (نویسنده ادبیات پایداری)، حسن روحالامین (نقاش و گرافیست)، محمدرضا دوست محمدی (گرافیست)، محمدحسین مهدویان (کارگردان) و مهدی نقویان (مستندساز)، در نهایت این حمید حسام باشد که به عنوان چهره هنر انقلاب در سالی که گذشت انتخاب شود.
حسام که سال گذشته به واسطه دو کتاب «وقتی مهتاب گم شد» و «آب هرگز نمی میرد» بیش از پیش مورد توجه مخاطبان قرار گرفته بود، در شرایطی به عنوان چهره هنر انقلاب انتخاب شد که در ادوار پیشین این جایزه به ترتیب مرتضی سرهنگی (نویسنده و پژوهشگر)، مجید مجیدی (کارگردان) و سیدمسعود شجاعی طباطبایی (کاریکاتوریست) به این عنوان دست یافته بودند.
حسام پس از دریافت جایزه خود در سخنانی کوتاه که یادآور روحیه رزمندگان جبهه و جنگ بود، گفت: من دو «خود» را در زندگیام تجربه کردهام؛ یکی خودی که دور از دیدهشدن و متعلق به نسل زلال و جاری در اندیشه تاریخ بود و دیگری خود امروز که در دهه 90 زندگی میکند که میان این دو خود فاصله بسیاری وجود دارد. طبق فرمایشات امام راحل و رهبر معظم انقلاب اولین خاکریزی که باید از آن عبور کنیم خود ماست. از شهید محمود شهبازی یاد میکنم که تیپ 27 را در دیماه سال 60 تأسیس کرد و در آستانه ورود به خرمشهر بهشهادت رسید؛ ایشان معلم قرآن و نهجالبلاغه بود و همیشه به ما میگفت: «اگر میتوانید طوری زندگی کنید که دیده نشوید اینطور باشید».
بازگشت خندوانه و جنابخان از اردیبهشت
خبر آغاز سری جدید برنامه خندوانه از اواخر اردیبهشت ماه یکی دیگر از خبرهای مهم این هفته بود که در میان انبوهی از برنامههای تکراری تلویزیون در ایام بعد از تعطیلات نوروزی، خبر خوشحال کنندهای محسوب میشود؛ به ویژه آن که براساس خبرها قرار است در سری جدید این برنامه شخصیت محبوب جنابخان نیز حضور داشته باشد و از همین حالا میتوان امیدوار بود که خندوانه در فصل تازه خود بتواند خاطره دوران طلایی حضور این شخصیت محبوب در این برنامه را زنده کند.
البته به نظر میرسد با اتمام برنامه دورهمی، فعلا خندوانه قرار است سه روز در هفته یعنی روزهای پنجشنبه، جمعه و شنبه به روی آنتن برود هر چند که بعید است پخش این برنامه صرفا به این سه روز محدود شود و احتمالا روزهای آن به مرور اضافه خواهند شد.
لاف استقلال آقای ممنوعالکار با پول خارجیها!
اما یکی از جالبترین اتفاقات این هفته مربوط به اجرای حضور جعفر پناهی در جشنواره فیلم کن بود. پناهی که در هته گذشته خبرهایی در ارتباط با حضور تازهترین ساختهاش در بخش اصلی هتاد و یکمین دوره جشنواره فیلم کن منتشر شده بود در حالی قرار بود با «سه رخ» راهی این جشنواره شود که براساس قانون او تا بیست از هرگونه فعالیت سینمایی منع شده بود ولی با این همه توانسته بود «سه رخ» را با سرمایهگذاری یک کمپانی خارجی به عنوان چهارمین اثرش در دوران ممنوعالکاری بسازد و روانه جشنوارههای خارجی کند.
در این میان برخی از فیلمسازان سعی کردند با طرح موضوعاتی از قبیل لزوم حمایت از سینمای مستقل به حمایت از حضور پناهی در این دوره از جشنواره فیلم کن پرداختند. اما این ادعاها در شرایطی مطرح شد که روزنامه «صبح نو» این هفته با انتشار گزارشی در ارتباط با سابقه فعالیتهای پناهی پاسخی جالب توجه به موضوع سینمای مستقل در ایران داد. در بخشی از این گزارش که به عنوان «مستقل وابسته» منتشر شده بود و بازتابهای بسیاری نیز در فضای فرهنگی و هنری کشور داشت، آمده است: «پناهی از کدام «سینمای مستقل» سخن میگوید؟ سینمای خودش و فرهادی که همراه او در کن حضور دارد؟ یا کلیت سینمای روشنفکری ایران؟ آیا واقعاً سینمای روشنفکری ایران از ابتدا تا امروز همانگونه که پناهی ادعا میکند مستقل و قائم به خود بوده است؟ آیا هیچگاه وابستگی مالی به نهادی دولتی نداشته است و با پشتوانه مردمی به پیش رفته است؟ پناهی البته پاسخ این سؤال را خود به خوبی میداند، اما او هم مانند اسلاف خود روی کمهوشی و عدم حافظه تاریخی مخاطبش حساب ویژهای باز کرده است و در کمال وابستگی لاف استقلال میزند...»
یادداشت غیرمنتظره یک فیلمساز
در حالی که در چند وقت اخیر بسیاری از سلبریتیها سعی میکردند تا در اثبات ناآگاهیشان به موضوعات سیاسی از یکدیگر پیشی بگیرند و مبنای قضاوتشان عامیانهتر از مخاطب عام باشد، فرزاد موتمن، کارگردان سینمای ایران با انتشار یادداشتی پیرامون حمله موشکی آمریکا، انگلیس و فرانسه تحلیلی از این شرایط ارائه داد تا فارغ از توان هنریاش، دانش سیاسی و اجتماعی خود را به رخ سلبریتیهای پیادهنظام احزاب رنگی بکشد.
موتمن در بخشی از یادداشت خود که اتفاقات بازتاب گستردهای هم در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی داشت آورده است: «اگر تاکنون حکومتهای امپریالیستی، خود را پشت ارتشهای دستسازی از نوع «داعش» پنهان کرده بودند، امروز با اضمحلال تقریبی این شبهنظامیان دستساز در عراق و سوریه، حالا آمریکا، انگلستان و فرانسه، خود دست به حملات هوایی مشترک علیه این ملت مصیبتزده میزنند تا نشان دهند که جنگ سوریه، جنگ ناتو است». وی در ادامه آورده است: «در همین لحظاتی که این یادداشت را مینویسم، آلمان هم از حمله به سوریه حمایت کرد. این ادامه مداخله نظامی آمریکا و متحدانش در منطقه است که منجر به گسترش جنگ در افغانستان، عراق، یمن و سوریه شده است. این همان سناریویی است که منجر به اعدام صدام و قتل معمر قذافی شد اما در سوریه جواب نداد. باراک اوباما و هیلاری کلینتون رفتند اما بشار اسد ماند. دیگر دست ناتو روشده، بالماسکه داعش تمام شد، امپریالیستها نقاب از چهرهشان برداشتند تا «پوکرباز» بازی کند و آشکارا کشوری جنگزده را مورد تهاجم قرار بدهند و ثابت کنند که مسأله «تسلیحات اتمی و هستهای» نیست، مسأله امنیت اسرائیل است. میخواهند منطقه را از قدرتی که ممکن است برای اسرائیل تهدیدی محسوب شود، تهی کنند. در مقابل ملتهای منطقهای که ما در آن زندگی میکنیم، هر اسمی که میخواهید بر آن بگذارید، خاورمیانه، جهان اسلام یا هر چیز دیگری، باید متحد شوند و باید مسلح باشند و به هر اسمی که دوست دارید، مدافعان حرم یا ارتش اسلام یا هر اسم دیگری، همه خوبند، باید در سوریه حاضر باشند و باید ایمان داشته باشیم که تا خروج کامل نیروهای آمریکایی از منطقه، ما روی آرامش را نخواهیم دید. مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل».
باارزشترین تقدیر برای پایتختیها
برگزاری مراسم تقدیر از عوامل سریال «پایتخت ۵» یکی دیگر از رویدادهای مهم رهنگی این هفته بود. هر چند که این مراسم به نوبه خود شبیه به اغلب برنامههای تقدیر اینچنینی بود ولی آنچه که برنامه تقدیر از پایتختیها را از سایر برنامه تقدیر متمایز میکرد؛ صحبتهای متفاوت اما قابل تامل همسر شهید محمد بلباسی از شهدای مدافع حرم بود.
همسر این شهید بزرگوار که در زمان پخش این مجموعه تلویزیونی از سازندگان آن تقدیر کرده بود، با حضور در جایگاه در سخنانی در ارتباط با این اثر اظهار کرد: از مظلومیت شهدای مدافع حرم همین بس که بسیاری درِ منزل ما را میزنند و میگویند که چرا همسرت تو و 4 فرزندش را رها کرد و رفت. شبی که ۲ قسمت آخر سریال پخش شد پسرم چند بار از رفتن پدرش سوال کرد و دخترم به او گفت اگر بابایی نمیرفت این اتفاقات همین جا رخ میداد. وی در پایان درباره یکی از سکانسهای سریال گفت: سکانسی که خیلی مرا تحت تاثیر قرار داد، صحنهای بود که پسربچه پیکر پدرش را تکان میداد تا بلند شود و من پس از دیدن این سکانس خیلی منقلب شدم.