احادیثی ارزشمند از امام حسین (ع)

همانا سخاوتمندترین مردم آن کسى است که کمک نماید به کسى که امیدى به وى نداشته است؛ و بخشنده‌ترین افراد آن شخصى است که ـ. نسبت به ظلم دیگرى با آن که توان انتقام دارد ـ. گذشت نماید.

کد خبر : 803810

سرویس سبک زندگی فردا: این مطلب را به نقل از بیتوته بخوانید.

۱- قالَ الاْمامُ سید الشهداء أبُوعَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن (عَلَیْه السلام): إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ التُّجارِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ الْعَبْیدِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبادَةٌ الْأحْرارِ، وَ هِیَ أفْضَلُ الْعِبادَةِ. ([۱])

حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمود: همانا عدّه اى خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوى بهشت عبادت مى کنند که آن یک معامله و تجارت خواهد بود و عدّه اى دیگر از روى ترس خداوند را عبادت و ستایش مى‌کنند که همانند عبادت و اطاعت نوکر از ارباب باشد و طائفه‌اى هم به عنوان شکر و سپاس از روى معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستایش مى نمایند؛ و این نوع، عبادت آزادگان است که بهترین عبادات مى باشد.

۲- قالَ (علیه السلام): إنَّ أجْوَدَ النّاسِ مَنْ أعْطى مَنْ لا یَرْجُوهُ، وَ إنَّ أعْفَى النّاسِ مَنْ عَفى عَنْ قُدْرَة، وَ إنَّ أَوْصَلَ النّاسِ مَنْ وَصَلَ مَنْ قَطَعَهُ. ([۲])

فرمود: همانا سخاوتمندترین مردم آن کسى است که کمک نماید به کسى که امیدى به وى نداشته است؛ و بخشنده‌ترین افراد آن شخصى است که ـ. نسبت به ظلم دیگرى با آن که توان انتقام دارد ـ. گذشت نماید. صله رحم کننده‌ترین مردم و دید و بازدید کننده نسبت به خویشان، آن کسى ست که صله رحم نماید با کسى که با او قطع رابطه کرده است.

۳- قیلَ: مَا الْفَضْلُ؟ قالَ (علیه السلام): مُلْکُ اللِّسانِ، وَ بَذْلُ الاْحْسانِ، قیلَ: فَمَا النَّقْصُ؟ قالَ: التَّکَلُّفُ لِما لا یُعنیکَ. ([۳])

از حضرت سؤال شد کرامت و فضیلت انسان در چیست؟

در پاسخ فرمود: کنترل و در اختیار داشتن زبان و سخاوت داشتن، سؤال شد نقص انسان در چیست؟ فرمود: خود را وا داشتن بر آنچه که مفید و سودمند نباشد.

۴- قالَ (علیه السلام): النّاسُ عَبیدُالدُّنْیا، وَ الدّینُ لَعِبٌ عَلى ألْسِنَتِهِمْ، یَحُوطُونَهُ ما دارَتْ بِهِ مَعائِشَهُمْ، فَإذا مُحِصُّوا بِالْبَلاء قَلَّ الدَّیّانُونَ. ([۴])

فرمود: افراد جامعه بنده و تابع دنیا هستند و مذهب، بازیچه زبانشان گردیده است و براى إمرار معاش خود، دین را محور قرار داده اند و سنگ اسلام را به سینه مى زنند. پس اگر بلائى همانند خطر ـ. مقام و ریاست، جان، مال، فرزند و موقعیّت، ... ـ. انسان را تهدید کند، خواهى دید که دین داران واقعى کمیاب خواهند شد.

۵- قالَ (علیه السلام): إنَّ الْمُؤْمِنَ لا یُسىءُ وَ لا یَعْتَذِرُ، وَ الْمُنافِقُ کُلَّ یَوْم یُسىءُ وَ یَعْتَذِرُ. ([۵])

ضمن فرمایشى فرمود: همانا شخص مؤمن خلاف و کار زشت انجام نمى دهد و عذرخواهى هم نمى کند. ولى فرد منافق هر روز مرتکب خلاف و کارهاى زشت مى گردد و همیشه عذرخواهى مى نماید.

۶- قالَ (علیه السلام): إعْمَلْ عَمَلَ رَجُل یَعْلَمُ أنّه مأخُوذٌ بِالاْجْرامِ، مُجْزى بِالاْحْسانِ. ([۶])

فرمود: کار‌ها و أمور خود را همانند کسى تنظیم کن و انجام ده که مى داند و مطمئن است که در صورت خلاف تحت تعقیب قرار مى گیرد و مجازات خواهد شد؛ و در صورتى که کارهایش صحیح باشد پاداش خواهد گرفت.

۷- قالَ (علیه السلام): عِباداللهِ! لا تَشْتَغِلُوا بِالدُّنْیا، فَإنَّ الْقَبْرَ بَیْتُ الْعَمَلِ، فَاعْمَلُوا وَ لا تَغْعُلُوا. ([۷])

فرمود: اى بندگان خدا، خود را مشغول و سرگرم دنیا و تجمّلات آن قرار ندهید که همانا قبر، خانه اى است که تنها عمل صالح در آن مفید و نجات بخش مى باشد، پس مواظب باشید که غفلت نکنید.

۸- قالَ (علیه السلام): لا تَقُولَنَّ فى أخیکَ الْمُؤمِنِ إذا تَوارى عَنْکَ إلاّ مِثْلَ ماتُحِبُّ أنْ یَقُولَ فیکَ إذا تَوارَیْتَ عَنْهُ. ([۸]) فرمود: سخنى که ناراحت کننده باشد پشت سر دوست و برادر خود مگو، مگر آن که دوست داشته باشى که همان سخن پشت سر خودت گفته شود.

۹- قالَ (علیه السلام): یا بُنَىَّ! إیّاکَ وَظُلْمَ مَنْ لایَجِدُ عَلَیْکَ ناصِراً إلاّ اللهَ. ([۹]) فرمود: بپرهیز از ظلم و آزار رساندن نسبت به کسى که یاورى غیر از خداوند متعال نمى یابد.

۱۰- قالَ (علیه السلام): إنّی لا أری الْمَوْتَ إلاّ سَعادَة، وَ لاَ الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إلاّ بَرَماً. ([۱۰])

فرمود: به درستى که من از مرگ نمى هراسم و آن را جز سعادت نمى بینم؛ و زندگى با ستمگران و ظالمان را عار و ننگ مى شناسم.

۱۱- قالَ (علیه السلام): مَنْ لَبِسَ ثَوْباً یُشْهِرُهُ کَساهُ اللهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ ثَوْباً مِنَ النّارِ. ([۱۱])

فرمود: هرکس لباس شهرت و انگشت نما از هر جهت بپوشد، خداوند او را در روز قیامت لباسى از آتش مى پوشاند.

۱۲- قالَ (علیه السلام): أنَا قَتیلُ الْعَبَرَةِ، لایَذْکُرُنى مُؤْمِنٌ إلاّ اِسْتَعْبَرَ. ([۱۲])

فرمود: من کشته گریه‌ها و اشک‌ها هستم، هیچ مؤمنى مرا یاد نمى کند مگر آن که عبرت گرفته و اشک هایش جارى خواهد شد.

۱۳- قالَ (علیه السلام): لَوْ شَتَمَنى رَجُلٌ فى هذِهِ الاُْذُنِ، وَ أَوْمى إلىَ الْیُمْنى، وَ اعْتَذَرَ لى فىِ الاُْخْرى لَقَبِلْتُ ذلِکَ مِنْهُ، وَ ذلِکَ أَنَّ أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ (علیه السلام) حَدَّثَنى أَنَّهُ سَمِعَ جَدّى رَسُولَ اللهِ (صلى الله علیه وآله) یَقُولُ: لا یَرِدُ الْحَوْضَ مَنْ لَمْ یَقْبَلِ الْعُذرَ مِنْ مُحِقٍّ أَوْ مُبْطِل. ([۱۳])

فرمود: چنانچه با گوش خود بشنوم که شخصى مرا دشنام مى دهد و سپس معذرت خواهى او را بفهمم، از او مى پذیرم و گذشت مى نمایم، چون که پدرم امیرالمؤمنین علىّ (علیه السلام) از جدّم رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت نمود: کسى که پوزش و عذرخواهى دیگران را نپذیرد، بر حوض کوثر وارد نخواهد شد.

۱۴- قیلَ لِلْحُسَیْنِ بن علىّ (علیه السلام): مَنْ أعْظَمُ النّاسِ قَدْراً؟قالَ: مَنْ لَمْ یُبالِ الدُّنْیا فى یَدَیْ مَنْ کانَتْ. ([۱۴])

از حضرت سؤال شد: با شخصیّت‌ترین افراد چه کسى است؟

در جواب فرمود: آن کسى است که اهمیّت ندهد که دنیا در دست چه کسى مى باشد.

۱۵- قالَ (علیه السلام): مَنْ عَبَدَاللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ، آتاهُ اللهُ فَوْقَ أمانیهِ وَ کِفایَتِهِ. ([۱۵])

فرمود: هرکس خداوند متعال را با صداقت و خلوص، عبادت و پرستش نماید؛ خداى متعال او را به بهترین آرزوهایش مى رساند و امور زندگیش را تأمین مى نماید.

۱۶- قالَ (علیه السلام): احْذَرُوا کَثْرَةَ الْحَلْفِ، فِإنَّهُ یَحْلِفُ الرَّجُلُ لِعَلَل أرَبَعَ: إمّا لِمَهانَة یَجِدُها فی نَفْسِهِ، تَحُثُّهُ عَلى الضَّراعَةِ إلى تَصْدیقِ النّاسِ إیّاهُ. وَ إمّا لِعَىّ فی الْمَنْطِقِ، فَیَتَّخِذُ الاْیْمانَ حَشْواً وَصِلَةً لِکَلامِهِ. وَ إمّا لِتُهْمَة عَرَفَها مِنَ النّاسِ لَهُ، فَیَرى أَنَّهُمْ لایَقْبَلُونَ قَوْلَهُ إلاّ بِالْیَمینِ. وَ إمّا لاِرْسالِهِ لِسانَهُ مِنْ غَیْرِ تَثْبیت. ([۱۶])

فرمود: خود را از قسم و سوگند برهانید که همانا انسان به جهت یکى از چهار علّت سوگند یاد مى کند: در خود احساس سستى و کمبود دارد، به طورى که مردم به او بى اعتماد شده اند، پس براى جلب توجّه مردم که او را تصدیق و تأیید کنند، سوگند مى خورد؛ و یا آن که گفتارش معیوب و به دور از حقیقت است و مى خواهد با سوگند، سخن خود را تقویت و جبران کند و یا در بین مردم متّهم است به دروغ و بى اعتمادى پس مى خواهد با سوگند و قسم خوردن جبران ضعف نماید یا آن که سخنان و گفتارش متزلزل است ـ. هر زمان به نوعى سخن مى گوید ـ. و زبانش به سوگند عادت کرده است.

۱۷- قالَ (علیه السلام): أیُّما إثْنَیْنِ جَرى بَیْنَهُما کَلامٌ، فَطَلِبَ أَحَدُهُما رِضَى الاْخَرِ، کانَ سابِقَهُ إلىَ الْجَنّةِ. ([۱۷]) فرمود: چنانچه دو نفر با یکدیگر نزاع و اختلاف نمایند و یکى از آن دو نفر، در صلح و آشتى پیشقدم شود، همان شخص سبقت گیرنده، جلوتر از دیگرى به بهشت وارد مى شود.

۱۸- قالَ (علیه السلام): وَ اعْلَمُوا إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَیْکُمْ مِنْ نِعَمِ الله عَلَیْکُمْ، فَلا تَمیلُوا النِّعَمَ فَتَحَوَّلَ نَقِماً. ([۱۸]) فرمود: توجّه داشته باشید که احتیاج و مراجعه مردم به شما از نعمت هاى الهى است، پس نسبت به نعمت‌ها روى، بر نگردانید؛ وگرنه به نقمت و بلا گرفتار خواهد شد.

۱۹- قالَ (علیه السلام): یَا ابْنَ آدَم! اُذْکُرْ مَصْرَعَکَ وَ مَضْجَعَکَ بَیْنَ یَدَی اللهِ، تَشْهَدُ جَوارِحُکَ عَلَیْکَ یَوْمَ تَزِلُّ فیهِ الْأقْدام. ([۱۹]) فرمود: اى فرزند آدم، بیاد آور لحظات مرگ و خواب گاه خود را در قبر، همچنین بیاد آور که در پیشگاه خداوند قرار خواهى گرفت و اعضاء و جوارحت بر علیه تو شهادت خواهند داد، در آن روزى که قدم‌ها لرزان و لغزان مى باشد.

۲۰- قالَ (علیه السلام): مُجالَسَةُ أهْلِ الدِّناءَةِ شَرٌّ، وَ مُجالَسَةُ أهْلِ الْفِسْقِ ریبَةٌ. ([۲۰]) فرمود: همنشینى با اشخاص پست و رذل سبب شرّ و بد یختى خواهد گشت؛ و همنشینى و مجالست با معصیت کاران موجب شکّ و بدبینى خواهد شد.

۲۱- قالَ (علیه السلام): إنَّ اللهَ خَلَقَ الدُّنْیا لِلْبَلاءِ، وَ خَلَقَ أهْلَها لِلْفَناءِ. ([۲۱]) فرمود: به درستى که خداوند متعال دنیا ـ. و اموال آن ـ. را براى آزمایش افراد آفریده است.

-------------------------------- [۱]- تحف العقول: ص. ۱۷۷، بحارالأنوار: ج. ۷۵، ص. ۱۱۷، ح. ۵. [۲]- نهج الشّهادة: ص. ۳۹، بحارالأنوار: ج. ۷۵، ص. ۱۲۱، ح. ۴. [۳]- مستدرک الوسائل: ج. ۹، ص. ۲۴، ح. ۱۰۰۹۹ به نقل از مجموعه شهید. [۴]- محجّة البیضاء: ج. ۴، ص. ۲۲۸، بحارالأنوار: ج. ۷۵، ص. ۱۱۶، ح. ۲. [۵]- تحف العقول: ص. ۱۷۹، بحارالأنوار: ج. ۷۵، ص. ۱۱۹، ح. ۲. [۶]- بحارالأنوار: ج. ۲، ص. ۱۳۰، ح. ۱۵ و ج. ۷۵، ص. ۱۲۷، ح. ۱۰. [۷]- نهج الشّهادة: ص. ۴۷. [۸]- بحارالأنوار: ج. ۷۵، ص. ۱۲۷، ح. ۱۰. [۹]- وسائل الشّیعة: ج. ۱۱، ص. ۳۳۹، بحارالأنوار: ج. ۴۶، ص. ۱۵۳، ح. ۱۶. [۱۰]- بحار الأنوار: ج. ۴۴، ص. ۱۹۲، ضمن ح. ۴، و ص. ۳۸۱، ضمن ح. ۲. [۱۱]- کافى: ج. ۶، ص. ۴۴۵، ح. ۴. [۱۲]- أمالى شیخ صدوق: ص. ۱۱۸، بحارالأنوار: ج. ۴۴، ص. ۲۸۴، ح. ۱۹. [۱۳]- إحقاق الحقّ: ج. ۱۱، ص. ۴۳۱. [۱۴]- تنبیه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام: ص. ۳۴۸، س. ۱۱. [۱۵]- تنبیه الخواطر: ص. ۴۲۷، س. ۱۴، بحارالأنوار: ج. ۶۸، ص. ۱۸۳، ح. ۴۴. [۱۶]- تنبیه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام: ص. ۴۲۹، س. ۶. [۱۷]- محجّة البیضاء: ج. ۴، ص. ۲۲۸. [۱۸]- نهج الشّهادة: ص. ۳۸. [۱۹]- نهج الشّهادة: ص. ۵۹. [۲۰]- نهج الشّهادة: ص. ۴۷، بحارالأنوار: ج. ۷۸، ص. ۱۲۲، ح. ۵. [۲۱]- نهج الشّهادة: ص. ۱۹۶.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: