آیا بخت رئیس شورای شهر پایتخت برای بهشت باز میشود؟
محسن هاشمی به عنوان جدیترین گزینهای که هشت ماه پیش شهردار شدنش مطرح بود، بار دیگر بر سر زبانها میافتد. محسن هاشمی با توجه به تجربیاتی که در شهرداری تهران دارد از ظرفیت بیشتری نسبت به نجفی برخوردار است، هرچند به غیر از ریاست شورای شهر هرگز در جایگاه مهمی نبوده و قبل از شورا تجربه معاونت عمرانی دانشگاه آزاد و مدیرعاملی مترو را برعهده داشته و بر همین اساس نمیتواند با فردی مانند محمدباقر قالیباف از لحاظ کارکردی در یک ردیف قرار گیرد.
کد خبر :
802242
راه دانا: محسن هاشمی به عنوان جدیترین گزینهای که هشت ماه پیش شهردار شدنش مطرح بود، بار دیگر بر سر زبانها میافتد. محسن هاشمی با توجه به تجربیاتی که در شهرداری تهران دارد از ظرفیت بیشتری نسبت به نجفی برخوردار است، هرچند به غیر از ریاست شورای شهر هرگز در جایگاه مهمی نبوده و قبل از شورا تجربه معاونت عمرانی دانشگاه آزاد و مدیرعاملی مترو را برعهده داشته و بر همین اساس نمیتواند با فردی مانند محمدباقر قالیباف از لحاظ کارکردی در یک ردیف قرار گیرد.
از تعارفات محسن هاشمی بگذریم، هیچ کس نیست که نداند وی همواره در تکاپو برای نشستن بر جایگاه شهردار تهران بوده و این یکی از آرزوهایی است که همیشه در ذهن فرزند بزرگ خانواده هاشمی رفسنجانی بوده است.
سوز باد زمستانی دالانهای شهرداری و شورای شهر تهران در خیابان بهشت، پاتیخت را در آستانه نوروز به کما برد. خبرهایی که هرچند برای بسیاری قابل پیش بینی بود، ولی برای عدهای خوشحال کننده و کورسوی امیدی جهت رسیدن به آرزوی دیرینه خود. فرزند ارشد خانواده هاشمی رفسنجانی، رگههایی از تجربه سیاسی پدرش را در خود دارد و به نظر میرسد برای رسیدن به هدف خود در عرصه سیاسی بسیار محتاط و با صبوری رفتار میکند. او قصد ندارد تا همه برگهای خود را با یکباره به دل آتش زدن بسوزاند و زمینه سازی و مطالبه گری را وسیلهای مطمئن جهت شهردار شدنش میداند. سال ۱۳۹۲ تنها یک برگه رای محسن هاشمی را از بهشت دور کرد. رای نخست شورای شهر تهران در انتخابات با یک میلیون هفتصد هزار رای در سال ۱۳۹۶ به نام او رقم خورد. کسی که اگر از شورا خارج میشد و به عنوان شهردار انتخاب میشد برای افکار عمومی با توجه به چنین پشتوانهای در انتخابات زیاد دور انتظار نبود و شاید استقبال نیز میشد. ولی موانعی که بر سر راهش قرار داشتند نه از اردوگاه رقیب بلکه از سوی هم طیفیهای اصلاح طلب خودش بودند. مانعی که به نام میثاق نامه به سمت شورا روانه شد تا راه هاشمی را
ببندند. مخالفان هاشمی در میان اصلاح طلبان میثاق نامه را به عنوان تعهد اخلاقی اعضای شواری شهر دانستند که باید در ۴ سال آتی در شورا بمانند و برای محکم کاری افکار عمومی را نیز در این راه به عنوان پشتوانه این میثاق نامه علم کردند. شاید تا اسفندماه سال گذشته صحبت از میثاق نامه خط قرمز اصلاح طلبان برای شورای شهر بود، ولی غلامحسین کرباسچی پس از استعفای محمدعلی نجفی اعلام کرد که میثاق نامه وحی منزل نیست و عدهای نیز آن را امضا نکرده اند. در همین حال با تمام شدن کار نجفی در شهرداری برخی از اعضای شورای شهر عنوان میکنند که شهرداری میخواهند که عملگرا باشد. کاملا واضح است که شکست طرح اصلاح طلبان در برخورد صرف سیاسی با کارنامه محمدباقر قالیباف راه به جایی نبرده و نتوانسته افکار عمومی را اقناع کند بر همین اساس نیاز به یک مدیر اجرایی عملگرا جهت شروع پروژههایی در قامت شهر تهران در دستور کار قرار گرفته و یکی از گزینههای موجود در قحط الرجال اصلاح طلبان، محسن هاشمی است. انتقادات به مدیریت نجفی هرچند رئیس شورای شهر تهران بارها برای خالی نبودن عریضه از حمایت شورای شهر از مدیریت نجفی سخن گفته، ولی در مورادی انتقادات صریحی
نسبت به عملکرد شهرداری داشته است. وی در چهل و سومین جلسه شورای شهر در بهمن ماه سال گذشته بر ناکارآمدی شورای شهر و شهردار کنونی تهران در طی فعالیت شش ماهه اعتراف کرد. رییس شورای شهر تهران با لحنی عنوان کرده بود: «باید معترف شویم در شش ماه سپری شده از دوره مسئولیت ما انتظار عمومی از تحول در مدیریت شهری برآورده نشده است». البته نخستین بار نبود که رییس شورای شهر تهران این چنین بر مدیریت شهری و شخص شهردار تهران میتاخت. هاشمی همین در جریان برف تهران نیز عملکرد شهردار تهران را زیر سوال برد: «در پی بارش برف شدید اقداماتی در راستای بازگشایی معابر اصلی انجام شد، اما متاسفانه شهرداری تهران نسبت به برفروبی و آمادهسازی کوچه پسکوچهها عملکرد خوبی را نداشت.» وی پس از استعفای نجفی در نشست فصلی مدیران شهرداری به گونهای سخن گفت که گویا برنامههای جدی برای مدیریت تهران دارد و کنایههایی نیز به مدیریت ناکارآمد زد: «فردی که نتواند که مسئولیت محول شده به او را با بهترین نحو ممکن و با رعایت کارآمدی واثربخشی به انجام برساند در امانت خیانت کرده است و مدیریت او مشروعیت ندارد هرچند به لحاظ فردی و ظاهری بیشترین تقید را داشته
باشد.» در این میان سوالی که ایجاد میشود این است که آیا نقدهای محسن هاشمی را باید صرفا یک نقد درون گفتمانی و اعتراف صادقانه دانست که چشم خود را بر واقعیتهای موجود شهر گشوده است و یا آنکه آن را زمینهای برای یک دورخیز بلندتر تلقی کرد؟ دورخیزی که شهردار شدن محسن هاشمی را در پی خواهد داشت. جریان کارگزاران صراحتا اعلام کرده که هاشمی گزینه اصلی و مطلوب آنهاست و در پی زمینه سازی جهت رسیدن وی به ساختمان شهرداری است، اما در این بین گروههای تاثیرگذار دیگری، چون اتحاد ملت در شورای شهر همچنان تمایل دارند تا گزینهای غیر از او را وارد شهرداری کنند و بیشترین مانع تراشیها بر سر هاشمی نیز از این جهت صورت میگیرد. در این میان محسن هاشمی به عنوان جدیترین گزینهای که هشت ماه پیش شهردار شدنش مطرح بود، بار دیگر بر سر زبانها میافتد. محسن هاشمی با توجه به تجربیاتی که در شهرداری تهران دارد از ظرفیت بیشتری نسبت به نجفی برخوردار است، هرچند به غیر از ریاست شورای شهر هرگز در جایگاه مهمی نبوده و قبل از شورا تجربه معاونت عمرانی دانشگاه آزاد و مدیرعاملی مترو را برعهده داشته و بر همین اساس نمیتواند با فردی مانند محمدباقر
قالیباف از لحاظ کارکردی در یک ردیف قرار گیرد. با این وجود در میان گزینههای اصلاح طلب خیرالموجودین محسوب میشود. از سوی دیگر یدک کشیدن نام هاشمی رفسنجانی علاوه بر ایجاد محبوبیت برای او در میان لایههایی از حامیان اصلاح طلب، زمینه لابی گری مناسبی را نیز برای وی فراهم میکند. با این حال مساله شهردار شدن محسن هاشمی با وجود میل شخصی او و نیز امکانهای موجود با موانعی نیز روبروست که شاید مهمترین آنها موضوع ورود چمران به شورا در صورت خروج محسن هاشمی از آن باش. همچنین در کنار محسن هاشمی از کسی مانند اسحاق جهانگیری نیز نام برده میشود تا برای جانمایی در انتخابات ۱۴۰۰، بهشت را انتخاب کند تا هم از مشکلات ناکارآمدی دولت به دور بماند و هم آنکه برای انتخابات ظرفیت سازی کرده و از امکانات شهرداری بهره گیرد. از سوی دیگر محسن مهرعلیزاده، پیروز حناچی و سمیع الله مکارم نیز لابیهای خود را با اصلاح طلبان شروع کرده اند تا این بار شاید قرعه به نام آنها افتاد.