انتقام از قالیباف بعد از شکست سنگین شهردار اصلاح طلب
در طول یک سال اخیر تهاجم به محمدباقر قالیباف با شروع تبلیغات انتخاباتی و پس از شروع مدیریت شهری اصلاح طلب با تناوب همواره در دستور کار بوده و پس از استعفای نجفی شدت گرفته است.
کد خبر :
802240
پارس نیوز: اصلاح طلبان کینه عجیبی نسبت به محمدباقر قالیباف دارند. قالیبافی که از ابتدای دهه ۹۰ همواره یکی از سوژههای تخریبی اصلاح طلبان بوده و در دو انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و ۹۶ در سطح خرد و کلان مورد هجمه قرار گرفته است. عملگرای حزب اللهی که خود را با برند مدیریت جهادی گره زده و نتیجه آن نیز در بسیاری از پستهایی که حضور داشته کاملا در جلو دید همگان قرار گرفته است.
با پیروزی لیست امید در شورای شهر پنجم، بر باد دادن دستاوردهای قالیباف در مدیریت ۱۲ ساله شهر تهران به رویه ثابت جریان رسانهای و سیاسی اصلاح طلب تبدیل شد. شهر سوخته و ویرانه از جمله اصطلاحاتی بودند که برای ادبیات سازی حول این رویکرد به کار گرفته شد. اصلاح طلبان برای تغییر رویه مدیریت شهری، محمدعلی نجفی را بر کرسی شهرداری نشادند، ولی او بیش از گذشته ضعفهای جریان اصلاح طلب را در مدیریت اجرایی برای همگان به اثبات رساند، ولی این طیف برای خالی نکردن میدان رقابت کارنامه ها، نه تنها دستاوردهای قالیباف را ناچیز شمرد، بلکه کارنامه او را نیز زیرو رو کرد تا با پرونده سازی و اتهامات مالی اثبات نشده، تخریب سازد و ضعفهای شهردار منتخب شان را بپوشاند.
اما از آنجاییکه اداره شهر تهران برخلاف بسیاری از مدیریتهای پیشین نجفی نیازمند مدیریت اجرایی - عملیاتی منسجمی است و در ابتدای امر تخصص، برنامه مدون، پشتکار، اراده و همت قوی میطلبد، نجفی به سرعت شکست خورد و زیر بار سنگین مدیریت تهران کمر خم کرد. هیچ کس به یاد ندارد که محمدباقر قالیباف در مقابل مشکلات ریز و درشت تهران شانه خالی کرده باشد و سخنی از نتوانستن و انداختن توپ به زمین رقبا و گذشتگان زده باشد، ولی از شهردار گرفته تا اعضای شورای شهر جدید بهمراه پروپاگاندی رسانهای و پیاده نظامهای مجازی اصلاح طلب با برخورد با کوچکترین مشکلی هیمنهای سنگین علیه قالیباف به راه میانداختند تا این مشکلات را نتیجه مدیریت سابق بدانند.
یکی از این مباحث بدهیهای بود که از شهرداری سابق باقی مانده بود. اما از آنجاکه کار اصلاح طلبان نجومی سازی و بازی با اعداد است، بدهی ۱۵ هزار میلیاردی تهران تا عدد نجومی ۵۲ هزار میلیاردی پیش رفت. در برخی از نقل و قولها اصلاح طلبان حتی برای این ادعای ۵۲ هزار میلیارد بازهم صفر میتراشاند و آن را ۵۶ و ۶۵ هزار میلیارد نقل میکنند. به هر حال عدم انداختن کنتور برای دروغهای نجومی دست این جریان را برای عدد سازی باز گذاشته است. اما در آن سوی ماجرا هرگز نسبت به بدهی ۱۹ هزار میلیاردی دولت به شهرداری سخن نمیگویند و در صورت اظهارنظری آن را تقلیل داده یا منکر میشوند!
باز آفرینی دروغها تا جایی پیش رفته که اتهام زنی نجفی، شهردار سابق تهران در آذرماه علیه شهرداری سابق درباره قراداد با نیروی انتظامی و هزینه کرد مبالغ در انتخابات نیز در دستور کار قرار گرفته است. موضوعی که آنقدر بی اساس و بی سند بود که پس از شکایت نیروی انتظامی، نجفی مجبور به تصحیح اتهام زنی خود شد و به صورت ضمنی از نیروی انتظامی عذرخواهی کرد تا آنکه این نیرو شکایت خود را پس گرفت. کاملا مبرهن بود اگر مدرک و سندی در دست شهرداری جدید قرار داشت آن را به دادگاه ارائه میداد، ولی دستهای خالی نجفی باعث عقب نشینیهای وی میشد و همچون بومرنگ به سمت خودش برگشت.
گزارش ۵۰۰ صفحهای نجفی که دستاوردهای مدیریت سابق را تا حد بسیار زیادی تقلیل داده و به جای آن صفحاتی را پراز ادعاها و اتهامات بی سند ساخته بود نیز آنقدر توخالی بود که تنها مصرف رسانهای و آنهم به مدت محدود داشت. این اتهامات در حالی ادامه پیدا کرد که قوه قضاییه اعلام داشت اگر شهردار تهران مدرکی یا سندی دارد آن را به این قوه ارائه دهد، اما کاملا مشخص بود که ماموریت نجفی در شهرداری صرفا اتهام زنی و سیاه نمایی از دستاوردهای سابق به سبک همیشگی اصلاح طلبان است و پس از پایان این ماموریت نیز دیگر توجیهی نبود تا در شهرداری باقی بماند و به سیاق سابقه خود بیماری را بهانه و از بهشت بیرون رانده شد.
تبعات خروج نجفی از شهرداری همراه با رسوایی بود. اصلاح طلبان نتوانستند مدیریت شهری را با ثبات نگاه دارند و در کش و قوس انتخاب مدیر جدید باقی مانده اند. این خلا مدیریتی باعث بدبینی تمام آن کسانی شده است که به گمان سبک جدید مدیریتی به اصلاح طلبان اعتماد کردند، ولی جواب اعتماد آنها تنها سیاسی کاری و اتهام زنی بوده و در مواقع ضرور یعنی خدمات رسانی که وظیفه اصلی شهرداری است، این مدیریت غایب و منفعل بوده است.