بازیگر نقش «فهیمه»: با کمر شکسته بازی کردم!
نسرین نصرتی مدتهاست به عنوان بازیگر در عرصههای گوناگون به فعالیت مشغول است. او در آثار تلویزیونی حضور داشته، سرکی به سینما کشیده و ایفای نقش روی صحنه تئاتر و حتی در پس صحنه و دستیاری کارگردانی انجام داده است، با این حال اتفاقی که نصرتی را در سطح جامعه و نزد مخاطبان معرفی کرد، پیوستن و همراهیاش با مجموعه پایتخت بود.
کد خبر :
802229
جم جم: نسرین نصرتی مدتهاست به عنوان بازیگر در عرصههای گوناگون به فعالیت مشغول است. او در آثار تلویزیونی حضور داشته، سرکی به سینما کشیده و ایفای نقش روی صحنه تئاتر و حتی در پس صحنه و دستیاری کارگردانی انجام داده است، با این حال اتفاقی که نصرتی را در سطح جامعه و نزد مخاطبان معرفی کرد، پیوستن و همراهیاش با مجموعه پایتخت بود.
فهیمه سریال «پایتخت» به مرور از قالب نقشی جزیی و فرعی جلو آمد، قابلیتهایش را ثابت کرد و در فصل پنجم مجموعه به یکی از بازیگران اصلی تبدیل شد و شخصیتش ابعاد تازه یافت. نصرتی با پایان این مجموعه تلویزیونی، از خاطرات بازی در «پایتخت ۵» میگوید.
اینجا بخوانید: گفتوگوی خواندنی با بازیگر نقشه فهیمه «پایتخت»
شخصیت فهیمه پایتخت به مرور در مجموعه جا افتاد و پررنگتر شد. احتمالا بخش عمدهای از این قضیه به هنر بازیگری شما برمیگردد که این شخصیت را اینطور در دلهای مخاطبان محبوب و گروه را به حضور بیشترش در مجموعه مجاب کرد. از فهیمه برایمان بگویید. این رشد او در مجموعه چطور رخ داد؟ خب مجموعه پایتخت رفته رفته در طول این سالها پیشرفت کرده و پختهتر شده و این قضیه نه فقط درخصوص فهیمه که نسبت به همه نقشها صادق است. هربار وقتی یک فصل از مجموعه به پایان میرسد، همه با انگیزه بیشتری سراغ فصل بعد میرویم و این، کار را جلو میبرد. در پایتخت ۵ تمرکز قصه روی زندگی فهیمه بیشتر شد و شخصیت خودش و نوع رابطهاش را با پسر بزرگش دیدیم. این اتفاق خیلی خوبی بود که ما را بیشتر با او و زندگیاش آشنا کرد و موجب درک بیشتر مخاطبان از این شخصیت شد. تعریفی که ابتدا از او در فیلمنامه وجود داشت چه بود و این تعریف اولیه در مسیر ساخت چقدر تغییر یافت؟ فهیمه از ابتدا همان چیزی بود که اکنون میبینید. این آدمها از ابتدا در فیلمنامه تعریف شدهاند و فقط بهتاش شخصیتی بود که بتازگی به ما پیوست و دیدیم که چقدر عالی
و باورپذیر هم ایفا شد. این فقط نظر من نیست و خیلیها شخصیت او را پذیرفتند؛ آنقدر که دیگر کسی از خودش نمیپرسید این شخصیت تا به حال کجا بود و از کجا رسید؟ کسی بحثی نداشت و همه پذیرفتند. تناقضی که به لحاظ سنی در رابطه مادر و پسری شما وجود دارد، برایتان سخت نبود؟ چون خودتان هم تفاوت سنی زیادی با آقای افشاری ندارید و اینجا باید رابطهای مادرانه از خودتان به نمایش میگذاشتید. این قضیه تعامل میانتان را سخت نمیکرد؟ خب برای من این اولین بار بود که داشتن فرزند بزرگی به این سن را در عالم بازیگری تجربه میکردم. با این حال، چون قرار بود این اتفاق در پایتخت رخ بدهد، آن را با کمال میل پذیرفتم؛ چرا که چارچوب پایتخت فرق دارد و اصلا جایی برای بحث باقی نمیگذارد. به نظرم اگر فهیمه در ۱۵ یا ۱۶ سالگی ازدواج کرده باشد، میتواند فرزندی به این سن داشته باشد. نکته مهم، بحث باورپذیری است و در مجموعه پایتخت بسیاری از اتفاقات پذیرفته میشود. کدام اتفاقات؟ بیشتر توضیح دهید. من احساس میکنم مردم آنقدر نگاه مهربانانهای نسبت به سریال پایتخت دارند که هر اتفاقی را در مسیر داستان آن رخ میدهد،
میپذیرند. در واقع میتوانم بگویم با وجود زبان شیرین نویسنده پایتخت و مهارت او، تمام تلاشمان را کردهایم تا دل تماشاگرانمان را به دست بیاوریم و جای حرفی باقی نمیماند. جایی خواندم که گویا چند ماه قبل از شروع ساخت پایتخت ۵ مادر شدید؛ درست است؟ بله. پنج، شش ماه قبل از شروع بازی در فصل جدید مادر شدم. شما در مجموعه پایتخت صاحب دو فرزند هستید. در ایفای نقش چقدر از این حس مادرانگی زندگی واقعیتان وام گرفتید و این اتفاق باعث شد عواطف و دنیای مادران را بهتر درک کنید؟ ما بازیگران بارها خودمان را به جای آدمها میگذاریم و ایفای نقش یک مادر هم بخشی از همین جریان است. این حس باعث شد وقتی خودم هم مادر شدم، احساس کنم قبلا بارها تجربهاش کردهام. با این حال طبیعی است که نسبت به فرزند خودت احساسات داری؛ احساساتی که نسبت به هیچ چیز دیگری در دنیا وجود ندارد. مادر شدن احساسی ورای تصور برایم بود و با هیچ چیز دیگری نمیتوانم مقایسهاش کنم. نمیتوانم کس دیگری را در ذهنم به جای دخترم تصور کنم. دیگر تغییر متفاوت فهیمه در سری جدید، زمزمههای ازدواجش با رحمت و ایجاد علاقه میان این دو
نفر بود؛ بخصوص اینکه در بسیاری از مناطق ایران هنوز ازدواج مجدد یک زن تابو محسوب میشود و پایتخت با نفوذی که روی قشرهای گوناگون مخاطبانش دارد، شاید به این طریق نوعی فرهنگسازی و تغییر عادتها هم کرده باشد. این ایده از کجا وارد داستان شد؟ همهچیز در وهله اول از اتاق فکر مجموعه میآید و بعد به صورت متن در اختیار بازیگران قرار میگیرد. هر اتفاقی که قرار باشد در مجموعه رخ بدهد، از قبل در موردش تصمیمگیری میشود و ما فقط بازیگران داستان هستیم؛ بنابراین به عنوان یک بازیگر در خصوص روند داستان نظری نمیدهم و اصلا دلیلی هم برای این قضیه نمیبینم. من در گروه نویسندگان مجموعه نیستم و این کاملا به آنها مربوط میشود. یعنی در پشت صحنه مجموعه پایتخت تعامل وجود ندارد؟ تعامل هست، اما فقط در حد دیالوگ و اتفاقات جزئی؛ نه در خصوص چارچوبهای کلی. چون متن در حکم اسکلت یک کار است و شاکلهای است که باید از پیش پرداخته شده باشد؛ و این تعامل در بخش دیالوگها چگونه بود؟ در بسیاری مواقع خود متن آنقدر درست نوشته شده بود که اصلا نیازی به اظهار نظر حس نمیشد. فقط در خصوص اینکه چطور به دیالوگهایمان بیشتر
روح و زندگی ببخشیم صحبت میکردیم و تغییرات اندکی میدادیم تا آن دیالوگ به شخصیت بیاید و مال او شود. امسال پایتخت ۵ متفاوتتر از هر سال دیگری بود و داستان متفاوت و جلوههای ویژهتری داشت. سختترین سکانس برای خودتان کدام بود؟ ما هیچ سکانسی را راحت بازی نمیکنیم. امکان ندارد عرق نریزیم و بدون تلاش سکانسی را پیش ببریم. برای تکتک پلانهایی که در این مجموعه بازی کردم و حتی بازخوردهایی که میدیدم، نگران بودم. منظورتان بازخوردهایی از جانب مخاطبان است؟ بله. البته موضوع فقط بازخورد مخاطبان نیست؛ صداقتی است که در تکتک بازیگران و کارگردان و گروه تولید مجموعه وجود دارد و شرایطی حاکم است که هیچگاه دلت نمیخواهد در کارت کم بگذاری. به جرات میتوانم بگویم در هیچ سکانسی بیانگیزه بازی نکردم و اینطور نبود که بدون آمادگی سر کار بروم. من برای تکتک صحنهها فکر کردم و در مجموع این پایتخت برای ما فصل سختی بود؛ بویژه اینکه در همان اوایل ضبط و وقتی میخواستیم سکانسهای مربوط به بالن را فیلمبرداری کنیم، مهره کمرم شکست و آسیب دید. در ادامه تمام صحنهها را با کمربند آهنی بازی کردم و این کار
آسانی نبود. وقتی آن اتفاق رخ داد، به من گفتند باید چند ماه استراحت کنم؛ ولی گرچه حرکاتم کمی محدودتر شد، اما باز در صحنههای دویدن و نشستن در نفربر و دیگر صحنهها بازی کردم. بازیگری به خودی خود در آن شرایط کار دشواری است و در ضمن دوری از شهر و گرما هم اذیتمان میکرد. با این حال همه این سختیها چیزی از عشق من نسبت به کارم کم نکرد و خوشحالم که مجموعه ادامه پیدا کرد. هیچچیز برایم مهم نبود جز انجام کارم و درست به پایان رساندن آن؛ و حالا که پخش مجموعه به پایان رسیده، واکنشهای مخاطبان را چطور ارزیابی میکنید؟ عمده نظراتی که مردم در سطح جامعه و فضای مجازی نسبت به مجموعه دارند، چگونه است؟ من در فضای مجازی خیلی تازهواردم. احساس میکنم این فضا همانقدر که مهربانانه است، ترسناک هم هست. بازخوردها متفاوت بود و با این حال من واکنشها را دوست داشتم. احساس میکنم بازخوردهای مجموعه نصف-نصف بود. عدهای از تغییرات داستانش حسابی راضی بودند و عدهای دیگر میگفتند پایتخت فقط باید ما را بخنداند. هنوز نمیدانم که بابت این نظرات گوناگون باید چه احساسی داشته باشم و شاید بهتر باشد که این سوال شما را بیپاسخ
بگذارم؛ و البته امسال مجموعه با نقدهایی هم مواجه شد که شاید بخش عمدهشان منصفانه نبود. چقدر در جریان این نقدها قرار گرفتید؟ مجموعه پایتخت در چند فاز متفاوت میگذرد. یک فازش طنز است و به نظرم اگر کسی میخواسته با تماشای مجموعه بخندد، دلش به دست آمده است. یک فاز دیگرمان سفر است و به این ترتیب بخشهای مختلف کار از هم جدا هستند. پایتخت، بالا و پایین زیاد دارد و بسیار پرماجراست. کما اینکه در خصوص مواردی، چون تبلیغ سفر به ترکیه یا ازدواج سارا و نیکا دیدیم که چنین نبود. به نظرم دلیل این مشکلات این است که ما صبور نیستیم و اجازه نمیدهیم داستان خودش پیش برود. البته مخاطبان حق دارند انتقاد داشته باشند. تلویزیون متعلق به همه است و مثل سینما نیست که مخاطبان تماشای آن را انتخاب کنند. این تلویزیون است و همه میتوانند در آن نظر داشته باشند؛ شکی نیست، اما باید صبور باشند. پخش پایتخت ۵ تازه به پایان رسیده و آقای مقدم اخیرا در گفتوگویی از تصمیم احتمالی برای ساخت فصل ششم خبر دادهاند. آیا در فاصله میان این دو مجموعه باز بازیگری را در تلویزیون ادامه خواهید داد؟ در عالم بازیگری بیشتر به دنبال چه نقشهایی
هستید؟ پایتخت یک اثر ادامهدار است و تکتک ما نسبت به آن مسئولانه نگاه میکنیم و تعهد داریم. اگر قرار باشد سری جدیدی ساخته شود، همه کارهای دیگرمان را کنار میگذاریم و سراغ پایتخت میرویم. در این خصوص جای بحث نیست؛ اما در خصوص نقشهایی که دوست دارم، طبیعتا بعد از این نقشی شبیه فهیمه پایتخت بازی نخواهم کرد. در این مدت پیشنهادهای زیادی حتی در عالم سینما داشتهام که از من میخواستند با لهجه مازندرانی بازی کنم. بدون شک هیچگاه فهیمه را در کار دیگری تکرار نخواهم کرد.