چکش بیمه ۴۰ میلیون ایرانی بر دست یک مدیر
مدیری که با بذلهگویهای خود، لابیهایش نیز در عرصههای اعتباری حوزه سلامت معروف و زبانزد است، معتقد است که ورشکستگی بیمهها معنایی ندارد، کما اینکه از پرداخت نشدن پول بیمه ۵ میلیون ایرانی گلایه دارد و میگوید دست او زیرچکش است، ...
کد خبر :
798213
خبرگزاری تسنیم:در روزهای پایانی سال ۹۶ که سالی پرحادثه و فراز و نشیبهای زیادی را بههمراه داشت و حوزه سلامت نیز از آن مستثنی نبود، میزبان مدیری از تبار مدیران بیمهای ایران بودیم که افتخار خود را اخلاق مدیریتی بر مدار تعادل میداند، زیرا معتقد است وقتی فرزند یک روحانی باشی باید تعادل در تصمیمات مدیریتی را نیز رعایت کنی؛ و آفت نابسامانیهای مدیریتی کشور را نیز به دلیل برخی تند رویها میداند. در ساعاتی که میزبان «طاهر موهبتی» -رئیس هیات مدیره و مدیرعامل سازمان بیمه سلامت ایران بودیم، مدیری که بیشتر او را با جایگاههای معاون پارلمانی و معاونتهای وزارتخانههای رفاه و بهداشت میشناسند، مدیری که همیشه با لبخند و نکتهگوییهای بذلهگویانه خود، لابیهای موفقی در عرصههای مختلف مدیریتی و اعتباری در حوزه سلامت از خود به یادگار گذاشته است. حال بخش نخست این گفتوگوی مبسوط با رئیس هیات مدیره و مدیرعامل سازمان بیمه سلامت ایران که نیمی از ایرانیان تحت پوشش بیمه سازمان متبوع او هستند پیشروی شماست: برای شروع لطفا برای آشنایی بیشتر بیمه شدهها توضیحی کوتاه درباره سازمان بیمهای متبوع خود ارائه کنید
موهبتی: سازمان بیمه سلامت در سال ۷۴ شکل گرفته است به نام سازمان بیمه خدمات درمانی. در سال ۸۳ به وزارت رفاه رفت و از وزرات بهداشت منفک شد به عنوان نظام جامع رفاه. یک استدلالهایی بود که باید ببینیم آن استدلالها چقدر در میدان عمل محقق شد، بنابراین دوباره در برنامه پنجم اسم آن تغییر پیدا کرد که گفته شد همه صندوقهای فعال نظام تامین اجتماعی در نهاد اجرایی بخش درمانیشان باید در اینجا ادغام شود و بعد اسم آن هم سازمان بیمه سلامت شود، ولی این ادغام صورت نگرفت؛ بنابراین کماکان تامین اجتماعی مستقل است، بیمه نیروهای مسلح مستقل است، ۱۹ صندوق دیگر هم کارشان را انجام میدهند، اما اسم آن تغییر کرد. در برنامه ششم ماده ۷۲ قانونگذار گفته است که با حفظ شخصیت حقوقی به عنوان یک شرکت دولتی در چارچوب قانون بیمه همگانی به وزرات بهداشت برگردد. سیاستهای کلی سلامت در سال ۹۳ ابلاغ شد. در آنجا که رهبر معظّم انقلاب اتفاقاً به درستی و کارشناسانه ذکر کردند؛ اول اینکه گفتند تولیّت نظام سلامت بر عهده وزارت بهداشت است و تولیّت را آنجا تعریف کردند که دربرگیرنده برنامه ریزی، سیاستگذاری، ارزشیابی و نظارت است. دوم گفتند مدیریت منابع نظام
سلامت با محوریت وزارت بهداشت از طریق نظام بیمه ای. اینها مدتها بود که بحث بود که الگویش چگونه است؟ که در نهایت به این نتیجه رسیدند که اگر کسی سیاستگذاری یا برنامه ریزی میکند اگر پول در اختیارش نباشد چه اتفاقی میافتد؟ شنبه به شنبه آقای دکتر هاشمی جلسه میگیرد که هزینه بیمه سلامت بالا نرود و ضمن اینکه اگر کاری انجام شد پولش را هم میدهد تضمین سیاستگذاری و ضمانت اجرایی سیاست این است که پول دست شما باشد. همین سازمان برنامه و بودجه اگر برنامه را نگه داریم و بودجه را از او بگیریم کسی به سراغ برنامه نمیرود، دوم اینکه اگر سیاستگذار پول دست خودش باشد به اندازه جیبش خرج میکند، اگر پول دست شما باشد من یک فرمایشاتی میکنم و میگویم پول را شما خواهی پرداخت، فلذا وقتی پول دست من است در تعیین بسته خدمت دقت لازم را میکنم. حالا چه اتفاقی رخ داده است؟ این اتفاق در میدان عمل رخ داده است. از وقتی سازمان بیمه سلامت به اینجا آمد نخستین کار، مدیریت در هزینه در حد اعلا دارد رخ میدهد. یک بخشنامهای دادیم که بیمه شدگان این سازمان به بخش خصوصی مراجعه نکنند البته این حکم قانونگذار برای بودجه ۹۶ بود، ولی از ابتدای سال ۹۶
اجرا نشد. درست زمانی که عملیاتی شد و سازمان بیمه سلامت در مرداد ماه آمد و ما رفتیم مسولیت آنجا را تحویل گرفتیم، این کار در تاریخ اول آبان عملیاتی شد، یعنی خود قانون مانده بود. دوم اینکه ما گفتیم در رابطه با پروتکلهای درمانی، هزینه را پایین بیاورند یعنی امروز یکی از رویکردهای اصلی سازمان به تبعیت از وزارت بهداشت مدیریت هزینه است. شنبه به شنبه آقای دکتر هاشمی جلسه میگیرد که هزینه بیمه سلامت بالا نرود و ضمن اینکه اگر کاری انجام شد پولش را هم میدهد، پس هم مدیریت هزینه صورت میپذیرد و هم از طرفی ما در ۶ ماهه اول سال، ۲۴۸۰ میلیارد تومان پول برایمان تزریق شد و بدهیها داده شد. یکی از دلایلی که بیمه سلامت امروز رسیده به اینجا؛ این است که ۱۱ میلیون آدم بیمه کرده که پول بیمه خود را آن را ندادند. زیرا ۵ میلیون آدم که اصلاً پول بیمه شان در طرح تحول سلامت دیده نشد. همچنین در پنج ماه بعدی این رقم تزریقی ۷۴۰۰ میلیارد است. وقتی ما به دانشگاهها رفتیم و تحویل گرفتیم ۱۲ ماه بدهی وجود داشت، ولی امروز به پنج ونیم ماه رسیده است. حتی داروخانهها نیز ۹ ماه بدهی داشتند. نگاه کنید وقتی که از این طرف دانشگاه طلبکار است بیمه
میگوید هر وقت پول داشتم میدهم، ولی از طرفی من دارم میبینم که بیمه شده من، دانشگاه خود ما که در یک وزارتخانه هستیم وضعیت به صورتی است که دست بنده زیرچکش است و متضرر هستیم. یک زمانی بیمه اولویت چندمین وزارت رفاه بود، زیرا حوزه اشتغال را داشت، تعاون را داشت، کار و روابط کار را دارد، به هر حال ۶۰ سال اینگونه بوده، همچنین تامین اجتماعی را دارد و درمان هم دارد، ولی امروز نخستین اولویت درمان است. همین اولویتها است که برجسته میشود و ثمره اش را هم که دیدید و این بدهیها که قابل توجه بود نسبت به سالهای قبل که حتی چنین عملکردی نداشتیم مدیریت هزینه شد. بنده قول میدهم به شما بگذارید یک سال تمام شود، چون سال ۹۵ اگر ۱۴۰۰۰ میلیارد اوراق چاپ نشده بود و اگر چاپ نشده بود ۸۰۰۰ میلیارد؛ ما ۱۳۸۰۰ میلیارد تومان زیان انباشته میداشتیم. اوراق که چاپ شد ۴۴۰۰ میلیارد زیان انباشته و ۱۰۰۰ میلیارد هم عدم وصولی بود. ولی بنده فکر میکنم در سال ۹۶ علیرغم پیش بینی که ۱۰۰۰۰ میلیارد تومان بدهی ما باید داشته باشیم بتوانیم این را خیلی کمتر کنیم. منتقدین میگویند این اوراق تنها زمان ورشکستگی را عقب انداخته وگرنه توفیقی
ندارد. موهبتی: در سیستمهایی مثل ما که اولاً دولتی هستیم ورشکستگی خیلی معنایی ندارد. ۹۵ درصد منابع ما را دولت میدهد البته در مدیریت هزینه ما میتوانیم تاثیرگذار باشیم. نقدی که بر اوراق وجود دارد این است که ما بدهی را میخواهیم بعد از ۱۰ ماه بدهیم آخرش هم باز اوراق میخواهیم به فرد بدهیم. از این منظر درست است. حالا ما باید منابع کشور را ببینیم. منابع ما محدود است مثلا ۱۰۰۰۰ میلیارد بدهی داریم حالا نگه داریم یک روزی کشور پولدار شود که این میشود ۲۰ ماه یا ۳۰ ماه. اینکه بدتر است. انتخاب بین بد و بدتر است. من فکر میکنم که در این انتخاب، اوراق خیلی بهتر است یعنی دیگر راهی نداریم. همان منتقدین میگویند ما چرا به این رقم رسیدیم؟ و دلیل آن را افزایش بیرویه تعرفههای پزشکی عنوان میکنند موهبتی: اولاً طرح تحول سلامت سال ۹۳ شروع شد، ولی پاسخ بدهند چرا سالیان قبل بیمهها زیان انباشته داشتند. چرا در سال ۸۳ که بنده معاون وزیر رفاه بودم بدهیهای ما ۱۰ ماهه بود یا ۱۵ ماهه و یا ۸ ماهه بود؛ بنابراین چیز جدیدی نیست، ما باید آسیب شناسی کنیم که کردیم. ما معتقدیم بدهی بیمهها یک بخشی از آن حتماً
بستهای است که ایجاد میشود، ولی یک بخش آن این است که شما از همان روز اول تعرفههای پزشکی را واقعی ندیدید، ما الان داریم ۷ درصد حداقل حقوق را بیمه میدهیم. در صندوق تامین اجتماعی بیمه شده دارد ۹ درصد بیمه میدهد، حداقل حقوق بگیر آنجا ۴۰ درصد جمعیت کشور است. من اینجا دارم ۲ درصد کمتر ۷ درصد میگیرم و حداقل حقوق من ۸۵ درصد است. او دارد با ضرر میدهد، من هم به طریق اولی ضرر میدهم. ما هزینه بیمهای خانوارهای ۳ نفره را محاسبه کردیم مبنی بر اینکه هزینه بیمه آنها ۱۲۸ میلیارد تومان است، ولی درآمدی که به سازمان بیمه سلامت ایران میدهند ۸۶ میلیارد است. ۴۰ میلیاردتومان تفاوت دارد. این را ضرب در ۱۵ میلیون جمعیت خانوار کنید و بعد ضربدر یک سال شود میشود ۷۲۰۰ میلیارد تومان. یعنی اگر بنده بهترین مدیریت هزینه را داشته باشم این تفاوت باز برای من زیان انباشته درست خواهد کرد. آقایانی که انتقاد میکنند بروند قانون را ببینند. بند ب. ماده ۳۴ قانون برنامه چه گفته است. گفته بایستی هزینه جیب مردم را برسانی به ۳۰ درصد. با تمام این کارهایی که ما کردیم تازه رسیده به ۳۹ درصد یا دقیق ۳۸.۷ درصد. کمتر از این رقم باید معجزه کنیم.
دوم اینکه ما همان اعتبارات را هم تخصیص نمیدهیم. سوم هم اینکه ما جمعیت را درست نمیبینیم. ما یک سیستمی میپیچیم، درحالیکه به معنای واقعی، بیمه اجتماعی نیستیم. زیرا از منابع به مصارف میرسیم یا از مصارف به منابع. حالا یک جایی دولت میبیند که نداریم، کاری ندارد بسته خدمت را کم میکند و یا مشارکت مالی فرد را بیشتر میکند، بنابراین باید یک تصمیمی بگیریم و اتفاقاً یکی از دلایلی که بیمه سلامت امروز رسیده به اینجا؛ این است که ۱۱ میلیون آدم بیمه کرده که پول بیمه خود را آن را ندادند. زیرا ۵ میلیون آدم که اصلاً پول بیمه شان در طرح تحول سلامت دیده نشد. مثلاً میخواهیم هزینه فرانشیز را از جیب مردم کم کنیم، ولی این ما به التفاوت را کجا میخواهد بپردازد؟ یا باید دولت بدهد یا بیمه. بیمه هم که من هستم و از دولت پول میگیرم. معلوم است که هزینه میرود بالا. آقایانی که انتقاد میکنند بروند قانون را ببینند. بند ب. ماده ۳۴ قانون برنامه چه گفته است. گفته بایستی هزینه جیب مردم را برسانی به ۳۰ درصد. با تمام این کارهایی که ما کردیم تازه رسیده به ۳۹ درصد یا دقیق ۳۸.۷ درصد. کمتر از این رقم باید معجزه کنیم. به هر حال یک سبد خدمت
است و یک هزینهای دارد، دولت و بیمهها و مردم پول میدهند و هر کدام هم ۵ قران کمتر بپردازد دیگری باید جبران کند. وقتی به مردم گفتیم باید هزینه بستری کمتر بپردازند چه کسی باید جور آن را بکشد؟ یعنی بیمهها و دولت؛ بنابراین معلوم است هزینهها بالا میرود. با این اوضاع منتقدین اعتراض دارند چرا اینقدر تعرفههای پزشکی افزایش مییابد؟ موهبتی: خیر؛ الان دو سال است تعرفه همان ۵ درصد است و امسال هم هنوز بالا نرفته است. کتاب ارزشهای نسبی، طرح تحول سلامت نیست. شما یک شورای عالی بیمه دارید که ۱۲ عضو دارد و رییس آن وزیر رفاه است. دو رای غیر از این دارد که برای تامین اجتماعی و بیمه سلامت. این میشود سه رای. وزارت بهداشت هم یک رای دارد. سازمان برنامه و بودجه و کمیته امداد و نیروهای مسلح نیز جداگانه رای دارند و نظام پزشکی نیز یک رای دارد. تصمیم افزایش تعرفههای پزشکی؛ درست یا غلط، یک تصمیم جمعی بود، ضمن اینکه آن موقع بیمهها هزینهها را گفتند، ولی به درستی هزینهها را پیش بینی نکردند حال این تصمیمات تعرفهای در این پایان جلسات شورای عالی بیمه میرود در سازمان برنامه و بودجه؛ حال آیا تایید میشود؟ زیرا
باید دید از حیث برنامه، سازمان برنامه تایید میکند یا خیر؟ حال این تعرفههای پزشکی از حیث منابع میرود و در سازمان برنامه و بودجه تایید میشود، بعد میرود در دولت تصویب میشود، ولی در کمال تعجب پس از عبور از این هفت خان، منتقدین میآیند افزایش تعرفههای پزشکی را بر گردن وزارت بهداشت میاندازند. به هر حال تصمیم افزایش تعرفههای پزشکی؛ درست یا غلط، یک تصمیم جمعی بوده، ضمن اینکه آن موقع بیمهها هزینهها را گفتند. ولی به درستی هزینهها را پیش بینی نکردند. حال اگر مشکلاتی پیش آمده و به سه سال است که افزایش تعرفههای پزشکی فریز مانده و تکان نخوره است. یعنی عملا افزایش تعرفه نداشتیم. به هر حال تورم رخ میدهد و حقوق هم سالانه ۱۰ درصد افزایش مییابد، حتی اجاره خانه بالا میرود و طبیعی است که تعرفههای پزشکی نیز افزایش یابد.