شیون برای تلگرام عبور از نسخه نجات اقتصاد

دلار در تعطیلات عید ،در سکوت مسئولان و تعطیلی رسانه‌ها ،از مرز ۵۲۰۰ تومان هم گذشت! موضوعی که هیچیک از مقامات دولتی دلشان نخواست حتی درباره آن حرف بزنند!

کد خبر : 797954
روزنامه کیهان: چند روز قبل از این جهش، یعنی در روز‌های پایانی اسفند ماه ۹۶، رئیس‌بانک مرکزی با خونسردی گفته بود: «افزایش قیمت دلار روانی است» و لابد با فروکش کردن تب روانی، همه چیز عادی می‌شود! حالا معلوم نیست کدام عامل روانی یا حتی کدام روانی در ایام تعطیل، دلار را از ۵ هزار تومان عبور داد و هنوز چیزی از سال نگذشته، زمزمه افزایش مجدد نرخ ارز و کاهش مجدد ارزش پول ملی مطرح می‌شود! دولت در سال ۹۲ کشور را با دلار حدود ۳۳۰۰ تومانی تحویل گرفت و حالا دلار ۵۲۰۰ تومان را هم تجربه کردیم! یعنی دولت موفق شد دلار را با افزایش حدود ۵۷ درصدی، به بالاترین نرخ تاریخ خود در ایران برساند! این‌همه هنر تحصیل‌کردگان و نخبگان و کارگزارانی‌های کار بلد که همه عالم و آدم را بخاطر بی‌سوادی تمسخر می‌کردند، کافی نیست تا بپذیریم که دولت هیچ تدبیری برای کنترل اقتصادی ندارد؟! بسیاری از کارشناسان از ماه‌ها قبل پیش‌بینی می‌کردند که دلار به دلایل مختلف آهنگ صعود گرفته و باید برای آن تدبیری اندیشید. در مقابل، دولتمردان با خوش خیالی، دنبال حرف‌های دیگر بودند و هر ندای هشدار دهنده‌ای را با تمسخر و طعنه، با ادبیات خاص و فاخر رئیس‌جمهور محترم می‌نواختند و بی‌نصیب از فحش و ناسزا نمی‌گذاشتند! فرصتی که می‌سوزد! همیشه افزایش نرخ ارز لزوما بد نیست و در بسیاری موارد می‌تواند به شکوفایی تولید در کشور منتهی شود. اما این امر مهم، یک پیش فرض مهم‌تر دارد که متاسفانه در دوران دولت یازدهم و دوازدهم، نه تنها به ایجاد و حفظ آن اهتمام نشد بلکه به شکل حیرت انگیزی آنچه از قبل بود هم تخریب شد! واقعیت این است که می‌توان از افزایش نرخ ارز برای صادرات هرچه بیشتر بهره برد و کالا‌های ساخت داخل را به کشور‌های همسایه و دورتر صادر و ارز ارزشمند ناشی از آن را سرازیر به کشور کرد. این اتفاق در بسیاری از کشور‌های دنیا هم افتاده و اساسا بسیاری، با روش‌های مختلف در رقابت نرخ ارزها، ارزش دلار یا یورو یا پول مرجع را دستکاری می‌کنند تا تولید و صادرات سودمند باشد و بدنه تولیدکننده کشورشان، به تولید هرچه بیشتر ترغیب شوند. اما آیا ما هم در وضعیت مشابهی هستیم؟ سوگمندانه باید به این پرسش جواب منفی بدهیم! در طول دولت یازدهم و دوازدهم، هزاران واحد تولیدی بزرگ و کوچک تعطیل شد و کارگران آن‌ها بیکار شدند. هزاران کارخانه و کارگاه دیگر همه با حداقل ظرفیت مشغول به کار است و عملا برای کشور، امکان بهره‌برداری از افزایش نرخ ارز به نفع کشور وجود ندارد، زیرا زیر ساخت آن آسیب دیده است. اما حتی اگر این امکان مهم و مبنایی از بین نرفته بود، تعلل و بی‌برنامگی دولت و نیز اتاق‌های بازرگانی که توسط برخی عوامل دولتی به حیاط خلوت تبدیل شده، بازار‌های صادراتی ما را از بین برده و کار به جایی رسید که ما در کشور‌هایی مثل عراق هم در موضوعات مختلف، از رقبای خودمان عقب افتادیم! افزون بر دو مورد فوق، یک مشکل دیگری هم هست که البته دولت خدمتگزار ادعا می‌کند از چند سال قبل آن را حل کرده، ولی همه ما می‌دانیم حل نشده! دولت با چوب حراج زدن به صنعت هسته‌ای و عزت ایرانی، ادعا کرد راه‌های تسهیل تجارت با جهان را باز کرده و راه مبادلات بانکی را هموار کند. اما علیرغم آن همه ادعا، به گفته جواد ظریف، حتی نمی‌توانیم یک حساب بانکی ساده در انگلیس باز کنیم! با این سه مانع، تکلیف انتفاع کشور و تولید کنند گان از گرانی نرخ ارز روشن است و نیازی به هیچ فکر و خیال دیگری نیست! بی داد قاچاق و واردات بی‌رویه! در کنار درماندگی روز افزون تولید کنندگان، مجاری واردات و قاچاق که در مواردی با دخالت نور چشمی‌ها و وابستگان دولت انجام می‌شود، رمقی برای تولید نگذاشته و دلار بیش از ۵ هزار تومان، راه رقابت تولیدکننده‌ای که با مالیات و بیمه و عوارض و برخی زیر میزی‌های دیگر مواجه است را چنان بسته که عطای تولید را به لقای آن می‌بخشد و در عوض، جماعت قاچاقچی و واردکننده، روز به روز فربه‌تر می‌شوند و از قضا گران شدن دلار نه تنها کار و بار آن‌ها را از رونق نمی‌اندازد که بر عکس سکه می‌کند! چرا که هرچه از قبل وارد کرده‌اند را هم به نرخ جدید دلار می‌فروشند! اگر همه آنچه در دو بند اخیر ذکر شد، ناشی از خیانت نباشد، ناشی از بی‌تدبیری محض است و نمی‌توان نام دیگری برآن نهاد. دود زا به تلافی همه چیز! اما دولتی‌ها و زنجیره‌ای‌هایی که هزار وعده رنگارنگ و صد البته دروغ دادند تا رای ملت را بگیرند، اکنون با دستاورد تحقیقا هیچ دولت مواجه هستند و نمی‌توانند برای کاهش حدود ۶۰ درصدی ثروت مردم پاسخی بدهند پس ناگهان تدبیر دولت به کار می‌افتد و دولت تدبیر و امید، همه مشکلات را در یک عملیات روانی حل می‌کند! چگونه؟! از یک‌سو برخی افراد بد سابقه که مثلا از شهرام جزایری پول گرفته بودند و حالا نماینده مجلس هم هستند (!) ناگهان و در این ایام یاد حصر می‌افتند و نامه سرگشاده به رئیس‌جمهور می‌نویسند که «آقا! شما مسئول اجرای قانون اساسی هستی، بیا و برای محصورین کاری بکن»! و اصلا به این پرسش ساده جواب نمی‌دهد که حالا که دولت و مجلس دست شماست، چه گلی به سر مردم زده اید که اضافه شدن آن سه نفر آن را برگ و بار بدهد؟! این، اما تنها یک بازی روانی است و نمی‌توان در نظر نداشت که این جماعت، هزار بازی در آستین دارند و برای مردم خواب‌ها دیده اند! بازی مهم دیگر آنها، دامن زدن به ماجرای تلگرام است. بحثی که مقدمات عقلی و قانونی و حتی شرعی آن، برای بدوی‌ترین افراد هم قابل درک است و نمی‌توان در آن شبهه و خدشه‌ای وارد کرد. اما جماعت درمانده در وعده‌ها ترجیح می‌دهد به جای پاسخگویی درباره نرخ دلار، به تلگرام پیله کند! به جای آنکه بگوید چکار کرده که یورو ۶۲۰۰ تومان است، می‌گوید ما با سرکوب آزادی‌ها و فیلتر تلگرام مخالفیم و نمی‌گوید که مگر مردم عادی در یک پیام رسان چه می‌کنند که در دیگری نمی‌توانند؟! حساب مفسدان و بزهکاران و روسپی‌ها هم که جداست، آیا به خودتان شک دارید؟! جماعتی که آن همه دروغ در هنگامه برجام و انتخابات گفت، طبیعی است که نتواند حقیقت آشکاری به اسم «ارزش اطلاعات» را بپذیرد و درک کند که دشمنان قسم خورده ایران و ایرانی، با بهره‌گیری از داده‌هایی که برخی مقامات داخلی، سخاوتمندانه و به رایگان در اختیارشان قرار می‌دهند، چه خوابی برای کشور دیده‌اند و در همه حوزه‌های امنیتی، اجتماعی و اقتصادی، خواب‌های شومی برای ما دیده اند! آن‌ها با تمثیل کودکانه «بخاطر یک تصادف اتوبان را نمی‌بندند» صورت مسئله را پاک می‌کنند و به این پرسش بدیهی جواب نمی‌دهند که به جز آمریکا دوستان وطنی و غربزدگان بی‌منطق، مقامات کدام کشور در دنیا اینچنین امنیت و اقتدار خودرا پیکش شبکه‌های جاسوسی می‌کنند؟! و، چون پاسخ این پرسش روشن است و آن‌ها مفتضح می‌شوند، بلافاصله پرچم حمایت از آزادی‌های مردم بلند می‌کنند و ناگهان زنجیره‌ای از نمایندگان لیست «تکرار می‌کنم» شروع به توئیت بافی می‌کنند که آی آزادی و امنیت مردم با فیلتر تلگرام و آمدنشان به پیام رسان داخلی از بین می‌رود! آن‌ها در درون حاکمیت، چنان ژست اپوزیسیون می‌گیرند که مسعود رجوی‌ها انگشت به دهان می‌مانند! یادشان می‌رود که مردم زیر چتر امنیت همین نظام به راحتی زندگی می‌کنند، با همین ابزار‌های در اختیار نظام، به یکدیگر تلفن می‌زنند، پیامک می‌فرستند و هزار ارتباط دیگر دارند، حالا چرا باید از پیام رسان داخلی بترسند؟! راستش این است که مردم اصلا چنین دغدغه‌هایی ندارند، آن‌ها از احوال پرسی تا فروش گل و گیاه را در تلگرام تجربه کرده‌اند و این تجربه، حاوی هیچ خوف و خطری در پیام رسان داخلی نیست، چرا مردم را می‌ترسانید؟! آن‌ها که دنبال مشکلات اخلاقی یا انفجار و ترور هستند، طبیعی است که باید بترسند، شما هم با آنهایید؟! جای تردید نیست که در آینده، امواج سهمگین‌تری از بی‌تدبیری دولت و کید دشمن‌گریبان اقتصاد را خواهد گرفت، اما دولتمردان به جای پیگیری نقشه پیشرفت اقتصادی کشور، از همین حالا بنای فرافکنی و حاشیه سازی را در پیش گرفته اند، سالی که نکوست از بهارش پیداست!
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: