ماجرای فراری دادن بنی صدر چه بود؟
ما اول بنیصدر را از خانهاش فراری دادیم و بعد او را بردیم سه خانه دیگر. خانه سوم که ما رفتیم، خانواده بنیصدر با من تماس گرفتند که شما آدم خوبی هستید.
سرویس سیاسی فردا: ناصرتکمیل همایون درباره فراری دادن بنی صدر توسط وی به شرق گفت: من بنیصدر را به مجاهدین تحویل دادم و او یکی، دو هفته با مجاهدین بود و بعد آنها او را از ایران خارج کردند.
خانه بنیصدر مگر در محاصره نبود؟
بله! ولی قبل از اینها ما اول بنیصدر را از خانهاش فراری دادیم و بعد او را بردیم سه خانه دیگر. خانه سوم که ما رفتیم، خانواده بنیصدر با من تماس گرفتند که شما آدم خوبی هستید و... ولی گروه و دسته نیرومندی ندارید؛ اما مجاهدین میگویند ما همه کار میتوانیم بکنیم. اینقدر گفتند که من گفتم بیایند و با هم صحبت کنیم. با هم قرار گذاشتیم و یکی از آنها آمد که اسمش حسین نوابصفوی بود که بعدا اعدام شد. با او صحبت کردیم و بعد هم بنیصدر گفت بیایند با من صحبت کنند. اما آن زمان همان خانه سومی که بودیم، دیگر لو رفته بود و اگر ما با مجاهدین کنار نمیآمدیم، ممکن بود آنها ما را لو بدهند.
سه، چهار روزی صحبت کردیم و من مدام به بنیصدر اشاره میکردم که بگوید نمیآیم؛ چراکه ما منتظر بودیم آقای فروهر را پیدا کنیم، بنیصدر را ببریم پیش آقای پسندیده و از پیش ایشان برویم خدمت امام خمینی (ره) و قضیه را به صورت مسالمتآمیز تمام کنیم؛ اما متأسفانه آقای فروهر را پیدا نمیکردیم. بالاخره یک روز آمدند و ماشین آوردند که برویم. یک ماشینِ قراضه زرد تاکسی، یک خانم چادری جلو نشسته بود و یک بچه هم بغلش بود که او هم صددرصد مجاهد بود. او عینک زده بود؛ اما چشم او را از پشت عینک بسته بودند. صندلی عقب هم عباس داوری، نماینده مجاهدین، نشسته بود. بنیصدر هم عقب سوار شد. بچه را هم دادند به بنیصدر. به این صورت رفتند. وقتی آن ماشین حرکت کرد، یک ماشین آخرین سیستم، جلو و ماشین دیگری در عقب، تاکسی را همراهی میکردند.