تصاویر: شغلی که رو به نابودی است
دسترسی سریعتر و آسانتر به محصولات وارداتی موجب شد تقاضا برای محصولات آهنگری کمتر شود. کورهها یک به یک خاموش شدند و سرمای عجیبی بازار را فراگرفت.
سرویس عکس و فیلم فردا: آفتاب که میزد بازار پر بود از نوای طنین انداز چکش و آهن. موسیقی ناب جوشش بازار با دستان پرقدرت آهنگر نواخته میشد و بازاریان برای کسب روزی حلال به تکاپو میافتادند. سراغ راسته آهنگران را که میگرفتی، همه اشاره میکردند که راست گوش خود را بگیر و دنبال صدا برو. زمستانهای سرد و کورههای پرحرارت پارادوکس بازار بود زیراکه همه میدانستند در راسته آهنگران خبری از سرمای زمستان نیست. همزمان با طلوع، کوره آهنگری روشن میشد و حرارتش بازار را گرم میکرد و دل آهنگر به این گرما خوش بود. سالهای سال این دلخوشیها ادامه داشت. گرمای کوره، صدای چکش و آهن گداخته عادت بازار بود. هیچ کس به خوابش هم نمیدید که روزی پای در بازار بگذارد و خبری از این دلخوشیها نباشد. آدرس راسته آهنگران را میبایست از کشاورزان، کارگران، باغداران و کسانی میگرفتی که مشتری دائم آهنگری بودند. از بیل، کلنگ، تبر، داس و چاقو گرفته تا کوچکترین ابزار آهنی با دستان قدرتمند آهنگر ساخته میشد و هیچ خریداری ناامید از آهنگری خارج نمیشد. سالها به همین منوال گذشت تااینکه سر و کله کالاهای وارداتی و صنعتی به بازار باز شد. فروشگاههایی شروع به فروش محصولات وارداتی کردند. دسترسی سریعتر و آسانتر به محصولات وارداتی موجب شد تقاضا برای محصولات آهنگری کمتر شود. کورهها یک به یک خاموش شدند و سرمای عجیبی بازار را فراگرفت. ریش سفیدان آهنگری پای به سن گذاشتند و به دلیل کسادی بازار خانه نشین شدند. دیگر جوانی را نمییافتی که فردایش را در حرفه آهنگری ببیند. ورود کالای ارزان و بی کیفیت خارجی نه تنها جایگزین کالای با کیفیت داخلی شد بلکه توقع ایرانیان را نسبت به کالاهای مصرفی خود پایین آورد. جوانان را نسبت به تولید و سرمایه گذاری بی انگیزه کرد و گرایش آنان را به مشاغل بومی و سنتی به حداقل رساند به گونهای که امروزه هیچ جوانی تمایل ندارد کنار کوره آهنگری برای آیندهای نامعلوم عرق بریزد و هنر دست خود را تولید کند.