هشدار عراقچی درباره یک خطر جدی در منطقه
سیدعباس عراقچی را مردم ایران بیشتر با توافق هستهای میشناسند، با این حال او در حوزه دیگری هم تخصص دارد که کمتر به آن شهره شده است. عراقچی معاون سیاسی فعلی وزیر خارجه است و قبل از تغییر ساختار وزارت خارجه معاون حقوقی و بینالملل بوده و قبلتر از آن هم در دورهای کوتاه، سخنگوی وزارت خارجه بود. از این گذشته او رئیس کمیته آب در وزارت خارجه است و بنا بر اهمیت بحران آب به سراغ او رفتیم. عراقچی که سابقه تصدی سفارت ایران در توکیو را داشته در این مصاحبه به بیان خاطرهای از ملاقاتش با شهردار این شهر درباره آب پرداخته است.
کد خبر :
792319
سرویس سیاسی فردا: روزنامه «همشهری» با این مقدمه، گفتوگوی خود با سیدعباس عراقچی را منتشر کرده است که در ادامه میخوانید: شما کتابی نوشتهاید درباره مدیریت آبهای برونمرزی، این پیشنهادهای شما و بررسیهایتان چقدر در حوزه اجرا توانسته زمینه عملیاتی پیدا کند؟ کتابی که من نوشتهام در زمینه مقوله جدیدی است که ما در وزارت خارجه مدتی است تحت عنوان دیپلماسی آب شروع کردهایم که مقوله تازهای هم در دیپلماسی بینالمللی است.مهمترین بخش این موضوع مدیریت آبهای فرامرزی است. ما برای اکثر حوضههای آبی یعنی رودخانهها و بسترهای آبی که در دنیا وجود دارد بین کشورهای مختلف مشترک هستیم؛ چون آب مرز نمیشناسد. از قدیم آب موضوع مورد اختلاف و مناقشه بین کشورهای مختلف بوده اما تاریخ به ما میگوید آب بیشتر از آنکه باعث منازعه و مناقشه شده باشد ، باعث همکاری شده است؛ یعنی کشورها، قومیتها و ملتها حتی اهالی یک روستا اگر هم بر سر آب کشمکش داشتهاند نهایتا به یک چارچوبی برای همکاری رسیدهاند تا همه استفاده عادلانه و منصفانهای از آب داشته باشند. مواردی از جنگ داشتهایم اما بیشتر از آن، مواردی
بوده که به توافق انجامیده است. ایران هم با معضل آب مواجه است. ما هم آبهای فرامرزی در اطراف کشور داریم، حوضههای مشترک آب زیاد داریم و توپوگرافی کشور مان به شکلی است که در شرق پاییندستیم اما در غرب بالادست هستیم. یعنی در شرق از همسایگان آب به سمت ایران سرازیر میشود در غرب از ایران به سمت همسایگان میرود. درنظر داشته باشید که اینها ۲مقوله جداگانه هستند و هرکدام مسائل خاص خود را دارد بنابراین باید بگویم ما از قدیم درگیر این موضوع بودهایم. درخصوص اروندرود ما یک توافقنامه با عراق داریم، در مورد هیرمند با افغانستان یک معاهده داریم اما درباره هریرود هیچ توافق و موافقتنامهای وجود ندارد. شما قبلا اشاره داشتهاید که ایران در سالهای آینده به منطقهای خشک تبدیل میشود. سیاست خارجی در این رابطه چه راهکاری را میتواند دنبال کند؟ آب همیشه یک موضوع سیاست خارجی بوده. در سالهای اخیر بهعلت کاهش منابع آبی این موضوع خیلی جدیتر شده چون هم نزولات آسمانی کم شده هم مصرف آب زیادشده بنابراین در سالهای اخیر شاهدیم که مشکل کمآبی دارد خود را نشان میدهد. وقتی کشوری با این مشکل مواجه میشود طبیعی است که
تلاش میکند از خارج شدن آب از مرزهایش جلوگیری کند؛ یعنی افغانستان مشکل ما را دارد و سعی میکند با ایجاد سدها و کانالهای مختلف آبهایی که میخواهد خارج شوند را برگرداند یا نگذارد خارج شوند، کاری که خود ما هم انجام میدهیم. علاوه بر کشورما، همسایگان ما هم به سمت خشکسالی پیش میروند. برآوردهایی که وجود دارد تا سال۲۰۲۵ منطقه ما از جمله ایران، رسما خشکسال خواهد بود بنابراین در این شرایط اهمیت آبهای فرامرزی بیشتر میشود. آب مجازی، کشت فراسرزمینی و انتقال آب موضوعاتی هستند که تازگی دارند و وزارت خارجه باید کمک کند در این مقولهها تأمین آب صورت بگیرد. ما باید اهمیت دیپلماسی آب در ابعاد جدید خودش را بیشتر نشان دهیم، ادبیات آن را بیشتر کنیم و اهمیت آن را برای دیپلماتها و مردم مورد اشاره قرار دهیم. حوزه دیپلماسی آب در وزارت خارجه مبنای ساختاری و اداری دارد یا اینکه براساس رویکرد شخصی شما در وزارت خارجه دنبال میشود؟ موضوع علایق بنده به کنار اما وقتی معاون بینالملل بودم یک دستیار ویژه در دیپلماسی آب برای خودم تعیین کردم تا این مباحث را دنبال کند. در ساختار جدید وزارت خارجه هم یک اداره تحت
عنوان دیپلماسی آب در معاونت بینالملل ایجاد شده همزمان که کارش جا بیفتد ظرفیت تبدیل به یک اداره کل را هم دارد. اشاره کردید آب خیلی مواقع منشأ توافق و همکاری بوده اما برخی هم بر این باورند که ممکن است بهخصوص در منطقه ما منشأ درگیری شود. شما چقدر به این مسئله اعتقاد دارید؟ یک خطر کاملا جدی است، منطقه به سمت خشکسالی پیش میرود و در این شرایط همه تلاش میکنند حتی یک قطره آب از کشورشان خارج نشود بر همین اساس زمینه برای درگیری و تنش بین کشورها و ملتها بیشتر از قبل شده است. این مسئله آنقدر جدی است که برخی شروع بحران سوریه را از کمآبی میدانند. عراق، مصر و دیگر کشورها هم با مشکل کم آبی مواجهند بنابراین زمینه تنش در آینده بیشتر خواهد شد، مگر اینکه زودتر شروع کنیم و آب را به جای موضوعی برای تنش به موضوعی برای همکاری تبدیل کنیم. باید این درک متقابل ایجاد شود که مشکل آب مشکل دستهجمعی است و تبعات آب فقط به یک کشور محدود نخواهد شد. اگر تالابها خشک شوند مشکل بعدی ریزگردها خواهند بود. همانطور که آب مرز نمیشناسد ریزگرد هم مرز نمیشناسد. کمآبی ممکن است به پدیده مهاجرت منجر شود و همسایگان را متاثر
کند. ما در دوره جدید در عرصه بینالمللی با تهدیداتی مواجهیم که مرز نمیشناسند؛ مثل بیماریها، بحرانهای زیستمحیطی، فقر و... که اگر شروع شوند منطقه پیرامونی را متاثر میکنند. برخی بر این باورند که همسایگان ما وارد جنگ آب البته به شکل خاموش شدهاند. ترکیه با سدسازی، افغانستان با هیرمند. بهنظر میرسد ایران در این موضوع با همسایگان تعارف دارد. ما در مورد آب ملاحظهای نداریم و حساسیت ما هم کاملا جدی است اما چون منطقه به سمت خشکسالی میرود همه کشورها سیاست حفظ آب را دنبال میکنند. بعد دیگر این است که در مقابله با خشکسالی، قواعد بینالملل باید رعایت شود. در حقوق بینالملل و قواعد بینالملل اینطور نیست کشوری که در آب در بالادست است اجازه داشته باشد تمام منابع آبی را مسدود کند و مردم پاییندست را نادیده بگیرد، باید حتما سهم مردم پاییندست را درنظر بگیرد همینطور سهم طبیعت را. اینطور نیست که حق داشته باشیم از منابع آب صد درصد استفاده کنیم بلکه باید سهم تالابها و منابع زیرزمینی را ادا کنیم. بنابراین کشورها اگر به اصل عدالت و انصاف توجه نکنند باعث بروز تنش و اختلاف میشوند. سعی ما این است که در منطقه آب را به
سمت موضوعی برای همکاری سوق بدهیم، اینطور نیست که کشورها بتوانند دیگران را از آب محروم کنند اما میتوان از طریق پروژههای مشترک تهدیدهای ناشی از کم آبی را به حداقل برسانیم. دوباره به ترکیه و افغانستان برمیگردم، قبول دارید افغانستان آب را برای پیشبرد اهداف سیاسی گرو گرفته، مثلا نقل قولی از آقای اشرف غنی درباره مهاجران افغانی و... . با موضوع آب باید برخورد منطقی داشته باشیم و گرفتار بحثهای احساسی نشویم. موضوع آب بین ایران و افغانستان قدیمی است. درخصوص هیرمند، ما معاهده داریم که در دهه ۵۰ و قبل از انقلاب امضا شده و طرفین باید به آن پایبند باشند؛ چون معاهده رسمی است و ما هم انتظارمان در محدوده این معاهده است؛ به علاوه سهم طبیعت. چون معاهده سهم ایران را مشخص کرده اما مسلم است که طبیعت هم سهمی دارد. اینطور نیست که اگر سهم ایران طبق معاهده، یعنی ۸۲۰میلیون مترمکعب داده شود بقیه برای افغانستان است و باید جلوی آن را بگیرد، خیر رودخانه باید به مسیر طبیعی خود ادامه بدهد. باید بیاید و در تالابهای هامون گردش کند و آن را سیراب کند؛ این سهم طبیعت است. از طرف دیگر افغانستان هم مشکل آب دارد و چون آب موضوع انسانی است
نمیتوان سیرابی یک طرف مرز را به قیمت تشنگی طرف دیگر محقق کرد. ما حتما نباید موضوع آب را با افغانستان که مربوط به جمعیت زیاد بین دو طرف است به موضوعی احساسی و تنش برانگیز تبدیل کنیم درحالیکه معتقدیم این موضوع را میشود به همکاری بین دو کشور تبدیل کرد. این فقط به تقسیم آب برنمیگردد به سیاستهای آبی هم بر میگردد، به اصلاح الگوی کشت، اصلاح الگوی مصرف و بحثهای آمایش سرزمینی در دو طرف مرز برمیگردد ؛به اینکه ما از آب موجود بهصورت بهینه استفاده کنیم. موضوع افغانستان بسیار مهم است. باید از سیاستهای احساسی جلوگیری کنیم و با نگاه واقع بینانه الگوهایی را پیدا کنیم تا در دوطرف مرز انسانها برخوردار از آب باشند. در حوزه هیرمند شنیدیم آقای ظریف کل موضوعات افغانستان و سفر هیأتها به این کشور را بهدلیل اقدام منفی افغانستان در حقابه ایران متوقف کرده بودند تا اینکه شما سفری به کابل داشتید و موضوع در مقطعی برطرف شد. موضوعی که گفتید به این شکل دقیق نیست، اولا باید بگویم میزان آبی که ما از افغانستان دریافت میکنیم طبق معاهده است و چهبسا در مواقع جاری شدن سیلاب حتی بیشتر از موافقتنامه هم میشود. یعنی هیچ
دورهای در دادن حقابه ایران توقفی نداشتهایم؟ ببینید مواقعی است که آب رودخانه هیرمند کم میشود چون این رودخانه فصلی است- در مواقعی سیلاب جاری میشود گاهی هم خشک میشود- مواقعی که وقت خشکی رودخانه باشد هر دو طرف مرز به این آب احتیاج پیدا میکنند و ممکن است اختلافاتی ایجاد شود. ما باید با دولت افغانستان در حوضه هیرمند و هریرود به یک تفاهم مشترک برسیم. به همین جهت تعدادی کمیته مشترک بین دو کشور تشکیل دادهایم که یکی از آنها در حوزه آب است و مدتی است داریم مذاکره میکنیم تا ببینیم چگونه میشود اختلافات را کاهش داد و آب را به موضوعی برای همکاری تبدیل کرد. قرار ما این است که کمیتهها بهصورت همزمان کار خود را انجام دهند و ما در همه ابعاد روابط ازجمله کنترل مرز، تروریسم، قاچاق، مهاجران، دانشجویی و... با هم جلو برویم. من اتفاقا معتقدم رابطه ما با افغانستان در مسیر خوبی پیش میرود و با حسن نیتی که در طرف افغانستانی میبینیم فکر میکنیم میتوانیم روابط را دوستانه پیش ببریم. درست است که آب ترکیه به سوریه و عراق میرود اما اقدام این کشور در ساخت سدهای عظیم پروژه گاپ باعث میشود پدیده ریزگردها در غرب و جنوب
ایران تشدید شود. آقای روحانی هم چندماه قبل بهشدت از ترکیه انتقاد کرد. ما با ترکیه مذاکره داریم. آیا آب موضوعی برای مذاکرات سیاسی بین دو کشور بوده است؟ بله، آب یکی از موضوعات روابط دوجانبه ما با ترکیه است، این پروژه که ترکیه در دست اجرا دارد که با سدهای مختلف آب خروجی از این کشور را محدود میکند تبعاتش در وهله اول برای عراق و سوریه است اما یک موضوع جدی در روابط ما با ترکیه به شمار میرود چون تهدیدات ناشی از آن متوقف نمیشود و خشکسالی در عراق برای ایران تهدید به شمار میرود؛ هم در زمینه ریزگرد هم در زمینه مهاجرت دستهجمعی یا ایجاد ناامنی و تسری آن به ایران. به همین دلیل ما نسبت به پروژههایی که در ترکیه در حال اجراست حساس هستیم و با ترکیه در حال مذاکرهایم و یکی از موضوعات گاپ است و ترکیه هم این نگرانیها را درک میکند و مدعی است که اقداماتی انجام میدهد تا نگرانیها را کاهش دهد. در این خصوص البته اختلاف نظرهایی داریم. ما کماکان این موضوع را در دستور کار داریم. جز افغانستان و ترکیه ما با دیگر همسایگان هم در زمینه آب مناقشه یا گفتوگوی جدی داریم؟ با عراق طبعا گفتوگوهای زیادی داریم هم
در چارچوب معاهده اروند، لایروبی آن، سدهای ایجاد شده که منجر به خشکی هورها مانند هورالعظیم و هور الهویزه و... شده که برخی ارزش تاریخی دارند. موضوع ریزگردها بین ما و عراق یک موضوع جدی است. با ترکمنستان در موضوع هریرود با آذربایجان و ارمنستان هم موضوع آب داریم تقریبا آب یکی از موضوعات ما با همه همسایگانمان است. در دریای خزر هم همینطور. به دریای خزر اشاره کردید. بعد از بازنشسته شدن آقای رحیمپور شنیدیم احتمالا پرونده خزر به معاونت سیاسی وزارت خارجه منتقل میشود، درست است؟ بله همینطور است، الان بحث خزر در قالب یک اداره کل جدید تحت عنوان ابتکارات منطقهای در معاونت سیاسی پیگیری میشود. موضوع خزر یکی از مباحث این اداره کل است. نماینده ایران در مذاکرات تدوین رژیم حقوقی چهکسی خواهد بود؟ معاون ذیربط خزر بنده هستم؛ یعنی معاون سیاسی. مدیرکل ابتکارات منطقهای و مسئول دبیرخانه خزر هرکدام نیاز باشد مذاکرات را دنبال میکنند. یعنی شما بهعنوان نماینده ویژه در امور خزر منصوب شدهاید؟ خیر ما دیگر به آن مفهوم نماینده ویژه نخواهیم داشت. در سطوح مختلف مذاکره میکنیم؛ یک
زمان در سطح وزیر، یک زمان معاون و... . حساسیتهایی در رابطه با میانرودان بین تشکلهای مردمی غیردولتی ایران در رابطه با محیطزیست ایجاد شده بود. آیا پیگیری خاصی در این زمینه داشتید؟ اصلا با سازمان حفاظت محیطزیست همکاری دارید؟ ما در وزارت خارجه بحث محیطزیست را در معاونت بینالملل دنبال میکنیم و در ارتباط نزدیک با سازمان حفاظت محیطزیست هستیم اما ارتباطات با ان.جی.اوها را سازمان محیطزیست دنبال میکند. نیویورکتایمز اخیرا مطلبی نوشته بود که ناآرامیهای اخیر در دیماه با موضوع آب مرتبط بوده، طبیعتا ما همانطور که با همسایگان اختلافاتی داریم در داخل هم بین برخی استانها بر سر آب مناقشه است، مثل اصفهان و چهارمحال و بختیاری درباره زایندهرود. برای حوزه داخل چه کار باید کرد؟ من کاری با ناآرامیهای اخیر ندارم. اینها باید در جای خودش تحلیل شود. کاری هم با تحلیلهای دیگران ندارم ولی آنچه مسلم است کمبود آب و منابع آبی حتما باعث تنشهای داخلی هم خواهد شد. اگر در یک منطقه ما کمبود آب داشته باشیم و کشاورزی تعطیل شود روی سطح اقتصاد آن منطقه اثر میگذارد و باعث بیکاری میشود. شاید نخستین اثر کم آبی
رکود کشاورزی و بعد بیکاری، بعد فقر و بعد مهاجرت است. پدیده مهاجرت به استانهای دیگر میتواند باعث ناامنی و درگیری شود. اینها مانند یک زنجیره به هم متصل هستند. طبعا استانها با هم رقابت دارند و از اینکه منابع آبیشان در اختیار استانهای دیگر قرار بگیرد شکایت میکنند. اینها مسائلی است که به لحاظ داخلی تبعات دارد. معتقدم مجموعه حاکمیت و دولت باید برای مشکل کم آبی تدبیر بیندیشد و در این زمینه سیاست خارجی نقش دارد.سیاست خارجی یک قسمتش مربوط به آبهای فرامرزی است یک مثال بخواهم بزنم مجموع نزولات آسمانی در ایران سالانه ۴۰۰میلیارد مترمکعب است. از این میزان نزدیک به ۲۸۰ تا ۳۰۰میلیارد مترمکعب تبخیر میشود از آن میزان که باقی میماند ۹۰درصدش در بخش کشاورزی استفاده میشود و ۸ ، ۷درصد در صنعت و ۳،۲درصد بخش شهری. میزان آبی که به کشور وارد میشود ۹میلیارد مترمکعب است و آبی که خارج میشود ۷میلیارد. کل آبهای فرامرزی ما ۱۶میلیارد مترمکعب است درحالیکه باید ۴۰۰میلیارد مترمکعب نزولات آسمانی را مدیریت کنیم و جلوی تبخیر آن را بگیریم. در همان رودخانه هیرمند در زمان سیلاب بسیار بیشتر از سهم ایران آب وارد کشور میشود. سیلاب ۴تا
چاه نیمهای که ما داریم را پر میکند بهعلت شدت حرارت اینها در چاه نیمهها تبخیر میشود یعنی آبی که از افغانستان وارد میشود و بر سر آن این همه اختلاف است میآید و قبل از اینکه استفاده کنیم تبخیر میشود البته دنبال شیوههایی هستند که جلوی تبخیر را بگیرند. ما باید به جای اینکه مرتب دنبال تأمین آب از خارج باشیم- که آن هم وظیفه ماست- بیشتر بهدنبال مدیریت منابع آب باشیم. در بحث آب و تأمین آب دو بحث وجود دارد؛ یکی تأمین آب و دیگری تابآوری یا استفاده از منابع آبی. ما در کشور در قسمت استفاده بهینه از منابع آبی غفلت کردهایم. آب را درست مدیریت نمیکنیم. هرجا که کم میآوریم توی سر وزارت خارجه میزنیم که چرا از افغانستان آب نمیآوری یا چرا ترکیه اینطور است فلان کشور آنطور! بله آنها هم به جای خود باید پیگیری شود و این وظیفه وزارت خارجه است من رد نمیکنم اما آن میزان آبی که در داخل داریم بهمراتب بیشتر از آبی است که از بیرون میتوان آورد اما مدیریت نمیشود. برای مدیریت آب، وزارت خارجه راهکاری دارد؟ در این زمینه هم ما پیشنهادهایی داریم که یکی آب مجازی است. در آب مجازی میزان آبی که در تولید
کالاهای مختلف بهکار میرود را اندازهگیری میکنند، بعد میگویند این کالاها را که آب زیادی میبرند بهجای تولید وارد کن. ما الان برای هر کیلو غلات از انواع مختلف حدود یک مترمکعب آب مصرف میکنیم که بسیار بیشتر از استانداردهای جهانی است. برای هندوانه هم که محصول صادراتی است آب زیادی مصرف میشود. بله تا این مثال زده میشود ذهن به سمت هندوانه میرود اما غلات بیشتر از هندوانه آب میبرد. حتی برای یک جفت کفش چرم حدود ۴هزار لیتر آب مصرف میشود. از آن گاو و علوفهای که خورده تا تولید چرم و تبدیل به کفش. آب مجازی میگوید وقتی کالایی آب زیاد میبرد آن کالا را وارد کن و آب را در مصارف واجبتر استفاده کن. یکی از پرآبترین کشورهای دنیا هلند است. میدانید ما بهعنوان ایران کم آب چقدر در سال آب به هلند صادر میکنیم؟ چطور؟ با صادرات پسته! برای تولید هر کیلو پسته چقدر آب مصرف میشود، این را به هلند صادر میکنیم که خودش پر آب است. نمیگویم نکنیم، میگویم هوشمند باید باشد. آن موقع شاید تفکر ما نسبت به کالای استراتژیک هم عوض شود؛ چه کالایی استراتژیک است چه کالایی نیست. اگر قبول داریم آب یک کالای استراتژیک است- که باید این
را الان دیگر قبول کنیم- باید استراتژیک با آن برخورد کنیم، آن موقع باید دید کدام کالا مهمتر است البته در کنار این، بحث استقلال غذایی کشور هم مطرح است. خلاصه این بحث هوشمند کردن تجارت خارجی است. یک بحث دیگر کشت فراسرزمینی است؛ یعنی ما با کشورهای دیگر که زمین زیاد و آب فراوان دارند وارد مذاکره شویم وکشت خود را آنجا انجام دهیم و محصول را بیاوریم. میتوان در یک کشور دیگر زمین گرفت و گاو پرورش داد تا مثلا برای همین موضوع کفش این همه آب مصرف نشود این گاو هم پوستش هم گوشتش به ایران بیاید. ما این کار را الان نمیکنیم؟ نه، ما با برخی از کشورهای آفریقایی وارد مذاکره شدهایم که تعدادش حدود ۱۰کشور است. برخی کشورها به ما زمینهایی دادهاند مثل اوگاندا که چندین هکتار زمین به ما داده و شده کارهای آن را وزارت خارجه کرده اما نهاد متولی در داخل کشور که اسم نمیآورم هنوز بعد از سالها از آن زمین استفاده نمیکند و خود دولت اوگاندا به ما فشار میآورد که ما این زمین را دادهایم چرا استفاده نمیکنید! بحث انتقال آب موضوع دیگری است که مطالعات زیاد میخواهد درخصوص دریاچه ارومیه یک ایده وجود دارد که آب از دریاچه
وان ترکیه منتقل شود یا از تاجیکستان که آب زیادی دارد بتوانیم کانال بکشیم و آب وارد کشور کنیم البته به لحاظ اجرایی بودن بحثهای زیادی وجود دارد. البته استفاده از تجربیات دیگران هم موضوع مهمی است مثلا کشور ژاپن که بنده آنجا بودهام در حوزه صرفهجویی در مصرف آب تجربیات مهمی دارند. خاطرهای بگویم که متأسفانه در مورد ما صدق میکند. زمانی که سفیر بودم ملاقاتی با شهردار توکیو داشتم. اولا آبی که روی میز بود روی بطری نوشته شده بود آب توکیو یعنی آب شهری توکیو بود. ایشان با افتخار میگفت ما آب لولهکشی توکیو را به مرحلهای رساندهایم که از آب معدنی هم بهتر است و میشود مصرف کرد. ایشان توضیح داد در دهه ۷۰میزان پرت آب در لولهکشی شهری حدود ۲۰درصد بوده که بهخاطر پوسیدگی و... هدر میرفته. او میگفت الان این میزان به زیر ۲درصد رسیده است. ایشان مدعی بود که هر ۱۰درصدی که در شهری مانند توکیو با ۱۰میلیون جمعیت در آب صرفهجویی میکنیم در حقیقت برای یک شهر ۲میلیون نفری آب ایجاد کردهایم. من همان موقع حساس شدم و از دوستانمان در شهرداری تهران سؤال کردم که میزان پرت آب در تهران چقدر است. باورتان نمیشود ارقامی که وجود دارد از
۲۵تا ۵۰درصد است! اگر ما همان ۳۰درصد را هم درنظر بگیریم در شهری مانند تهران این همه رسانهها میگویند در مصرف آب صرفهجویی کنید درحالیکه ۳۰درصد آب بعد از تصفیه و انتقال و هزینههای زیاد در همان زیر پای ما به اندازه یک شهر ۶میلیون نفری دارد هدر میرود. البته اصلاح این شیوه نیاز به سرمایهگذاری دارد. جایی که رئیسجمهور میگفت تحریم برای تأمین آب هم مشکل ایجاد میکند که برخی بهصورت جوک و لطیفه با آن برخورد کردند اشاره به همین مقوله دارد یا دریاچه ارومیه، من از مسئولان ستاد احیای دریاچه شنیدم اگر بخواهد به حالت بهتر برگردد حدود ۷میلیارد دلار سرمایهگذاری میخواهد. شایعهای همیشه بین مردم هست که برخی کشورها در بارورسازی ابرها اقداماتی انجام میدهند تا بارش در کشورهای خودشان انجام شود؟ این را در حوزه کارشناسی دریافتی داشتهاید؟ این مسائل هست اما من گزارش علمی متقنی در این زمینه ندیدهام، مثلا میگویند کاری میکنند ابرها از کشور خارج شود بعد بارور شود. ممکن است این کار هم شدنی باشد اما من گزارش دقیقی ندیدهام. درباره هارپ هم همین موضوع را میگویند؟ درباره این هم بله گفته میشود اما مستند
علمی ندیدهام. شاید این چیزها وجود داشته باشد اما کسی نتوانسته تأیید کند. من اعتقاد دارم مقداری از اینها برای ما بهانهجویی است برای فرار از مسئولیتی که داریم ما حتما باید سیستم مصرف را در کشور اصلاح کنیم. گفتم ۹۰درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود آنجا هم ارقام عجیب است؛ آبی که بهخاطر شیوههای سنتی آبیاری هدر میرود درحالیکه با شیوههای مدرن قطرهای میتوان آب را مدیریت کرد. یا حدود ۳۰۰ هزار چاه غیرمجاز در کشور داریم و این علاوه بر چاههای مجازی است که بهصورت غیرمجاز از آن استفاده میشود، اینها را باید مدیریت کرد، مثلا یکی از اقدامات که باعث شد وضعیت دریاچه ارومیه بدتر نشود کنترل چاهها بود. دریاچه ارومیه از ۳۰ میلیارد مترمکعب به نیممیلیارد مترمکعب رسید و داشت خشک میشد که ستاد احیا ایجاد شد و با اقداماتی که شد به ۵/ ۲ میلیارد مترمکعب رسید که همین هم باز امسال کم شده است. ما باید آبهای داخل را مدیریت کنیم. از تکنولوژی جدید بهرهمند شویم. سیاست خارجی در این زمینهها میتواند کمک کند به همین دلیل ما دیپلماسی آب را باب کردهایم و انشاءالله پیش خواهیم برد. بهعنوان یک نمونه که چگونه میتوان آب را
مدیریت کرد، من گفتم در سیستان و بلوچستان بخشی از آبها به خاطر تبخیر از بین میرود. برخی کشورها اقداماتی انجام دادهاند مثلا روی حوضچههایی که در معرض خورشید قرار دارند صفحات خورشیدی پهن میکنند و این هم مانع تبخیر میشود هم آن انرژی خورشید را به برق تبدیل میکند؛ یعنی یک تهدید را به یک فرصت تبدیل میکند. دیگران این کارها را کردهاند، باید رفت و راههای خوب را پیدا و استفاده کرد البته این کار آسانی نیست و نیاز به سرمایهگذاری دارد. حرف پایانی؟ وضعیت ما از حیث منابع آبی داخل کشور طوری نیست که کمبودی داشته باشیم که دستمان برای آب جلوی همسایگان دراز باشد باید درست مدیریت کنیم.