ماجرای ممنوع الکاری جمشید هاشم پور چه بود؟
تهیهکننده سینما گفت: مردم زمان فیلمبرداری «زخمی» در شهرستان، از فرط علاقه به این بازیگر ماشینی را که سوارش بودیم، بلند کردند!
کد خبر :
786855
باشگاه خبرنگاران جوان: برنامه سینما دو شب گذشته به جمشید هاشم پور و سبک بازیگری او اختصاص داشت. در همین ارتباط، محمد حسین فرحبخش تهیه کننده سینما، در گفتگو با حامد عنقا مجری و سردبیر برنامه «سینما دو» با اشاره به اینکه به عنوان تهیه کننده افتخار همکاری با جمشید هاشم پور را در بسیاری از فیلمها به ویژه در دهه ۶۰ دارد، تصریح کرد: جمشید هاشم تنها سوپراستار بعد از انقلاب است؛ در سینما ستاره داریم، اما سوپراستاری تنها برازنده جمشید هاشمپور است و به عنوان کسی که ۶ فیلم با او کار کرده ام، میتوانم این را با اطمینان بگویم. وی از محبوبیت جمشید هاشم پور به ویژه در دهه ۶۰ گفت و اظهار کرد: در بعضی از سفرها به شهرستانهای مختلف، مردم برای ابراز علاقه به جمشید هاشم پور به حدی تجمع کردند که پلیس برای متفرق کردن مردم حضور پیدا میکرد. در شهرستان گز که نزدیک اصفهان است، صبح به یک خانه قدیمی رفتیم و عصر هنگامی که خارج شدیم، نزدیک به ۱۰ هزار نفر آدم جمع شده بود در حالی که شهرستان گز این تعداد جمعیت نداشت. پس از «عقاب ها» بود که هاشم پور به مدت ۴ سال ممنوع الکار شد این تهیه کننده سینما اشاره کرد: اولین
باری که جمشید هاشم پور تاس شد، توسط آقای بهرام پور برای فیلم «بالاش» بود. جمشید هاشم پور نیز توسط حسین ملکی که آن زمان کار عکاسی میکرد، به مرحوم قادری برای فیلم «تاراج» معرفی شد. مرحوم قادری هم وقتی عکس هاشم پور را دید، او را انتخاب کرد و پس از فیلم «عقاب ها» نیز جمشید هاشم پور به مدت چهار سال ممنوع الکار شد! فرحبخش ادامه داد: کسانی که در دهه ۶۰، در سینما بودند علاقه نداشتند قهرمان در سینما وجود داشته باشد. پس از آن در سال ۶۸ این هنرمند، در فیلم «روز با شکوه» ساخته عیاری نقش کوتاهی را بازی کرد. به هاشم پور گفتم متعهد میشوم اگر ممنوع الکار شدی زندگی ات را تامین کنم تهیه کننده و کارگردان «زندگی خصوصی» با بیان اینکه هاشم پور در سال ۷۰ با فیلم «قافله» دوران جدیدی را آغاز کرد، یادآور شد: در این فیلم قرار شد در نیمه دوم فیلم وقتی به عنوان نفوذی وارد باند قاچاقچیها میشود، سرش تراشیده شود، اما اصرار کرد اگر سرش را بتراشد، ممنوع الکار میشود که بنده یک نامه زدم و متعهد شدم اگر این اتفاق افتاد، تمام مخارج زندگی ات را تامین میکنم. عنقا به موضوع تکرار نقشهای جمشید هاشم پور در فیلمهای فرحبخش
اشاره و بیان کرد: تیمی که شما کار میکردید در بخشهای مختلف یک تیم ثابت بود و جمشید هاشم پور نیز در نقشهای مختلف؛ اما با یک تیپ و سناریو تقریبا یکسان در فیلمها ظاهر میشد. آیا واقعا اینطور بود؟ فرحبخش با رد این ادعا خاطرنشان کرد: بسیاری از عوامل در فیلمهای مختلف، یکسان نبودند و به عنوان مثال فیلمبردار همه فیلمها افراد گوناگون بودند. فقط گریمور فیلمها آقای اسکندری ثابت بودند که در بیش از ۳۵ فیلم حضور داشت. فیلمهایی که بنده تهیه کننده آن بودم، فروش داشتند در حالی که فیلمهای زیاد دیگری نیز وجود داشت که سر آقای هاشم پور را تاس کردند، اما فروش نداشتند و علت آن بود که فیلمها دارای داستان بودند. برای فیلم «نیش» برای اولین بار جمشید هاشم پور و ابوالفضل پور عرب را در کنار هم قرار دادم که نخستین فیلم همایون اسعدیان در سینما بود. جمشید هاشم پور طی این سالها هیچ تغییری نکرده است این تهیه کننده سینما جمشید هاشم پور را یک انسان با اخلاق معرفی و اظهار کرد: اصغر نعیمی بنده را برای فیلم «هایلایت» دعوت کرد و هنگامی که جمشید هاشم پور یک پلان بازی کرد، به او گفتم دلم برای بازی تو تنگ شده است. از
همان زمان تا بعد که ممنوع الکار شد و تا الان، ذرهای تغییر نکرده است. با جمشید هاشم پور رفت و آمد خانوادگی دارم و میتوانم بگویم خانوادهای بسیار محترم و با اخلاق دارند و به همین دلیل به دوستی با او افتخار میکنم. وی افزود: اساساً چراغ پویا فیلم با جمشید هاشم پور روشن شد و برای همیشه مدیون این هنرمند کشور هستیم؛ زیرا ایشان اسطوره به تمام معنا است و باید سالها قبل به این هنرمند کشورمان، جایزه میدادند. آن زمان وزارت ارشاد با فیلمسازان اکشن برخورد میکرد مجری و سردبیر برنامه سینما دو با طرح این موضوع که گفته میشد فیلمهای هاشم پور در تهران فروش نداشت و بیشتر در شهرستان فروش داشت، از فرحبخش درباره صحت آن پرسید که این تهیه کننده سینما پاسخ داد: مقداری از این موضوع صحت دارد؛ زیرا آن زمان اکران تهران در دست وزارت ارشاد بود و کاری میکردند کسی دنبال این فیلمها نباشد و با فیلمسازهایی که فیلم اکشن میساختند، مانند یک جنایتکار برخورد میکردند. در حقیقت اساسا چراغ فیلمهای اکشن را وزارت ارشاد آن زمان خاموش کرد. مردم برای استقبال از هاشم پور ماشینی را که سوارش بودیم بلند کردند!
وی اضافه کرد: فیلم «نیش» اگر در تهران ۳۵ میلیون تومان میفروخت، قطعا در شهرستانها فروش فیلم به ۲۰۰ میلیون تومان میرسید. در حالی که بعضی از فیلمها در تهران ۳۰ میلیون فروش داشت؛ اما در کل ایران میزان فروش یک فیلم به ۴۰ میلیون تومان هم نمیرسید. علت این موضوع علاقه مردم به ویژه مردم شهرستانها به جمشید هاشم پور بود. به طوری که مردم حتی وسط بیابان جلوی ما را میگرفتند تا با او عکس بگیرند. در زمان فیلمبرداری فیلم «زخمی» برای مراسمی در نیمه شعبان ما را به بافق دعوت کردند. بنده و هاشم پور در ماشین بودیم که مردم به دلیل علاقه شان ماشین را بلند کردند و فیلم این استقبال نیز موجود است. عنقا در ادامه پرسید: ستارههای امروز سینما که چراغ سینما را روشن نگه میدارند، از جریان فروش فیلمها و جریان مالی که ایجاد میکنند، بهره میبرند. آیا جمشید هاشم پور در آن سالها با وجود ایجاد جریان مالی زیاد در سینما، از این جریان مالی بهرهای هم برد؟ هاشم پور جلوی دوربین در هیبت یک شیر و با تمام شدن پلان مانند یک بره بود! فرحبخش در پاسخ تصریح کرد: خیر! آن سالها شرایط فرق میکرد. هاشم پور از آن آدمهای عاقبت بخیر سینما است و دلیل
این موضوع دو مولفه است که در او وجود دارد؛ اخلاق و خانواده دوست بودن. بر خلاف چهره اش، وقتی پلان تمام میشد، او را مانند یک بره میدیدم در حالی که جلوی دوربین او را در هیبت یک شیر ظاهر میشد.