چرا به وقت شام بهترین فیلم جشنواره فجر امسال بود؟

بهترین فیلم امسال جشنواره از منظر خبرگان سینمایی، "به وقت شام" بود که ایکاش به سبب تنگ نظری‌ها و نگاه‌های سلیقه‌ای مورد بی مهری قرار نمی‌گرفت.

کد خبر : 785481
مشرق: خوشبختانه در جشنواره فیلم فجر امسال شاهد توجه فیلمسازان ایرانی به موضوع دفاع مقدس و جنگ بودیم. حضور ۸ فیلم که به طور مستقیم یا غیر مستقیم با موضوعات دفاع مقدس و جنگ داعش ساخته شده بود، سبب خوشحالی و امیدواری برخی اهالی سینمایی گردید. البته باید توجه داشت آنچه سبب اثر گذاری و ماندگاری یک اثر هنری می‌گردد، کیفیت و قوت آن است از این رو رشد کمی فیلم‌های سینمایی در این حوزه، نباید موجب خوشحالی بی مورد گردد. از این رو لازم است به نحوه بازنمایی این آثار از مقوله جنگ و دفاع و نسبت ما با آن در جبهه و جغرافیای سیاسی جهان توجه نمود، به امید آنکه در آینده شاهد تقویت نقاط قوت و کاهش نقاط منفی باشیم. به طور کلی فیلم‌های جنگی نمایش داده شده در جشنواره امسال در دو قالب جنگ دفاع مقدس و جنگ با داعش قابل تقسیم می‌باشد. فیلم‌های "بمب، یک عاشقانه"، "ماهورا"، "تنگه ابوقریب" و" سرو زیر آب" از جمله فیلم‌هایی هستند که به طور مستقیم و غیر مستقیم پیرامون دفاع مقدس نمایش داده شدند. فیلم "بمب، یک عاشقانه" با کارگردانی پیمان معادی، فیلمی است که شاید به طور مستقیم از جنگ حمایت می‌کند، ولی به طور غیر مستقیم به تضعیف اندیشه مقاومت و دفاع از وطن می‌پردازد. گاهی با طنز، گاهی با گریه و گاهی جدی. در این فیلم به طور عمده چند تیپ از گرو‌ها و سنین مختلف جامعه در مورد جنگ اظهار نظر می‌کنند. مدیر مدرسه (سیامک انصاری) از موضع بالا به پایین همچون سیاسیون با رکیک گویی برای دشمن خطابه می‌کند و بچه‌های کوچک را مجبور به شعار نویسی می‌نماید. تیپ بعدی ایرج است که طرفدار جنگ است بخاطر آنکه می‌ترسد با پایان جنگ، برادرش دوباره برگردد و توجه همسرش به او جلب شود. تیپ بعدی کودکی است که دوست دارد باز هم بمباران شود تا با رفتن به پناهگاه دختر همسایه را ببیند. تیپ بعدی آدم‌های بیخیالی هست که مرگ و زندگی و جنگ و دفاع براشون فرقی نمی‌کنه. با ترسیم این فضا در فیلم افراد ناخواسته مجبورند جنگ را بخاطر اغراض پوچ و شخصی دوست داشته باشند. دراین میان فیلمساز فرصت می‌یابد که شعار ضد جنگ خود را زبان جوان دزد بزند که" ترجیح می‌دهم دزدی کنم بجای آنکه آدم بکشم"! فیلمساز ما هر چند تلاش کرده حال و هوای دهه ۶۰ را بازسازی کند، ولی گویا فراموش کرده که جنگ ما جنگ تحمیلی بوده و در قاموس هر فرهنگی، جنگ برای حفظ جان و ناموس، دفاع مقدس است و نه آدم کشی؟ نمایش زندگی بیخیال و ترس بزدلانه چیزی جز تحریف تاریخ شجاعت دفاع یک ملت و تزریق روحیه ضعف نخواهد بود. ارائه جایزه ویژه هیئت داوران به چنین فیلمی که از نظر قالبی ضعیف است، نشان از موافقت هیئت داوران با صرفا محتوای ضددفاع و مقاومت این فیلم دارد. فیلم "ماهورا" حکایت جوانیست که بخاطر حمله عراقی‌ها به خاندانش در پی مبارزه، مذاکره و انتقام بر می‌آید. نمایش دغدغه‌های شخصی یک جوان در کنار فداکاری سربازان ایرانی، نمایش جنگ بخاطر انگیزه‌های فردی بجای انگیزه‌های جمعیست. جوانی که شاید اگر آن حمله به خاندانش نبود دست به جنگ و مبارزه نمی‌زد. باید توجه داشت که #شخصی_سازی انگیزه‌های دفاع تقلیل گرایی آرمان‌های بزرگ است، چرا که #دفاع_منفعت_طلبانه، دفاعی منفعلانه بوده که افقی جز حفظ امنیت خود نمی‌طلبد و قدمی برای امنیت و رفع ظلم جهانی بر نخواهد برداشت. نمایش جنگ با انگیزهای‌شخصی و منفعت طلبانه تحریف ایثار بلند همتان حماسه ساز دفاع مقدس است. فیلم "تنگه ابوقریب" یک فیلم موقعیت گرای پر حادثه است که متاسفانه به پرورش شخصیت‌ها و انسان‌ها کم پرداخته، از این رو شخصیت‌ها در دل حوادث و موقعیت‌ها گم می‌شوند. حتی شهادت افراد نیز تاثیر عمیق و پایدار در تماشاچی نمی‌گذارد. جغرافیا، زمان و اهمیت حفظ تنگه برای تماشاچی نامشخص است و فقط استرس یک سینمای جنگی به تماشاچی منتقل می‌شود. انسان زدایی از سینمای دفاع مقدس خطری جدی برای حیات این حوزه سینماییست. نمایش حوادث و حماسه‌های جنگی زمانی معنا پیدا می‌کند که در طول آرمان‌ها و در راستای پروش انسان‌ها قرار گیرد؛ لذا نمایش حوادث جنگی بدون محوریت انسان، سبب ساخت فیلم جنگی شبه هالیوودی بجای فیلم دفاع مقدس می‌گردد. در فیلم تنگه ابوقریب هر چند فیلمساز تلاش کرد در سکانس آخر فداکاری شهیدان را در راستای قدم‌های استوار نوجوان نمایش دهد، ولی آن، تلاشی ناکام و ناکافی بود. شاید معرفی این فیلم به عنوان بهترین فیلم جشنواره نشان از ناآَشنایی داوران با ارکان سینمای دفاع مقدس وتوجه بیش از حد به تکنیک‌های فیلمبرداری این فیلم است. فیلم "سرو زیر آب" با تمام تلاش نتواسته تجربه #انتظار خانواده یک شهید مفقودالاثر و شهدای غیر مسلمان را نمایش دهد. در این فیلم حرفی از چرایی و چگونگی شهادت زده نشد و بجای نمایش جنگ با دشمن بیشتر دنبال تعارض خانواده‌های ایثارگران بود. دشمن زدایی از تاریخ دفاع مقدس و نگاه صرفا نوستالژیک به آن بدون هیچ بهره‌ای برای امروز یعنی فراموشی تاریخ ایثار یک ملت. باید از فیلمساز پرسید که صرف نظر از این که داستان فیلم چقدر باور پذیر است، جنابعالی با نمایش این داستان به دنبال چه نتیجه‌ای از آن برای امروز بودید؟ به عبارتی، این فیلم کدام مشکل و مساله امروز را حل یا لااقل طرح خواهد کرد؟ فیلم‌های که بررسی شد، نگاه انفعالی به دفاع مقدس داشته و تنها دغدغه فیلمساز آن بود که یادی از آن روزگاران زنده نماید. گاهی همچون بمب، شعار "مرگ بر جنگ" می‌دهد و گاهی همچون "ماهورا" جنگ را از منظر فردی در نظر گرفته و گاهی همچون تنگه ابوقریب و سروزیرآب نگاه نوستالژیک و تاریخی به جنگ دارد. تاریخی که توانایی گفتگو با نسل امروز را نداشته واین یعنی فرهنگ و ارزش‌های دفاع مقدس قابل استفاده در دنیای امروز نیست!. اما دیگر آثار جنگی جشنواره امسال همچون مستند زنانی با گوشواره‌های باروتی، فیلم به وقت شام، کامیون و امپراطور جهنم در مورد مبارزه در جبهه جنگ با داعش و سلفی گریست. مستند "زنانی با گوشواره‌های باروتی" از طریق مصاحبه آزاد به بررسی انگیزه‌های پیوستن زنان داعشی به این گروه پرداخته و جنایات این گروه در حق زنان عراقی مورد بررسی قرار می‌دهد. این مستند جهاد رسانه‌ای یک زن را برای کمک به جبهه مقاومت و هدایت فکری جاهلان داعشی نمایش می‌دهد. فیلم امپراطور جهنم با ساختی نه چندان قوی، به دنبال ریشه‌های شکل گیری تفکر تکفیری در اروپاست. این فیلم علت اصلی رشد پدیده‌ی داعش را ظلم غربیان به مسلمانان و حمایت‌های مالی سعودی می‌داند. باید توجه داشت که هر ظلمی مجوز برای قتل و کشتار جهانی نمی‌باشد. این فیلم جبهه جنگ با داعش را بسیار دور از ما (مغرب زمین) نمایش داد و از این رو مخاطب نسبت خود را با این پدیده شوم پیدا نمی‌کند و هیچ مسئولیتی برای خود در قبال آن در نظر نمی‌گیرد. فیلم "کامیون" نیز داستان فرار یک زن ایزدی از عراق به ایران همراه با راننده کامیون است. قصه ترس یک زن و همراهی او با یک اجنبی و رابطه غیر مرسوم آن دو در طول سفر... اگر چه داستان فیلم ضعیف بود، ولی ارائه تندیس بهترین فیلمنامه به این فیلم نشانه‌ای دیگر از وجود گرایش به محتوای ضد مقاومت داوران جشنواره فیلم فجر دارد. اما فیلم "به وقت شام " ساخته ابراهیم حاتمی کیا را شاید بتوان به عنوان فیلمی دقیق و مساله مدار به حساب آورد. به وقت شام جنگ امروز را فراتر از مرز‌های جغرافیایی در جهت آرمان نجات ستمدیگان نمایش می‌دهد. آرمانی که با ایثار نسل جوان امروز محقق خواهد شد. در این فیلم نمایش دقیق اندیشه‌های سلفی گری و گستره آن از مغرب زمین تا سرزمین حجاز و شامات سبب نزدیکی مخاطب با محور جنگ با داعش گردید. نمایش مسئولیت شناسی نسل دیروز و امروز این کشور در جهت نجات انسانیت از چنگال پدیده شوم داعش، برای تماشگر فیلم مسئولیت ساز است. مسئولیتی بزرگ که در تقابل با نگاه‌های کوتاه عافیت اندیش به اصطلاح "روشنفکران" است. بهترین فیلم امسال جشنواره از منظر خبرگان سینمایی، "به وقت شام" بود که ایکاش به سبب تنگ نظری‌ها و نگاه‌های سلیقه‌ای مورد بی مهری قرار نمی‌گرفت.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: