شاه فرار کرد یا رفت؟

شاه همیشه پا به فرار خوبی داشت. از همان دوره اولی که متفقین ایران را گرفتند شاه می‌خواست با پدرش از ایران برود تا دوره ملی شدن نهضت نفت به سرعت ایران را ترک کرد و همین‌طور که از ایران رفت، رفت که بازنگردد.

کد خبر : 783405
سرویس سیاسی فردا: بی‌تردید گفت‌وگو با ۲۱۷ نفر از نزدیکان و افراد دربار پهلوی دوم و به نتیجه رساندن ۵۷ گفت‌وگوی چند ده‌ساعته کار هر کسی نیست. مستندساز و تاریخ‌پژوهی که این سال‌ها هم و غمش را بر این گذاشته که حوادث تاریخی را بی‌هیچ قضاوتی از نگاه افراد مختلف در آینه «خشت خام» روایت کند. روزنامه فرهیختگان در شماره امروز خود با حسین دهباشی به گفتگو تفصیلی پرداخته که بخشی از آن را در ادامه می‌خوانید: گفت‌وگو با نزدیکان دربار پهلوی دوم با چه کسی آغاز شد؟ اولین کار در این حوزه حدود ۱۶ سال قبل با آقای بنی‌صدر انجام شد. امروز را در نظر نگیرید که رسانه‌ها این اندازه فراگیر هستند که هر کسی می‌تواند صحبت کند و این تصور وجود دارد که می‌توانیم از سخنان کسانی که با آن‌ها همدلی نداریم، استفاده کنیم. ۱۶ سال پیش این اقدام خیلی عجیب و غریب محسوب می‌شد. اگرچه تا مدتی پیش که من بخشی از این فیلم را منتشر کردم، این فیلم منتشر نشد، اما بازخورد آن در محیط خصوصی خیلی مثبت بود و ما را به این جایگاه رساند که می‌توانیم بخشی از حقایق تاریخ ایران را از مقامات قبلی ایران به‌ویژه در دوره پهلوی بپرسیم. به این رسیدیم که اگر می‌شود با بنی‌صدر صحبت کرد، پس حداقل شانس خود را در مورد دیگران هم امتحان کنیم. سراغ آن‌ها رفتیم و نتیجه کار پروژه‌ای شد که در ۳۰ درصد آن صداوسیما مسئولیت داشت و بخش بزرگ‌تری را من برعهده داشتم و بعد کتابخانه ملی هم مسئولیت داشت. قراردادی بین کتابخانه ملی و کتابخانه کنگره آمریکا بسته شد که یکی از اجزای آن بحث تاریخ شفاهی بود و از آن ظرفیت هم استفاده شد.
به مصاحبه با آقای بنی‌صدر اشاره داشتید. خودتان شخصا این مصاحبه را دنبال کردید؟ آن زمان من در فرانسه بودم و بحث گفت‌وگوی تمدن‌ها را با فرانسه دنبال می‌کردیم. دکتر احسان نراقی که جامعه‌شناس و موسس علوم اجتماعی دانشگاه تهران بودند و در فرانسه مدال لژیون دونور داشته و در یونسکو مسئولیت‌های متعددی داشتند که آخرین مسئولیت ایشان مشاور دبیرکل یونسکو بود و قبل از آن رئیس سازمان جوانان یونسکو بودند و در سازمان ملل هم مسئولیت‌هایی داشتند و در کل شخص بین‌المللی بودند، شخصی بودند که این ویژگی اخلاقی را داشتند که خود را در قالب ایدئولوژی‌ها یا جناح‌بندی‌های خاصی محدود نکرده و ملی نگاه می‌کردند. از این جهت می‌دیدیم که همزمان در چارچوب اعتقادات خود نکته‌ای را به فرح تذکر می‌دادند و یک ساعت بعد همان نکته یا مشابه آن را در حوزه دیگر به رئیس‌جمهور ایران بازگو می‌کردند. شخصیتی اینچنینی داشتند. دکتر نراقی احساس کردند کار ما جالب، مفید و ارزشمند است. از این رو پیشنهاد کردند با شاگرد ایشان که آقای بنی‌صدر بودند، گفت‌وگو داشته باشیم. نوع ارتباط فقط تا همین مرحله بود. خود ایشان تلفنی تماس گرفتند و من از ایستگاه تلفنی تماس با آقای بنی‌صدر داشتم. البته دست و دل من می‌لرزید که اگر بنی‌صدر موافقت کند، ایران مخالفت نداشته باشد. خود را معرفی کردم و این اتفاق خوب افتاد. از ابتدا رو بازی کردیم و گفتیم که ما از سوی روایت فتح هستیم. نمی‌دانست کجاست و توضیح دادیم بخشی از سپاه پاسداران است، منتها بخش فرهنگی است. واکنشش چه بود؟ ابتدا جا خورد، ولی نوع اعتمادسازی‌ای که داشتیم و بعد‌ها یک روشی شد که گام‌به‌گام توسعه دادیم، باعث شد قبول کند. ما گفتیم اجازه دهید گفت‌وگو را انجام دهیم. آن زمان هنوز تکنولوژی دیجیتال نبود. دوربین‌ها با نوار کار می‌کرد. گفتیم این نوار را در اختیار خودتان قرار می‌دهیم و شما این را ملاحظه کنید و اگر نخواستید نوار را به ما ندهید. هر زمان هم قصد سوءاستفاده داشته باشیم، نسخه اصلی دست شماست و می‌توانید آبروی هر کسی را که می‌خواهید ببرید. این نوع اعتمادسازی زمینه را باز کرد و ایشان نوار را به ما بازگرداندند. البته ۱۶ سال بعد اولین بار بخش‌هایی از این گفت‌وگو دیده شد. چند سال بعد من رفتم و گفت‌وگوی بسیار طولانی‌تر گرفتم که کپی‌رایت آن دومین گفت‌وگو برای روایت فتح است. اولین گفت‌وگو شخصی انجام شد. به‌رغم اینکه در ماموریت روایت فتح بودم، اما به صورت شخصی انجام شد و باب خوبی را از این جهت باز کرد که خودمان یاد بگیریم و اعتمادبه‌نفس داشته باشیم که با مخالفان و منتقدان خود صحبت کنیم. از آن‌ها نباید انتظار داشت حرف‌هایی را بزنند که تاییدکننده قرائت رسمی از تاریخ باشد یا قرائت رسمی از تاریخی باشد که جمهوری اسلامی آن را روایت می‌کند. نکاتی را بیان می‌کنند که به لحاظ تاریخی مهم است و حداقل قابل‌تامل است ولو اینکه بخش‌هایی را قبول نداشته باشیم. روال گفت‌وگو به چه صورت انجام شد؟ بخش‌هایی هم بود که حذف کند؟ تبحر آقای بنی‌صدر به‌عنوان کسی که سال‌ها کار سیاسی کرده بود و رسانه هم داشت، زیاد بود. هم قبل از انقلاب در رسانه‌های متعددی قلم زده بود و به‌عنوان روزنامه‌نگار و به‌عنوان مدیر نوشته بود و هم بعد از انقلاب که نشریه اسلامی را به صورت کاغذی منتشر و بعد از آن به صورت برخط و آنلاین فعالیت می‌کرد. ایشان اعتمادبه‌نفس بالایی داشت که از ما نخواست نکته‌ای حذف شود، اما در واقع ممیزی که مدنظر داشت را درجا اعمال می‌کرد. اگر سوالی را مایل نبود پاسخ دهد ابراز نمی‌کرد از این سوال بگذریم در واقع سخن خود را جلو می‌برد و از آن سوال رد می‌شد. شاه فرار کرد یا رفت؟ فرار کرد. شاه همیشه پا به فرار خوبی داشت. از همان دوره اولی که متفقین ایران را گرفتند شاه می‌خواست با پدرش از ایران برود تا دوره ملی شدن نهضت نفت به سرعت ایران را ترک کرد و همین‌طور که از ایران رفت، رفت که بازنگردد. در خاطرات آمده که ایشان می‌خواست زمین کشاورزی در ایتالیا بخرد به جهت اینکه فکر نمی‌کرد به ایران بازگردد. حتی در ۱۵ خرداد سال ۴۰ اگر علم نبود شاه ایران را ترک می‌کرد. در مرحله بعدی هم اینچنین بود. شاه اساسا آدم روز‌های سخت نبود.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: