سرویس سیاسی فردا؛ جعفربرزگر: ۲۲ بهمن امسال، علاوه بر حضور مردم، با یک موضوع پر سر و صدای دیگر هم همراه بود. حسن روحانی رئیس جمهور ایران که به رسم همه ادوار قبل به عنوان سخنران این مراسم به ایراد سخن پرداخت، دوباره به موضوع رفراندوم و مغفول بودن آن در این چندین دهه پرداخته است. او در این باره گفته است: «قانون اساسی بن بستها را برداشته؛ اگر جایی بحثی دارد به اصل ۵۹ قانون اساسی مراجعه کنیم. اصل ۵۹ قانونی درباره رفراندوم است؛ یعنی صندوق بیاوریم و هر چه مردم گفتند عمل کنیم»
سال ۹۳ و در میان مذاکرات هستهای نیز روحانی به این اصل قانون اساسی اشاره کرده بود که البته موجب جنجالهایی هم شد. این بار نیز بسیاری از تحلیگران سیاسی به مخالفت شدید با روحانی پرداختند و تاکید کردند که هدف روحانی از این سخنان رجوع به نظر مردم نیست و میخواهد از این طریق مقاصد خود را به کرسی بنشانند.
البته برخی نیز با استقبال از این سخنان گفته اند که طبق نظرسنجیهای مختلف انجام شده، موضوعات رفراندوم میتواند مواردی از قبیل: انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری، مسائل اقتصادی و... باشد.
در نظرسنجی فردا شرکت کنید: به نظر شما کدام گزینه میتواند موضوع رفراندم پیشنهادی روحانی قرار گیرد؟
در حال حاضر نمی توان از رفراندوم استفاده کرد
ناصر ایمانی کارشناس مسائل سیاسی در مورد اهداف روحانی از طرح این صحبتها به فردا گفت: «رفراندم یک اصل قانون اساسی است که معطل مانده است و در سالهای پس از انقلاب از این ظرفیت استفاده نشده است؛ ظرفیتی که قانون اساسی در اختیار جامعه گذاشته است و در زمانهای که نیاز باشد در کشور میشود از آن استفاده کرد. اما الان، چون مجلس شورای اسلامی قوانینی برای نحوه برگزاری آن تصویب نکرده است در حال حاضر نمیشود از آن استفاده کرد الا اینکه در مجلس سازوکار آن تصویب شود.
من معتقدم بهتر این است که دولت اگر فکر میکند باید از این اصل قانون اساسی استفاده کند لایجهای را به مجلس بدهد تا اگر زمانی خواست رفراندم برگزار کند به مشکل نخورد یعنی اول این لایحه را بدهد بعد در مورد آن صحبت کند تا در لایحه مشخص شود که در چه زمانی باید از این اصل استفاده شود»
ایمانی در پاسخ به این سوال که اگر دولت واقعا معتقد به رفراندوم است چرا اقدام عملی نمیکند هم گفت: «بهتر این بود که دولت محترم قبل از اینکه این مطالب را در تریبونها عمومی مطرح کند لایحه اش را به مجلس میداد تا موانع قانونی را برطرف میکرد و آن موقع در مورد رفراندوم تصمیم گیری میکرد، اما الان چه نیازی به طرح آن در بحثهای عمومی است؟ طرح این بحث از سوی آقای رئیس جمهور منجر به برداشتهای مختلف و مخصوصا از طرف بیگانگان شده است.» وی ادامه داد «اگر رئیس جمهور فکر میکند
باید از رفراندوم استفاده شود لایحه بدهند و سازکار قانونی اش را حل کند و اگر روحانی این کار را نکند معلوم میشود که اهدافش واقعی نبوده است و بیشتر تلاش کرده است از این ابزار به صورت شعاری استفاده کند.»
روحانی به دنبال گشایش در کشور است
رحمانیان مدیر مسئول روزنامه اصلاح طلب شرق هم در گفت وگو با «فردا» اهداف روحانی از طرح رفراندوم را اینگونه مطرح کرد «به نظر من این صحبتها بیشتر پیشنهاد بود تا یک حرفی که بخواهد آقای روحانی آن را عملیاتی بکند. ما در مسائل کشور بن بست نداریم، اما با یک بزرگراه هم مواجه نیستم و در حال قدم برداشتن در کوچههای تنگ و تاریک میباشیم و به نظرم برای باز کردن این کوچهها نیاز به مراجعه به آرای مردم داریم» وی ادامه داد «البته مراجعه به آرای عمومی در کشور ما خیلی سخت است باید به مجلس پیشنهاد داده شود و مجلس ارجاع میدهد به شورای نگهبان که شورای نگهبان احتمال زیاد رد
میکند»
مدیر مسئول روزنامه شرق با طرح این سخن که باید به روح کلام آقای روحانی توجه کنیم بیان کرد «اگر به روح کلام آقای روحانی توجه بکنیم و تنها خودمان را محصور در فیزیک کلامشان نکنیم به نظرم روحانی دنبال گشایش بود تا اینکه یک جو رسانهای راه بیندازد در همان سخنرانی روحانی گفت «مردم را راحت بگذارید» در واقع طرح رفراندوم هم در ادامه همین حرف است.» رحمانیان معتقد است ما در این سالها خیلی به نظر مردم توجه نکرده ایم و تنها به تعریف و تمجید از مردم پرداخته ایم، اما مسئولان هر چه که صلاح دیده اند عمل کرده اند گفت: «بالاخره باید به رای مردم مراجعه بکنیم تا ببینیم واقعا
خواست مردم از حکومت چیست و ما اگر روح سخنان روحانی را در نظر بگیریم لزوما برگزاری رفراندوم نیست بلکه با نظر سنجی نهادهای معتبر هم میتوان نظر مردم را به دست آورد» این کارشناس مسائل سیاسی در پاسخ به این سوال که آیا موضوعات خاصی مدنظر روحانی است هم گفت: «بلکه به نظر من موضوعات خاصی مدنظر روحانی است مثلا یکی از این موضوعات نظارت استصوابی است که آقا روحانی در مراسم ۲۲ بهمن نام نبرد، اما گفت اجازه بدهید مردم خودشان انتخاب کنند که در واقع اشاره به نظارت استصوابی داشت چرا که روحانی معتقد است شورای نگهبان باید نظارتها را سهلتر بگیرد و این همه سخت گیری لزومی
ندارد و نباید شورای نگهبان به مردم لیست ارئه بکند و مردم خودشان میتوانند انتخاب بکنند»
پیشنهاد روحانی درباره رفراندوم احتمالا کارشناسی نشده بود
اما عباسعلی کدخدایی دیروز در کانال تلگرامی خود دراین باره نوشت: «... ییس جمهور محترم همچنین پیشنهادی را مطرح فرمودند که به نظر میرسد کارشناسی نشده باشد، چون که کاربرد اصل ۵۹ برای همه آشنایان به حقوق اساسی معلوم است و نیاز به بحث بیشتر ندارد. اصل ۵۹ مربوط به اعمال اختیارات قوه مقننه است. شاید آقای رئیس جمهور با اصلی دیگری آن را اشتباه کرده اند! البته باید بدانیم که قانون اساسی ظرفیتهای متنوعی در حوزههای مختلفی دارد که ما هم نگرانیم چرا این ظرفیتها به درستی به کار گرفته نمیشوند. مثلا چرا نباید سوال و استیضاح در رویکرد مجلس محترم وجود داشته باشد. فارغ از
نتیجه، شاید سوال از مقامات اجرایی این فرصت را برای آنها بوجود آورد تا برخی دلائل کمبودها و احیانا ناکارآمدیها را، بدون توجه به مسائل سیاسی توضیح دهند و مردم نیز از مشکلات موجود مطلع شوند.
ما معتقدیم قانون اساسی مجموعهای واحد و به هم پیوسته است که تمام اصول آن باید توسط مقامات و مسئولین کشور رعایت شود و بی اعتقادی به بخشی از آن به تعبیر رییس جمهور محترم، افراد را از مدار انقلاب خارج میکند و آنهایی که پیاده شدند به دلیل همین عدم اعتقاد و التزام به قانون اساسی بوده و لاغیر. آنهایی که پیاده شدند به دلیل آن بود که قانون اساسی را تفسیر به رای نموده و اعلام میکردند برخی از اصول آن را قبول ندارند. شورای نگهبان این نظر شما را که نظر صحیحی نیز میباشد اجرا کرده است و جنابعالی هم تایید میفرمایید آنان که به قانون اساسی اعتقاد و التزام ندارند،
انقلابی نیستند و نمیتوانند در پستهای سیاسی قرار گیرند.
جملهای منسوب به انشتین است که میگوید: آنان که گاهی به نعل میزنند و گاهی هم به میخ، عاقبت چکش واقعیت روی انگشتان آنها میخورد. امید آنکه در اجرای قوانین و مخصوصا قانون اساسی از این افراد نباشیم.»
باید منتظر ماند و دید تا سال ۱۴۰۰ آیا این حرفهای که روحانی گاه و بیگاه در مراسمات مختلف تکرار میکند برای مردم آب و نان خواهد شد یا نه؟ شاید ماههای آینده نشانگر پاسخ این سوال باشند؛ روحانی باید تصمیم خود را برای پایان دادن به حاشیه هاو کار کردن بگیرد چرا که حاشیه سازی نیز فقط در مقطعی کوتاه می تواند او را نجات دهد.