ایمانی: اصلاح طلبان نمی خواهند هزینه اشتباه خود را بپردازند
ناصر ایمانی با اشاره به انتقادات مکرر اصلاح طلبان، دولت روحانی را قسمتی از پازل استراتژی دوگانه اصلاح طلبان دانست و گفت: ترس از دست دادن بدنه اجتماعی جریان اصلاحات پس از عدم نتیجه پیش بینی شده حاصل از برجام در بین این جریان سیاسی رسوخ پیدا کرده و به همین منظور سعی شده تا موفقیت های برجام را به نام خود کرده و نقایص آن را به نام دولت بزنند.
کد خبر :
782640
افکارنیوز: ناصر ایمانی تحلیلگر سیاسی با اشاره به انتقادات مکرر اصلاح طلبان، دولت روحانی را قسمتی از پازل استراتژی دوگانه اصلاح طلبان دانست و گفت: اصلاح طلبان یک نوع بازی دوپهلو را در پیش گرفته اند که نتیجه آن قرار گرفتن در پلهای از حمایت و انتقاد از دولت بوده است. وی افزود: در واقع جریان اصلاحات به هیچ وجه نمیخواهد نقصهای دولت روحانی به سبد سیاسی این جریان ریخته شود و از طرف دیگر نیز نمیتوانند حمایتهای خود را از دولت مستقر انکار نمایند. این استراتژی بدین منظور در دستور کار قرار گرفته که کاستیهای عملکرد دولت به ویژه در حوزه اقتصادی متوجه جریان اصلاحات نشود و به همین منظور رسانههای اصلاح طلب سعی میکنند خود را به عنوان سردمدار نقد اقتصادی دولت مطرح نمایند موضوعی که طبیعتا در راستای ایجاد همگرایی هرچه بیشتر با بدنه اجتماعی در پیش گرفته شده است. ایمانی بیان داشت: ترس از دست دادن بدنه اجتماعی جریان اصلاحات پس از عدم نتیجه پیش بینی شده حاصل از برجام در بین این جریان سیاسی رسوخ پیدا کرده و به همین منظور سعی شده تا موفقیتهای برجام را به نام خود کرده و نقایص آن را به نام دولت بزنند. این نوع بازی در میانه
حمایت و انتقاد تا چهار سال آینده دولت روحانی نیز ادامه پیدا خواهد کرد و حتی شاید در سالهای آتی شاهد شدیدتر شدن انتقادات نیز باشیم به نحوی که چالشهای مکرر سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی میان دولت و اصلاح طلبان در سالهای انتهایی ابعاد گسترده تری به خود گرفته و نمود بیرونی آن را نیز میتوان از رسانههای رسمی و غیر رسمی جریان اصلاحات مشاهده نمود. ایمانی به عنوان یک جامعه شناس سیاسی به اثرگذاری یا عدم اثرگذاری استراتژی دوگانه جریان اصلاحات در میان عامه مردم نیز اشاره کرد و گفت: باورپذیری استراتژی جریان اصلاحات مسالهای بوده که هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد چرا که شاید در ۴ سال ابتدایی این نوع یک بام و دوهوای جریان اصلاحات مقبولیتی ایجاد کرده بود، ولی پس از حمایتهای همه جانبه اصلاح طلبان از دولت روحانی و معتدل شدن بیش از حد روحانی پس از شعارهای رادیکالش در انتخابات؛ جو اعتماد عمومی ایجاد شده را کاهش داده است. وی ادامه داد: همانطور که میدانید فضای اعتدال گونه دولت روحانی چه در انتخاب کابینه و همچنین اظهار نظرهای سیاسی و بین المللی مورد اقبال بدنه اجتماعی جریان اصلاحات قرار نگرفته و در حال حاضر دولت
روحانی حتی از سالهای ابتدایی حضورش در دولت قبل نیز محافظه کارتر شده است که چنین امری به مذاق رای دهندگان به وی خوش نیامده است. تلاشهای مکرر رسانههای جریان اصلاحات برای ایجاد آشتی با بدنه اجتماعی که از متد نقد دولت آغاز شده، هنوز نتوانسته اقناع عمومی را ایجاد نماید و همین امر کار آنها را برای انتخابات سال ۱۴۰۰ سختتر خواهد کرد چرا که پروژه اصلاح طلبان تا آن سال دوگانه حامی و منتقد بوده تا گزینه مطلوب را در نهایت با عبور از روحانی مطرح نمایند. این تحلیلگر سیاسی همچنین به خصلت عدم هزینه دادن اصلاح طلبان در فرازو نشیبهای سیاسی اشاره کرده و این خصلت را از ابتدای ایجاد جریان چپ تا به امروز مداوم دانسته است. وی در این خصوص اظهار داشت: متاسفانه یکی از خصلتهای پرتکرار اصلاح طلبان از اوایل انقلاب که نام جریان چپ را به خود گرفته بودند تا به امروز عدم دادن هرگونه هزینه پس از رفتارهای سیاسیشان بوده است. میتوان مثالهای فراوانی را در این زمینه اشاره کرد. به عنوان مثال در حوادث پرتلاطم سال ۸۸، اصلاح طلبانی که حتی میدانستند مسیر را اشتباه رفته اند حاضر به ابراز اشتباه خود نشدند و یا در ماجرای حمایتهای مکرر و
ادامه دار از آقای روحانی، پس از شکست طرحهای رئیس جمهور هیچ یک از جریان اصلاحات حاضر به اعلام رسمی عذرخواهی از مردم نشدند. این جریان به هیچ وجه نمیخواهند هزینه عذرخواهی کردن از بدنه اجتماعی خود را بدهند و به همین منظور خود را سریع در موضع اپوزیسیون قرار میدهند. برخلاف اصلاح طلبان این نوع هزینه دادنها را میتوان در جریان اصولگرا مشاهده نمود که نمود بارز آن سالهای پایانی دولت احمدی نژاد بود. در سالهای پایانی دولت دوم احمدی نژاد که مورد حمایت جریان اصولگرا بوده؛ مسئولیت عملکرد احمدی نژاد نیز برعهده این جریان قرارداشت و به همین منظور با اعلامهای رسمی و غیررسمی شخصیتهای اصولگرا که به نوعی از حمایتهای خود نسبت به احمدی نژاد پشیمان بودند هزینه این انتخاب را نیز دادند. هزینه اعلام پشیمانی نسبت به حمایت از احمدی نژاد نتیجه خود را در انتخابات سال ۹۲ و شکست مقابل جریان اصلاحات میتوان به خوبی مشاهده نمود. تفاوت این دو جریان را میتوان در هزینه دادن و یا ندادن نسبت به حمایتها و استراتژیهای در پیش گرفته شده پیدا کرد به نحوی که جریان اصلاحات برای از دست ندادن حامیان خود تا پایان دولت روحانی هیچ گاه از مردم
به خاطر حمایت هایشان عذرخواهی نخواهند کرد بلکه با شیوهای مخلوط گونه از حمایت و نقد موضع پوزیسیون و اپوزیسیون را همزمان در دستور کار قرار میدهند. ایمانی در پایان با اشاره به عدم پذیرش حسن روحانی در انتخابات سال ۹۲ تا به امروز بیان داشت: رئیس جمهور مستقر از ابتدای سال ۹۲ به هیچ وجه گزینه مطلوب جریان اصلاحات نبوده، ولی با نگاه حداقلی به گزینههای موجود و همچنین شرایط پسافتنه، تنها گزینهای بوده که میتوانستند بدان اتکا کنند. تئوریسینها و شخصیتهای اثرگذاری جریان اصلاحات با توجه به تغییر تدریجی برخی از تفکرات رادیکال روحانی نسبت به گذاشته و ایجاد مشی اعتدال گونه توسط وی؛ روحانی را با شرط وشروط برای گذار از یک مرحله انتخاب کردند گذاری که مطمئنا تا سال ۱۴۰۰ بیشتر ادامه پیدا نمیکند و آنها با عبور از رئیس جمهور مستقر و حتی تیم همراهش به دنبال گزینهای حداکثریتر خواهند رفت. گزینهای که مشی و رفتار سیاسیش همخوانی بیشتری با اصلاح طلبان داشته باشد.