آتش «جادوگر» به جان علی کریمی
بازیکنی که در چمن سبز نمایشی چشمنواز داشت و لحظات شادی را برای فوتبالدوستان و مردم ایران ساخته بود و لقب «جادوگر» را دریافت کرد، حالا آتش به جان خودش انداخته است.
خبرگزاری مهر: چه کسی می تواند منکر توانایی های فنی علی کریمی در زمین شود؟ چه کسی می تواند منکر این شود که او یکی از مردان تکرار ناشدنی فوتبال ایران در مستطیل سبز است؟ چه کسی می تواند منکر شود که او یکی از محبوب ترین و پرافتخارترین مردان فوتبال ایران است؟ او سالها در تیم ملی و تیم های اروپایی بازی کرد و برف مونیخ را هم با بایرن دید.
علی کریمی شاید می توانست چند سال دیگر هم به فوتبالش ادامه دهد اما هر اتفاقی افتاد احساسی تصمیم گرفت و خداحافظی کرد و بازهم احساسی تصمیم گرفت و برگشت و در نهایت هم در یکی از همین تصمیمات رفت و به زمین برنگشت!
از همان زمان می شد پیش بینی کرد که او تصمیمات احساسی بیشتری خواهد گرفت اما نمی شد پیش بینی کرد که علی کریمی تیشه بردارد و به ریشه همه آن محبوبیت و همه آن «خوب بودن فنی» بزند.
او کلاس های مربیگری را هم رفت و وارد عرصه مربیگری شد اما هنوز جای پایش خشک نشده زیر پایش را خالی کرده است. او حرف هایی می زند و ر فتارهایی می کند که نه در شان خودش است و نه در شان فوتبال. پرت کردن میکروفن یک برنامه پربیننده و توهین به یک روزنامه نگار پیشکسوت که همه اهالی این صنف بر پاک بودنش صحه می گذارند، اتهامات پرتعداد به شخص اول فوتبال و سایر مسئولان فدراسیون و ...بخشی از رفتارهای اوست.
اینکه اشتباهات داوری برای هر تیمی رخ دهد امری طبیعی در فوتبال است اما آیا هر مربی که داور علیه تیمش بود باید بیاید و از ادبیاتی ناشایست استفاده کند و دیگران را متهم به دلالی و باندبازی کند؟ از علی کریمی که سالها در فوتبال اروپا حضور داشته و رفتارهای حرفه ای را دیده توقع می رود حداقل آموخته هایش از مهد فوتبال جهان را در لیگ برتر جاری کند و الگویی باشد برای مربیان دیگر که رنگ اروپا را هم ندیده اند.
اما ظاهرا علی کریمی زمان حضور در اروپا چشمش را بر رفتار مربیان بسته و حداقل ها را هم یاد نگرفته است. او به جای اینکه تمرکزش روی مسائل فنی تیمش باشد مدام در حال پُست گذاشتن و خط و نشان کشیدن برای مسئولان فدراسیون و دیگران است.
منکر این نیستیم که اشتباهات داوری نیست و باندبازی نیست و یا برخی به دنبال منافع شخصی و دوستانشان نیستند، اما حرف مان این است که هر کاری روش و چارچوب خودش را دارد و باید از راهش وارد شد.
کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال ایران، بهترین بازیکن آسیا، بازیکن پیشین بایرن مونیخ آلمان و ... آیا باید رفتارهایش در حد تیم های محلی باشد؟ آیا باید برخوردهایش مثل درگیریهای خیابانی باشد؟ آیا او در کارش بی عیب و نقص است و مسئولان و خبرنگاران پر از عیب و ایراد هستند؟ آیا او نباید یاد بگیرد که برای نقد کردن ادبیات مناسب داشته باشد و ادب را رعایت کند؟
مگر محمد دادکان تندترین انتقادات را از مسئولان فدراسیون فوتبال، مسئولان وزارت ورزش و حتی ریاست جمهوری ندارد؟ چرا کسی به او خرده نمی گیرد؟ چون دادکان راه و رسم انتقاد کردن را بلد است و ادبیاتش را هم می داند و به کسی بی احترامی نمی کند.
علی کریمی اگر می خواهد آتش به جان خودش نیندازد بهتر است از نظرات مشاورانی دلسوز استفاده کند و هر حرفی را به زبان نیاورد و هر رفتاری را انجام ندهد چرا که او می خواهد سالها در این فوتبال مربیگری کند. نباید جا پای افرادی بگذارد که همین روش را در پیش گرفتند و حالا در کنج خانه جا خوش کرده اند.
قبل از هر کسی علی کریمی باید مراقب خودش باشد. اتفاقی که این روزها نمی افتد و همه هوای او را دارند اما کریمی با تیشه بالای سر خودش ایستاده است و با قدرت به ریشهاش ضربه می زند.