۱۲ شرط برای کنترل پایدار نرخ ارز در کشور
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران با هشدار نسبت به آثار تورمی افزایش نرخ ارز در اقتصاد کشور ۱۲ شرط را برای کنترل و کاهش پایدار نرخ ارز و اجرای دقیق و اصولی تک نرخی کردن قیمت ارز مطرح کرد.
کد خبر :
780988
خبرگزاری تسنیم: محمدرضا سبزعلیپور صاحب نظر اقتصادی و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در نود و دومین نشست ماهانه خود با اعضاء مرکز جامع صادراتی ایران طی سخنانی در جمع مدیران شرکتهای صادراتی، صاحبان صنایع و سرمایه، فعالان اقتصادی و دانشگاهیان، با اشاره به رشد بی رویه و سرسام آور قیمت ارزهای خارجی و همچنین افزایش بی حساب و کتاب نرخ دلار طی روزهای اخیر و متقابلاً کاهش شدید ارزش پول ملی گفت: اوضاع بد اقتصادی و آشفتگی روزهای اخیر بازار ارز متأسفانه همه مردم اعم از عام و خاص را مات و مبهوت و نسبت به آینده و عاقبت کسب و کارشان بشدت نگران کرده است، همین امر موجب شده تا امروز در این نشست تخصصی به بحث گرانی بی در و پیکر دلار و عواقب خطرناک آن برای اقتصاد کشور بپردازم. وی افزود: دهها سال است که گوش هایمان به شنیدن این سخنان امیدوار کنندۀ مسئولین دولتی عادت کرده که هی اظهار میدارند "انشاالله بزودی نرخ ارز را کنترل میکنیم، نرخ دلار بزودی کاهش میابد، مردم نگران نباشند، مردم جهت داد و ستد و به نیت کسب سود وارد بازار آزاد ارز نشوند، زیرا بزودی متضرر خواهند شد و دست آخر اینکه در آیندهای نزدیک قیمت ارز را تک نرخی میکنیم"
لاجرم نه تنها وعده تک نرخی شدن قیمت ارز طی سالهای اخیر محقق نشده بلکه قیمت ارز مبادلاتی و به تبع آن نرخ ارز آزاد بشدت افزایش یافته و مردم هم در همین بازار ارز به کسب و کار مشغولند و چندان ضرری هم نکرده اند ولیکن در عجبم که این چه سرّی است که هیچیک از قولها، وعدها و پیش بینیهای دولتمردان و مقامات پولی و ارزی کشور محقق نمیشود؟ و همین آقایان کار را بجایی رسانده اند که جدای از صاحب نظران برجسته سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی، حتی مردم عادی کوچه و بازار هم دیگر ارزشی برای این وعدها و پیش بینیها قائل نیستند و بعضاً حدس و گمان و پیش بینیهای مردم عادی دقیق و درستتر از آب درمیآید؟! حال این سوال ذهن آدمی را بخود مشغول کرده است که مگر دولتمردان و مسئولین پولی و ارزی کشور چه برتری و ارجحیتی نسبت به مردم عادی دارند که این همه حقوق و امکانات و تریبون و حفاظت شخصیتها را در اختیار خود گرفته اند ولیکن هیچ بازده مفیدی برای جامعه نداشته و هیچیک از پیش بینی ها، حرفها و قولهایشان نیز از تحقق نمییابد؟ فقط کارشان شده است حرف و حرف و حرف و تخریب دیگران و تقصیر خرابکاریها و سوء مدیرتهای خود را به گردن این و آن و اسلاف
خود انداختن! علیپور تصریح کرد: آیا دولتمردان و مسئولین پولی و ارزی کشور فی الواقع نمیدانند که "کنترل نرخ ارز و کاهش نرخ دلار" و همچنین "تک نرخی کردن قیمت ارز" نیازمند فاکتورهای خاصی میباشد که تا این فاکتورها وجود نداشته باشد هیچیک از موارد مذکور محقق نخواهد؟، حال این بحث پیش میآید که یا آقایان واقعاً نمیدانند و اطلاع کافی از این فاکتورها ندارند یعنی سواد لازمه را ندارند که در اینصورت باید پرسید پس چرا آدمهای بیسواد را بر صندلی مسئولین ارشد اقتصادی کشور نشانده اید؟ مگر به آنان بدهکارید و یا از آنان میترسید؟ و یا اینکه آقایان دقیقاً میدانند و اطلاع کافی از آن فاکتورها دارند و با علم به عدم در اختیار داشتن این فاکتورها، باز هم این قولها را به مردم میدهند؟! که در اینصورت باید گفت: کسی که چشمانش را به روی واقعیات میبندد و سخنان خلافی را بر زبان جاری میکند، بنوعی دروغ میگوید پس همانند آن شخصی است که "گنجشک را رنگ میکند و بجای قناری به مردم میفروشد" حال باید این سوال را مطرح کرد که چرا چنین اشخاصی را برای حفظ منافع ملی بکار میگیرید؟ شاید وجود همین اشخاص بی سواد وبعضاً دروغگو موجب بروز مشکلات اقتصادی در
کشور میشود و روز به روز بر نابسامانیهای اقتصادی و پولی و بانکی و ارزی جامعه دامن زده و کشور را با بحران مواجهه میکنند؟ درکل وجود این افراد از سَم هم برای ایران مهلکتر میباشد. این صاحب نظر اقتصادی در ادامه به فاکتورهایی که برای کاهش نرخ ارز و تک نرخی شدن آن مفید میباشند اشاره کرد و گفت: کنترل و کاهش قیمت ارز و همچنین تک نرخی شدن آن اهمیت زیادی در برنامهریزیهای اقتصادی کشور دارد و فعالان اقتصادی نیز در برنامهریزیهای صادراتی و وارداتی خویش باید بتوانند بطور منطقی یک آینده حداقلی را در برنامه خود پیشبینی کنند، از همین رو حرکت به سمت تثبیت قیمت ارز و تک نرخی شدن آن از خواستههای مهم مردم و فعالان اقتصادی بخش خصوصی میباشد. اما کنترل و کاهش اساسی و پایدار نرخ ارز و اجرای دقیق و اصولی تک نرخی کردن قیمت ارز نیازمند فاکتورهای اساسی میباشد تا نتایج مثبتی در بر داشته باشد که عمدهترین آنها بشرح زیر میباشد: ۱-ثبات و امنیت سیاسی و اقتصادی کشور ۲- مملو و پُر بودن ذخایر بانک مرکزی از دلار و ارزهای قدرتمند خارجی ۳- سرازیر شدن دلارهای خارجی آنهم بلا انقطاع بسمت کشور و وجود ضمانتی بابت اینکه کشور باید از
پشتوانه و درآمد ارزی بسیار بالایی برخوردار باشد ۴- سایه تمام تحریمها علی الخصوص تحریمهای پولی و بانکی از سر ایران برای همیشه کوتاه و رفع شوند نه اینکه تعلیق گردند ۵- کشور باید کاملاً صادراتی باشد ۶- کشور نباید خام فروش و تک محصولی باشد ۷- تراز تجاری کشور باید همیشه به شکل قابل توجهی مثبت باشد ۸- قاچاق کالا باید کاملاً متوقف و یا به حداقل برسد ۹- اقتصاد کشور باید عاری از رکود و تورم باشد و چرخ تولید بخوبی بچرخد ۱۰- اجرای دقیق و کامل برجام بی کم و کاست ۱۱- وجود اسنکاسی با پشتوانه و کنترل نقدینگی ریالی در جامعه ۱۲- و از همه مهمتر اجرای اقتصاد مقاومتی ۱۳- و دهها مورد ظریف دیگر با وجود فاکتورهای ذکر شده، بانکها قادر خواهند بود تا نیازهای ارزی همه مشتریان خود را به هر میزان و به هر مبلغ تأمین نمایند و همین امر (یعنی رضایت مشتری و تأمین نیازش به هر مقدار از طریق شبکۀ بانکی) موجب کاهش مشتری در بازار آزاد خواهد شد و کمبود خریدار نیز باعث میشود تا رفته رفته قیمت ارز در بازار آزاد کاهش یافته و ارزش پول ملی نیز تقویت گردد. اما کلاه مان را قاضی کنیم و خدا وکیلی از خومان بپرسیم کدامیک از فاکتورهای فوق الذکر نه
در آمارهای ساختگی بلکه در عالَم واقعیت وجود خارجی دارند؟ قطعاً پاسخ (یک هیچِ بزرگ) میباشد، زیرا در تک تک آنها مشکل داریم پس با این روند و همچنین سیاستهای غلط جاری کشور، هرگز نرخ ارز کنترل و کاهش نخواهد یافت و هیچگاه یا حداقل طی دهه آینده، ارز در ایران تک نرخی نخواهد شد. پس چرا دولتمردان و حتی ریاست محترم جمهوری با این علم، وعدههای امیدوار کنندهای که عاری از واقعیت است را به مردم تحویل میدهند؟ سبزعلیپور افزود: تا زمانیکه دولتمردان عزیز، مشکلات اقتصادی و بحران موجود در کشور را نمیبینند و یا بدلیل مصلحت اندیشی، چشمان خویش را مخصوصاً به روی واقعیت بسته و همه چیز را گل و بلبل اعلام میکنند هیچ قدم مثبتی برداشته نخواهد شد و هیچ اتفاق مثبتی رخ نخواهد داد، زیرا از قدیم گفته اند (کسی را که خواب است میتوان بیدارش کرد، اما کسی که خودش را مخصوصاً به خواب زده را هرگز نمیتوان بیدار کرد، زیرا نمیخواهد از خواب بیدار شود) در حال حاضر هم غالب مسئولین چشمان خود را محکم بسته و خود را به خواب زده اند؟! به آقایان میگویند اوضاع بازار ارز خراب است، در پاسخ میفرمایند موقتی است و یک ماه دیگر همه چیز درست میشود؟! به ایشان
میگویند ارز بیش از حد گران شده، میفرمایند: کسری بودجه نداریم و وضع مان از نظر ارزی و نقدینگی بسیار عالی است، پس مردم اصلاً نگران نباشند؟! میگویند ارز ۴۸۰۰ تومان شده، در پاسخ میفرمایند: نه ۴۸۰۰ نشده؟! سپس اظهار میدارند که سوال شما سیاسی است و ... دهها مورد از همین دست که همگی مبین این واقعیت است که آقایان به عَمد نمیخواهند خرابیها و دسته گلهایی را که خودشان طی سالهای اَخیر ببار آورده اند را ببینند و اصلاً به عواقب آن هم نایسامانیها هم دقت نمیکنند که این گلوله برفی که به راه افتاده تا چند وقت دیگر بقدری بزرگ خواهد شد که هر چیزی را که در برابرش باشد را بطور کامل نابود خواهد کرد. اینکه چرا آقایان واقعیتها را وارونه جلوه میدهند و چرا به عواقب خطرناک این بحران بی توجهی میکنند را خدا میداند و بس؟! علیپور ضمن اظهار نگرانی از وضع موجود به دولت هشدار داد و گفت: خواهشاً به خود بیائید و موضوع را جدی بگیرید و در صدد اصلاح امور برآئید. موضوع مهم این است که هنوز هیچ کالایی با دلار ۴۷۰۰ تومانی وارد بازار نشده و همه کالاهای موجود تولیدی و مصرفی در بازار، مربوط به دلار ۳۵۰۰ الی ۳۷۰۰ تومانی میباشند که با این وجود
روز به روز هم گران میشوند، اما زمانیکه کالاهای مصرفی جدید و همچنین مواد اولیۀ کارخانجات داخلی با دلار ۴۷۰۰ تومانی و یوروی ۶۲۰۰ تومانی وارد کشور شوند، آنوقت حداقل چیزی حدود ۳۰ الی ۵۰ درصد، کالاهای تولیدی و مصرفی خارجی گران خواهند شد که در نتیجه بر روی سایر کالاها و خدمات نیز تأثیر خواهند گذاشت که متأسفانه باید عرض کنم که تورم بزرگ و وحشتناکی در راه است که زندگی و همچنین معیشت مردم را تهدید و با بحران مواجه خواهد کرد؟! دولتمردان محترم بفرمایند که با این بحران خطرناک چه خواهند کرد؟ آقایان نباید فقط امروز و جلوی پایشان را ببینند بلکه باید حداقل ۶ ماه آینده را در نظر بگیرند، زیرا عواقب این گرانی و نابسامانی امروز، ظرف شش ماه الی یکسال آینده نمود پیدا خواهد کرد. رئیس مرکز تجارت جهانی ایران درخاتمه سخنانش افزود: رشد و توسعه اقتصاد ایران و رفع مشکلات موجود در گرو تدابیر دیگری از جمله جذب سرمایه گذاریهای کلان خارجی میباشد نه افزایش پلکانی نرخ ارز، زیرا چنانچه نرخ ارز به ۱۰۰۰ تومان کاهش و یا به ۶۰۰۰ تومان افزایش پیدا کند باز هم هیچ مشکلی از نابسامانیهای اقتصادی کشور حل نخواهد شد به جزء افزایش نرخ تورم، رکود،
بیکاری و بی ثباتی بازار ارمغان دیگری درپی نخواهد داشت. پس سعی بر این باشد تا با استفاده از تجربیات موفق کشورهای پیشرفته جهان و با دید ملی قدمهای مفیدی در جهت انضباط بازار سرمایه و افزایش رفاه مردم برداشته شود. زیرا اگر با دید و عزم ملی و مدیریت غیر احساسی کارها را پیگیری کنیم رفته رفته مشکلات و نابسامانیها از بین خواهد رفت. در غیر اینصورت با روند فعلی و همچنین وجود تحریمها، نه تنها گرهای از مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور باز نخواهد شد بلکه با اِعمال این سیاستها و برنامه ریزیهای غلط و این چنینی باید منتظر نرخ بالاتری برای هر دلار در آیندهای نه چندان دور نیز باشیم. مخلص کلام اینکه معنی مدیریت پولی و ارزی و اجرای وعدهها این نیست که دلار دولتی ۲۴۰۰ تومانی ابتدای دولت یازدهم را با وجود توافقنامه هستهای و آغاز اجرایی شدن برجام، امروز به بیش از ۳۷۰۰ تومان (مبادلاتی) و حدود ۴۷۶۰ تومان (آزاد) افزایش داده و بجای کاهش نرخ ارز آزاد با هدف تقویت ارزش پول ملی و حرکت بسوی تک نرخی کردن ارز، دائماً جهت افزایش قیمت ارز و کسب درآمدهای کلان برای پر کردن خزانه دولت نقشه بکشیم؟! که با این روند بنده به شما قول میدهم
که نه تنها هیچ ارزی تا پایان دولت دوازدهم تک نرخی نخواهد شد بلکه با اجرای دستورالعملهای جدید آنهم با هدف افزایش نرخ ارز، متأسفانه طناب مشکلات دور گردن دولت تدبیر و امید تنگتر خواهد شد. نهایتاً در پایان عرائضم مجدداً تأکید میکنم برای نجات اقتصاد و بهبود معیشت مردم باید دست به دست هم داد و به جد اوضاع را از صمیم قلب مدیریت کرد از همین رو تشکیل هر چه سریعتر "کمیته نجات اقتصاد" آنهم با حضور مدیران و کارشناسان جدید و کاردان و متخصص ضروری میباشد.