تکان دهندهترین فاجعه تاریخ فضانوردی +تصاویر
روز شنبه هشتم بهمن 1345 خبری تیتر اول تقریبا تمام روزنامههای جهان شد و همگان را در بهت فرو برد: "سه فضانورد آمریکا کشته شدند"
باشگاه خبرنگاران جوان: خبرهای بعدی از نتایج بررسی کمیسیون تحقیق نشان میداد سازمان فضانوردی آمریکا در انجام این طرح شتابی نامعقول داشته و همین عجله کار را به فاجعه آتشسوزی ختم کرده است.
دلیل این عجله چه بود؟ برای پاسخ به این سوال باید به آن دوران بازگردیم. زمانی که جنگ بین آمریکا و شوروی نه از طریق اسلحه و میدان جنگ بلکه با پرتاب ناوهای کیهانی و در عرصه فضانوردی خود را نشان می داد.
آمریکا به دنبال برنامههای "مرکوری" و "جمینی"، و براساس قولی که کندی داده بود اینک تمام توان خود را به کار گرفته بود نخستین کسی که بر ماه گام میگذارد از "کشورهای آزاد" باشد. از سوی دیگر دستگاههای جاسوسی آمریکا خبر داشتند روسها نیز در پشت پرده به شدت برای فرستادن انسان به ماه تلاش میکنند. برنده این مسابقه فضایی را به خاطر میلیاردها دلار هزینه سفر به ماه اگر نمیشد برنده نامید، بازنده آن حتما با بی آبرویی وسیعی در سطح جهانی مواجه میشد. اگر این بازنده آمریکا میبود کار بدتر میشد چون در اینصورت باید جواب معترضان مخالف صرف چنین هزینه سنگینی را نیز می داد.
3 فضانورد آمریکا کشته شدند
به همین دلیل تمامی دست اندرکاران سعی داشتند کار با سرعت هرچه تمامتر پیش برود. این سرعت گیری باعث پایین آمدن سطح دقت شد به این معنا که سطح فنی و ایمنی سفینهای که برای سفر به ماه طراحی و ساخته شده بود سوالات زیادی را بوجود آورد. شرکت «نورث آمریکن»، برنده مناقصه ساخت سفینه آپولو در ساخت چنین تجهیزات عظیمی تجربه نداشت و برای نخستین بار یک سفینه فضایی میساخت.
کار به شکل ضربتی بر روی سفینه "مادر" صورت میگرفت. طرح این سفینه چند بار دچار اصلاحات شده بود. تنها در سال 1966 کارشناسان 5300 تغییر را تصویب کردند که هنوز 758 آن به انجام نرسیده بود. حتی برخی اصلاحات انجام شده در سندهای اضطراری هم ثبت نشده و این اسناد از ماه اوت 1966 دست نخورده مانده بود.
ناو کیهانی مشکلات امنیتی فراوانی داشت که از دید تکنیسینهای رده پایین نیز نکته خطر به شمار می رفت. در کف سفینه سیستم کشیهای زیادی بود. سیستم تنظیم گرما نشت میکرد. گاز اتیلن گلیکل که بسیار آتش زا است در سیستم تنظیم گرما بکار میرفت. اقدامات و وسایل نجات فضانوردان در کابین سفینه نبود زیرا وقت ایجاد و نصب آن را نداشتند. ویرجیل گریسام که از فضانوردان با سابقه بشمار می رفت و خود در جریان ساخت سفینههای مرکوری و جمینی بود میدانست وضعیت سفینه خطرناک است.
یک سال تمام مرتباً وقتش را در کارخانه سازنده سفینه گذراند. او در جریان ساخت جمینی نیز همانطور پیشرفت کارها راکنترل میکرد. اما ابعاد و پیچیدگی آپولو قابل مقایسه با جمینی نبود. مسئولین شرکت سازنده نیز بسیاری از پیشنهادهای او را به بهانه کمبود وقت رد کردند. گریسام نارضایتی خود را نشان نمی داد. او میفهمید که زمان تنگ است و رقیب نیرومند و به همین دلیل، آپولو هرچه زودتر باید به فضا پرتاب شود.
در 27 ژانویه حدود ساعت 13:00 فضانوردان آپولو-1 به سفینه داخل شدند تا سه ساعت پرواز را تمرین کنند. در همین زمان استافورد، یانگ و سرنان (اعضای ذخیره این پرواز) در شرکت نورث امریکن مشغول همکاری فنی با کارشناسان آن شرکت بودند.
در مرکز هدایت عملیات در نیم کیلومتر سکوی پرتاب، جلو دستگاه ارتباط با سفینه ، استوارت روسا، فضانورد تازه کار نشسته بود. در کنار او دیک اسلیتن قرار داشت.
بررسی دستگاههای ناو طبق برنامه به آهستگی پیش میرفت. وقتی که آسمان مرکز رفتهرفته تاریک می شد، نورافکنها موشک را روشن کردند. در ساعت 18:20(به وقت محلی)، به اصطلاح 10 دقیقه مانده به پرتاب، به دلیل مشکلات ارتباطی، شمارش معکوس را متوقف کردند. در 18:31:05 وقتی اسلیتن ریز برنامه تمرین را نگاه میکرد صدایی را از داخل سفینه شنید تنها یک کلمه که به «آتش» شبیه بود.
بعد از دو ثانیه صدای دیگری به گوش رسید: «آتشسوزی در کابین ...» اسلیتن، صدای چافی را شناخت. او در سمت راست سفینه و روبروی صفحه سیستمهای رادیویی قرار داشت.
اسلیتن به مانیتور تلویزیونی نگاه کرد که تصویر فضانوردان را از دریچه خارجی سفینه نشان میداد. شعلههای آتش در داخل سفینه دیده میشد. در ساعت 18:31:12 صدای چافی شنیده شد:"آتش شدید، ما آتش گرفته ایم ... ما را از اینجا بیرون ببرید" و بعد از دو سه ثانیه اسلیتن و پرنسل دیگر با وحشت صدای ناله همکارانشان را شنیدند.
گروه نجات به طرف دریچه سفینه حمله بردند اما خیلی زود عقبنشینی کردند زیرا در خیلی داغ شده بود. ظرف چند ثانیه ، دود همه جا را فرا گرفت. گروه نجات تنها بعد از پنج دقیقه توانستند در را باز کنند که دیگر خیلی دیر شده بود.
هم زمان در محل کارخانه استافورد، یانگ و سرنان در همین کابین دچار مشکل شده بودند. مواد شیمیایی از لولهها نشست کرده و سیمهای برق دچار اتصال و جرقه شد و حتی در سفینه پایین افتاد. وقتی استافورد تصمیم گرفت آزمایشها را به پایان برساند از فلوریدا به آنها زنگ زدند و خبر حادثه را به او گفتند.
اینکه چه مشکلی پیش آمد در آن روز کسی جوابی نداشت. طبق برنامه، کابین با اکسیژن خالص پر شده بود و فشاری معادل 14/1کیلوگرم برسانتیمتر مربع داشت. در پرواز باید حدود 35/0 کیلوگرم برسانتیمتر مربع باشد. فشار بالا اجازه نمی داد هوا از بیرون به داخل بیاید. حتی در فشار 35/0 اکسیژن خالص، خطر آتشسوزی وجود دارد. طبیعتاً وقتی فشار بالا برود آن هم در حد 14/1 خطر آتشسوزی افزایش پیدا میکند. اما این چیزی بود که به فکر کسی نرسید. در نتیجه بررسیها وضعیت حادثه چنین مشخص شد:
ساعت 18:30:55 نوسان ولتاژ در برق به ثبت رسیده بود.
18:31:01 در مسیر تنظیم گرما، ولتاژ خیلی کوتاه اما به شدت نوسان پیدا کرده بود و این وضعیت باعث جرقه شد. تصور میشود این اتفاق در قسمت پایین سفینه در سمت گریسام صورت گرفت.
18:31:04:7 اولین اعلام کوتاه در مورد آتشسوزی. بعد از یک ثانیه گریسام و وایت کمربندهای خود را باز میکنند.
18:31:05 بخار شیمیایی از لوله مخلوط کن آبی رنگ میتلن گلیکول در داخل کابین خارج شدند و آتش گرفتند و به دنبال آن تورهای پلاستیکی زیر صندلی ها.
18:31:12 حرارت و فشار باز هم بیشتر میشود آتش سوزی شدت زیادی داشت در صفحه تلویزیون کلاهخود وایت و گریسام به مدت یک ثانیه دیده شد. صدایی شنیده میشود که کاملاً مفهوم نیست: داریم آتش میگیریم. به دلیل فشار بالا، باز کردن در کابین با هیچ نیرویی امکان پذیر نبود.
18:31:19 فشار 5/2 کیلوگرم برسانتیمتر ، کف سفینه را شکافت و آتش از آن خارج و بیرون سفینه را هم در بر میگیرد. این کار اجازه نمیدهد گروه نجات به کمک فضانوردان بیایند.
18:31:22:04 ارتباط با سفینه به کلی قطع شد.
18:31:25 فشار به سطح عادی میرسد. آتش خاموش میشود اما کابین با دود و اکسیدکربن پر شده است.
تحقیقات بعدی نشان داد نخست شلنگهای اکسیژن لباس فضانوردان میسوزد و اکسیدکربن سمی وارد لباس آنها میشود و کیهان نوردان بیهوش شدند و سپس به دلیل مسمومیت به هلاکت رسیدند.
بررسیها نشان داد که در جریان آتشسوزی فضانوردان درست طبق دستورالعمل داده شده عمل کرده بودند. گریسام(در صندلی وسط) صندلی را خواباند و به طرف دریچه برگشت و به وایت در چرخاندن حلقه باز کننده در کمک کرد. چافی بدون آن که دستپاچه شود وضع خود را عوض نکرد که مزاحم کار آنها نشود و فضای لازم برای عملیات را به دوستان خود داد.
به این ترتیب طرحی که میتوانست با جار و جنجال تبلیغاتی ناسا را رو سفید کند به تلخکامی مسئولین این سازمان آغاز شد.