حمید معصومینژاد: فِراری ندارم! +تصاویر
حمید معصومینژاد گزارشگر و خبرنگار ایرانی ساکن رُم ایتالیا از سختی کار خبرنگاری میگوید.
کد خبر :
777038
باشگاه خبرنگاران جوان: بسیاری از شما اهل تلویزیون، خبر و اخبار هستید و تعدادی از گزارشگران صداوسیما را از روی چهره، نام یا نام خانوادگی میشناسید، اما خبرنگاری که ما با او مصاحبه داشته ایم، بسیار مورد توجه مخاطبان تلویزیون است. حمید معصومی نژاد گزارشگر و خبرنگار ایرانی ساکن رم یکی از گزارشگران برجسته صداوسیما است.
اینجا بخوانید: حمید معصومینژاد؛ این بار در بازداشتگاه رُم!
حمید معصومی نژاد همیشه جدیدترین و داغترین خبرهای خارجی را برای ما گزارش میدهد، آن هم از خارج از ایران و در کشور ایتالیا. اما در کنار این گزارشهای ناب، معروفیت او بیشتر در نحوه به پایان رساندن گزارش و گفتن خاص (حمید معصومی نژاد، رم) است. معصومی نژاد در هر شرایط دوست دارد به کشورش از راه دور خدمت کند، حتی بدون امکانات و شرایط سخت که باعث شده خودش هم گزارشگر و هم تدوینگر و فیلمبردار باشد. اما باز هم دست از تلاش برنمی دارد. با حمید معصومی نژاد گفتگویی جذابی داشتیم که در ادامه میخوانید: به عنوان اولین سوال، شما ابتدا در رشته پزشکی دانشگاه رُم مشغول به
تحصیل بودید چه شد که به خبرنگاری علاقمند شدید و این حرفه را ادامه دادید؟ من از زمان نوجوانی بسیار علاقمند بودم تحصیلاتم را در یکی از سه رشته خلبانی، پزشکی و یا خبرنگاری به پایان برسانم. علاقه من به خبرنگاری به حدی بود که در زمان جنگ تحمیلی که به صورت داوطلبانه در جبهههای مختلف جنوب مانند اهواز و سوسنگرد و خرمشهر بودم، با دوربین عکاسی کوچک آماتوری ام از برخی از صحنههای مربوط به رشادتهای رزمندگان عکس میگرفتم. در زمان جنگ در خرمشهر زیر شلیک شدید ارتش صدام بودیم و بسیاری از همرزمهای من مجروح و یا شهید شدند و متاسفانه ممکن نشد که مستند بیشتری از آن
روزها تهیه کنم. چه شد که به رُم رفتید؟ پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از انجام خدمت مقدس سربازی و حضور در جبهه در زمان جنگ تحمیلی، تصمیم گرفتم در خارج از کشور ادامه تحصیل دهم. البته نه به این دلیل که خارج از کشور بهتر است، بلکه به این دلیل که از زمانی که کوچک بودم دوست داشتم برای آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم دیگر ملتها به کشورهای دیگر سفر کنم. در آن زمان آمریکا به خاطر دانشگاههای مطرح خود خیلی مورد توجه بود، اما به دلیل مشکلات موجود امکان سفر به آن کشور وجود نداشت. پس از تحقیقاتی که انجام دادم متوجه شدم کشور ایتالیا نسبت به دیگر کشورهای
اروپایی راحتتر روادید میدهد؛ به همین خاطر این کشور را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم. دوست داشتم پزشک شوم، به همین دلیل در کنکور پزشکی در رم شرکت کردم و توانستم وارد دانشگاه شوم. اما به خاطر علاقه به خبرنگاری بعد از مدتی رشته ام را تغییر دادم. سپس در دفتر خبرگزاری ایرنا در رم به عنوان خبرنگار به مدت ۵ سال فعالیت داشتم و بعد از آن تا به امروز افتخار همکاری با خانواده بزرگ رسانه ملی را دارم.
چند وقت یک بار به ایران سفر میکنید؟ آیا حضور الان شما در ایران دلیل خاصی دارد؟ این بار به خاطر فوت مادر عزیزم به ایران آمدهام. البته با وجود مشغله زیاد کاری تلاش میکنم هر ۲ سال یکبار به ایران بیایم. از طرفی نمیتوانم رم را تنها بگذارم، چون تنها خبرنگار صدا و سیما در ایتالیا هستم. کارت اقامت ایتالیا را دارم، اما تابعیت این کشور را ندارم
اینجا بخوانید: «حمید معصومی نژاد» عزادار شد +عکس
مقیم ایتالیا هستید؟ کارت اقامت ایتالیا را دارم و تابعیت ایتالیایی ندارم. در ایتالیا پس از ۵ سال اقامت قانونی در این کشور و داشتن کار میتوان این کارت را دریافت کرد. ملیت من ایرانی است و فقط گذرنامه ایرانی دارم. با بیش از دو دهه فعالیت در صداوسیما، آیا انتظارات شما برآورده شده است؟ همیشه مورد تقدیر مدیران و لطف همکاران عزیزم به ویژه در اخبار نمایندگیها بودهام و آن چیزی که در توان آنها بوده، انجام دادهاند. همکاری شما با صدا و سیما چگونه آغاز شد؟ همکاری من با صدا و سیما از بخش برون مرزی «رادیو ایتالیا» صدا و سیما که البته همچنان ادامه
دارد آغاز شد. متعاقبا با آقای نوباوه آشنا شدم و بدین شکل همکاریم با بخش خبر سازمان به عنوان خبرنگار صدا و سیما در رم شروع شد. تا چه زمانی میخواهید به این شغل ادامه دهید؟ من تا زمانی که زنده باشم در خدمت مردم ایرانم! علاوه بر خبرنگاری شغل دیگری دارید؟ تنها فعالیت من خبرنگاری خبرگزاری صداوسیما است. البته از رسانههای ایتالیایی به من پیشنهاد همکاری شده، اما قبول نکردم. من کارم را با خانواده بزرگ صدا و سیما آغاز کردم و میخواهم فقط در خدمت کشورم باشم. خبرنگاری جزو شغلهای سخت است؛ لطفا شما که سابقه چندساله این حرفه را دارید، از مشکلات کار
خبرنگاری برایمان بگویید. مشکلات خبرنگاری بسیار است و این حرفه همانند دیگر کارها نقاط قوت و ضعف دارد. به اعتقاد من، فردی که میخواهد خبرنگار شود علاوه بر تحصیل علم آن، باید خون خبرنگاری نیز در رگهایش جاری باشد و از صمیم قلب به آن اعتقاد داشته باشد. البته خبرنگاری به این معنا نیست که فقط علاقه باشد، بلکه باید شجاعت، پشتکار، تیز بینی و داشتن روابط عمومی قوی را نیز باید چاشنی کار کرد. اتوبوس و مترو ماشین فِراری من است آیا خبرنگارها ثروتمند هستند؟ خبرنگار نمیتواند ثروتمند بشود؛ شاید باور کردنی نباشد، اما من حتی مدتهاست که خودروی شخصی هم ندارم و یک
دستم دوربین و میکروفون و دست دیگرم لپ تاپ و تک پایه است. نمیخواهم از خودم تعریف کنم، اما خبرنگاری کوله پشتی (خبرنگاری بدون تصویربردار، تدوینگر و تنها با یک کوله پشتی) آن هم با حداقل امکانات، کار سادهای نیست. اگر شوق و عشق نباشد کار خبرنگاری وجود ندارد. خیلی از هموطنان که به ایتالیا میآیند به من میگویند آقای معصومی نژاد، ماشین «فِراری» شما کجاست؟ من میگویم اتوبوس و مترو ماشین فِراری من است. اما اینها مسئلهای نیست و به اعتقاد من در خدمت هموطنان خود بودن ارزش دارد. از طرفی دیگر مدیران و همکاران ارجمندم در بخشهای مختلف صدا و سیما همیشه در کنار من
بوده و در حد توانشان از بنده حمایت کرده و میکنند. شما جزو معدود خبرنگاران ایرانی هستید که انفرادی کار میکنید و خبری از فیلمبردار، صدابردار و تدوینگر نیست، آیا دلیل خاصی دارد؟ در بیش از دو دهه همکاری با رسانه ملی، همه کارهای خبری از جمله پیدا کردن سوژه، تصویربرداری، انجام پلاتو و تدوین را به تنهایی انجام میدهم. من به خاطر هزینه بالای تصویربردار در ایتالیا به تنهایی این کار را انجام میدهم. اما از طرف دیگر با توجه به حساسیتی که در کارم دارم، باید حتما خودم درگیر تمامی مراحل آن باشم. تلاش من این است که در گزارش هایم تصاویر زیاد و زیبا همراه با
رنگهای متنوع داشته باشد تا موجب خستگی بینندگان نشوم. تاکید من همواره بر تهیه گزارشهای گوناگون، جذاب و دیدنی است. به همین خاطر برای تهیه یک گزارش یک دقیقه و نیمی، ساعتها وقت میگذارم. در ضمن همواره تلاشم این بوده که گزارشهای تصویری و رادیویی ام کوتاه باشد. تنهایی کار کردن برای شما دشوار نیست، مشکلی ندارید برای این موضوع؟ مطمئنا تنهایی کار کردن آن هم با حداقل امکانات در سرما و گرما و در زیر باران و برف و در ماموریت بسیار مشکل است، ولی من دیگر عادت کرده ام. شاید یکی از این مشکلات در زمان گرفتن پلاتو، «استند آپ» باشد، یعنی بخش پایانی گزارش که
گزارشگر باید روبروی دوربین قرار بگیرد و صحبت کند. حالا علاوه بر مشکلات مربوط به پوشش خانمها و ظاهر برخی از آقایان که قابل پخش نیستند، در رویدادهای مختلف مثلا تظاهرات پس از ساعتها تصویر برداری و مصاحبه، وقتی میخواهم پلاتو بگیرم کاملا خیس عرق هستم. مجبورم ابتدا با دستمال کاغدی عرق هایم را پاک کنم، بعد با کمک آینههای خودروهایی که در کنار خیابان پارک کرده اند، کمی خودم را مرتب کنم و بعدأ برای انجام پلاتو، دوربین را روی تک پایه یا سه پایه سبک قرار بدهم و خودم میکروفون به دست روبروی آن بایستم. بسیاری از ایتالیاییها نسبت به این کارهای من عکسالعمل
نشان میدهند و با دیدن یک دوربین روبروی من که فیلمبردار پشت آن نیست و یا مصاحبههایی را که به تنهایی انجام میدهم کنجکاو میشوند و شیطنت میکنند و حتی ادا در میآورند. این نوع اتفاقات باعث میشود که من پلاتو را حتی بیش از ۱۰ بار تکرار کنم. بهترین و بدترین گزارشی که داشتید کدامند؟ بدترین خبرها همیشه یک واقعه تلخ مثل زلزله در ایتالیا و یا بازتاب اتفاقات تلخی مانند حوادث پلاسکو و سانچی است. البته انعکاس خبرهای موفقیت هموطنان ایرانی در کشور ایتالیا و معرفی دستاوردهای آنها همیشه باعث خوشحالی و افتخار من است.
هفتهای یک بار توسط پلیس ایتالیا کنترل میشوم وقتی که در رم بودید، اتفاقات بسیاری برایتان افتاد، درباره اتفاقات و بازداشتهایی که در رم داشتید، بفرمایید. من در تمام سالهایی که در ایتالیا هستم، همواره مورد توجه خاص و کنترل پلیس ایتالیا بوده ام که البته گلایهای هم ندارم، چون این وظیفه پلیس و نیروهای امنیتی یک کشور است که شهروندان خارجی و به ویژه خبرنگاران را کنترل کنند. اما این که این نوع کنترلها در مورد من به طور میانگین هفتهای یک بار انجام میشود و تا حدود نیم ساعت و حتی بیش از یک ساعت طول میکشد شاید کمی غیر عادی باشد. من خبرنگار صدا و
سیما در ایتالیا هستم و رسما نزد وزارت امور خارجه این کشور و حتی دیگر نهادهای مهم آن مانند کاخ ریاست جمهوری و کاخ نخست وزیری اکردیته شناخته شده هستم؛ بسیاری از شخصیتهای رسانه ای، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایتالیا از نزدیک من را میشناسند. اما این در حالی است که شش ماه پیش حتی بانکی که در آن بیش از دو دهه حساب داشتم بدون هیچ توضیحی حسابم را مسدود کرد. به اعتقاد من این گونه برخوردها آن هم در زمانی که تحریمها برداشته شده و روابط میان دو کشور بیش از پیش تقویت یافته، مناسب نیست. رسانههای غربی پیشرفتها و نقاط قوت ایران را مطرح نمیکنند در ضمن میخواهم از
این فرصت استفاده کنم و به شماری از هموطنان عزیز و ارجمندم که با پیامهای محبت آمیز خود به من یادآوری میکنند که در ایران نیز مشکلات اقتصادی زیاد است، بگویم که اگر من در برخی از موارد در خصوص مشکلات اقتصادی ایتالیا گزارش میدهم قصدم سیاه نمایی این کشور نیست. من به عنوان خبرنگار در ایتالیا حضور دارم و وظیفه ام انعکاس منصفانه و بی کم و کاست اخبار و رویدادهای مهم این کشور است که در رسانههای گروهی خود ایتالیا بازتاب به مراتب بیشتری نیز دارد. من گزارشهای زیادی را نیز در مورد نقاط قوت ایتالیا در تمام زمینهها تهیه و ارسال کرده ام. این در حالی است که در
رسانههای غربی در مورد ایران به گونه دیگری عمل میشود و واقعیات آنگونه که هست منعکس نمیشود. در تمام این سالهایی که در ایتالیا زندگی میکنم، شاهد هستم که چگونه رسانههای غربی و از جمله ایتالیایی همواره با بزرگنمایی مشکلات ایران و حتی نشر نادرست اخبار موجب شده اند که تصویر نادرستی از کشور ما به افکار عمومی این کشور ارائه شود که از واقعیتهای ایران فاصله زیادی دارد. رسانههای غربی به صورت بی وقفه مسائل سیاسی و اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشورمان را از زوایای منفی منتشر میکنند و پیشرفتها و نقاط قوت ایران را مطرح نمیکنند. در همین رابطه مایلم عرض کنم
که تمام گردشگران ایتالیایی که برای نخستین بار به ایران سفر میکنند، در بازگشت از کشورمان در خاطرات خود در شبکههای اجتماعی ضمن ابراز خرسندی بسیار از سفر به ایران تاکید دارند که آنچه را که در کشورمان از نزدیک مشاهده کردند کاملآ متفاوت با ذهنیت قبلی آنهاست که ساخته و پرداخته رسانههای گروهی در غرب بوده است. چندی پیش یک روزنامه نگار و نویسنده ایتالیایی کتابی را درباره شما در این کشور و اتهامات واهی که به شما زده بودند با عنوان «من مامور ارشد اطلاعاتی نیستم... واقعیتهای پنهان... با من به زندان رم بیائید» را منتشر کرد. چرا این نویسنده ایتالیایی این کتاب را
درباره شما نوشته است؟ هفت سال پیش به دلایل سیاسی مرا به عنوان مامور ارشد اطلاعاتی ایران و اتهامات واهی دیگر دستگیر کردند و دو ماه در سلول انفرادی بودم و چند ماهی هم حبس خانگی داشتم، البته با اجازه کار! در این مدت با توجه به دوستان زیادی که در رسانههای جمعی ایتالیا داشتم بسیاری از آنها درخواست مصاحبه با من را کردند، اما برای احترام به دستگاه قضایی این کشور و این که نمیخواستم هیچگونه فشاری به پرونده وارد و مخل روند دادگاه شود، این کار را نکردم. متاسفانه پس از گذشت بیش از ۷ سال و با آن همه جنجال و هیاهو، دستگاه قضایی ایتالیا به دلایلی که دیگر برای همه
مشهود هست کار را تا به امروز نهایی نکرده است. حدود یک سال پیش یکی از خبرنگاران و نویسندگان خوب ایتالیایی به من گفت که قصد دارد کتابی درباره بنده بنویسد. من در ابتدا فکر کردم شوخی میکند، اما او مصرانه پیگیر این کار شد و در نهایت آن را به رشته تحریر درآورد. این کتاب که دو ماه پیش همراه با مصاحبهای با من در ایتالیا منتشر شد، در رسانههای ایتالیایی بازتاب خوبی داشت. به تازگی ترجمه فارسی این کتاب به اتمام رسیده و فکر میکنم تا دو ماه دیگر در ایران منتشر شود. نکات جالبی در کتاب آمده است. پس از خواندن این کتاب میتوان بهتر به طبیعت سیستمی که بر ایتالیا حکومت
میکند پی برد. البته دموکراسی در ایتالیا وجود دارد، مردم آزادانه حرفهای خود را میگویند و در بسیاری از مواقع در خیابان تظاهرات میکنند. اما این آزادی و دموکراسی محدودیت دارد و بنا بر منافع قدرتمندان، برای تمام ایتالیاییها و شهروندان خارجی یکسان نیست. برای مثال چند ماه پیش در زمان سفر ترامپ رئیس جمهور ایتالیا به رم، یکی از دوستان روزنامه نگار ایتالیایی من در اعتراض به سفر ترامپ و این که چرا غرب در برابر کشتار مردم یمن توسط عربستان سکوت اختیار کرده، قصد داشت در تظاهرات خیابانی پارچه نوشتهای را به نمایش درآورد که پلیس او را دستگیر کرد. من در آن لحظه
آنجا بودم و از این ماجرا که در نزدیکی اسکورت ترامپ در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری ایتالیا بود نیز تصویر برداری کردم. جالب است که بدانید دادستانی رم، این روزنامه نگار ایتالیایی را که در حومه پایتخت ایتالیا زندگی میکند، به اتهام اینکه بدون اجازه پلیس قصد باز کردن پلاکارد اعتراض آمیزی را علیه ترامپ داشته، برای یک سال به شهر رم ممنوع الورود کرده است! نکته دیگر اینکه رسانههای جمعی در ایتالیا به ویژه شبکههای رادیو و تلویزیونی همسو با دیگر رسانههای غربی و در حفظ منافع رژیم صهیونیستی و غرب، بسیاری از رویدادهای مهم منطقه ما و برخی از کشورهای جهان را به اطلاع
افکار عمومی خود نمیرسانند. برای مثال شهروندان ایتالیایی از وقایع تلخی که هر روز در کشورهایی مانند یمن، فلسطین و بحرین میگذرد اطلاع ندارند و نمیدانند عربستان چه میکند. چون خبری از آنها در رسانهها منعکس نمیشود. برخی از ایتالیاییها حتی نمیدانند کشور یمن کجاست. شما از جمله خبرنگارهایی هستید که طنزهای زیادی برایتان میسازند، آیا این طنزها به گوش شما هم میرسد؟ بله، دوستان و آشنایان برایم ارسال میکنند. در هر صورت فکر میکنم اینکه سوژه طنز میشوم و موجب لبخند زدن مردم و شادی آنها میشوم، برای من باعث افتخار است.
برای تهیه گزارش چگونه به دنبال سوژه میروید؟ من به طور مستمر در ارتباط با رسانههای جمعی هستم و ارتباطات خوبی هم با تمام نهادهای ایتالیایی دارم که مرا در جریان وقایع و رویدادهای مهم این کشور قرار میدهند. دوستان خبرنگار زیادی هم دارم که هر روز با هم تبادل اطلاعات خبری داریم. البته با توجه به این که ایتالیا مانند برخی دیگر از کشورهای اروپایی مانند انگلیس و فرانسه کشوری خبرساز نیست، تهیه گزارشی که قابل پخش در صدا و سیما باشد کار سادهای نیست. گزارش باید سوژهای جذاب و هدفمند داشته باشد و دارای مصاحبههای خوبی هم باشد. واقعا فشار زیادی روی
بنده است. صبحها ساعت ۵ و نیم بیدار و یک ربع مانده به هفت از خانه خارج میشوم و حوالی ساعت ۱۰ شب به منزل بر میگردم. گاهی تا حدود یک بامداد نیز به کارم در منزل ادامه میدهم تا گزارش را تکمیل و ارسال کنم. ترامپ مسئله ساز است و ایتالیاییها دید خوبی به وی ندارند مردم ایتالیا نسبت به ترامپ چه نظری دارند؟ ترامپ مسئله ساز است و ایتالیاییها دید خوبی به وی ندارند. اروپاییها کلأ در قبال ترامپ موضع منفی دارند و دیدیم که خانم فدریکا موگرینی به عنوان مسئول عالی سیاست خارجی اروپا تاکنون قاطعانه در حمایت از برجام ایستاده است. اروپاییها میدانند که حفظ
برجام نه فقط برای ایران بلکه برای منافع خودشان نیز مهم است. آیا علاقه دارید به سوریه هم بروید و در آنجا گزارش تهیه کنید؟ بعد از شهادت همکار عزیزمان محسن خزائی با مدیران صحبت کردم تا افتخار حضور در سوریه را داشته باشم و فکر میکنم این حداقل کار است. کار در ایتالیا را نمیتوان با فعالیتهای خطیر همکاران ارجمندم در کشورهای جنگ زده و بحرانی مانند سوریه، افغانستان و عراق، مقایسه کرد.