خانم بازیگر از «محکومین» میگوید
سپیده خداوردی نخستینبار کار بازیگریاش را با حضور در مجموعه «بچههای خیابان» به کارگردانی همایون اسعدیان آغاز کرد؛ اما پیش از بازی در این مجموعه هم دستی بر آتش فعالیتهای هنری داشت و مدتی در ارکستر ملی ایران ساز میزد. خداوردی در سالهای بعد از پخش بچههای خیابان هم همچنان گزیدهکاریاش را ادامه داد و از آن دسته بازیگرانی نیست که هر روز چهرهاش را در مجموعهای و شبکهای ببینیم.
جام جم: او پس از بازی در مجموعههایی چون «از یاد رفته»، «سهمی برای دوست»، «پروانه» و «آوای باران»، این شبها «محکومین» را روی آنتن دارد؛ مجموعهای حقوقی و اجتماعی که به موضوع مجازات جایگزین اشاره دارد و خداوردی در کنار لیلا زارع، نقش یکی از دو مددکار قصه را ایفا میکند و به کمک شخصیتها میآید. این بازیگر از ضوابط بازی در این نقش میگوید:
انگیزه اصلیتان برای قبول نقش این مددکار و حضور در مجموعه محکومین چه بود؟ چه عواملی به این پروژه جذبتان کرد؟
علت پیوستنم به مجموعه محکومین در درجه اول به دلیل حضور آقای مفید تهیهکننده کار بود. من پیش از این تجربه دو اثر دیگر را با ایشان داشتم و تلهفیلم «غافل» به کارگردانی منوچهر هادی و مجموعه «سهمی برای دوست» به کارگردانی مسعود اطیابی سابقه همکاریهای قبلیام با آقای مفید محسوب میشد. مطمئن بودم که این تهیهکننده همچون همیشه نگاهی ویژه به متن دارد و تعامل و وسواس در آثارش مشهود است.
درخصوص محتوا و کلیت داستان محکومین چطور؟ نظرتان نسبت به فضای قصه چه بود؟
تم و درونمایه محکومین تازه و نو بود و پرداختن به این موضوع آن هم برای اولینبار جسارتی ویژه میخواست. هم آقای مفید و هم کارگردان و عوامل دیگر کار، این جسارت را پذیرفتند و با استفاده از تجربهشان قدم در راه ساخت مجموعه محکومین گذاشتند. اما علت اینکه چه شد خودم بازی در این مجموعه را پذیرفتم، یکی از دلایلش این بود که من معمولا همیشه در مجموعههای مختلف نقش یک را بازی کرده بودم، اما هیچگاه این موقعیت پیش نیامده بود که در مجموعهای اپیزودیک بازی کنم. البته سال گذشته بازی در یک مجموعه اپیزودیک را تجربه کردم.
در آن زمان چون فرزندم تازه به دنیا آمده بود، فرصت چندانی برای بازیگری نداشتم و تنها در یکی از اپیزودهای مجموعه تلویزیونی «در قصهها زندگی میکنند» به کارگردانی داوود بیدل ایفای نقش کردم؛ اما محکومین تجربهای متفاوت بود. ضمن اینکه نقشی که به من پیشنهاد شده بود، در عین اپیزودیک بودن مجموعه نقش اصلیاش بود و نیز به دلیل مسئولیتم در قبال جامعه، دوست داشتم این نقش را بازی کنم.
پیش از بازی در این مجموعه خودتان چقدر با قانون مجازات جایگزین حبس آشنا بودید؟ بازی در محکومین چقدر نسبت به بیشتر آگاهی پیدا کردنتان نسبت به این قانون کمک کرد؟
من خودم با این قانون مجازات جایگزین حبس آشنا نبودم و وقتی آشنا شدم، دیدم که باید در جامعه اطلاعرسانی شود. من نقش مددکاری را بازی میکردم که در اپیزودهای مختلف با بازیگران مختلف در ارتباط بود و با موضوعات گوناگونی از قبیل اعتیاد و بزهکاری و دیگر موارد سر و کار داشت. لذا خودم را مسئول میدیدم که این کار را انجام بدهم و علاوه بر اینکه خودم نسبت به موضوعات آگاه میشدم، برایم هیجانانگیز بود که برای مردم هم اطلاعرسانی کنم و به آنها آگاهی بدهم. این قانون تازه به بخشی از مشکلات مالی مردم کمک میکند، زندانها خلوتتر میشود و دیگر شهروندان تهمت زندانی بودن بهشان نمیچسبد. این قضیه برایم جذاب است.
به نظر میرسد برای بازی در این مجموعه سعی کردید از قالب همیشگی خودتان فاصله بگیرید و مختصاتی جدید را به نمایش بگذارید؛ برای مثال علاوه بر پوشش چادر شخصیت مجموعه، او نوع حرف زدن و رفتارش هم خاص بود و با صدایی زیر و آرام صحبت میکرد. این ویژگیهای رفتاری و گفتاری از جانب خودتان به نقش اضافه شد یا از ابتدا در دل فیلمنامه تعریف شده بود؟ ضمن اینکه با توجه به این قضیه که ما زندگی شخصی این مددکار را خیلی نمیدیدیم و صرفا در محیط کارش دیده میشد، این احتمال وجود داشت شخصیت او نوعی تیپ شود و در ذهن مخاطب به عنوان یک شخصیت دارای هویت جا نیفتد؛ برای این قضیه چقدر فکر کردید و تلاش داشتید شخصیت او را باورپذیر به نمایش بگذارید؟
اینکه شخصیت اصلی این سریال بودم، به این معنا نبود که از دیگر شخصیتها پررنگتر باشم یا مجال بیشتری برای دیده شدن داشته باشم. همانطور که دیدید، ما خیلی ویژگیهای ریز شخصیتی این مددکار یا زندگی شخصیاش را در این مجموعه نمیدیدیم. محتوای اصلی هر قسمت بر داستان شخصیتهای دیگرش استوار میشد و برای ایفای این شخصیتها، از بازیگران حرفهای و شناخته شده هم استفاده شده بود. با وجود این و همه این تعاریف من سعیام را کردم تا تصویری ملموس از این شخصیت به نمایش بگذارم، لحن صحبت متفاوتی نسبت به دیگر نقشهایی که ایفا کرده بودم در پیش بگیرم و شخصیت این مددکار را گرم و شیرین و دوستداشتنی بنمایانم؛ نه شخصیتی تلخ و جدی که از موضع قانون صحبت میکند.
نکته دیگر، دوپاره شدن مجموعه محکومین و تقسیم آن میان دو کارگردان مختلف بود؛ در گروه اول لیلا زارع نقش مددکار قصه را ایفا میکرد و در گروه دوم شما. از آنجا که قسمتهای مربوط به خانم زارع در ابتدا روی آنتن رفت و مخاطبان با او آشنا شدند، نگران نبودید در ادامه با شخصیت شما ارتباط برقرار نکنند و او را نپذیرند؟
خانم زارع بازیگر نقش اصلی فاز خودشان بودند و من بازیگر نقش اصلی فاز خودمان. البته با این حال دو قسمتی در فاز اول سریال هم وارد شدم و کارگردانی آقای سیدحاتمی را تجربه کردم. ایشان نگاه بسیار زیبایی داشتند و این نگاه را دوست داشتم؛ با این حال قسمتهای مربوط به فاز خودمان را هم خیلی دوست دارم و به نظرم با توجه به قسمتهای اولی که مردم دیدند، قسمتهای مربوط به ما هم گرم و دوستداشتنی از آب درآمد. ضمن اینکه باید توجه کنیم میان فاز یک و دوی محکومین فاصله و اختلافی نبود و این مجموعه موضوعیتی یکسان داشت؛ لذا در آن کسی بر کسی برتری نداشت و نقش میان ما دو نفر (من و خانم زارع) تقسیم شد. ما هر دو در نقش مددکارانی اجتماعی بودیم و در جامعه هم افراد مختلفی را میبینیم که گرچه شغلشان مشترک است، اما از شخصیتهایی متفاوت برخوردارند. امیدوارم بازی ما در این نقش باعث شده باشد که مردم با شغل مددکاری آشنایی بیشتری پیدا کرده و در مواقع بروز مشکلاتشان بتوانند راحتتر به این افراد مراجعه کنند.