آخرین وضعیت معالجه توله خرس تصادفی گچسر +تصاویر
توله خرسی که اوایل آبان بر اثر برخورد شدید با یک خودروی زانتیا در محور کرج-چالوس دچار آسیبهایی جدی از جمله خونریزی مغزی، خونریزی ریوی و شکستگی جمجمه شده بود آخرین درمان دارویی خود را پشت سرگذاشته و بناست در جابگاهی بزرگتر برای رهاسازی آماده شود.
کد خبر :
776495
خبرگزاری تسنیم: توله خرسی که اوایل آبان بر اثر برخورد شدید با یک خودروی زانتیا در محور کرج-چالوس دچار آسیبهایی جدی از جمله خونریزی مغزی، خونریزی ریوی و شکستگی جمجمه شده بود آخرین درمان دارویی خود را پشت سرگذاشته و بناست در جابگاهی بزرگتر برای رهاسازی آماده شود.
توله خرسی که آبان ماه، بر اثر برخورد شدید با یک خودروی زانتیا در محور کرج-چالوس دچار آسیبهایی جدی از جمله خونریزی مغزی، خونریزی ریوی و شکستگی جمجمه شده بود هفته گذشته آخرین درمان دارویی خود را پشت سرگذاشت و بناست در جابگاهی بزرگتر برای رهاسازی آماده شود.
فردین حکیمی، مدیرکل حفاظت محیط زیست، با بیان اینکه بیش از ۹۵ درصد تصادفات حیات وحش منجر به مرگ جانوان میشود میگوید: اقدامات به موقع تیم دامپزشکی حیات وحش استان البرز به سرپرستی دکتر امید مرادی و همکاری دکتر مجید درگی این گونه را از مرگ حتمی نجات داد. نام «امید البرز» را برای این توله خرس انتخاب کردیم تا امید داشته باشیم که شاهد بازگشت مجدد آن به طبیعت خواهیم بود. وی درباره سرنوشت این توله خرس که درمان ۸۸ روزه خود را در مرکز نگهداری از حیات وحش پارک چمران در استان البرز گذرانده میگوید: هنوز زمان برای رها سازی این گونه در محیط طبیعی فرا نرسیده است، زیرا در
فصل سرما خرسها به خواب زمستانی میروند که برای رسیدن به این وضعیت باید ذخیره چربی مناسبی داشته باشند، ولی امید البرز با این شرایط نمیتواند در طبیعت رها شود و تا حدود ۳-۲ ماه آینده در یکی از مراکز حیات وحش نگهداری خواهد شد تا به سلامت کامل برسد.
به منظور شنیدن جزئیات مراحل درمان این توله خرس قهوهای، که پس از تصادفی شدید، اکنون از نظر مسئولان محیط زیست از شرایط جسمی رضایتبخشی برخوردار است، خبرگزاری تسنیم، گفتوگویی را با امید مرادی، متخصص جراحی دامپزشکی و دامپزشک معالج این حیوان ترتیب داده که در ادامه میخوانید: از گچسر تا تهران و ۴۸ ساعت در کما تسنیم: چطور شد که مسئولیت درمان توله خرس تصادفی گچسر را بر عهده گرفتید و حیوان به بیمارستان دامپزشکی مرکزی منتقل شد؟ مرادی: این توله خرس حوالی سه بامداد روز ششم آبان در نزدیکی منطقه گچسر با یک خودروی زانتیا در محور کرج-چالوس برخورد کرده بود. ماموران
راهداری، موضوع را به اداره محیط زیست منطقه اطلاع داده و ماموران محیط زیست، پس از حضور در منطقه حیوان را به حاشیه جاده منتقل کرده بودند. ساعت پنجونیم صبح، دکتر درگی، دامپزشک اداره کل حفاظت محیط زیست استان البرز که از ماجرا خبردار شده بودند با من تماس گرفتند و خواستند برای بررسی وضعیت حیوان عازم منطقه شویم و ببینیم آیا شرایط به گونهای هست که در همان منطقه و یا در کرج بتوان برای حیوان کاری انجام داد یا نه. اما زمانی که رسیدیم متوجه خونریزی شدید و سطح هشیاری بسیار پایین حیوان شدیم. شرایطی که نگرانکننده بود و به علاوه استفاده از داروی بیهوشی را بسیار
خطرآفرین میکرد. چرا که در صورتی که توله خرس زخمی را برای انتقال، بیهوش میکردیم، ممکن بود فشار خون پایین، حتی پیش از رسیدن به مقصد به مرگ حیوان منجر شود. توله خرس بدون استفاده از داروی بیهوشی مقید شد و توسط وانت محیط زیست به بیمارستان دامپزشکی مرکزی در تهران، که پیشتر هم مسئولان محیط زیست، گونههای آسیبدیده حیات وحش را ارجاع داده بودند منتقل شد تا پس از معاینات و بررسیهای رادیوگرافی، درباره نحوه درمانش تصمیمگیری شود.
نتیجه بررسیها به کجا رسید؟ مرادی: زمانی که توله خرس به بیمارستان رسید از دکتر رستمی، متخصص داخلی دامپزشکی هم خواستم بیایند. معاینات را آغاز کردیم. واضح بود که شرایط حیوان وخیم است و سطح هشیاری بسیار پایین. اما بررسیهای رادیوگرافی، شکستی واضحی را در بدن حیوان نشان نمیداد. به همین دلیل به خونریزی مغزی، هماتوم مغزی و ادم مغزی مشکوک شدیم. هماهنگیهای لازم را با دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران انجام دادیم و حیوان را برای سیتیاسکن به این دانشکده منتقل کردیم. سیتیاسکن از جمجمه و اندامهای داخلی این توله خرس، حکایت از خونریزی وسیعی در نیمکره
راست مغز داشت که فضای وسیعی از جمجمه را پر کرده بود. در ریه هم خونریزی نه چندان وسیعی مشاهده شد و همچنین زخمهایی در ناحیه گیجگاه، دست و پای راست. از درمان ۸۸ روزه بگویید و اقداماتی که انجام شد تا توله خرس زنده بماند و حالا مسئولان محیط زیست امید به رهاسازیاش داشته باشند. مرادی: باید فشار مغز را که به دلیل خونریزی بالا رفته بود کاهش داده و از منجر شدن به ادم مغزی جلوگیری میکردیم. همچنین باید خونریزی مغز و ریه را متوقف میکردیم و سپس با دارودرمانی زمینه را برای جذب لختهای که در سطح مغز تشکیل شده فراهم میکردیم. باید علائم حیاتی را بررسی میکردیم
تا بدانیم این لخته مسیر تخیله شدن از طریق مایع مغزی نخاعی را پیش میگیرد یا نه که اگر نگیرد و فشار جمجمه بالاتر رود لخته را باید با عمل جراحی تخیله کرد. مایعدرمانی و آنتیبیوتیک برای زخمها تجویز شد و حیوان پس از سیتیاسکن از دانشکده به پارک چمران کرج انتقال یافت. ۴۸ ساعت اول سطح هشیاری بسیار پایین بود. به طوری که مسئولان به راحتی وارد قفس میشدند و حیوان بدون هیچ واکنشی در حالتی شبیه کما به سر میبرد. تنها عکسالعمل حیوان این بود که اگر پنجهها را فشار میدادیم واکنش کمی نشان میداد. این وضعیت ما را بسیار نگران میکرد.
بعد از ۴۸ ساعت داروها اثر کرد و فشار از روی مغز برداشته شد و از روز سوم حیوان با اینکه ناتوان بود غرش میکرد و به نزدیک شدن ما واکنش نشان میداد. امید، رفتهرفته حرکت را آغاز کرد و متوجه شدیم که روی دست چپ و پای چپ لنگش دارد و وزن نمیگیرد. این مورد با توجه به اینکه خونریزی را در سمت راست دیده بودیم طبیعی بود. به همین دلیل درمان را به همان شکل ادامه دادیم. تا روز دهم، هرروز تزریق آنتیبیوتیک با استفاده از دارت انجام میشد.
چالش زخم عفونی پنهان روز دهم برای ارزیابی وضعیت زخمها، امید را برای اولین بار بیهوش کردیم و متوجه یک بافت وسیع نکروتیک به طول ۵۰ سانتیمتر و عرض ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر در پهلوی سمت چپ حیوان شدیم که زیر خز پنهان بود: پوست نکروز شده روی سطحی از عفونت. علت این بود که برخورد ماشین با سمت چپ قفسه سینه حیوان سبب له شدن عروق و توقف خونرسانی شده و در نتیجه، این ناحیه پس از ده روز حالا به شدت دچار عفونت شده بود. حالا ما با توله خرسی مواجه بودیم که یک زخم وسیع عفونی داشت که در صورت عدم درمان به سپتمیسمی و مرگ میانجامید. زخمی که درمان آن مستلزم دستکم هفتهای
دوبار بیهوش کردن حیوان بود. در عین حال توله خرسی پیشرویمان بود که به دلیل عارضه مغزی، بیهوشیهای مکرر میتوانست، مرگ را برایش رقم بزند. به علاوه، اگر حیوان بر اثر عفونت زخم از بین میرفت انتقاد چندانی گریبان تیم معالج را نمیگرفت، اما اگر حیوان را طی بیهوشیهای مکرر از دست میدادیم قطعا تیم معالج در نظر افکار عمومی به دلیل بیهوش کردن این حیوان مورد انتقاد قرار میگرفت.
بعد از مشاهده این زخم، یک کمیسیون پزشکی ترتیب دادیم تا تصمیم درستی بگیریم. ریسک انتقادات در صورت مرگ احتمالی تولهخرس بر اثر بیهوشیهای مکرر را پذیرفتیم و مصلحت حیوان را به مصلحت تیم معالج ترجیح دادیم. تصمیم گرفتیم شانسی برای زنده ماندن به حیوان بدهیم، چون زنده ماندنش در صورت عدم درمان زخم، غیرممکن بود. درمان زخم آغاز شد. ماه اول درمان زخم، هفتهای دوبار، امید را بیهوش میکردیم، زخم را شستشو و ضدعفونی کرده و بافت رشد کرده را برمیداشتیم تا پوست رشد کند.
امید کلا، ۱۶ بار بیهوش و ریکاور شد که به ویژه از نظر انتخاب دارو اقدامی بسیار حساس بود. چون در صورت ابتلا به عارضه مغزی، بسیاری از داروهای بیهوشی به دلیل آنکه فشار مغز را بالا میبرند منع مصرف دارند. به علاوه گاهی، حیوانات به یک دوز از دارو مقاوم میشوند یا مقداری از دارو در چربی بدنشان باقی میماند و بیهوشی بعدی را با مشکل مواجه میکند به همین دلیل با وجود محدودیتهای دارویی سعی کردیم این احتمالات به حداقل برسد. رفتهرفته بستر زخم هم از حالت عفونی خارج شد و زخم گرانوله شد. حالا مشکلی دیگر وجود داشت و آن وسعت زخم بود که بدون پیوند پوست، زمان زیادی برای
التیمام آن لازم بود. برای انجام پیوند پوست هم، چون رفتار حیوان قابل پیشبینی نبود و نمیدانستیم واکنشها و تماسها با دیواره قفس تا چه حد ممکن است به گرفت آسیب برساند و از طرفی امکان بیهوشی و بررسی روزانه زخم هم وجود نداشت، تصمیم گرفتیم از پانسمانهای جدیدی که اخیرا برای تسریع روند بازسازی پوست بهکارگرفته میشود استفاده کنیم. به مدت ۴۵ روز از این پانسمانها استفاده کردیم که سرعت بهبود زخم طی این مدت کاملا ملموس بود. آخرین بار، هفته گذشته پانسمان را باز کردیم که زخم بسیار کوچک در حد یک نخود شده بود و نیازی به دارو نداشت. پانسمان کوچکی روی زخم گذاشتیم تا
روزی که حیوان برای انتقال به جایگاهی بزرگتر بیهوش میشود این پانسمان هم برای آخرین بار برداشته شود. گام بعدی، انتقال به جایگاهی بزرگتر و آماده شدن برای رهاسازی وضعیت کنونی حیوان را چطور ارزیابی میکنید؟ مرادی: از همان ابتدا پیشنهادم این بود که محل نگهداری، محصور باشد و امید انسانها را نبیند. به همین دلیل، قفسی تو در تو برای نگهداری امید در نظر گرفتند که اطرافش هم محصور است. امید خلقوخوی تهاجمی را در واکنش به مشاهده ما همچنان حفظ کرده و به حضور انسان کاملا حساس است. وزنگیری روی پا و دست چپ هم رضایتبخش است و حرکتهای حیوان طبیعی به نظر
میرسد. درمان زخم هم که همانطور که گفتم به پایان رسیده. قرار است امید به زودی به جایگاهی بزرگتر منتقل شود تا زمان رهاسازی فرا برسد. لباس زمستانی امید برای زیبایی است یا محافظت از سرما؟ مرادی: در حال حاضر، بخشی از بدن امید، به طور کامل خز ندارد. به همین دلیل پوششی برای برای محافظت در برابر سرمای هوا برایش در نظر گرفتیم. مشارکت رایگان بخش خصوصی در درمان و بازرپروری حیات وحش اخیرا مشارکت بخش خصوصی در درمان جانواران وحشی افزایش یافته و بر خلاف گذشته، روند درمان و بازپروری این حیوانات به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و سپس مرکز بازپروری
حیات وحش پارک پردیسان محدود نمیشود. این مشارکت، چه دلیلی دارد؟
مرادی: پیشتر، فعالیت متخصصان که خارج از دانشگاه بسیار محدود بود و بخش خصوصی مانند امروز در زمینه دامپزشکی فعال نبود. اما حالا هم دامپزشکی در سطح کشور پیشرفت قابل توجهی یافته هم خدمات پیشرفتهتری ارائه میشود که قبلا وجود نداشت. به عنوان مثال عملهای جراحی پیچیده ستون مهرهها که اخیرا انجام میشود، پیشتر انجام نمیشد و اغلب حیواناتی که اکنون با این عملهای جراحی درمان میشوند پیشتر با چنین شرایطی یوتانایز میشدند. مشارکت در درمان گونههای حیات وحش برای بخش خصوصی جذاب است و انگیزه رقابت ایجاد میکند. اینکه کدام دامپزشک یا کدام مرکز، خدمات بهتری
ارائه میکنند و نتیجه بهتری به دست میآید اهمیت دارد. از سوی دیگر در کل تعداد افراد علاقهمند به ارائه خدمات به حیات وحش بیشتر شده و در نهایت حساسیت بیشتری در سطح جامعه نسبت به این موضوع به وجود آمده. طبق آخرین اطلاعات، در هیچیک از موارد هزینهای بابت مشارکت در درمان جانواران وحشی آسیبدیده از سازمان حفاظت محیط زیست به بخش خصوصی پرداخت نشدهاست. در مورد توله خرس گچسر چطور؟
مرادی: هزینهای پرداخت نمیشود. مخارج معاینات، آزمایشها، رادیوگرافی، داروها و پانسمانها را بیمارستان دامپزشکی مرکزی متقبل شد و هزینههای نگهداری و خوراک امید را هم آقای نوری، مدیر مرکز نگهداری از حیات وحش پارک چمران کرج. البته در این میان سازمان مرکزی حفاظت محیط زیست موضوع انتقال حیوان به پارک پردیسان را مطرح کرده بود، اما مدیرکل و دامپزشک اداره کل حفاظت محیط زیست البرز به مسیر درمان اعتماد کردند و با انتقال حیوان به پردیسان موافقت نکردند که خوشبختانه این کار تیمی، نتیجهای رضایتبخش به همراه آورد.