این ۳ نشانه می‌گوید که به پارکینسون مبتلا شده‌اید

پیرامون پارکینسون و علایم آن می‌بایست به این نکته توجه کرد که گا‌ها فردی می‌تواند دچار تغییرات حرکتی خاصی شود، ولی بیماری پارکینسون نداشته باشد، در این حالت گفته می‌شود که فرد دچار پارکینسونیسم شده یعنی فقط علائم پارکینسون را بروز می‌دهد و یا اینکه واقعاً دچار پارکینسون است.

کد خبر : 776376

سرویس سبک زندگی فردا: بیماری پارکینسون جزء گروه بیماری‌های دژنراتیو یعنی تحلیل رونده است که در آن قسمت‌هایی از مغز که عمدتاً در فرآیند حرکت دخالت دارند، دچار تحلیل می‌شوند و این تحلیل به گونه‌ای است که به تدریج عملکرد خود را از دست می‌دهند؛ یعنی می‌توان گفت: بیماری تدریجی هم هست.به نقل از زندگی آنلاین بیماری پارکینسون دارای دو وجهه می‌باشد، یک وجه آن خود بیماری پارکینسون و وجه دیگر آن علائم بیماری است.

برای روشن شدن موضوع از مثال استفاده می‌کنیم.

بعنوان مثال درمورد سردرد، وقتی فردی مبتلا به سردرد می‌شود، این سردرد هم می‌تواند خود یک بیماری باشد مانند میگرن، و هم می‌تواند نشانه‌ای از یک بیماری دیگر باشد.

با توجه به اهمیت موضوع به سراغ متخصص این امر دکتر داریوش نسبی تهرانی متخصص مغز و اعصاب رفتیم و دکترطبق درخواست جمعی کثیری از شما خوانندگان عزیز گزارش کامل و جامعی را د. ررابطه با بیماری پارکینسون به ماهنامه دنیای سلامت ارائه دادند.

آنچه که در ادامه می‌خوانید گزارش مروری در مورد بیماری پارکینسون می‌باشد.

پارکینسونیسم

پیرامون پارکینسون و علایم آن می‌بایست به این نکته توجه کرد که گا‌ها فردی می‌تواند دچار تغییرات حرکتی خاصی شود، ولی بیماری پارکینسون نداشته باشد، در این حالت گفته می‌شود که فرد دچار پارکینسونیسم شده یعنی فقط علائم پارکینسون را بروز می‌دهد و یا اینکه واقعاً دچار پارکینسون است.

در واقع می‌توان گفت: این افراد دو گروه متفاوت هستند؛ همانطور که گفته شد گروهی را که صرفاً علامتی ازعلائم پارکینسون دارند، ولی بیماری پارکینسون ندارند را پارکینسونیسم می‌گوییم.

بازه سنی پارکینسون

پارکینسون معمولاً درسنین بالای ۶۰ سال رخ می‌دهد، ولی به طور استثتناء در جوان‌ها هم مواردی از ابتلاء به پارکینسون وجود دارد که در این صورت ممکن است زمینه‌های ژنتیکی در ایجاد بیماری دخیل باشند.

براساس آمار‌های موجود، ممکن است یک درصد از افراد بالای ۶۰ سال دچار پارکینسون شوند که البته این مقدار قابل توجه است.

علائم پارکینسون

به دلیل تدریجی بودن پارکینسون، بیماری ممکن است با علائم مخفی و خیلی سبک شروع شود به طوری که دیگران متوجه آن نشوند و فقط خود فرد لرزش اندام‌ها را احساس کند.

بیماری پارکینسون با این سه نشانه همراه است:

تروما

کندی حرکت

سفتی درحرکت اندام‌ها.

لرزش در ابتدا ممکن است خیلی کند باشد و فقط خود فرد آن را احساس کند و شاید حتی بعضی مواقع، آن را مخفی کند و بروز ندهد، ولی به تدریج که بیماری پیشرفت می‌کند حرکات فرد کندتر می‌شود.

ممکن است در ابتدا اطرافیان این لرزش را متوجه شوند و خود فرد متوجه نشود. مثلاً پلک زدن فرد کمتر می‌شود یا اینکه صورت حالت ماسکه پیدا می‌کند، بی‌حس و بی‌روح می‌شود.

همچنین اگر کاری از فرد بیمار بخواهید خیلی کند انجام می‌دهد یا در پیاده‌روی از بقیه افراد عقب می‌ماند.

تغییرشرایط حرکتی نیز در افراد مبتلا به پارکینسون کند و به سختی انجام می‌شود؛ به عنوان مثال اگر بخواهد به عقب برگردد، به کندی برمی‌گردد.

این‌ها علائم تدریجی است که به سراغ فرد می‌آید و خود بیمار در بیشتر مواقع متوجه آن‌ها می‌باشد و پاره‌ای از مواقع نیز توجه اطرافیان را جلب می‌کند.

افسردگی یا پارکینسون

یکی از موارد تشخیص افتراقی پارکینسون با بیماری افسرگی همین حالت بی روح شدن صورت، کم حرف شدن فرد یا کندی حرکات و صحبت کردن است؛ بنابراین در بیشتر مواقع این علائم را به حساب افسردگی می‌گذارند. همچنین برعکس آن هم وجود دارد یعنی خیلی‌ها که افسرده می‌شوند آن را به حساب پارکینسون می‌گذارند، در صورتی که فرد مبتلا به افسردگی است.

در بسیاری از موارد بیمار افسرده را برای درمان پارکینسون و یا بیمار دچار پارکینسون را برای درمان افسردگی وارد مسیر اشتباه درمان می‌کنند؛ در صورتی که این‌ها به لحاظ بیماری و طبیعتاً روش‌های درمانی، با هم تفاوت دارند؛ بنابراین هرچند افسردگی یکی از نشانه‌های پارکینسون است، ولی ممکن است فرد فقط افسردگی داشته باشد؛ زیرا فرد افسرده هم کمتر حرکت می‌کند، سعی می‌کند گوشه‌ای بنشیند و حرف نزد.

افرادی که دچار پارکینسون هستند کارهایشان را خیلی کند انجام می‌دهند در صورتی که ممکن است احساس خودشان، این نباشد.

پاتولوژی پارکینسون

«دوپامین» یک ناقل شیمیایی برای بخش‌های حرکتی مغز است و درواقع موتور سیستم اعصاب را هم استارت زده و هم کنترل می‌کند؛ بنابراین وقتی مقدار دوپامین پایین باشد، به دلیل آنکه هسته‌ای که دوپامین به اسم جسم سیاه ترشح می‌کند تحلیل می‌رود، حرکات فرد کند می‌شود.

فرد حتی در بلع و صحبت کردن هم با مشکل روبرو می‌شود. گاهی نمی‌توان با آن‌ها تلفنی صحبت کرد؛ چون به قدری آرام و کند حرف می‌زنند که نمی‌توان فهمید چه می‌گویند.

این بخش در واقع جزء پاتولوژی بیماری پارکینسون است و علت اصلی آن به دلیل دژنراتیو بودن، مثل آلزایمر ناشناخته است.

آلزایمر، چون از یک سنی شروع می‌شود مغز آتروفی شده و حافظه اُفت می‌کند و پارکینسون نیز در یک زمان ایجاد می‌شود، ولی در واقع علل دیگری برای بیماری پارکینسون وجود دارد.

علل پارکینسون

اگر مسمومیت‌ها، تروما، ضربه‌ها، تصادفات، حتی سکته‌های مغزی در منطقه‌ای که مربوط به دوپامین است رخ بدهد ممکن است فرد را دچار پارکینسون کند.

البته وضعیت فردی که بیماری‌اش ناشی از این اختلالات باشد ممکن است خیلی بهتر شود و در یک حدی ثابت بماند.

ولی خود بیماری پارکینسون معمولاً سیر پیش رونده دارد و متاسفانه در طول یک سال فرد را از این نظرناتوان می‌کند؛ بنابراین دارو‌ها و درمان‌هایی که درحال حاضر برای این بیماران استفاه می‌شوند کنترل کننده هستند و پیشرفت بیماری را به عقب می‌اندازند.

در واقع می‌توان بیان کرد دارو‌هایی که جهت بیماری پارکینسون تجویز می‌شوند نقش کنترل کننده‌ی بیماری را دارند.

درمان منطقی پارکینسون

یکی از راهکار‌های درمانی مؤثر پارکینسون این است که دارو را به میزان کم برای بیمار تجویز کنیم و به تدریج میزان آن را افزایش دهیم.

یعنی تا جایی که ممکن است از مریض بخواهیم با مشکلات خود مدارا کند.

باید به او بگوییم که ایرادی ندارد که حرکاتش ضعیف و کندتر شده و در همین حدی که هست خوب است و انتظار زیادی از او نداریم.

چون باید درمان دارویی را جلو ببریم و نمی‌خواهیم صورت مساله را پاک کنیم.

بیمار باید آرام آرام خود را با این وضعیت تطبیق دهد. او و همراهانش باید از نظر حرکتی بیمار را حفظ کنند؛ چون تمایل فرد برای حرکت بسیار کم است و باید به او انگیزه داد برای اینکه حرکتش را افزایش داده و به هر بهانه‌ای او را به حرکت تشویق کنند.

اگر فرد می‌خواهد به اتاق برود، باید یک دور هم در اتاق بزند و راه بیشتری برود، چون هر چه بیشتر حرکت کنند برایشان بهتر است و هر چه کمتر حرکت کنند وضعیت‌شان بدتر می‌شود.

باید توجه داشته باشیم که تا زمانی که مجبور نباشیم این دسته از بیماران را بستری نکنیم مگر اینکه دچار مشکل حادی باشند؛ چون در بیمارستان حرکت کمتر است و بیماری تشدید می‌شود.

آیا پارکینسون درمان قعطی دارد؟

پاسخ قاطع خیر است. البته برخی از روش‌های درمانی برای آن پیشنهاد و پیش بینی شده است.

به عنوان مثال بعضی از روش‌های جراحی وجود دارد که در قسمتی از هسته مغز الکترود کار می‌گذارند و با این کار، مغز را تحریک می‌کنند.

ولی این روش‌ها یک روش درمانی کامل نمی‌باشند و برای همه بیماران جواب نمی‌دهند. بعضی از انواع این بیماری ممکن است به درمان جراحی پاسخ داده و بهتر شوند؛ بنابراین بهتر است با روش‌های درمان دارویی با این بیماری مدارا کرد و در مسیر درمان با بیمار همراه شد و سعی کنیم عملکرد او را حفظ کنیم.

متأسفانه بعضی از پزشکان به این منظور که رضایت بیمار را به دست بیاورند، برای بیمار دارو با دوز بالا تجویز می‌کنند.

در این حالت، علائم بیمار بهبود یافته و ظرف دو ماه هیچ علامتی از بیماری در فرد مبتلا دیده نخواهد شد.

حتی از دوران سلامتی خود هم فعال‌تر می‌شوند، چون دوپامین به این فرد می‌رسد. در واقع می‌توان گفت: او را دوپینگ می‌کنند! و فرد می‌گوید من از قبل هم بهتر راه می‌روم.

منتهی، چون بیماری ریشه کن نشده و در بدن فرد باقیست، بعد از مدتی با پیشرفت بیماری دیگر به دارو پاسخ مثبتی نخواهد داد.

نقش عوامل محیطی

پارکینسون هم مانند سایر بیماری‌های تحلیل رونده مغز وابسته به یک سری عوامل محیطی است.

اگر بیمار در حالت ثبات است، سرماخوردگی، اسهال، شوک عاطفی و روحی و شکستگی روند پیشرفت بیماری را سرعت می‌بخشد؛ بنابراین مراقبت و پرستاری از این افراد اهمیت دارد و باید افرادی که با این بیماران زندگی می‌کنند وضعیت‌شان را درک کنند و انتظار زیادی از او نداشته باشند.

همچنین سعی کنند بیمار را به حرکت دعوت کنند و به او انگیزه بدهند؛ چون روحیه این بیماران پایین است و افسردگی‌شان باید درمان شود و فرد با یک امید و انگیزه بالا با بیماری کنار بیاید.

بسیاری از بیماران می‌باشند که انگیزه خوب و اراده قوی دارند.

درواقع ایجاد انگیزه برای این افراد را جزء شروط درمان می‌گذاریم و آن‌ها باید به هر بهانه‌ای حرکت کنند و دارای روحیه خوب باشند.

شیوع بین زنان یا مردان

درصد ابتلای آقایان نسبت به خانم‌ها بیشتر است. براساس آمار‌های موجود مردان ۲ برابر زنان به این بیماری مبتلا می‌شوند و به طور کلی این بیماری ۱ درصد جمعیت ۶۰ سال به بالا را شامل می‌شود.

روند حرکت سنی کشور ما رو به سالمندی است و طبق آمار‌های جهانی شیوع این بیماری در سالمندان بیشتر است و این خود یک زنگ خطر بزرگ برای کشور ما است؛ بنابراین لازم است که جامعه در زمینه برخورد با بیماران مبتلا به پارکینسون آموزش‌های لازم را ببیند.

چون این افراد حرکات کندی دارند و به عنوان مثال در ایستگاه‌های اتوبوس هنگام سوار و پیاده شدن دچار مشکلاتی می‌شوند و لازم است که راننده و همچنین مردم به وضعیت جسمانی این بیماران توجه کنند.

به دلیل عدم رعایت همین موارد است که بیماران مبتلا به پارکینسون علاقه‌ای به بیرون آمدن از خانه آن هم به تنهایی ندارند و این باعث منزوی شدن و افسردگی بیشتر در این افراد می‌شود.

ارتباط توهم و پارکینسون

مواردی هست که پارکینسون با آلزایمر یا دمانس یا درواقع اُفت شناختی هم توام می‌شود. چون بیماری دژنراتیو هست، وقتی دچار اختلال شناختی شوند، توهم هم به علائم اضافه می‌شود.

ممکن است فرد حافظه‌اش ضعیف و دچار یک سری هذیان گویی شود. پارکینسون و افسردگی و آلزایمر می‌توانند در کنار هم حرکت کنند.

بیماری‌های زمینه‌ای

بعضی از دلایل پارکینسون دژنراتیو نیست و به عنوان مثال مسمومیت با یک سری از گازها، ترومای مغزی، سکته‌های مغزی و عفونت‌های مغزی ممکن است به بخشی از مغز آسیب وارد کنند که مسئول بخش دوپامین است و آن وقت علائم پارکینسون نمایان می‌شوند.

هزینه درمان

بیماران پارکینسون باید به طور مداوم دارو مصرف کنند. دارو‌های این بیماری هم نسبتاً گران قیمت است.

به خصوص اگر بیماران بخواهند داروی خارجی تهیه کنند. به طور کلی از نظر هزینه‌های درمانی جزء بیماری‌های پرهزینه است.

به ویژه اینکه افراد سالمند که باید به دلیل بیماری‌های مختلفی که به آن‌ها مبتلا هستند، دارو‌های دیگری نیز مصرف کنند.

تعداد دارو‌ها زیاد است و ممکن است روزی ۵ قرص مصرف کنند. بعضی مواقع هم دارو‌هایی است که مشابه داخلی آن یافت نمی‌شود و باید داروی وارداتی را استفاده کنند.

بعد مالی تنها بخش کوچکی از مشکلات بی شمار این افراد است و حمایت بیشتری را در این راستا می‌طلبد.

حرف آخر

آگاهی داشتن از بسیاری از بیماری‌ها ممکن است خیلی مفید نباشد یا حتی به سبب اسباب روانی آن‌ها مضر باشد. ولی آگاهی داشتن پیرامون بسیاری از بیماری‌ها ضروری است.

مثلاً پارکینسون از جمله بیماری‌هایی است که خانواده‌ها و خود فرد باید نسبت به آن اگاهی داشته و بر آن مسلط باشند؛ چرا که می‌تواند در کیفیت زندگی و حتی فرآیند درمانی بسیار کمک کننده باشد؛ بنابراین ما توصیه می‌کنیم که آگاهی را در این بیماری بالا ببرید و خانواده‌هایی که بیمار پارکینسون دارند حتماً آموزش ببینند و به فرد انگیزه بدهند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: