گمانه هایی درباره دلایل افزایش نرخ ارز
به طوری که طبق اطلاعات سامانه سنا، نرخ دلار در یک ماه گذشته ۳۶۵ تومان و طبق اعلام شبکه اطلاع رسانی طلا و ارز از نرخ های لحظه ای بازار تهران، دلار در مدت یادشده ۳۹۳ تومان افزایش نرخ پیدا کرده است.
کد خبر :
775169
روزنامه خراسان؛ محمد حقگو: دلار این روزها تب کرده و نوسان نرخ آن زیاد شده است. اگر چه بر خلاف تصور، باید اذعان کرد نرخهایی که گفته میشود اعم از ۴۷۰۰، ۴۶۰۰ و ... تاکنون عملاً با ثبات نبوده و تنها اثرش تحولات لحظهای بر تیتر رسانهها بوده است، اما فزونی یافتن نرخ دلار به هر حال، حساسیتها و تحلیلها را راجع به این که در بازار ارز چه خبر است برانگیخته است. به طوری که طبق اطلاعات سامانه سنا، نرخ دلار در یک ماه گذشته ۳۶۵ تومان و طبق اعلام شبکه اطلاع رسانی طلا و ارز از نرخهای لحظهای بازار تهران، دلار در مدت یادشده ۳۹۳ تومان افزایش نرخ پیدا کرده است. نرخ بالای دلار خوب است یا بد؟ قبل از این که وضعیت کنونی بازار ارز را بیشتر باز کنیم، بهتر است سوال مهم فوق را که در شرایط کنونی زیاد مطرح میشود، مرور کنیم. این که آیا افزایش نرخ دلار برای صادرات کشور خوب است یا بد؟ در ادبیات اقتصادی، دیدگاه کلی وجود دارد که افزایش نرخ دلار نه تنها منفی نبوده، بلکه به این دلیل که میتواند به افزایش صادرات کشور منجر شود، مثبت نیز میتواند باشد. با این حال، عمده مسئله بر سر امکان افزایش صادرات است. مطالعه گذشته
اقتصاد ایران نشان میدهد که تحولات و جهشهای نرخ ارز لزوماً به افزایش صادرات منجر نشده است. با این حال نگاهی به ترکیب واردات، میتواند نگرانیهای اخیر اقتصاداز وضعیت نرخ ارز را تاحدی توضیح دهد. آمارهای گمرکی از ترکیب واردات کالاها در سال ۹۵ بیانگر این نکته است که کالاهای واسطهای که در جریان تولید به کار گرفته میشوند، حدود ۶۵ درصد واردات کل کشور از نظر ارزش را به خود اختصاص میدهند. بعد از آن کالاهای سرمایهای با سهم قریب به ۲۰ درصد قرار دارند؛ بنابراین در مجموع میتوان گفت: حدود ۸۵ درصد واردات کشور مربوط به تولید میشود و برای همین میتوان نتیجه گرفت در صورت تداوم این تنش ها، این موضوع میتواند به معنای افزایش هزینه تولید تلقی شود که خود را در تقویت بنیادین تورم نشان خواهد داد. تشریح چند احتمال برای چرایی افزایش نرخ ارز سوال بعدی درباره چرایی نرخ ارز مطرح است. این روزها تحلیلهای زیادی درباره دلایل افزایش نرخ ارز مطرح میشود. عدهای سعی میکنند در فضایی فارغ از تحلیل، این موضوع را با توجه به عدم تحقق نیافتند برخی اظهارات مسئولان دولت درباره کاهش نرخ ارز مطرح کنند و نتیجه بگیرند که
این دفعه نیز اظهارات دولتیها به نتیجهای نمیرسد؛ بنابراین تلاشهای دولت در این زمینه ناکارآمد بوده و خبرهای لحظهای که در بالا بدان اشاره شد، مقدمهای برای تداوم رشد زیاد در قیمت ارز خواهد بود. ناگفته نماند که اصرار و حساسیت دولت و البته برخی اظهار نظرهای رئیس جمهور درباره تکدر خاطر از افزایش نرخ ارز، بر دامنه حساسیتها در این زمینه افزوده است. برخی دیگر از تحلیل ها، بر این باورند که بانک مرکزی در تامین و تنظیم بازار ارز، با کمبود ارز مواجه شده بنابراین دیگر عنان کنترل بازار از دست بانک مرکزی خارج شده است. هرچند رئیس جمهور شب گذشته به صراحت این مسئله را رد کرد و ... با این حال در شرایط کنونی به نظر نمیرسد دولت به دلیل افزایش قیمت نفت (تا حدود ۶۸ دلار) و تداوم روند مناسب در میزان صادرات نفت، با کسری منابع ارزی برای تنظیم بازار مواجه باشد. هر چند که برخی شواهد از وجود برخی مسائل بر سر نقد شدن پول نفت و انتقال آن به داخل خبر میدهند. گزارش مرکز آمار هم از نرخ رشد شش ماهه امسال نیز حاکی از این است که در این مدت رشد ارزش افزوده بخش نفت در شش ماهه نخست امسال، ۴.۴ درصد بوده است. همچنین در این باره دیروز در
خبرها خواندیم که کریمی مدیر صادرات بانک مرکزی از پوشش تمام تقاضای بازار توسط این بانک خبر داد. آن هم در شرایطی که طبق گزارش میدانی خراسان از وضعیت دیروز بازار ارز، هجوم کم سابقهای از سوی متقاضیان برای خرید دلار صورت گرفت؛ بنابراین میتوان گفت که شاید هدف بانک مرکزی از عرضه قطره چکانی دلار در شرایط کنونی (که در خبرها بعضاً میخوانیم)، پیش بینی این بانک برای زودگذر بودن تغییرات قیمتی زیاد و بی نیازی به مداخله جدی در بازار باشد نه تنگناهای منابع ارزی. برخی دیگر، کاهش نرخ سود بانکی و خروج سپردهها از آن به سوی دیگر بازارها را عامل این التهابات بیان کرده اند. در این زمینه اتفاقاً آمارهای بانکی در آبان ماه نشان میدهد که در مقایسه با اسفند ۹۵، میزان سپردههای بانکی بلندمدت با رشد ۴۵ درصدی و در مقابل میزان سپردههای بانکی کوتاه مدت با کاهش ۱۲.۲ درصدی مواجه شده است؛ بنابراین بحث رانش منابع به سوی بازارهای موازی نیز به نظر نمیرسد در این باره زیاد مطرح باشد. فرضیههای افزایش قیمت ارز با این حال به نظر میرسد فرضیههای زیر در این افزایش نرخ ارز بیشتر میتواند مطرح شود: اولین نکته مربوط به
تراز تجاری منفی غیر نفتی است. موضوعی که به عنوان موتور محرک افزایش تقاضای ارز میتواند مطرح باشد. گزارش شماره ۱۵۷۰۳ مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که تراز تجاری غیر نفتی در سالهای گذشته منفی یا مثبت نزدیک به صفر بوده است، اما امسال پیش بینی میشود به منفی ۸.۳ میلیارد دلار برسد که نسبت به رقم ۰.۲ میلیارد دلار سال ۹۵، کاهش شدیدی را نشان میدهد. هرچند دولت میتواند با توجه به افزایش درآمد نفتی، کاهش تراز تجاری را با عرضه ارز بیشتر جبران کند. از سوی دیگر، فضای منفی روانی را درباره این که نرخ ارز واقعی نبوده و باید افزایش یابد میتوان در تقویت موجهای دلاری این روزهای بازار موثر دانست. در تحلیل ها، با مبانی که درستی آنها دقیقاً مشخص نیست، اعلام میشود که نرخ ارز باید بسیار بالاتر از رقمهای کنونی باشد. به نظر میرسد این اظهار نظرها نیز در ایجاد زمینه روانی برای تداوم افزایش نرخ ارز، تاثیرگذار است. چرا که انتظار برای افزایش نرخ ارز، میتواند به افزایش تقاضای ارز منجر شود و قیمت ارز را بالا ببرد. موضوع سوم به ضعفهای شفافیت در بازار بر میگردد. به رغم این که سال گذشته، بانک مرکزی مقررات سفت و سختی را برای
مبارزه با صرافیهای غیر مجاز تعیین کرد، با این حال، خبرهای این چند روز اخیر، حاکی از فعالیت قابل توجه دلالان در بازار ارز یا صرافیهای غیر مجاز است. در کنار این موضوع شاید بتوان تداوم دلالی در بازار ارز را در طول فعالیتهای غیر شفاف اقتصادی در کشور بیان کرد. به عنوان مثال به رغم اقدامات مثبت صورت گرفته درباره مبارزه با قاچاق کالا، باز هم حجم بزرگی از واردات کشور در قالب قاچاق صورت میگیرد. برخی آمارها حاکی از قاچاق ۱۰ میلیارد دلاری کالا به کشور در طول سال است. طبیعی است که این میزان قاچاق، در فضای رها از تقیدات قانونی، میتواند فشار قابل ملاحظهای را بر تقاضای ارز و قیمت آن وارد کند. از سوی دیگر، امتناع دولت از ایجاد سامانههای دقیق برای کنترل فعالیتهای سوداگرانه در بازارهای کشور نیز میتواند توضیح دهنده تداوم فعالیتهای غیر رسمی در بازارهایی همچون ارز باشد. در خبرهای این چند روزه، کم گفته نشده است که دلالان و معامله گران، اقدام به بالا بردن نرخهای بازار کرده اند. نتیجه آن را هم میتوان در همان نرخهای عجیب لحظهای در بازار ارز دید. نرخهایی که ارقام کلی بازارها با آن متفاوت هستند و تنها کارایی
آنها را میتوان در تیترهای رسانهای و جو دادن بیشتر به بازار بیان کرد. در مجموع باید گفت، هم اینک تغییرات بنیادین عمدهای غیر از مواردی که گفته شد در بازار مشاهده نمیشود و بعید است تنشهای دلاری تداوم یابد. هر چند به احتمال زیاد نرخ ارز به صعود تدریجی خود ادامه خواهد داد. با این حال، این موارد نافی نقش دولت به عنوان سیاست گذار، در بهبود تراز تجاری غیر نفتی از طریق تقویت تولید صادرات گرا نیست. همچنین ایجاد شفافیت در بازار ارز باید به عنوان سیاست بی، چون و چرای دولت برای مقابله با رانتهای غیر قانونی ناشی از دلالی مد نظر قرار گیرد.