بهتر است دوباره ویدئوی همان مناظره را نگاه کرد
بهتر است به جای هر بحثی، دوباره ویدئوی همان مناظره را نگاه کرد، البته اگر دیگر نگاه کردنش مصداق تشویش اذهان عمومی تلقی نشود!
کد خبر :
775062
روزنامه وطن امروز؛ محمد سلامتی: من معتقدم پس از مناظره اخیر در برنامه ثریا در ۲ سالگی برجام، دیگر نیازی به حرف زدن پیرامون برجام نیست. بهتر است به جای هر بحثی، دوباره ویدئوی همان مناظره را نگاه کرد، البته اگر دیگر نگاه کردنش مصداق تشویش اذهان عمومی تلقی نشود! چه میتوان کرد، اما وقتی تئوری گوبلزی بر بخش زیادی از حامیان رسانهای برجام مستولی است و زمان ناگزیر در حرکت است! گذر زمان و تکرار یک دروغ مکرر در بستر آن، میتواند واقعیات را کاملاً وارونهنمایی کند، لذا سکوت چندان معقول نیست. بگذارید وارد اصل ماجرا شویم. ما همه خوب میدانیم یک راز تا زمانی راز محسوب میشود که آن را به کسی نگفته باشیم. این را حتماً خانم موگرینی هم بخوبی میداند. مهمتر اینکه خانم موگرینی بخوبی میداند افشای راز دیگران، عملی بسیار غیراخلاقی است. اینجا، اما یک استثنا وجود دارد. استثنایی که دیگر لزوماً خانم موگرینی قادر به تشریح آن نیست و برای شرح آن باید به پدران فکری ایدئولوژی لیبرالیسم در غرب رجوع کرد! عقل غربی میگوید واقعیتی به نام «منافع»، میتواند دگرگونکننده تمام اصول اخلاقی در هر موقعیتی باشد، لذا اینکه وزیر صنعت فرانسه روی
آنتن زنده از ارسال سلاح به عربستان به دلیل رشد اقتصاد فرانسه دفاع میکند، اصلاً چندشآور نیست، بلکه مطلبی کاملاً علمی را بر زبان رانده است! لازم است کمی بیشتر توضیح دهم. «جان لاک» انگلیسی، پدر فکری ایدئولوژی لیبرالیسم که در میان روشنفکران غربی و دنبالهروهای ایرانی آنان به دفاع از تساهل و تسامح و عدم خشونت معروف است، همانند «فرانسیس بیکن»، دیگر معبود روشنفکران ایرانی، از مدافعان سرسخت استعمار کشورهای آسیایی و آفریقایی بود. لاک جایی در دفاع از سرکوب مسیحیان مؤمن (پاپیستها) میگوید: «با هر عقیده دینی تا زمانی میتوان مدارا کرد که اعتقاد به آن، امنیت پادشاهی را سست نگرداند!» به بیان دیگر، لاک میگوید اصول اخلاقی که ما ظاهراً خود را به آن پایبند میدانیم، در صورت تضاد با منافع خودمان، از کشک هم بیارزشتر خواهد بود! حالا هم خانم موگرینی کار عجیبی نکرده است. موگرینی همزمان با ادعای آمریکا مبنی بر نقض برجام از سوی ایران، آن هم به دلیل فعالیتهای منطقهای و موشکی، طی سخنانی در پارلمان اروپا میگوید: «در بخش مقدمه این توافق ۱۰۴ صفحهای، یک ارجاع در حد یک نیمجمله با این مضمون وجود دارد؛ این توافق میتواند
مسیر را برای نوع دیگری از تعامل یا تعاملی سازندهتر در منطقه فراهم کند و زیربنای آن را ایجاد کند. آن جمله- شاید الان دارم یک راز را افشا میکنم- به درخواست ایران گنجانده شد». متن دقیق آن جمله چیست که حالا محل اصلی بهانهگیری ترامپ و کنایههای موگرینی و اروپا به فعالیتهای موشکی و منطقهای ایران شده است؟ با هم بخوانیم: «آنها- اعضای ۱+۵- اﻧﺘﻈﺎر دارﻧﺪ اﺟﺮای ﮐﺎﻣﻞ ﺑﺮﺟﺎم در جهت ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻪ ﺻﻠﺢ و اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻨﻄﻘﻪای و ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ ﮐﻤﮏ کند». اینکه خانم موگرینی به عنوان نماینده اروپای خوب، از کجای این جمله و با کدام فرمول اعجازآمیز، لزوم محدودیت فعالیتهای موشکی و منطقهای ایران را نتیجه میگیرد، شاید فقط روح سرگردان جان لاک بتواند پاسخ دهد، ولی ما به عنوان افرادی که هنوز به جرگه ارواح نپیوستهایم، از این شیطنتها حداقل باید بفهمیم که موگرینی با ما نیست، همچنان که اوباما با ما نبود! اینجا، اما ظاهراً با خودمان هم تعارف داریم. مثلاً در حالی که چند روز است نشریه فایننشال تایمز خبر داده وزیر خارجه آلمان در تماس تلفنی با همتای آمریکایی خود از توافق کشورهای اروپایی برای برگزار شدن گفتوگوهای فشرده و جدی درباره برنامه موشکی و
نفوذ منطقهای تهران سخن گفته است، سخنگوی محترم وزارت امور خارجه تنها به تکذیب خبر این نشریه آمریکایی بسنده میکند. آن طرف، اما در حالی که سفیر آلمان عکسهای آموزش پخت آبگوشت را از تهران توئیت میکند، ظاهراً هیچ ارتباطی با ادعای وزیر خارجه کشورش درباره مساله موشکی ما ندارد و خیالش کاملاً از مسائلی، چون احضار به وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی جهت ارائه توضیحات راحت است. مساله وقتی پیچیدهتر میشود که بدانیم مسؤولان دولتی پیش از این، مکرراً برجام را نه سقف همکاری با غرب که زیربنایی برای شروع همکاریها معرفی کردهاند. ما الساعه، اما داغدار همین همکاری پرسود هستیم و با آنکه قرار بود تحریمها در همان روز اجرای توافق لغو شود، هر ۱۲۰ روز یکبار برای تعلیق- و نه لغو- بخشی از آنها هم شیر یا خط میاندازیم. غرب، اما مایل است در سطح منطقه نیز چنین معاملهای با ما انجام دهد. اینجا البته دیگر پای توتال، بوئینگ و ایرباس در میان نیست و اصل جنس و طرف معامله، در ظاهر هم خیلی لوکس نیست! به بیان دیگر، مذاکرات منطقهای در سطح میدانی، بیش از آنکه تماس با آمریکا باشد، تغییر میدان و نوع مواجهه با سعودیها خواهد بود. چنین است که
آنها برای رفتن به پیشواز مذاکرات، ظاهراً همین چند وقت پیش، ماموران متجاوز به ۲ نوجوان ایرانی در فرودگاه جده را مشمول عفو ملوکانه قرار دادهاند! غرب، اما با وقاحت توقع دارد ما در چنین فضایی نیز میدان را به سعودیها واگذار کنیم تا آنها با خیال راحتتری جنگ را به پشت مرزها و داخل کشور ما بیاورند. کسانی که این روزها همچون آقای رحمانیان، مدیرمسؤول روزنامه شرق قصد دارند بدون ارائه هیچ دلیل منطقی و عقلانی، اروپا را دوست ما و دشمن آمریکا جا بزنند، بد نیست به این فکر کنند که اولاً تفاوت بین حرف تا عمل، فرق زمین تا آسمان است و اروپا تاکنون به عنوان مثال در زمینه بانکی اقدام عملی درخوری برای بهرهمندی ایران از منافع «اقتصادی» برجام در مقابل آمریکا صورت نداده است که هیچ، اکنون در حال بررسی تحریمهای جدیدی علیه ایران برای به دست آوردن دل ترامپ و عدم خروج (!) آمریکا از برجام است! ثانیاً اروپا در تقابل بین ما و سعودیها نیز سعودی را به ما ترجیح خواهد داد. صورت مساله ساده است، کسانی، اما تمایل دارند آن را پیچیده کنند و بگویند به شرط بقای برجام، با همان دستفرمان قبلی باید در موضوعات منطقهای نیز امتیاز داد. گیرم که
طرف مقابل، سعودی باشد. چه فرقی خواهد داشت؟! مهم، امتیاز دادن است! در این میدان ظاهراً منطق جوابگو نیست. شاید لازم باشد روح جناب جان لاک را احضار کنیم تا دوباره مسائل را برای همگان روشن کند!