جمنا نمیخواست قالیباف رئیس جمهور شود/ نمایندگان مجلس نماینده واقعی مردم نیستند/ باید به سمت نظام پارلمانی برویم
اگر کسی نمیآمد و فقط آقای قالیباف میآمد به نظرم او برنده بود. البته مشاوران خوبی ندارند، هم آنهایی که پیشنهاد دادند شرکت کند، هم آنهایی که پیشنهاد دادند استعفا دهد. در دو صورت به او ظلم کردند. این همه شهر دستاورد داشت، چرا باید بد جلوه کند؟ کدام رسانه از او دفاع میکرد. هیچ رسانهای نداشت. وقتی شما پشت پرده را میبینید تعجب میکنید من علنی گفتم واقعاً قصد نداشتند او رای بیاورد.
کد خبر :
774047
سرویس سیاسی فردا؛ جعفربرزگر: حسن بیادی دبیرکل جمعیت آبادگران جوان ایران اسلامی است. وی پیش از این عضو و نایب رئیس دوره دوم و سوم شورای شهر تهران بوده است. با حسن بیادی از شکل گیری جریان اصولگرایی و تشکیل آبادگران ایران اسلامی تا انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ و وضعیت موجود سیاسی کشور صحبت کرده ایم که قسمت اول آن چند روز پیش منتشر شد و حالا قسمت دوم مصاحبه تقدیم مخاطبین سایت خبری _ تحلیلی «فردا» میشود.
نمایندگان مجلس نمایندگان واقعی مردم نیستند
قسمت اول مصاحبه حسن بیادی را اینجا بخوانید
به جای آنکه کارها را به مردم واگذار کنند پیادهروی اربعین را هم میخواهند دولتی کنند من معتقد هستم تا زمانی که احزاب به کار گرفته نشوند، همچنان این معضلات ادامه خواهد داشت. اگر مدیریتهای جزیرهای که حاصل نتیجه باندهای متصل به قدرت و ثروت است که از آن بسیار سود میبرند تا اینها جمع نشوند و تا به یک مدیریت یکپارچه تبدیل نشوند همچنان این معضلات جدی ادامه خواهد داشت. تا اینکه دولتها حجم ساختار نیروی انسانی و اجرایی خودشان را محدود نکنند و از تورم خارج نکنند، تعدادشان را به حداقل نرسانند و در مقابل بخشهای خصوصی را فعال نکنند همچنان این
معضلات ادامه خواهد داشت. کار مردم را باید به خودشان واگذار کنند. دولتها نباید در کار مردم دخالت کنند. دولتها در اربعین هم میخواهند دخالت کنند. شهرداری برای چه باید برود آنجا؟ دولت باید بستر آماده کند. دخالت نکند. مردم در این زمینه ناراحت هستند. اگر راست میگویید به مردم خدمت کنید. بگذارید مردم خودشان برای کار خودشان تصمیم بگیرند. وکیل و وصی مردم که نیستید. مردم فهم و شعور دارند یادمان نرود که این مردم همان مردمی میباشند که پایه قدرت جمهوری اسلامی هستند. دنیای در حال توسعه با توجه به حقوق شهروندی پیشرفت کرد فردا: شما نقدها و
ایدههایی از جمله کوچک سازی دولت را هم مطرح کردید. راهکار عملی شما چیست؟ گفتههای این حقیر شعار نیست بلکه راهکار و استراتژی است. بنگلادش یکی از جهان سومیترین کشورهای دنیا است. چرا با سرعت برای توسعه پایدار در حال رشد است؟ برای اینکه ساختار اجرایی را درست کرد و با توسعه عدالت اجتماعی و پررنگ نمودن نقش مردم و بخشهای خصوصی به پیشرفت خود سرعت داده است. همه ما باید بدانیم و یقین کنیم که دنیای درحال توسعه با توجه جدی به حقوق شهروندی مردم و پاسخگو بودن به مردم پیشرفت کردهاند.
فردا: شاید مصلحت این طور ایجاب میکند. مگر مصلحت قانونی است؟ کی گفته این آقایان هر جا که میرسند مصلحت را نام ببرند. اصلا همین مصلحت میآید که قانون کنار میرود. قانون باید بگوید مصلحت چیست. مگر ما میتوانیم شخصی اظهار نظر کنیم و با سرنوشت کشور این جور بازی کنیم؟ خدا شاهد است که حق نداریم چه جور بگویم این نوع برخورد با مسائل خلاف است. یا مثلا نگاه کنید ۶ نفر را شورای نگهبان تایید کرده و بعد میگویند هر که به او رای دهد انگار به آمریکا رای داده است. شورای نگهبان، فقها و حقوقدانها تایید کرده اند. خدا شاهده من حاضرم کسی را بیاورم که از حوزه اخراجش
کردند گفتند چرا تو به آقای موسوی و یا به آقای کروبی رای دادهای. کسی جرات ندارد بگوید برادر من اینها را شورای نگهبان تایید کرده است. یعنی اینکه گفته است، اینها قابل قبول و کارآمد هستند.۵۰۰ نفر ثبت نام میکنند و شش نفر را انتخاب و برای رقابت به مردم معرفی میشوند. سوال ما این جاست که این صلاحیت را چه کسی پایش میایستد. از همه بدتر این است که کسی را تایید کنیم و بعد خارج از عرف جامعه سیاسی بر علیه او سخنرانی کنیم. فتنه گران سر پست های خود هستند فقط جوان های مردم بدبخت شدند فردا: پس به نظر شما این فتنه یک مجموعهای از ناهماهنگی بوده است؟ شک
نکنید، چرا که برخورد با نابسامانیها و کلاً بحران و حوادث غیر مترقبه کار هرکسی نیست نیاز به آموزش و تربیت مردم و مسئولین قبل از وقوع حادثه دارد و شرائط و وظایف هرکدام متفاوت میباشد از صدا و سیما و کل رسانههای مکتوب و دیجیتال و گویندهها و مجریان ناپخته و بعضی از امامان بی تجربه در نماز جمعه برای خاموش کردن آتش فتنه خانمان برانداز هیچ برنامه و تخصصی نداشتند و بخاطر آن بی تدبیری و خودسریها مگر بیشترین صدمات به مقام معظم رهبری و مردم و اموال عمومی وارد نشد؟. همانهایی که میگویند ما ولایی هستیم برخلاف منویات ایشان عمل کردند. خدا حفظ کند این نیروهای
انتظامی و بچههای بسیج و نیروهای انقلابی را که وظیفه ذاتیشان این است که وقتی آتش فتنه و جنگ روشن میشود آن را با تدبیر و تجربه فرماندهی خود خاموش کنند. آنهایی که پشت فتنه اصلی بودند و از اعتراضات بعضی از مردم به نحوه انتخابات و نتایج آن سوء استفاده میکردند داشتند نظام را آتش میزدند و از خارج از کشور هدایت میشدند. اما باتمام این مسائلی که گذشت بک سؤال جدی وجود دارد که دو نفر در حصر هستند و امنیت شان به ظاهر بیشتر و محبوبیتشان دوبرابر شده و آنهایی هم که در ستادها و احزابشان بودند یا وزیرند یا استاندار یا مدیرکل و یا نماینده مجلس اند آنها که همه
الان سرکار هستند مگر چه آسیبی دیدند. پس بقول معروف فقط چهارتا دانشجو و خبرنگار بودند که فتنهگر بودند؟ لعنت خدا به جریانات پشت پرده معاملات سیاسی و اقتصادی و باندهای متصل به آنان. من قبول و اعتقاد دارم که ما نباید با هم دشمن بلکه باید با هم دوست و مهربان باشیم. ما در مقابل دشمن باید شدید باشیم. در هر دو صورت باید متحد با تدبیر و عاقل باشیم یعنی اینکه هم در میان خودی و هم در مقابل دشمن تاکید می کنم که هم باتدبیر و هم با برنامه و هم عاقل باشیم. در کلام معصومین علیهماسلام اختلاف در بین امت اسلامی به عنوان رحمت بیان شده است پس باید بسیار پسندیده باشد مثل انتقاد
سازنده. ما اگر بخواهیم اصولگرایی و اصلاح طلبی را نقد کنیم باید پیشنهاد هم داشته باشیم، اولین پیشنهاد من بازگشت همه به مردم است. یعنی باید مردم را آدم حساب کنیم. باید به مردم توجه کنیم. یعنی اگر زمانی دغدغه مردم دغدغه اصولگراها و اصلاح طلبها شد حتما آنان پیروز این رقابتها خواهند بود. اما اگر مردم را کنار بگذارند و دنبال مطامع خود باشند هم خود و هم مردم را ضایع خواهند کرد. شک نکنید فاتحه ختم فعالیتهای سیاسی خود را خواندهاند؛ بنابراین بازگشت به مردم را نواصولگرایی و یا نواصلاح طلبی میگذارند. با لفظ چیزی تغییر پیدا نمیکند. میتواند سرآغاز یک حرکت
عظیم سیاسی باشد، اما حرکت را باید خود افراد و احزاب و افراد وابسته اول از خودشان و کارنامه مدیریتهای اجرایی زمان مسئولیتشان ایجاد و شروع کنند و بصورت باندی نمیتوان این کار را کرد. تفکر را نمیتوان باندی انجام و توسعه داد باید اصولی جلو رفت. باید برای آن هزینه کرد، صبر کرد، بیشتر در میان مردم رفت و مانند آنان زندگی کرد. نمیشود مرغ بخوری و داد از فقر بزنی. من مخالف داشتن دارایی و ثروت حاصل از تلاش علمی و اقتصادی نیستم. مخالف فقر هم نیستم. به قول مرحوم شهید بهشتی، ما قرار نداریم مشق فقر کنیم. خیلیها دارند، اما مهم و هشدار این است که بعضی از باندها دارند
احساس فقر را به مردم ما تحمیل میکنند در صورتی که مردم ما فقیر نیستند. احساس فقر سیاسی هم از همین جنس است. هشدار این است که لفظ احساس فقر خطرناکتر از خودفقر است. الان هم دارند احساس بی هویتی را به مردم ما القا میکنند. چه کسی باید جلو آن را بگیرد خدا میداند. تا زمانی که مردم خودشان نخواهند باندها هر کاری که بخواهند میکنند. به نظر من کشور ما را یک نفر اداره کند، یعنی خیلی از مردم به این نتیجه رسیدهاند که یک نفر کشور را اداره کندبهتر است. و بقیه هم یا وزیر باشند و یا ... و بعضی طرح میدهند که فقط رهبر باشد رئیس جمهور و نخست وزیر نداشته باشیم. کشور بهتر اداره
میشود دراین زمینه خیلیها به این نتیجه رسیدند و یک سری کم عقل میگویند دیکتارتوری مثبت باشد بهتراست، یک سری دیوانه هم دیکتاتوری مثل مدیریت رضاخان قلدر را در نظر دارند بالاخره این هم نظر است باید به آنها توجه داشت. آنچه مهم است و کسی به آن توجه ندارد و وقعی برای آن قائل نیستند این است که ما قانون اساسی داریم اگرچه باید با نظر خبرگان و شایستگان کمی براساس شرایط روز بازنگری شود اگر یادتان باشد مقام معظم رهبری چندسال پیش درسفرهای استانی خود در کرمانشاه در جمع مردم بحث پارلمانی شدن مدیریت اجرایی کشور را مطرح فرمودند. هیچ کس از مسئولین و نمایندگان مجلس
دنبالش نبود. همانطور که حضرت آقا اوائل سالهای دهه ۷۰ در مورد تهاجم فرهنگی صحبت کردند و هشدار دادند همه به به گفتند، اما کسی کاری نکرد و برنامهای نداشت. فردا: پارلمانی میتواند مشکلات را حل کند. یک بخشی از مشکلات را میتواند حل کند باید به سمت نظام پارلمانی و ایجاد احزاب حرکت کنیم فردا: چگونه شما نظام پارلمانی را توصیه می کنید وقتی ما در کشور حزب نداریم؟ بله حتماً همینطور است که میفرمائید ببینید در سیستم پارلمانی اگر حزب وجود نداشته باشد اصلا آن سیستم بی معنا است هر چیزی لوازم خود را دارد. پارلمانی پارامتر
خود را دارد. اگر ما قانون اساسی را با شرایط روز اصلاح نکنیم، اگر قوانین و مقررات را برآن اساس تنظیم نکنیم، اگر تنقیح قوانین صورت نگیرد هیچ کاری صورت نخواهد گرفت الان کشور ما با قوانین مشابه و موازی با مدیریتهای جزیرهای اداره میشود و قانون برای همه یکسان نیست. یک قاضی با یک قانون حکم، یک قاضی با همان قانون طور دیگری حکم میکند. یک وزیر با یک قانون کار میکند و وزیر دیگری با همان قانون طور دیگر. یعنی جزیرهای اداره میشود. از این جزیرهای بودن باید کشور در بیاید و به سمت مدیریت یکپارچه هدایت شود.