حماسه اهوازی‌ها پس از فرار شاه +تصاویر

مردم استان خوزستان با حضور در خیابا‌ن‌ها، مساجد، حسینیه‌ها به تبریک پیروزی انقلاب اسلامی می‌پرداختند اما این روز سراسر از شادی در شهر اهواز ساعات زیادی به طول نکشید و با حمله بی رحمانه نیروهای شاه شادی مردم انقلابی اهواز به خاک و خون کشیده شد.

کد خبر : 772965
خبرگزاری تسنیم: مردم استان خوزستان با حضور در خیابا‌ن‌ها، مساجد، حسینیه‌ها به تبریک پیروزی انقلاب اسلامی می‌پرداختند، اما این روز سراسر از شادی در شهر اهواز ساعات زیادی به طول نکشید و با حمله بی رحمانه نیرو‌های شاه شادی مردم انقلابی اهواز به خاک و خون کشیده شد.
صدا‌های معترضین به حکومت شاهنشاهی در سال ۵۷ لرزه‌های شدیدی را برتن شاه و حکومت وی وارد کرد این لرزه‌ها به حدی شدت داشتند که سبب شد شاه برای دومین بار و آخرین بار در ۲۶ دی ماه ۵۷ از کشور فرار کند. یک بار دیگر شاه از کشور فرار کرده بود، اما توانست با حیله و کمک مستکبران غربی و آمریکایی به حکومت بازگردد، ولی این بار مردم فهمیده بودند که به علت ایستادگی بیش از حد نه تنها شاه برای همیشه از مملکت فرار کرده بلکه با صدور اطلاعیه‌ها و اعلامیه‌ها قرار گذاشتند چهارشنبه ۲۷ دیماه را به عنوان مقدمه پیروزی انقلاب اسلامی با حضور در خیابان‌ها و مساجد و حسینیه‌ها کار رژیم طاغوت را یکشره کنند.
مردم استان خوزستان نیز به تاسی از سایر استان‌ها و پیروی از دستورات علما آن موقع با حضور در خیابا‌ن‌ها، مساجد، حسینیه‌ها به تبریک پیروزی انقلاب اسلامی می‌پرداختند، اما این روز سراسر از شادی در شهر اهواز ساعات زیادی به طول نکشید و با حمله بی رحمانه نیرو‌های شاهنشاهی این روز به جای چهارشنبه سرور و شادی از فرار شاه و فرح به چهارشنبه سیاه تبدیل شد و بسیاری از شهروندان این شهر زخمی و‌شهید شدند. ابراهیم زبیدی در آن زمان جوانی ۱۷ ساله با روحیه‌ای انقلابی و سرشار از شور و شعور معنوی بود که به علت لبیکی که از ابتدا به امام راحل (ره) داده بود هیچگاه صحنه‌های حق علیه باطل را ترک نکرد و حضور در شادی ۲۷ دی‌ماه که همان روز به چهارشنبه سیاه تبدیل شده بود یکی دیگر از ستاره‌های درخشانی است که در کارنامه عملکرد انقلابی خود ثبت کرد. وی در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در اهواز در این‌باره اظهار داشت: محل تجمع اکثر مردم و انقلابیون حسینیه اعظم بود، معمولا از سال ۵۶ که حرکت‌های علنی علیه شاه راه افتاده بود و مردم با ورود به خیابان‌ها شعار‌های انقلابی می‌دادند اکثر تجمعات در حسینیه اعظم اهواز بود برخی دیگر مکان‌ها مانند مسجد جزایری اهواز نیز مراسماتی با حضور و دعوت افراد و سخنرانان بزرگواری برگزار می‌کردند که حتی به درگیری منجر می‌شدند. خیابان آیت الله طالقانی، مرکز تجمعات و راهپیمایی‌های انقلابی در اهواز زبیدی افزود: در یکی از درگیری‌هایی که در مسجد جزایری رخ داد، حضور داشتم مسجد که در این میان آقای کتانباف که دانش آموز هم بودند در همان حوالی با تیراندازی نیرو‌های ساواک به شهادت رسیدند، ولی عمده تجمعات در خیابان طالقانی اهواز بود و حسینیه اعظم و معمولا شروع راهپیمایی‌ها از این حسینیه بود.
وی تصریح‌کرد: در دیماه سال ۱۳۵۷ حدود ۱۷ سال داشتم و به واسطه اینکه خانه‌مان در مرکز شهر بود بهتر می‌توانستم در اتفاقات و تظاهراتی که رخ می‌داد مشارکت داشته باشم. ۲۶ دی ماه ۵۷ شاه از کشور فرار کرد و قرار شد که مردم برای جشن پیروزی انقلاب اسلامی مقابل حسینیه اعظم واقع در خیابان طالقانی جمع شوند. این فعال انقلابی ادامه داد: از خوشحالی مردم بعد از فرار شاه همراه بسیاری از دوستان در مسجد اعظم حضور یافتیم، تجمع با شکوهی از مردم مقابل این حسینیه برگزار شده بود و مردم با نهایت خوشحالی شعار‌های مرگ بر شاه و شعار‌های حماسی سر می‌دادند. وی تصریح‌کرد: فضای ایجاد شده بسیار دیدنی و با شکوه بود تا اینکه مردم ساواک و نیرو‌های تحت امرشان به مردم حمله و به سمت مردم شروع به تیر اندازی کردند بسیاری از مردم به کوچه‌های اطراف پراکنده شدند و من نیز با دوستان به سمت منزل فرار کردیم. شهادت جوانان اهوازی در وسط خیابان‌ها با تیر مستقیم ماموران شاه زبیدی ادامه داد: در همان حمله بسیاری از مردم مصدوم و تعدادی به شهادت رسیدند و من و دوستانم به چهارراه آبادان رسیدیم، تانک‌ها در حال حرکت بودند و برخی از خودرو‌های مسیر را زیر می‌گرفتند و له می‌کردند. پس از آن به خیابان نادری که منزلمان آنجا بود رسیدیم بالای پشت بام رفتیم، زیرا در تعدای کوکتل مولوتوف درست کرده بودیم و می‌خواستیم آن‌ها را به سمت تانک‌ها پرتاب کنیم.
وی گفت: بعد از اینکه مردم در خیابان‌ها مقابل تانک‌ها شعار می‌دادند در منطقه چهارراه آبادان خیابان کمپانی نزدیک خیابان امام تیراندازی شد و تعدادی از مردم زخمی شدند و در این لحظه دوتا از دوستانم به شهادت رسیدند. زبیدی با بیان اینکه همین صحنه‌ها تنها خاطراتی هستند که از چهارشنبه سیاه به خاطر دارم عنوان کرد: به یاد دارم به دلیل شور و شوق انقلابی که داشتم در حسینیه اعظم با نیرو‌های شاه درگیر شدیم و دوست داشتیم کاری انجام بدیم تا یکی از نیرو‌های ساواک خلع سلاح کنیم بنابراینهمراه با بچه‌ها که بیشتر از مسجد جزایری و سایر دوستان از جمله شهید علم الهدی و درویشی با یکی از نیرو‌های ساواکی درگیر و او را خلع سلاح کردیم. وی گفت: بعد از ماجرا به بهشت با سایر دوستان به بهشت شهدا رفتیم و تعدادی از شهدا را تشییع و خاکسپاری کردیم و از جمله اسامی شهدایی که به خاطرح دارم شهید خوانساری و یکی دیگر از جوانان متدین اهوازی بود که در خیابان امام ساعت فروشی داشت، اما اسم این شهید در خاطرم نیست. کار فرهنگی برای همراه کردن بی‌تفاوت‌ها با جریان انقلابی مردم وی چهارشنبه سیاه را تلخ‌ترین تاریخی در تقویم خوزستان عنوان کرد و گفت: مسیری را که ما انتخاب کردیم به این دلیل بود که ظلم در حال افزایش بود و حق و حقوق مردم نیز ضایع می‌شد و می‌دیدیم تنها چیزی که برای حکومت مهم نبود مردم بودند بنابراین با اعلامیه‌هایی که از حضرت امام به دست ما می‌رسید کار می‌کردیم.
زبیدی ادامه داد: در چاپ و نشر اعلامیه‌ها کار می‌کردیم و آن‌ها بر در و دیوار‌ها می‌چسباندیم و همراه با دوستانی که بعد‌ها دوران پر فراز و نشین دفاع مقدس به شهادت رسیدند قصد داشتیم مردم را به خیابان بکشانیم تا انزجار و مخالفتشان را با رژیم منحوس پهلوی به مرحله ظهور برسانیم. وی با بیان اینکه جوان بودیم و این انرژی را داشتیم گفت: گروه‌هایی در مدارس تشکیل دادیم تا هروقت که مردم به خیابان‌ها می‌آمدند بتوانیم کمک کنیم و کار‌های تشکیلاتی انجام دهیم تا حضور مردم در صحنه‌ها بیشتر کنیم حتی سراغ افراد بی تفاوت هم می‌رفتیم با آن‌ها صحبت می‌کردیم که آن‌ها هم به ما بپیوندند که این اتفاق نیز رخ داد و منجر به پیروری انقلاب اسلامی شد.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: