۷ اشتباه مهلک در زندگی مشترک که باعث طلاق میشود
کنترل آزار دهنده بر روی رفتار زوجین خود به نحوی ضعیفتر از مصادیق ظلم روحی و روانی است. معمولا چنین رفتارهایی شامل اجازه ندادن به همسر برای دید و بازدید خانواده و دوستان، جلوگیری از صحبت کردن با همسایگان و یا دوستان قدیم و یا اینکه اجبار در خاموش کردن تلویزیون و حتی خاموشی برای خوابیدن و زود بیدار شدن است.
سرویس سبک زندگی فردا؛ بشیر قلی زاده سرچشمه: شاید برخی رفتارها در رابطه زناشویی امری کاملا عادی باشد، چرا که معمولا دختر و پسرها قبل از ازدواج در دو محیط متفاوت رشد کرده و بزرگ میشوند و معمولا دو خانواده اختلافات سلیقهای زیادی با هم دارند. از این روی در ابتدای ازدواج برخی اختلافات بین زن و شوهر میتواند امری عادی و کاملا طبیعی باشد اما در پارهای از مواقع برخی رفتارها آنقدر پر خطر و آزار دهنده هستند که باعث جدایی زوجهای جوان از هم میشود. البته نباید از یاد برد که مقوله طلاق ممکن است، در هر سنی اتفاق بیافتند. معمولا ۴ سال ابتدایی ازدواج بحرانیترین زمان برای جدا شدن زن و شوهر از یکدیگر است. از این رو ما در این مطلب سعی کردهایم که شما را با برخی از رفتارهای پرخطر که معمولا عامل اصلی در جدایی زوجین هستند، آشنا کنیم.
ستم روحی روانی
ظلم و ستم روانی از طرف زوجین میتواند به عنوان زمینهای برای ایجاد طلاق تحت عنوان رفتار نامناسب، باشد. به عنوان مثال؛ این امر میتواند ناشی از سوءاستفاده کلامی زوجین نسبت به هم باشد. لزوما فریاد زدن سر هم نمیتواند عاملی برای جدایی باشد، اما اگر در کلام طرفین؛ توهین، افترا، و یا کلماتی باشد که باعث شود، مخاطب (زوجین) احساس ناامنی و تحقیر کند یا برایش ترسناک باشد، میتواند در دراز مدت باعث طلاق شود.
هنگامی که در ابتدای ازدواج رفتار پرخاشگرانه بین طرفین رد و بدل شود با گذشت زمان اندک احترام بین طرفین نیز نابود خواهد شد و اینگونه رفتارها زمینه ساز ایجاد جدایی بین زوجین است. از یاد نبریم هرگونه رفتار توهین آمیز شاید به ظاهر بر روی جسم شخص مخاطب اثری نداشته باشد اما از مصداقهای ستم روحی و روانی بین زوجین است که میتواند غیر قابل تحمل بوده و دلیلی برای تقاضای طلاق باشد.
ظلم فیزیکی
ظلم و ستم فیزیکی علاوه بر این که یکی از اساسیترین رفتارهای منجر به طلاق است از نظر قانونی نیز جرم محسوب میشود. خشونت فیزیکی معمولا از طرف شوهر انجام میشود و یکی از اصلیترین عوامل طلاق در جهان به حساب میآید. بسیاری از ظلمهای فیزیکی ظریف هستند و همین امر باعث میشود که چنین ظلمهایی توسط زوجین تا سالها قابل تحمل باشد ولی این امر نمیتواند تا پایان عمر قابل تحمل باشد. دیر یا زود زوجین به این نتیجه میرسند که برای هم قابل تحمل نیستند. در بسیاری از گزارشات دیده شده است که زوجه به خاطر ترسی که از همسر خود دارد، از وی شکایت نمیکند. این امر به تنهایی میتواند زمان طلاق را به تاخیر بیاندازد اما در دراز مدت چنین رفتاری غیر قابل قبول خواهد بود و منجر به طلاق میشود.
کنترل آزار دهنده رفتار همسر
کنترل آزار دهنده بر روی رفتار زوجین خود به نحوی ضعیفتر از مصادیق ظلم روحی و روانی است. معمولا چنین رفتارهایی شامل اجازه ندادن به همسر برای دید و بازدید خانواده و دوستان، جلوگیری از صحبت کردن با همسایگان و یا دوستان قدیم و یا اینکه اجبار در خاموش کردن تلویزیون و حتی خاموشی برای خوابیدن و زود بیدار شدن است. البته موارد زیادی از این قبیل ممکن است از طرف زوج و یا زوجه رخ دهد که بسیار آزاد دهنده است که میتواند در صورت تکرار باعث ایجاد کدورت و حتی طلاق شود. مشکل کنترل رفتار این است که این کار باعث میشود تا زوج و یا زوجه حس کند که به مانند یک متهم با او رفتار میشود و چنین رفتاری از جانب هیچ شخص عاقلی قابل قبول و حتی قابل تحمل نیست. حتی در پارهای از مواقع دیده شده است که زوج به زوجه خود اختیار خرید و یا داشتن حساب شخصی را نمیدهد، این در حالی است که زوجه خود دارای شغل و در آمد است.
مصرف الکل و استعمال مواد مخدر
زندگی کردن با شخصی که دارای اعتیاد به الکل و یا دیگر مواد مخدر است، بسیار دشوار خواهد بود و این در حالی است که در پارهای از مواقع غیر ممکن خواهد بود. معمولا اشخاصی که معتاد هستند، اگر موادی که به آن اعتیاد دارند به موقع به آنها نرسد، زندگی را به هم میریزند و رفتارهای کاملا پرخاشگرانه و غیر طبیعی از خود بروز میدهند، در چنین شرایطی افراد معتاد برای هیچ کس احترام قائل نیستند، به ویژه همسر خود که او را دم دستترین شخص برای خالی کردن رفتارهای پرخاشگرانه خود میبینند.
در این شرایط سخت است که حتی ممکن است، جان زوج و یا زوجه در خطر است. زندگی کردن، زیر یک سقف غیر ممکن میشود. بدتر از این شرایط وقتی است که فرد معتاد میلی برای ترک اعتیاد خود ندارد و همسر وی مطمئن میشود که باید با چنین شرایطی تا آخر عمر بسازد. همین امر به تنهایی میتواند زمینه ساز جدایی زوجین باشد که امری کاملا طبیعی و حق مسلم زوج و یا زوجه برای جدایی است. معمولا در چنین شرایط سختی کسی هم حق اعتراض و یا خرده گرفتن به خاطر درخواست طلاق را ندارد.
قمار
اعتیاد به قمار، مانند مصرف مواد مخدر، میتواند تاثیر بسیار مخربی بر زندگی مشترک داشته باشد. به عنوان مثال، وقتی شوهر یک خانواده به واسطه قمار، پول بسیار زیادی را خرج میکند و همسر خود را از این باختها مطلع نکند و پس از مدتی این امر آشکار شود؛ آشکار شدن اعتیاد به قمار کمتر از آشکار شدن، اعتیاد یک شخص معتاد نیست و میتواند تبعات به مراتب بدتری نیز داشته باشد. اغلب اعتیاد به قمار، زمان میبرد تا تشخیص داده شود. در بسیاری از موارد زوجین از اینکه بفهمند، همسرشان قمار باز است، دچار شوک می شوند. معمولا قمار جایی خودش را نشان میدهد که زوج، تمام و یا نصف زندگیاش را پای قمار از دست داده باشد. در چنین شرایطی زوجه میتواند علیه رفتار غیر منطقی شوهر خود ادعای طلاق کند. در ضمن بروز چنین رفتاری هر گونه پل اعتماد را بین زوجین خراب میکند. از این رو زندگی کردن با هم زیر یک سقف بسیار سخت شده و گاها غیر قابل تحمل میشود که نهایتا به طلاق منجر میشود.
عدم پشتیبانی مادی و یا معنوی
رفتار غیر منصفانه همیشه به شکل اقدام منفی یا اعتیاد نیست. به طور مثال وقتی زوج در انجام امور خانه هیچ کاری را انجام ندهد و حتی در ابتداییترین کارهای منزل با همسر خود همکاری نکند، این حمایت نکردنها از طرف زوج میتواند زوجه را تحت تاثیر قرار دهد و باعث دلخوری و ناراحتی وی شود. چرا که زنها اساسا عاطفی هستند و اگر از طرف همسر خود بیمیلی مشاهده کنند، این عمل در دراز مدت برایشان غیر قابل تحمل خواهد شد و همین امر به تنهایی میتواند باعث جداییشان شود. نباید از یاد برد که مقوله ازدواج یک نوع مشارکت در زندگی است به صورتی که زوجین با همکاری هم باید کارها را پیش ببرند. اختلال در این رویه و انجام کار توسط یک نفر میتواند باعث بروز اختلافات متعدد در داخل و حتی بیرون از خانه شود.
دور شدن از حمایت عاطفی
بسیاری از زوجها تنها با عنوان زن و شوهر در زیر یک سقف زندگی میکنند و هیچ گونه حمایت عاطفی از یک دیگر نمیکنند. این مقوله میتواند بسیار خطرناک باشد. چرا که چه زن و چه مرد، اگر از طرف زوج خود حمایت عاطفی نشود، دلیلی برای ادامه زندگی کردن با او را نخواهد داشت. همین امر پس از گذشت زمان باعث شکست در زندگی زناشویی میشود و پس از مدتی عملا مرد و زن نسبت به هم هیچ حسی نخواهند داشت. اگر این چنین روابطی اصلاح نشود، دیگر دلیلی برای زیر یک سقف ماندن زوجین وجود نخواهد داشت. از این رو پس از مدتی هر دو به صورتی تقاضای طلاق خواهند داد. برای رفع چنین مشکلی چه زن و چه مرد باید از یک دیگر حمایت عاطفی بکنند تا در آینده دچار مشکل جدی نشوند.
منبع: .gibsonkerr