بندر سیراف پررونقترین بندر دوره ساسانی
این روزها سیراف را بندر طاهری نیز مینامند، بندری که در استان بوشهر قرار دارد و زادگاه یکی از مهمترین جهانگردان جهان، یعنی «سلیمان تاجر سیرافی»، است، کسی که ۴۰۰ سال قبل از آنکه مارکوپولو به دنیا بیاید، سفرهایش به کشورهای مختلف جهان را آغاز کرده بود.
سرویس سبک زندگی فردا: در مجموعه مقالات خلیج فارس را بهتر بشناسیم، تاریخ، فرهنگ و جاذبههای این نلیگون جنوبی گاهواره تمدن ایران را زیر ذرهبین قرار میدهیم. در این مقاله به نقل از کجارو با بندر سیراف، بزرگترین و پررونقترین بندر تجاری ایران در چند قرن اول هجری آشنا میشویم.
سیراف که روزگاری بزرگترین و پررونقترین بندر تجاری ایران در چند قرن اول هجری بوده است؛ بر کرانههای خلیج فارس به فاصله تقریبی ۲۴۰ کیلومتری جنوب شرقی بندر بوشهر و ۳۸۰ کیلومتری بندر عباس واقع شده است.
این روزها سیراف را بندر طاهری نیز مینامند، بندری که در استان بوشهر قرار دارد و زادگاه یکی از مهمترین جهانگردان جهان، یعنی «سلیمان تاجر سیرافی»، است، کسی که ۴۰۰ سال قبل از آنکه مارکوپولو به دنیا بیاید، سفرهایش به کشورهای مختلف جهان را آغاز کرده بود.
او پیش از سال ۲۳۷ قمری (۸۵۱ میلادی) از شمال خلیج پارس به قصد تجارت با چین از طریق دریای عمان و خلیج بنگال (شمال اقیانوس هند) وارد تنگه مالاکا (بین مالزی و سوماترا) شد و از طریق دریای جنوبی چین (شرق ویتنام) به کانتون رفت. سیراف از معدود بنادری است که به فاصله کوتاهی از دریا به کوه میرسد. بر اساس مطالعات باستانشناسی و شواهدی که تاکنون بهدست آمده، قدمت این شهر باستانی به دوره ساسانیان میرسد و برخی، تأسیس این شهر را به اردشیر بابکان نسبت میدهند.
سیراف که در دوره ساسانی و اسلامی پررونقترین و بزرگترین بندر کشور بوده، از همان ابتدا روابط تجاری زیادی با چین داشت و تا قرن چهارم قمری از رونق زیادی برخوردار بود، اما وقوع دو زلزله مهیب در آن همه چیز را تغییر داد و بخشی از شهر را زیر آب برد تا جایی که اگر امروز هم در آبهای کمعمق کنار سیراف جست و جو کنید، بقایایی از سنگهای ساختمانهای شهر را در زیر آب خواهید دید. اما غیر از پیشینه تاریخی بندر سیراف، این بندر در یکی از بکرترین خشکیهای خلیج پارس قرار گرفته، به طوری که اگر در کنار ساحل آن قدم بزنید یا با خودرو از جاده ساحلی عبور کنید، حتی سنگریزههای کف دریا را هم خواهید دید.
آرامش و اصالتی که بندر طاهری یا سیراف قدیم دارد، شاید هیچ یک از شهرهای جنوبی کشور نداشته باشد. معماری بومی این بندر نیز دیدنی است. مصالح به کار رفته در ساخت خانههای روستایی خشت، گل، چوب و سر شاخه درختان است. اغلب خانهها در یک طبقه با حیاطهای بزرگ ساخته شدهاند. سقف خانهها، مسطح و با چوب چندل و اندود کاهگل پوشیده شده است. همچنین در اغلب خانهها، مکانی برای نگهداری دام، انبار غله و علوفه و نیز مکانی برای نگهداری ابزارآلات صیادی وجود دارد.
سیراف در کتب تاریخی مورخین اسلامی
جغرافیدانان و مورخین قرون اولیه اسلامی از جمله بلاذری، سلیمان سیرافی، ابن حوقل، مقدسی، یاقوت حموی، مسعودی و… هر یک به نوعی به توصیف سیراف پرداخته، برخی رونق بازرگانی و گرمای شدید آن را شرح دادهاند و برخی دیگر ثروت مردم و زیبایی بناهای آثار را تشریح کردهاند.
عدهای معتقد هستند اولین کسی که اطلاعات مفصلی در مورد سیراف ارائه کرده استخری است. در ذیل به نوشته استخری که از همه کاملتر است اشاره میکنیم. وی که در سال ۳۴۶ هجری قمری میزیسته در مورد سیراف مینویسد:
سیراف با شیراز برابری میکند، بندری است گرمسیری و خانههای آن را از چوب ساج و چوبهای دیگری بنا میکنند که از هندوستان و زنگبار میآوردند. واردات شهر عبارت بود از عود و عنبر و کافور و جواهر و خیزران و عاج و آبنوس و کاغذ و صندل و دیگر عطرها و دواها که آنها را وارد کرده و به جمیع دنیا صادر میکنند و از انواع پارچهها و منسو جات کتانی خوب و همچنین مروارید صادر و در آنجا خرید و فروش میشود.
مقدسی در احسن التقاسیم (تألیف ۳۷۵ هجری قمری) به رونق سیراف اشاره دارد و در این ارتباط مینویسد:
سیراف قصبه اردشیر خره بود و به هنگام آبادی آن را از بصره برتری میدانستند، زیرا ساختمانهایش استوار و بازارهایش پر رونق و مردمش ثروتمند و نامش بلندآوازه بود و معبر چین و انبار فارس و خراسان بشمار میرفت.
و اما سلیمان سیرافی به تجارت سیراف با چین اشاره دارد وی مینویسد:
سیرافیان ایستگاه کشتیهای چینی و مرکز تجارت چین با سرزمینهای اسلامی است و صادرات و واردات این سرزمینها در سیراف متمرکز میگردد و آنچه به چین صادر میشود نیز از این بندر بر کشتیها بار میشود.
در تاریخ وصاف آمده بر عهد آل بویه سیراف شهری بزرگ و آباد و مکان گروه کثیری از علماء، محققان و بازرگانان بود، در این شهر کثرت جمعیت به حدی بود که دکانها و حجرهها و خانهها را در دو سه چهار طبقه ساخته بودند، گهگاه سلطان معظم ابوشجاع عضدوالدوله فناخسرو به سیراف نزول میفرمود و در آنجا خیمه و خرگاه بر پای داشت.
دستکندهای تاریخی کوههای سیراف
در شمال سیراف تپههایی وجود دارد که تا چشم کار میکند، در آن حفرههای متعدد و کنار هم ساخته شده است. این تپهها توسط دو دره به نامهای لیر و شیلو از یکدیگر جدا میشوند. روی این تپهها، فرورفتگیهای دستکند سنگی متعددی وجود دارند که کاربری آنها مورد اختلاف باستانشناسان است.
برخی آنها را حوضچه جمعآوری آب و برخی قبور مردگان ارزیابی کردهاند. اما کمبود آب شیرین در کناره خلیج فارس از یکسو و جمعآوری آب باران در آب انبارهای به نام «برکه» از سویی دیگر و همچنین وجود چاههای آب بلافاصله نزدیک حوضچهها، گواه بر صحت این فرضیه است که این مجموعه جهت جمعآوری آب ساخته شده است. از طرف دیگر، وجود حفرههایی در داخل سه سنگ بزرگ موجود در منطقه که به هیچ وجه امکان آبگیری ندارند و همچنین وجود معدود حفرههایی که به وضوح بقایای سنگ لحد در بالای آنها مشهود است، میتواند گواه صحت فرضیه دوم یعنی کاربری حفرهها جهت قبر باشد.
چاههای سنگی بندر سیراف
در منطقه گورستان تمدنها (دره لیر و شیلر) نزدیک به یکصد حلقه چاه آب وجود دارد. این چاهها هم دستکند هستند و عمق بعضی از آنها حتی به ۱۳۰ متر میرسد، در برخی از فصول سال آب دارند. اگر سنگی به داخل چاه بیندازید، چندین ثانیه طول میکشد تا صدای برخورد آن را با آب بشنوید. نحوه حجاری دهانه چاهها و برش صاف و دقیق داخل آنها از شگفتیهای این منطقه است.
دخمههای بندر سیراف
در امتداد دیوارهای دو طرف دره لیر حفرههایی مشاهده میشود که محلیها به آن خانه گوری (خانه گبری) میگویند. نکته جالب اینکه بعضی از این حفرهها که دهانهای کوچک و مثلث شکل دارند، هنوز هم دست نخورده باقی ماندهاند و بقایای اسکلت یک یا چند انسان در آنها دیده میشود.