به این دلایل همسرتان زبان شما را نمی‌فهمد

در واقع مشکل اصلی اینجاست که لحن شما در گفتن جملات، با سبک ارتباط برقرار کردن همسرتان تفاوت دارد. دکتر لوری پان، نویسنده کتاب می‌گوید: اگر همسر شما با رفتار و نوع گفتار شما آشنایی کافی نداشته باشد، بعد از هر گفتگویی سوءتفاهم‌ها آغاز می‌شود.

کد خبر : 763382
سرویس سبک زندگی فردا: برای چندمین مرتبه به همسرتان یادآوری می‌کنید که پارکینگ را تمیز کند، اما فردای همان روز باز می‌بینید تمام آشغال‌ها و خرت وپرت‌های دور ریختنی را روی زمین پخش کرده و جمع نکرده است. او به زبان فارسی صحبت می‌کند، شما هم فارسی صحبت می‌کنید. اما باز هم حرف‌های یکدیگر را نمی‌فهمید. در ادامه این یادداشت را به نقل از آفتاب بخوانید.
● چرا همسرتان زبان شما را نمی‌فهمد؟ اصولاً چطور باید صحبت کنیم تا منظور را درست به همسرمان برسانیم و او کلمه به کلمه حرف‌هایمان را درک کند؟ برای چندمین مرتبه به همسرتان یادآوری می‌کنید که پارکینگ را تمیز کند. اما فردای همان روز باز می‌بینید تمام آشغال‌ها و خرت‌وپرت‌های دور ریختنی را روی زمین پخش کرده و جمع نکرده است‌... چند بار اشاره کرده‌اید که از عروسک‌های کوچولوی دوست داشتنی و موزیکال خوشتان می‌آید، ولی باز هم برای تولدتان یک آدم آهنی ز‌مخت و خشن که از آن نفرت دارید خریده است! در این مواقع همیشه زن‌ها از خود می‌پرسند مگر او صدای مرا نمی‌شنود؟ یا اینکه حرف‌های مرا نمی‌فهمد؟ در واقع مشکل اصلی اینجاست که لحن شما در گفتن جملات، با سبک ارتباط برقرار کردن همسرتان تفاوت دارد. دکتر لوری پان، نویسنده کتاب می‌گوید: اگر همسر شما با رفتار و نوع گفتار شما آشنایی کافی نداشته باشد، بعد از هر گفتگویی سوءتفاهم‌ها آغاز می‌شود. برای این که شکاف میان این فاصله‌های رفتاری و گفتاری برطرف شود، این تست را با دقت مطالعه کنید و در هر وضعیتی که شرح داده شده، نزدیک‌ترین پاسخ را انتخاب کنید. سپس با توجه به پاسخ‌هایتان، راه حل‌های مشکل را بخوانید تا دیگر لحظه‌هایتان را با دعوا بر سر سوءتفاهم‌ها هدر ندهید. ● وقتی از کار منزل خسته می‌شوید... الف) همسرتان را متهم می‌کنید که بار مسوِولیت خودش را به دوش نمی‌کشد. ب) با طعنه و کنایه نشان می‌دهید که دیگر توان ندارید و در دل امیدوارید همسرتان متوجه منظورتان شود و در کار خانه کمکتان کند. ج) هیچ چیز نمی‌گویید و خودتان کار‌ها را انجام می‌دهید. چون معتقدید اگر خودتان کار‌ها را بکنید، راحت‌تر است تا این که ۲ ساعت وقت بگذارید و به او یاد بدهید چطور با ماشین ظرف‌شویی کار کند. د) از همسرتان خواهش می‌کنید چند روز در هفته کار‌ها را انجام دهد تا شما هم کمی استراحت کنید. ● همسرتان از شما می‌خواهد روز تعطیل آخر هفته را به سینما بروید و فیلم علمی - تخیلی مورد علاقه او را ببیند، در حالی که شما از این نوع فیلم‌ها متنفرید... الف) او را سرزنش می‌کنید و می‌گویید این بدترین پیشنهادی است که او می‌توانسته بدهد و بهتر است به کار خودش برسد. ب) می‌گویید: و در دل آرزو می‌کنید کاش نظرش عوض شود. ج) با او می‌روید. شاید فیلمش خیلی هم بد نباشد. د) به او می‌گویید هرگز این فیلم‌ها را دوست ندارید و بهتر است که فیلم دیگری انتخاب کند ... ● همسرتان عادت بدی دارد که شما را آزار می‌دهد. یک‌بار، وقتی که دوباره آن عادت را انجام داد... الف) از کوره در می‌روید. مثلا می‌گویید چند بار گفتم طوری مسواک بزن که کف خمیر دندان به آینه دستشویی نپاشد؟ ب) خود شما هر بار پس از مسواک زدن با دستمال آینه را پاک می‌کنید و امیدوارید او نیز یاد بگیرد. ج) به خود می‌قبولانید که هیچ انسانی ایده‌آل نیست و بی‌عیب و نقص آفریده نشده است. د) صبر می‌کنید تا کارش تمام شود. سپس مشکل را مطرح می‌کنید و پیشنهاد می‌دهید وقتی شب‌ها دوش می‌گیرد، زیر دوش مسواک بزند یا هر راه‌حل دیگری که خودش فکر می‌کند از آن راه مشکل حل می‌شود، را انجام دهید. ● همسرتان از شما می‌پرسد برای هدیه تولدتان چه هدیه‌ای می‌خواهید؟... الف) تمام مشخصات، رنگ، مدل و مارک یک قهوه‌جوش را به او می‌دهید و تا‡کید می‌کنید مبادا چیزی مغایر با سلیقه شما بخرد. ب) می‌گویید و بعد با اشاره به او می‌فهمانید که دوست دارید به کنسرت خواننده محبوبتان بروید. ج) می‌گویید و بعد به خودتان می‌گویید که توی این سن و سال دیگر کادوی تولد چیز بی‌مزه‌ای است و نیازی به آن نیست. د) به او می‌گویید خواننده محبوبتان در سالن اصلی شهر کنسرت دارد و خیلی دوست دارید که بلیت کنسرت به عنوان کادوی تولد از او هدیه بگیرید. ● شما درباره مشکلاتی که در محل‌کار برایتان پیش آمده صحبت می‌کنید. همسرتان یک پیشنهاد می‌دهد که زیاد مورد پسند شما نیست. الف) او را متهم می‌کنید که همیشه فقط مشکل را بیشتر می‌کند و پیشنهادش بسیار بد است و بهتر است دیگر راجع به آن صحبت نکند. ب) در طول شام، ساکت می‌مانید و با او صحبت نمی‌کنید تا خودش متوجه شود اشتباه کرده است. ج) از او به خاطر پیشنهادش تشکر می‌کنید و می‌کوشید به طریقی آن پیشنهاد را عملی کنید. د) می‌گویید پیشنهادش را انجام داده‌اید، اما فایده‌ای نداشته است. ● همسرتان با پس‌اندازی که از حقوقش جمع کرده، بدون مشورت با شما یک تلویزیون مدل جدید و بزرگ خریده است. الف) به او می‌گویید برود و آن را پس بدهد. ب) شما هم یک مرتبه وقتی با او به خرید می‌روید، حسابی ولخرجی می‌کنید تا او هم به فکر فرو رود و بفهمد اسراف و ولخرجی کار بدی است. ج) چیزی نمی‌گویید و با خود می‌اندیشید او برای پول درآوردن زحمت زیادی کشیده است وحق دارد گاهی پولش را هر طور که دوست دارد خرج کند. د) به او می‌گویید دفعه بعد اگر خواستی چیزی بخری، با من مشورت کن و اگر پول زیادی پس‌انداز کردی و نمی‌دانستی چکارش کنی، بهتر است با هم برویم اوراق مشارکت بخریم. ● تعطیلات فرا رسیده و می‌خواهید با خانواده به مسافرت بروید. شما می‌گویید شیراز و همسرتان می‌گوید کیش. الف) پیشنهاد بدی داده است. چون در کیش باید پول کلان خرج کرد و زیاد هم خوش نمی‌گذرد. ب) موقع راه‌رفتن سرتان را پایین می‌اندازید و پاهایتان را طوری روی زمین می‌کشید تا نشان دهید از رفتن به کیش ناراضی هستید و دوست دارید به شیراز بروید. ج) به این فکر می‌کنید که کیش چه منظره‌های زیبا و خاطره‌انگیزی دارد، می‌توانید از ساحل زیبای آن استفاده کنید و به خرید بروید. پس در آنجا هم خوش خواهد گذشت. د) با همسرتان قول و قرار می‌گذارید که امسال به کیش بروید و سال بعد به شیراز. ● او روز تولد شما را فراموش می‌کند. الف) با ناراحتی فراوان می‌گویید به جهنم که فراموش کرد! ب) به او می‌گویید اشکالی ندارد، اما با خودتان فکر می‌کنید ماه آینده هم من سالگرد تولد او را فراموش می‌کنم تا ببینم خوشش می‌آید یا نه! ج) با خود عهد می‌بندید سال دیگر خودتان حتما به یادش بیندازید فردا روز تولدتان است. د) به او می‌گویید بسیار ناراحت و ناامید شده‌اید و برای این که فراموش کنید، پیشنهاد می‌دهید به یک رستوران چینی که در آن خاطرات زیادی دارید، بروید. ● همسرتان تصمیم دارد برای خواهرش که تازه ازدواج کرده، یک کادو بخرد. از صبح به بازار رفته‌اید و او هنوز چیزی نخریده است. از خستگی عرقتان در آمده ... الف) اعصابتان خرد می‌شود و خودتان با عصبانیت یک چیزی می‌خرید. ب) مرتب به دست‌های خالی همسرتان اشاره می‌کنید و طعنه می‌زنید تا شاید بهش بربخورد و بالاخره چیزی بخرد. ج) پشت‌سر او به آرامی می‌آیید و صبر می‌کنید تا بالاخره چیزی پیدا کند و بخرد. د) به او می‌گویید اگر با من مشورت کرده بودی، به تو می‌گفتم که جمعه‌ها مغازه‌های بازار اکثراً تعطیل است و یک روز دیگر با هم به خرید می‌رفتیم. ● احساس می‌کنید مدتی است روابط عاشقانه و رمانتیک در زندگیتان کمرنگ شده است... الف) از همسرتان انتقاد می‌کنید که هیچ‌وقت کاری نکرده تا شما احساس خاص و رمانتیکی پیدا کنید. ب) به او می‌گویید شوهر بدون هیچ دلیلی برای همسرش یک سبد گل خریده است و امیدوارید او منظور شما را درک کند. ج) به خودتان نهیب می‌زنید بیدار شو! رمانتیک بودن برای نوجوانان و شخصیت‌های رمان‌های دانیل استیل است، نه برای تو. د) به او می‌گویید احساس می‌کنم روابطمان کمی سرد و بی‌روح شده است. بهتر است برای این که از این کسالت بیرون بیاییم، هفته‌ای یک شب برویم بیرون و تفریح کنیم. پاسخ‌های خود را علامت زدید؟ حالا تعداد دفعاتی که الف، ب، ج. یا د. را انتخاب کرده‌اید، با هم جمع کنید و ببینید کدام بیشتر امتیاز می‌آورند. سپس کلید پاسخ‌ها را بخوانید. برای هر پاسخ، یک توضیح کامل ارائه داده شده است. در هر توضیح، خصوصیات خوب و خصوصیات بد شما ارائه می‌شود و نیز این که چطور صحبت کنید تا همسرتان درکتان کند و حرف‌هایتان را بفهمد.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: