چگونه میتوان زامبیهای واقعی به وجود آورد؟ +تصاویر
نیازی به گفتن نیست که بعضی از مردم خیلی از این موجودات می ترسند، اما زامبی ها چقدر واقعیت دارند؟ در این مطلب می خواهیم نگاهی به بعضی از بدترکیب های طبیعت بیندازیم و ببینیم آیا مواد لازم برای بدترین کابوس هایمان را در اختیار داریم یا نه.
بهداشت نیوز: هالیوود و رمان های ترسناک خیلی ها را در آن سوی دنیا به زامبی ها علاقه مند کرده است. جدا از فیلم ها و لباس های مخصوص، جوخه زامبی و جامعه تحقیقاتی زامبی ها هم وجود دارد و حتی پنتاگون نقشه مقابله با بحران را در صورت بروز آخرالزمان زامبی ها آماده کرده است. نیازی به گفتن نیست که بعضی از مردم خیلی از این موجودات می ترسند، اما زامبی ها چقدر واقعیت دارند؟ در این مطلب می خواهیم نگاهی به بعضی از بدترکیب های طبیعت بیندازیم و ببینیم آیا مواد لازم برای بدترین کابوس هایمان را در اختیار داریم یا نه. 1. ویروس هاری (زامبی گازبگیر)
معمولا زامبی ها به شکل موجوداتی عصبانی تصویر می شوند که حاضرند هر کاری بکنند تا دستان لزج و بد شکل خود را دور گردن ما حلقه کنند. صد البته که آسیب مغزی می تواند فرد را خشن کند. برخی از مناطق مغز، مثلا هیپوتالاموس، با رفتار خشونت آمیز در ارتباطند. البته بعید است که جمعیت زیادی از مردم زمین همزمان بیفتند و قسمت مشخصی از سرشان را به زمین بکوبند؛ بنابراین تا آن موقع احتیاج به چیزی واگیردار است که با آن زامبی به وجود بیاوریم. به نظر می رسد ویروس محتمل ترین گزینه باشد. چند نمونه ویروس مسئول رفتار خشن در حیوانات شناخته شده اند ولی شاید معروف ترین آنها ویروس هاری باشد. مطابق با تصاویر هالیوودی، این ویروس از طریق گاز گرفتن یا خراش هم منتقل می شود چرا که در بزاق حضور دارد و معمولا از دهان قربانی ها روان است. به دنبال آلودگی اولیه، ویروس به سمت دستگاه عصبی مرکزی می رود و به مغز حمله می کند. در ابتدا، علایم بیماری چندان واضح نیست و کمی به آنفلوآنزا شباهت دارد ولی وقتی بیماری پیشرفت می کند، برخی علایم مشخص و زامبی طور هم مشاهده می شود. گیجی، اضطراب، افزایش بزاق دهان و خشونت فراوان. این نشانه آخر، مثالی فوق العاده از عاملی است که می خواهد شانس انتقال خود را بالا ببرد. افراد خشن با احتمال بیشتری به دیگران حمله می کنند و ویروس را به آنها انتقال می دهند. 2. ویروس سرخک (زامبی واگیردار)
ویروس هاری به عنوان الگویی برای شروع آخرالزمان زامبی ها چند مشکل دارد، نخست، هاری فرد را می کشد و این کار را نسبتا سریع انجام می دهد؛ در نتیجه، عامل آلوده کننده خوبی نیست و باعث افول زودهنگام خود می شود. دوم این که ویروس گاهی حتی تا یک سال در بدن می ماند و هیچ علایمی را بروز نمی دهد و این هم با سناریوی یک همه گیری گسترده همخوانی چندانی ندارد. در نهایت، با این که انتقال از طریق گاز گرفتن می تواند برای یک پلان سینمایی خوب باشد، اما منجر به بحران جهانی نخواهد شد؛ زیرا از نظر لجستیکی چنین چیزی ممکن نیست. افراد آلوده مجبورند دائم تلاش کنند و دائم به دنبال گاز گرفتن بقیه باشند، بلکه بیماری انتقال پیدا کند. بنابراین مجبوریم مقداری ژن دیگر به فرمول خود اضافه کنیم و آن را واگیردارتر بکنیم.
آنفلوآنزا چطور است؟ گزینه های بهتری هم داریم، مثلا سرخک که یکی از آلوده کننده ترین بیماری های تاریخ است. البته اگر بخواهیم متفاوت فکر کنیم، شاید ویروس اسهال هم بد نباشد اما از آنجایی که این عامل دستگاه گوارش فرد را درگیر می کند، تصویر زامبی های سرگردانی که اسهال دارند از نظر سینمایی چندان دلپذیر نخواهد بود. با وجود این، این گزینه را همچنان مد نظر قرار خواهیم داد.
درست مانند باکتری، ویروس ها هم اطلاعات ژنتیک را با یکدیگر رد و بدل می کنند، اما خوشبختانه این اتفاق بین ویروس هایی که از دو خانواده مختلف هستند، اتفاق نمی افتد؛ بنابراین بسیار بعید است که ویروس های سرخک و هاری بتوانند با هم جفت شوند و ویروس ترسناک تر و بسیار آلوده کننده ای را به وجود بیاورند. ولی کسی چه می داند؟ شاید روزی معجون مناسب این کار در آزمایشگاهی ساخته شود و کسی هم آن را رها کند.
3. پرایون ها (زامبی سرگردان)
تا این جا دوتا از عناصر کلیدی را برای معجون زامبی ساز خود پیدا کردیم اما چیزهای مهم دیگری هم مانده است؛ مثلا هنوز نگفته ایم افراد آلوده چطور در فضای باز سرگردان می شوند و مثل مومیایی های تازه از تابوت در آمده، این طرف و آن طرف، تلوتلو می خورند. اینجا هم مجبوریم کمی متفاوت فکر کنیم، ولی این دفعه از ویروس ها فاصله می گیریم و به سراغ چیزی عجیب تر می رویم؛ «پرایون».
پرایون ها ذرات بسیار آلوده کننده پروتئینی هستند که می توانند بیماری های کاهنده عصبی بسیار وحشتناکی را به وجود بیاورند، مانند بیماری «کروتزفلت - جیکوب» CJD و «کورو» که در کنار هم با عنوان «آنسفالوپاتی های اسفنجی انتقالی» شناخته می شوند. اینها مثل آتش در جنگل، در دستگاه عصبی مرکزی پخش می شوند و پروتئین ها را وادار می کنند به شکل های اشتباه با هم ترکیب شوند و به یکدیگر نچسبند. در نتیجه، بخش هایی از مغز نابود می شود و به شکل اسفنج در می آید و به همین دلیل آن را «اسفنجی» می نامند.
بیماری CJD علائم ناگوار و البته زامبی طور مشخصی هم دارد؛ تیک عصبی، فلج عضلانی و گفتار نامفهوم. کورو هم علائم مشابهی دارد، ولی شاید تا به حال اسم این بیماری را هم نشنیده باشید؛ چون این بیماری تنها در یک نقطه دیده شده است: پاپوآ گینه نو. این بیماری به دلیل سنت همنوع خواری در این نقطه شیوع پیدا کرد، چرا که مردم این منطقه مردگان را می پزند و از آنها تغذیه می کنند و اقوام مؤنث از احترام بالاتری برخوردارند، چون می توانند مغز را بخورند که معمولا آلوده ترین عضو بدن است.
تا اینجا سه مورد از خصوصیت های زامبی ها را بررسی کردیم اما یک مورد مانده است که باید آن را هم بررسی کنیم؛ کنترل ذهن. شاید باورتان نشود اما ارگانیسم های زیادی وجود دارند که می توانند مغز را کنترل کنند و اینها در خود طبیعت یافت می شوند، نه در زیرزمین یک دانشمند دیوانه؛ مثلا قارچ هایی وجود دارند که قربانی را تبدیل به یک مرده متحرک می کنند، زنبورهایی که سوسک ها را به بردگی می گیرند یا کرم هایی که جیرجیرک ها را به خودکشی وادار می کنند. در نتیجه برای پیدا کردن یک انگل زامبی ساز لازم نیست راه دوری برویم؛ اما چیزی که بتواند ذهن انسان را کنترل کند، چطور؟ حتما می گویید: «مطمئنا چنین چیزی وجود ندارد!» ولی چرا، وجود دارد. «توکسوپلاسکو گوندی» (Toxoplasmagondii) یک انگل تک سلولی است و عامل نوعی بیماری به نام «توکسوپلاسموز». این بیماری حیوانات و انسان ها را در سرتاسر جهان آلوده می کند و ممکن است بیش از 60 میلیون نفر فقط در آمریکا به آن مبتلا باشند. آن هم بدون این که خودشان بدانند؛ چون این بیماری معمولا علامت خاصی ندارد؛ اما در جوندگان یک نشانه بسیار عجیب مشاهده شده است.
بسیاری از حیوانات می توانند میزبان این انگل باشند اما ظاهرا این انگل فقط در بدن گربه ها می تواند چرخه حیات خود را کامل کند. حالا چه می شود اگر یکی از این انگل ها از بدن حیوان بی فایده ای مثل موش سر در بیاورد؟ معلوم است، انگل خودش را به بدن یک گربه وارد می کند ولی یک انگل بی ارزش چطور چنین کاری را انجام می دهد؟ شاید باور نکنید: با از بین بردن قوه ترس در وجود موش بیچاره. موش های آلوده دیگر از ادرار گربه نمی ترسند و تبدیل به شکاری راحت می شوند. نکته عجیب این است که انسان های آلوده هم از بوی ادرار گربه خوششان می آید، اما با ادرار دیگر حیوانات مشکل دارند. (بله، واقعا یک نفر روی این موضوع تحقیق کرده است.) حتی شواهدی وجود دارد که نشان می دهد که نشان می دهد تی. گوندی باعث نترس شدن انسان و ریسک پذیر شدن فرد آلوده می شود، اما هنوز بر سر این موضوع بحث وجود دارد. بنابراین می توان گفت اگرچه کنترل ذهن فقط در تخیلات هالیوودی وجود ندارد. اما تی. گوندی باید کمی در DNA خود دستکاری کند تا به تهدید زامبی ساز مناسبی تبدیل شود چون بعید است که یک مشت انسان علاقه مند به ادرار گربه بتوانند آخرالزمان را به وجود بیاورند.
آیا بالاخره می شود در دنیای واقعی زامبی به وجود آورد یا نه؟ شاید برخی از عناصر بسیار ترسناک زامبی ساز در دنیا وجود داشته باشند، اما بیشتر آنها با تخیلات بسیار پیچیده و پر توقع ما از یک عامل زامبی ساز که بی نقص باشد، جور در نمی آیند.