کاسه کوزههایی که بر سر شهردار سابق شکسته میشود/ سوال اساسی از اصلاح طلبان: این شهر صاحب ندارد؟
ششم شهریورماه که محمدعلی نجفی، یار غار کارگزاران و دولت اعتدالی سکان هدایت پایتخت را به صورت رسمی در دست گرفت، اصلاح طلبان، حتی برای نقد عملکرد نجفی از قالیباف، مایه میگذارند.
کد خبر :
757384
سرویس سیاسی فردا: ششم شهریورماه که محمدعلی نجفی، یار غار کارگزاران و دولت اعتدالی سکان هدایت پایتخت را به صورت رسمی در دست گرفت، اصلاح طلبان، حتی برای نقد عملکرد نجفی از قالیباف، مایه میگذارند.
محمدباقر قالیباف که رسانهها و فعالین اصلاح طلب دوست داشتند او را با لقب سردار و خلبان و نظامی و ... خطاب قرار دهند و اکراه خاصی نسبت به شهردار نامیدنش داشتند، شهریورماه بهشت را به نامزد مطبوع جریان اصلاحات تحویل داد و رفت. اما این رفتن به نظر میرسد با بسیاری از رفتنها متفاوت باشد و رسانههای اصلاح طلب تمایلی ندارند تا از سفره خان تخریب و نقدهای بی اساس علیه شهردار سابق تهران صفحات خود را خالی بگذارند! به هر دلیل و بهانهای باید نام قالیباف و اسم و رسمش در نقدها و تخریبها همچنان باقی باشد.
چرایی این امر را شاید بتوان در دو حالت مورد بررسی قرار داد که بحث این یادداشت نیست، ولی برای شفاف سازی به صورت مختصر به آن میپردازیم. قالیباف، مدیری کارآمد و تواناست. در میان قحط الرجال کارآمدی در ایران، یکی از کارآمدترین و با کارنامهترین شخصیتهای سیاسی و کاربلد، قالیباف است. این پتانسیل و کارنامه همواره به عنوان پای ترسی است که مدیران ناکارآمد را تهدید میکند. جامعه نخبه کشی در روح اصلاح طلبان حلول کرده است. قالیباف باید منکوب و تخریب و در نهایت در گوشهای منزوی شود، این دستور کار روشن برای برخی از جریانهای سیاسی با کارنامه ضعیف است. از سوی دیگر چه دیواری از قالیباف کوتاهتر که اینک نه رسانهای دارد تا به دفاع از خود بپردازد و شاید نه خود وی تمایلی به چالشهای تخریبی طرف مقابل داشته باشد. اصلاح طلبان به این وسیله نقد و تخریب خود را علیه شهردار سابق وارد خیابان یک طرفه کرده اند.
به هر حال آنچه مشخص است سیاست دوگانه رسانهها و فعالین اصلاح طلب و حتی اعضای شورای پنجم شهر تهران است. بیش از ۱۰۰ روز از جانشینی قالیباف در شهرداری میگذرد و آنچه در ماههای اخیر در سازمان شهرداری روی داده باید پای نجفی نگاشته شود. از انتصابات گرفته تا صدها کار نکرده و کرده دیگری که مسئولیت مستقیم آن با مدیریت جدید است.
در بازار انتصابات نجفی، صدای اصلاح طلبان و اعضای شورای شهر به آسمان بلند شده است که چرا یاران قالیباف را در برخی از پستها منصوب کرده است! امضای تمامی احکام صادر شده به نام محمدعلی نجفی است، حال باید مشخص شود نقش شهردار سابق در این انتصابات چیست؟ چرا اصلاح طلبان اصرار دارند به جای نقد صریح و عریان نجفی در مورد انتصاباتش از قالیباف مایه بگذارند و پای وی را وسط بکشند! سیاست یکی به نعل و یکی به میخ زدن اعضای شورای شهر در نقد نجفی به چه معناست؟ تعارفات اولیه یا بازی دوگانه؟ پای هریک در میان باشد، نمیتوان از مسئولیت انتخاب نجفی شانه خالی کرد. از سویی میتوان سرو صداهای ایجاد شده را تلاشی برای رد گم کنی در زمینه قلع و قمع مدیران کارآمد و باتجربه در شهرداری تهران دانست که صدای آنها در گردو خاک ایجاد شده توسط اصلاح طلبان به جایی نمیرسد.
علاوه بر این در بحث ترافیک، آلودگی هوا و کند و متوقف شدن پروژهها به ویژه، طرحهای توسعه حمل و نقل عمومی، در ۱۰۰ روز اخیر، کارنامه نجفی خالی و با ارفاق زیاد، نزدیک به خالی بوده است. این مشکلات و ایجاد نارضایتیهای عمومی شهروندان، چگونه به شهردار سابق ربط داده میشود، هنری است که اصلاح طلبان در آن مهارت ویژهای دارند. ذوق و شوق اولیه اصلاح طلبان همچون باد بادکنکهای نازک در حال خوابیدن است. چگونه آنها برای شهر تهران نسخههای شفابخش معجزه آسایی در ایام پیش از انتخابات میپیچدند و شهر را مخروبه مینامیدند که با آمدن آنها آباد خواهد شد، ولی در این چند ماه به غیر از گلایه و پاس دادن توپ به زمین قبلی ها، دستاوردی نداشته اند که هیچ بلکه عقب گردهایی نیز داشته اند.
خط ۷ متروی تهران در حال خدمات رسانی به شهروندان تهرانی بود که با نظر کارشناسی سیدآقایی، معاون حمل و نقل تهران تعطیل شد که او خود در زمان مدیرعاملی راه آهن کشور فاجعه قطار سمنان- مشهد را با دهها کشته به بار آورد و آنجا نیز اتفاقا بر سسیستم سیگنالینگ خود میبالید! پروژههایی توسعهای و عمرانی تهران به یکباره از تحرک ایستاده و بهانه آن نیز نبودن اعتبار و پول است! چگونه است تا روز قبل از آمدن مدیران جدید شهری، این پروژهها فعال بودند و پس از آن یکباره صندوقها خالی شد و پروژهها خوابید؟ اگر در این زمینه، بودجهای نیست! چرا برخی از مدیران شهری تازه وارد، ریخت و پاشهای کلانی مانند تجهیز و ساخت دفاتر مجلل و سالنهای کنفرانس شیک را در دستور کار قرار داده اند!
از سویی دیگر تهران در ۱۲ سال گذشته پروژهها و ابرپروژههایی را رقم زده که مورد تقدیر و ستایش سازمانهای بین المللی نیز واقع شده اند، درصورتیکه رونق تهران جدید به ادعای اصلاح طلبان با شهرفروشی حاصل شده، میبایست ده شهر مانند تهران نیز فروخته میشد تا این پروژهها به بهره برداری برسد، بنابراین رمز و رموز توسعه تهران در جایی دیگری به نام مدیریت کارآمد و جهادی است که مدیران جدید بهرهای از آن نبرده اند.
به هر حال شهر تهران را شهرداری جدیدی آمده و مسئولیت اقداماتش با خودش است. اینکه اصلاح طلبان سعی میکنند کم کاری یا کم محلی نجفی را به خود، به پای قالیباف بنویسند، یک بازی تخریبی ناجوانمردانه است که این مدیر کارآمد چندین دهه است به آن عادت کرده و با کار و تلاش مضاعف خود به آن پاسخ داده است. شکستن کاسه و کوزههای ناکارآمدی بر سر شهردار سابق، رونق چندانی در ماههای آینده نخواهد داشت و شهروندان تهرانی در صورت نارضایتی از خدمات رسانی شهری، عملکردها را مقایسه خواهند کرد و پاسخ درخور را باید از آنها جویا شد.