سرویس سیاسی فردا؛ جعفربرزگر: جنبش دانشجویی به دلیل مختصات خود اگر در مسیر صحیح قرار بگیرد در پیشرفت کشور مان میتواند اثرات گستردهای برجای بگذارد؛جنبشی که با نیروهای جوان و تحصیل کرده جامعه در ارتباط است و به مسائل اصلی کشور دسترسی دارد. از طرف دیگر اگر در مسیر درست خود قرار نگیرد می تواند منجر به هدر رفتن نیروی گسترده دانشجویان برای اصلاح امور و پیشرفت کشورمان شود از این رو روز 16آذر به عنوان روز دانشجو نام گذاری شده است تا اولا اهمیت این جنبش هر سال در این زمان یاد آوری شود و از سوی دیگر مراجع فکری جامعه اعم از اساتید، مسئولان، ،سیاستمداران و
نویسندگان در این روز با حضور در دانشگاه به گفت وگو با دانشجویان و راهنمایی آن ها بپردازند.
به مناسبت ۱۶ آذر و روز دانشجو به سراغ دکتر عطالله عبدی استاد دانشگاه خوارزمی رفته ایم تا با ایشان در مورد کارکردها و آسیبهای جنبش دانشجویی به گفت وگو بپردازیم که آن را در ادامه میخوانید. دکتر عبدی در تعریف جنبش دانشجویی و مختصات آن بیان داشت: «نگاه جنبش دانشجویی اساسا باید بر مبنای نگاه آرمانگرایانه به مسائل و مشکلات کشور باشد. قشر دانشجو به عنوان قشر تحصیل کرده باید به عنوان پیشانی و جلو دار آگاهی، رشد، پیشرفت و بصیرت به مسائل مختلف کشور باشد تا بتواند بیشتر و عمیقتر از دیگران مسائل کشور را بشناسد و برای آنها راه حل ارئه کند؛ یعنی به هنگام مسائل
کشور را تشخیص دهند و آنها را بشناسد و برای آنها راه حل ارئه کند.» وی افزود: «یک جنبش دانشجویی خوب به نظر من پایبند به منافع و امنیت ملی کشور است و سعی میکند با شناخت مسائل کشور و با نگاه آرمانگرایانه همراه با خرد و تدبیر جمعی آنها را حل کند؛ در واقع اگر جنبش دانشجویی از مسائل اصلی کشور و دغدغههای آن فارغ و دور باشد چندان مفید به فایده نخواهد بود.» این استاد دانشگاه در رابطه با نسبت جنبش دانشجویی و احزاب سیاسی هم اظهار داشت: «اینکه یک فرد و گروهی کار سیاسی بکنند به نظر من کار مذمومی نیست و ممکن است هر فرد و یا گروهی برای خود مواضع سیاسی داشته باشد و دانشجو
هم به عنوان یک فرد دانشجو به نظر من اشکالی ندارد در احزاب فعالیت داشته باشد چرا که بالاخره احزاب به دنبال کنش سیاسی و اداره جامعه هستند و آنها هم حق دارند یارگیری کنند. اما بحث من بر سر این است که جنبش دانشجویی به عنوان یک جنبش نباید ابزار جریانهای سیاسی شود و اهداف آنها را در داخل دانشگاه پیگیری کند؛ چرا که اگر به یک حزبی پیوند بخورد نخواهد توانست اقدامات و موضع گیریهای آن را نقد کند. در واقع من معتقد هستم جنبش دانشجویی باید کلان و فارع از احزاب باشد تا همه جریانات سیاسی از این جنبش حساب ببرند و به آن پاسخ گو باشند.» دکتر عبدی با اشاره به عقبه تاریخی
جنبش دانشجویی در مورد لزوم هوشیاری این جنبش با توجه به جغرافیای کشورمان به استقلال ملی و نفوذ بیگانگان بیان کرد: «با توجه به موقعیت جغرافیای ایران، کشورمان همیشه در گیر دخالتهای بیگانگان بوده و اگر ما بخواهیم خیلی عقب بر نگردیم حداقل میتوانیم از قرن نوزدهم این دخالتها را ملاحظه کنیم. کشورهای، چون روسیه، انگلیس و بعدها آمریکا تلاش کردند در امور داخلی کشورمان دخالت کنند و منافع خودشان را تامین کنند. پس جغرافیای ما نشان دهنده این است که ما همیشه درگیر این دخالتها بوده ایم و همچنان هم خواهیم بود در مقطع ۱۶ آذر ۱۳۳۲ هم در ادامه یکی از این دخالتها و بعد
از ساقط کردن دولت ملی دکتر محمد مصدق توسط انگلیسیها و آمریکاییها اتفاق افتاد که منجر به شهادت سه تن از عزیزان ما در دانشگاه تهران شد این وضعیت نشان میدهد که ما دوستان ثابتی در سیاست خارجی نداریم، بلکه منافع ثابت داریم. پس جنبش دانشجویی با درک این شرایط نسبت به منافع ملی کشورمان، باید حساسیت نشان بدهد» استاد دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه یکی از موضوعاتی که جنبش دانشجویی باید نسبت به آن حساسیت داشته باشد هویت ملی است، خاطر نشان کرد: «من معتقد هستم جنبش دانشجویی باید زمان شناس باشد و موضوعاعت زمان خود را بشناسد. یک وقتی جنبش دانشجویی تلاش چپها و
کمونیستها را در دانشگاهها میدید و با راه انداختن انجمنهای اسلامی درصدد پاسخ به شبهات آنها بود یعنی موقعیت شناس بود و دغدغه زمان خود را شناخته بود، الان هم باید این طوری باشد. در واقع در سالهای اخیر جریاناتی تلاش میکنند هویت ملی کشور را خدشه دار کنند؛ آنها با استفاده از حمایتهای خارجی در صدد ایجاد گرایشهای واگرایانه در داخل کشور و همچنین قرار دادن دانشگاه به عنوان پایگاه این امر هستند. از این رو ضروری است جنبش دانشجویی نسبت به آن حساس باشد.» مدیر گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی در آسیب شناسی جنبش دانشجویی بیان کرد: «یکی از نقدهای اساسی
به جنبش دانشجویی ما این است که برخی اوقات احساس میشود در گذشته مانده است و موضوعاتی را پیگیری میکند که نیاز و مسئله امروز کشور نیست. بحث دیگر در دام جریانات سیاسی افتادن و تریبون آنها شدن است که باعث میشود جنبش دانشجویی نتواند آن نقاد بودن خودش را حفظ کند. از سوی دیگر باید توجه کرد که جنبش دانشجویی باید مسئله علمی و افزایش توان علمی خود اهمیت بدهد و آن را در اولویت قرار دهد؛ چرا که اگر دانشجویان ما بی سواد بمانند و در حوزه علمی پیشرفت نکنند در پیگیری دیگر موضوعات هم با مشکل مواجه خواهند شد. در پایان هم من یک نکته را متذکر میشوم و آن این است که جنبش
دانشجویی باید خودش را تصفیه کنند؛ برخی مواقع مشاهد میشود افرادی وارد این جنبش میشوند که صلاحیت لازم را ندارند و باعث منحرف شدن جنبش دانشجویی میشوند.»